شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

ویژه نامه هفته بسیج

ویژه نامه هفته بسیج




منبع:سایت راسخون

ویژه نامه شهادت امام زین العابدین علیه السلام

ویژه نامه شهادت امام زین العابدین علیه السلام


منبع:سایت راسخون

مروری بر بیانات و اقدامات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای کاهش وابستگی اقتصاد ایران به نفت

مروری بر بیانات و اقدامات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای کاهش وابستگی اقتصاد ایران به نفت

«من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم در چاه‌های نفت را ببندیم. آقایان به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر می‌شود؟!»[۱]

وقتی در اولین روز سال ۹۲ و در سخنرانی عمومی رهبر انقلاب اسلامی در حرم مطهر رضوی این عبارات از ایشان شنیده شد موجی از اظهارنظرها از سوی افراد و رسانه‌های مختلف در تحلیل این سخنان ایجاد شد. هرچند تفاسیر صرفاً سیاسی از این جملات تا مدتی بر تحلیل عمیق مسأله از زوایایی چون اقتصاد سیاسی و مدیریت کلان اقتصادی کشور سایه افکنده بود، اما با فُروکش کردن این امواج سیاسی و جدی‌تر شدن برخی فشارها و توطئه‌های دشمنان در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، اکنون فرصت مناسبی است تا بار دیگر به ریشه‌یابی و مرور دغدغه‌های آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی مسأله‌ای به نام «اقتصاد منهای نفت» پرداخته شود.

* دهه ۶۰: یک احتمال
خرداد ماه سال ۱۳۶۸ و در روزهای آغازین رهبری آیت‌الله خامنه‌ای در حالی‌ که دسته‌ها و گروه‌های گوناگونی از مردم و مسئولان به دیدار ایشان می‌آمدند، رهبری در لابه‌لای سخنان خود ضمن آگاه کردن جامعه در مورد جهت‌گیری و برنامه‌های دشمنان، «مشکل‌تراشی دشمن برای فروش نفت ایران» را امری بعید ندانسته و از مسئولان کشور خواستند در جستجوی بهترین راه‌ها و موفق‌ترین شیوه‌ها برای کم شدن مشکلات اقتصادی مردم باشند:
«من برخلاف بعضی از تحلیل‌ها، احتمال می‌دهم که دشمن برای این‌که مردم را از ادامه‌ی این راه و این حضور مأیوس و پشیمان کند، حتی مشکلات جدید اقتصادی را بر ما تحمیل نماید. هیچ بعید نیست مشکلاتی را برای فروش نفت، تهیه‌ی مواد اولیه و کالاهای ضروری به وجود آورد، تا فشار را بر مردم زیاد کند. دولت و مجلس و مسئولان باید دست به دست هم دهند و بهترین راه‌ها و موفق‌ترین شیوه‌ها را جستجو کنند، تا مشکلات اقتصادی مردم کم شود.»[۲]
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28210/C/13930828_0228210.jpg
این هشدار  و اعلام خطر را شاید بتوان یکی از اولین طرح بحث‌های جدی رهبر انقلاب درباره‌ی ضرورتِ کاهش وابستگی اقتصاد کشور به فروش نفت دانست. هشداری که طی سالیان دهه‌ی هفتاد به یکی از مطالبات جدی رهبری از مسئولان دولت برای برنامه‌ریزی و اقدام تبدیل شد.

* دهه ۷۰: ریشه‌یابی یک آرزو
هشدار رهبری درباره‌ی این مسأله و مطالبه‌ی ایشان از مسئولان را نباید تنها از زاویه‌ی بحث تحریم و فشار دشمن تحلیل نمود. هرچند این موضوع از حساسیت و اهمیت زیادی برخوردار بوده و هست اما خواسته‌ی رهبری در چند سطح و لایه قابل بررسی و ریشه‌یابی است.

رهبر انقلاب در ۱۳ اردیبشهت ماه ۱۳۷۳ از بستن چاه‌های نفت و شکل‌گیری اقتصاد کشور براساس تولیدات غیرنفتی به‌عنوان «آرزوی واقعی» خود نام برده و همگان را به تلاش در مسیر تحقق این مهم فراخواندند:
«آرزوی واقعی من- که البته ممکن است به این زودی‌ها قابل تحقق نباشد- این است که ما در چاه‌های نفت را ببندیم و اقتصاد خود را براساس کالاها و محصولات غیرنفتی بنیاد نهیم. یعنی فرض کنیم این کشور، کالایی به نام نفت ندارد.»[۳]
اما چرا آیت‌الله خامنه‌ای از بستن چاه‌های نفت و بنیاد نهادن اقتصادی بر مبنای تولیدات غیرنفتی به‌عنوان آرزوی خود یاد کردند؟ چه عواملی باعث شد تا این مسأله به‌عنوان مشکل و معضلی اساسی از سوی ایشان مطرح شده و برای حل آن تلاش کنند؟
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28210/C/13930828_0428210.jpg
در پاسخ به این سؤالات می‌توان از گزاره‌ای به نام «نفت و وابستگی» سخن به میان آورد. استقلال‌طلبی در عرصه‌های گوناگون سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین آرمان‌های انقلاب اسلامی در اندیشه‌‌ی آیت‌الله خامنه‌ای از اهمیت زیادی برخوردار بوده و هست. تلاش جهت تحقق اقتصاد منهای نفت و اتکای اقتصاد کشور به تولیدات غیرنفتی نیز از زاویه‌ی کاهش وابستگی کشور به بیگانگان قابل ریشه‌یابی است.

رهبر انقلاب ضمن معرفی رژیم پهلوی به‌عنوان عامل ایجاد وابستگی اقتصاد کشور به نفت سعی می‌کنند فضای عمومی جامعه را به تغییر این روند و جایگزین کردن تولیدات گوناگون غیرنفتی به جای وابستگی به نفت ترغیب کنند:
«آن جوانانی که نمی‌دانند رژیم گذشته با این کشور چه کرده است، بدانند یکی از ده‌ها کار خیانت‌آمیزی که کردند، این است! اقتصاد این کشور را متکی به نفت کردند که به آسانی هم نمی‌شود آن را تغییر داد و دگرگون کرد! این ملت اگر بتواند، باید با صادرات گوناگون صادرات میوه، صادرات معادن گوناگونی که در این کشور هست، تولیدات صنعتی، کشاورزی و خدمات این کشور را اداره کند.»[۴]

* در مذمت وابستگی
رهبر انقلاب در این سال‌ها تلاش می‌کنند ضمن تبیین مهم‌ترین پیامدهای ناگوار حاصل از وابستگی در این حوزه، عموم مردم و مسئولان را به سمت برنامه‌ریزی و تلاش برای خداحافظی با اقتصاد نفتی سوق دهند. با دقت در بیانات رهبری می‌توان توجه به عواقب نامطلوب وابستگی به نفت را در دو حوزه‌ی اصلی «اقتصاد سیاسی نفت» و «بنیان‌های اقتصاد ملی» مشاهده نمود:

۱. تعیین سیاست‌های کلان و قیمت‌گذاری نفت توسط بیگانگان
«متاسفانه، امروز در دنیا نفت به سیاست‌های بین‌المللی، کمپانی‌ها و غارتگران بزرگ و جهان‌خواران و مستکبران وابسته است. در حقیقت، نفت در مشت آن‌هاست.»[۵]

«ماده‌ی ارزشمندی که امروز دنیا جانش به آن بند است یعنی نفت به ملت‌های خاصی متعلق است عمدتاً در همین منطقه‌ی خود ما، مقداری هم در جاهای دیگر اما سرنوشت این ماده، قیمت‌گذاری و مصرفش، دست دیگران است و صاحبان اصلی در آن کمترین نقش را دارند!»[۶]

«طبیعی است اقتصادی که بر پایه‌ی کالایی است که قیمت‌گذاری آن در دست دیگران است، همین مشکلات را هم دارد؛ یک روز می‌شود بشکه‌ای هجده دلار و بیست دلار، یک روز هم ناگهان به هفت و نیم دلار و هشت دلار تنزل می‌کند!»[۷]

۲. ناممکن بودن بهره‌برداری از اهرم نفت در معادلات بین‌المللی
«به وسیله‌ی قدرت نفت، ملت ایران می‌تواند در صحنه‌ی سیاست بین‌المللی، ابراز قدرت کند. یک‌وقت اعلان کند که من می‌خواهم نفتم را شش ماه نفروشم! همه‌ی دنیا را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ همه‌ی سیاست‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. یا بگوید می‌خواهم این قدر کم کنم، یا این قدر زیاد کنم!... همین پول نفت را به‌خاطر نیاز کشور می‌دهند و گندم وارد می‌کنند!»[۸]

۳. ترویج فرهنگ مصرفی غلطِ غربی و عدم استفاده از درآمد نفت برای ساخت زیربناها
«فرهنگ‌ مصرفی غلط که‌ بر بسیاری از کشورهای اسلامی و غیراسلامی جهان‌ سوم‌ تحمیل‌ شده‌، از کجاست‌؟... کشورهای تولیدکننده‌ی نفت‌، ثروت‌ خدادادی متعلق‌ به‌ همه‌ی مردم‌ را که‌ باید صرف‌ عمران‌ و آبادی کشورشان‌ بشود، می‌دهند و در مقابل‌ وسایلی می‌گیرند که‌ جز انحطاط و فساد در زندگی، تأثیر دیگری ندارند. همه‌ی اینها صادرات‌ فرهنگ‌ غربی و آمریکا و اروپا به‌ کشورهای جهان‌ سوم‌ است‌.»[۹]

«ما برای اداره‌ی امور کشور، برای کارهای گوناگون کشور، برای واردات و خدمات کشور، برای آموزش و پرورش و بودجه‌ی جاری کشور، مجبور نباشیم نفت را که ذخیره‌ی ماست، بفروشیم و گندم، یا شیر خشک وارد کنیم! این غلط است... نفت، ذخیره‌ی همیشگی این ملت است و می‌ماند. اولاً از آن برای ساخت زیربناهای ماندگار و دیگر سرمایه‌های اساسی کشور استفاده می‌شود.»[۱۰]

۴. دورشدن از پیشرفت در علم و صنعت
«فکر غلط، همان تفکری است که در دوران حاکمیت عوامل آمریکا بر این کشور حاکم بود؛ و آن این‌که علم و صنعت و تکنولوژی و امور فنی، باید به وسیله‌ی خارجی‌ها، اروپایی‌ها و غربی‌ها آماده بشود و به صورت محصول در اختیار ما قرار بگیرد؛ ما باید پول و نفت بدهیم و از محصول کار آن‌ها استفاده کنیم؛ این یک طرز تفکر بود.»[۱۱]

در طول سال‌های دهه‌ی ۷۰ رهبر انقلاب ضمن تأکید بر «استقلال اقتصادی کشور» پایان یافتن جنگ را فرصتی مناسب برای برنامه‌ریزی و اقدام دولت در جهت کاهش وابستگی به نفت دانسته و خواستار حرکت مردم و مسئولان در این مسیر می‌شوند.

* مطالبه‌گری و فضاسازی عمومی
ابلاغ مسأله به دولت و مطالبه‌گری از آن یکی از مهم‌ترین اقدامات رهبری در طول این سال‌ها است:
«باید اقتصاد ملت ایران از نفت جدا شود. این مسأله را اخیراً به دولت خدمتگزار ابلاغ کرده‌ایم که برایش برنامه‌ریزی کند... دولت ما امروز حداکثر استفاده را از نفت می‌کند و باید هم بکند. اما باید کاری کند که بتواند روزی به دنیا اعلام نماید که از امروز تا شش ماه دیگر، تا یک سال یا چهل روز دیگر، می‌خواهم در چاه‌های نفت را ببندم. می‌خواهم یک قطره نفت صادر نکنم. دولت باید بتواند تصمیم بگیرد. باید به نفت احتیاج نداشته باشد. ما ثروت، منابع طبیعی و تولیدات داخلی زیاد داریم. امکانات تولید ثروت در داخل کشور، خیلی زیاد است. روزی به خاطر جنگ، این کارها عملی نبود، ولی بحمدالله امروز عملی است. باید هم انجام گیرد و انجام دهند.»[۱۲]
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28210/C/13930828_0328210.jpg

از سوی دیگر «تأکید بر محیط کار، جامعه‌ی کارگری و آموزش کارگران»[۱۳]، فضاسازی عمومی و ترغیب عموم مردم به‌خصوص تولیدکنندگان و کارگران برای رشد تولید ملی و تلاش در جهت قطع وابستگی اقتصاد کشور به نفت، اقدام مهم دیگر رهبری در این زمینه بود:
«اگر ملت ایران- اعم از کارگر ایرانی، جوان ایرانی، تولیدکننده‌ی ایرانی و معلم ایرانی- با همه‌ی تلاش و غیرت خود وارد عمل شود و این کشور را به‌گونه‌ای بسازد که به خاطر صادرات و واردات و نیازهای مصرفی، محتاج فروش‌ نفت خود، آن هم با این قیمت پایین نباشد، ببینید چه خدمت بزرگی به امروز و آینده‌ی این کشور خواهد بود!»[۱۴]

* دهه ۸۰ و ۹۰: رویکردهای نوین و جایگزین‌های مطمئن
با آغاز دهه‌ی ۸۰ آیت‌الله خامنه‌ای پیشنهادات جدیدی برای خارج شدن اقتصاد ایران از شرایط وابستگی نفتی مطرح کردند که جایگزینی تولید ثروت از دانش و استفاده از فناوری‌های نوین به جای استخراج، مصرف و فروش نفت در آنها محوریت داشت.

روند تلاش‌های پیشینِ آیت‌الله خامنه‌ای در دو عرصه‌ی عمومی و حاکمیتی به‌صورت متکامل‌تر در دهه‌ی هشتاد ادامه یافت. برخی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین تلاش‌ها و اقدامات عمومی و گفتمان‌ساز رهبری در این دهه را می‌توان چنین برشمرد:

۱. تلاش برای تولید ثروت از دانش و حرکت به سوی اقتصاد دانش‌بنیان
«آن روزی که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانش‌مان به‌دست بیاوریم و در چاه‌های نفت را پلمب کنیم، آن روز برای ما روز خوبی است. امروز ما داریم از ذخایرمان می‌خوریم. بیشتر بودجه‌ی کشور از نفت است. نفت ذخیره‌ی ماست. گنجینه‌مان را داریم تخلیه می‌کنیم؛ از روی ناچاری. باید روزی برسد که این ملت بتواند از دانش خود ثروت تولید کند. آن وقت خود آن ثروت به پیشرفت دانش کمک خواهد کرد.»[۱۵]

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28210/C/13930828_0128210.jpg

از طرفی بحث انرژی‌های جایگزین و بی‌نیازی به نفت به‌صورت جدی از سوی ایشان پیگیری شد. یکی از مهم‌ترین دلایل ایستادگی آیت‌الله خامنه‌ای بر روی مسأله‌ی انرژی هسته‌ای و تأکید دائمی ایشان به ضرورت استفاده از این فناوری از همین زاویه قابل فهم است:

۲. تلاش در جهت جایگزین کردن نفت با انرژی هسته‌ای
«ما می‌خواهیم منابع تجدیدناپذیرمان برای نسل‌های دیگر بماند. این‌طور نباشد که بیست سال دیگر، بیست‌وپنج سال دیگر، این کشور نفت نداشته باشد؛ مجبور باشیم نفت خود را از آمریکا یا از عوامل آمریکا بخریم. ما می‌خواهیم جایگزین نفت داشته باشیم و آن، انرژی هسته‌یی است. آن‌ها می‌گویند نه، نداشته باشید؛ همان نفتتان را مصرف کنید تا تمام شود.»[۱۶]

۳. تأکید بر صادرات غیرنفتی
«بودجه‌ی کشور ما متأسفانه از ده‌ها سال پیش به این طرف، وابسته‌ی به نفت است. این روش را همه‌ی اقتصاددان‌های دلسوز رد می‌کنند؛ این روش در کشور ما عادت شده است. نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن کشور را اداره کنند؛ این شیوه‌ی غلطی است... افزایش صادرات غیرنفتی موجب می‌شود که ما به این هدف [بی‌نیازی به نفت] نزدیک شویم.»[۱۷]

* تلاش برای اصلاحات ساختاری
در ادامه‌ی حرکت‌ها و فعالیت‌های پیشین رهبری، ورود جدی‌تر ایشان به حوزه‌ی اصلاحات ساختاری برای رهایی اقتصاد ایران از وابستگی به نفت مسأله‌ی حائز اهمیت دیگری است که بیشتر در عرصه‌ی سیاست‌گذاری‌های رسمی و حاکمیتی خود را نشان می‌دهد. جهت‌دهی به استفاده از نفت برای سرمایه‌گذاری‌های تولیدی و آماده‌سازی‌ زیرساخت‌ها با تأکید بر مواردی چون: «ایجاد صندوق توسعه‌ی ملی» و «قطع وابستگی هزینه‌های جاری دولت به درآمدهای نفت و گاز» که بند ۲۲ ابلاغ سیاست‌های کلی برنامه‌ی پنجم توسعه در دی‌ماه ۱۳۸۷ نمود یافت در همین بستر قابل درک است:
«تغییر نگاه به نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن، از منبع تأمین بودجه‌ی عمومی به «منابع و سرمایه‌های زاینده‌ی اقتصادی» و ایجاد صندوق توسعه‌ی ملی با تصویب اساسنامه‌ی آن در مجلس شورای اسلامی در سال اول برنامه‌ی پنجم و برنامه‌ریزی برای استفاده از مزیت نسبی نفت و گاز در زنجیره‌ی صنعتی و خدماتی و پایین‌دستی وابسته بدان.»[۱۸]

با آغاز دهه‌ی ۹۰ فشارهای نظام سلطه برای تغییر محاسبات ملت و مسئولان نظام رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفت و چنان‌که رهبری سال‌ها پیش احتمال داده بودند دامنه‌ی تحریم‌ها حتی به فروش نفت نیز کشیده شد.

ایشان به صراحت نارضایتی خود از قطع نشدن وابستگی کشور به فروش نفت طی سالیان پس از پایان جنگ را به زبان آورده و چنین می‌گویند:
«امروز شما ملاحظه کنید، وقتی روی نفت ما فشار می‌آورند، ما دچار مشکل می‌شویم، این ناشی از چیست؟ ناشی از این است که ما تکیه‌مان را به نفت از بعد از دوره‌ی جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیه‌مان را به نفت کم می‌کردیم، فشار بر روی نفت این‌قدر برای ما سخت تمام نمی‌شد.»[۱۹]

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/23805/C/13920614_2423805.jpg

به موازات این اعلام نارضایتی، آیت‌الله خامنه‌ای تلاش می‌کنند علاوه بر حفظ و تعمیق گفتمان پیشرفت علمی و «حرکت به سوی اقتصاد دانش بنیان»[۲۰] با مطرح نمودن گفتمان اقتصاد مقاومتی و مشخص‌سازی حدود و چارچوب‌های آن در قالب سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، تهدید تحریم را به فرصت تبدیل کنند:
«ما در زمینه‌ی تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و برنامه‌ریزی‌های اقتصادی نقاط ضعفی داشته‌ایم؛ این نقاط ضعف موجب شده است که دشمن احساس کند با تحریم و امثال آن می‌تواند رخنه ایجاد کند؛ این فرصتی است برای ما تا این نقاط ضعفمان را بشناسیم، آنها را برطرف کنیم و ان‌شاالله برطرف خواهیم کرد.»[۲۱]

به بیان دیگر، براساس استراتژی آیت‌الله خامنه‌ای می‌توان با جدیت و عملکرد صحیح در چارچوب اقتصاد دانش بنیان و عملیاتی نمودن اقتصاد مقاومتی ضمن بی‌اثر کردن تحریم‌های دشمن بر روی فروش نفت ایران عملاً معضل دیرینه‌ی اقتصاد کشور در وابستگی به نفت را درمان نمود:
«نکته‌ی هفتم [از مؤلفه‌های سیاست‌های مقاومتی]، کاهش وابستگی به نفت است؛ یکی از سخت‌ترین آسیب‌های اقتصادی ما همین وابستگی به نفت است. این نعمت بزرگ خدادادی برای کشور ما در طول ده‌ها سال مایه‌ی فروریختگی‌های اقتصادی و فروریختگی‌های سیاسی و اجتماعی شد؛ باید ما یک فکر اساسی بکنیم. ما نمی‌گوییم از نفت استفاده نشود، [بلکه] تکیه‌ی ما بر استفاده‌ی حداقلی از فروش نفت خام است؛ نفت را می‌توان به‌صورت فرآورده در اختیار گذاشت؛ که در این سیاست‌ها دیده شده. یک کار اساسی و مهمی که باید انجام بگیرد این است؛ این همت بلندی لازم دارد که ما در بند سیزده این سیاست‌ها به این پرداختیم و جداً باید این بند عملیاتی بشود.»[۲۲]

علاوه بر بند ۱۸ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی که بر «افزایش سالانه‌‌ی سهم صندوق توسعه‌ی ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت»[۲۳] تأکید داشت در بند سیزدهم ابلاغیه‌ی رهبری نیز به صورت تفصیلی راهکارهای «مقابله با ضربه‌پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز»[۲۴] دیده شده است.

* جمع‌بندی
آن‌چه که در بالا به آن اشاره رفت مروری بود بر تبیین و تحلیل ریشه‌ها و پیامدهای اقتصاد نفتی و راهکارهای رسیدن ایران به اقتصاد منهای نفت در بیانات و دستورات رهبر معظم انقلاب اسلامی. مسیر و چارچوب کلی مقابله با این مشکل دیرینه کاملاً روشن بوده و علاوه بر تأکید حداکثری رهبری نظام بر روی آن از سوی نخبگان و جامعه‌ی علمی و مدیریتی کشور نیز پذیرفته شده است. در تازه‌ترین بحثی که در این زمینه در دیدار رهبری با نخبگان جوان مطرح شد ایشان ضمن طرح واژه‌ی «بچه‌پول‌دارِ ملى»[۲۵] که اشاره به حالت و رفتار غیرمنطقی و باری به هرجهت در استفاده از درآمدها دارد، نسبت به بی‌توجهی در استفاده از نخبگان در اقتصاد وابسته به ثروت بادآورده‌ای چون نفت هشدار داده و بار دیگر بر ضرورت توجه به علم و تحقیق تأکید کردند.



در این میان نقش دولتمردان و بازیگران حکومتی در عملیاتی ساختن این آرزوی دیرینه‌ی اقتصاد ایران نقشی فوق‌العاده حساس و تعیین‌کننده است. این آرزو امروز، خود را در قالب عملیاتی و اجرایی اقتصاد مقاومتی بازیافته است. باید منتظر ماند و دید آیا آنان‌که بار عمل به این مسئولیت بر دوششان سنگینی می‌کند اقدامات مؤثری در این زمینه می‌کنند یا خیر؟

سردار جعفری: فتح قدس شریف نزدیک است

سردار جعفری: فتح قدس شریف نزدیک است

به گزارش فرهنگ نیوز، سردار سرلشکر محمد علی جعفری امشب در یادواره شهید زین‌الدین، سرداران و ۶ هزار شهید استان قم که در حرم مطهر فاطمه معصومه(س) برگزار شد، اظهار کرد: مجلس یادبود شهیدان و گرامیداشت یاد آنها، به تعبیر رهبر معظم انقلاب سبب استمرار انقلاب اسلامی می‌شود.

وی افزود: استمداد از شهدا برای اینکه راه را به ما نشان دهند از طریق برگزاری همین یادواره‌ها محقق می‌شود؛ باید بدانیم شهدا به دنبال چه اهدافی بودند و تاکنون چه میزان از آنها محقق شده تا بتوانیم وظایف خود در به سرانجام رساندن اهداف را انجام دهیم.

فرمانده سپاه پاسداران با بیان اینکه هنوز قدر دوران دفاع مقدس را به خوبی نشناخته‌ایم خاطرنشان کرد: امام راحل همواره این دغدغه را داشتند که بعد از جنگ باید روشن‌گری کرد زیرا عده‌ای هستند که به فلسفه شهادت آگاه نیستند و پرسش آنها این است که ثمره این همه کشته شدن چه بوده است.

وی ادامه داد: پیش‌بینی امام خمینی(ره) این بود که زمان زیادی باید بگذرد تا جایگاه شهدا و کاری که انجام دادند را درک کنیم؛ امروز بعد از حدود ۳۰ سال از آغاز تحمیلی، شاهد حوادث مهم، تکان‌دهنده و سرنوشت‌سازی برای تاریخ اسلام هستیم که همه آنها به خاطر جنگ هشت ساله ما و آثار و پیامدهای دوران دفاع مقدس و خون شهدای گرانقدرمان هستند.

جعفری با اشاره به جنگ ۳۳ روزه و شکست بزرگ‌ترین ارتش خاورمیانه از حزب‌الله گفت: همچنین مردمی در غزه و در محاصره، مانع ورود رژیم صهیونیستی به داخل شهرهایشان می‌شوند و نظام سوریه که همراه ایران در خط مقاومت قرار دارد در مقابل جهانیان ایستادگی می‌کند؛ گروه‌های تکفیری نیز تشکیل شده‌اند تا جلوی پیشرفت انقلاب اسلامی را بگیرند ولی موفق نمی‌شوند که همه اینها به دلیل مقاومتی است که ملت ایران در دوران جنگ از خود نشان دادند.

فرمانده سپاه پاسداران با بیان اینکه در آینده پیروزی‌های بزرگ‌تری که امام راحل نوید آنها را داده‌اند رقم خواهد خورد خاطرنشان کرد: از آن جمله می‌توان به فتح قدس اشاره کرد؛ ما مظلومیت خویش و تجاوز دشمنانمان را در جنگ به جهانیان نشان دادیم و ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم ضمن اینکه دفاع مقدس سبب شد دوستان و دشمنان خود را نیز بشناسیم.

وی دفاع مقدس را عاملی برای احساس ذلت همه دیکتاتورها و سردمداران مخالف اسلام دانست و افزود: امروز اگر شاهد شکسته شدن قدرت پوشالی و مادی غربی‌ها هستیم، به دلیل برکات دفاع مقدس و خون‌های پاکی است که بر زمین ریخته شد؛ امام راحل فرمودند از همه مهمتر، استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت، این روح اسلام انقلابی همان اسلام ناب محمدی(ص) است که با شتاب مناسبی، در سطح بین‌المللی گسترش می‌یابد.

جعفری اضافه کرد: دستاوردهای داخلی و خارجی دفاع مقدس، آنقدر گسترده هستند که هنوز قدر همه آنها را ندانسته‌ایم.

فرمانده سپاه پاسداران با بیان اینکه امروز دشمنان به اقتدار و عظمت نظام اسلامی معترف هستند گفت: عزت و اقتدار جمهوری اسلامی یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای دفاع مقدس محسوب می‌شود؛ استمرار راه شهدا بعد از جنگ و ترویج همان مسیر، این عزت و اقتدار را به ارمغان آورده است و هرچه زمان جلوتر می‌رود، این ویژگی عمق و گسترش بیشتری می‌یابد.

وی عنوان کرد: امروز به ظاهر و شاید ‌در برخی مواقع، ممکن است لطمه‌ای به عزت ما وارد شود ولی بدانیم که در واقع، این دشمن ما یعنی آمریکاست که با ذلت به دنبال توافق هسته‌ای است تا مشکلات خود را با ایران اسلامی حل کند زیرا می‌داند اگر همچنان با ایران به دشمنی ادامه دهد، هیچکدام از اهدافی که به دنبالشان است را نمی‌تواند محقق کند.

جعفری با اشاره به تلاش آمریکا برای رخنه در مقاومت گفت: البته آنها اشتباه می‌کنند زیرا سیاست اسلام و هوشمندی و عزتی که در رهبری انقلاب اسلامی وجود دارد نخواهد گذاشت آمریکا به اهدافش برسد، ما تا زمانی که منافع‌مان ایجاب کند یعنی برداشتن تحریم‌های اقتصادی تلاش می‌کنیم و اگر این موضوع به نتیجه برسد همگان در می‌یابند که موضوع فقط مسائل هسته‌ای است نه آرمان‌ها و ارزش‌ها، همان طور که رهبر معظم انقلاب تاکید کرده‌اند، ملت ایران حتی یک گام از ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی و انقلابی خود عقب نخواهند نشست.

فرمانده سپاه پاسداران تصریح کرد: همه مسئولان نظام اسلامی باید قدر این عزت، عظمت و اقتدار را بدانند و در راستای حفظ آن بکوشند.

وی امنیت پایدار مردمی و بی‌نظیر مردمی را از دیگر دستاوردهای دفاع مقدس دانست و گفت: آرامشی که امروز در داخل کشور و در مرزها شاهد آن هستیم به برکت خون شهدا به دست آمده است؛ پیروزی نظامی با آزادی خرمشهر توسط ایران به دست آمد و صدام برای آتش‌بس التماس می‌کرد و پا به فرار گذاشت در حالیکه تنها یک سال و هشت ماه از جنگ می‌گذشت؛ کوته‌فکرانی که ادامه جنگ را بعد از آزادی خرمشهر زیر سئوال می‌برند هنوز نفهمیده‌اند که چرا امام راحل با ادامه نبرد موافقت کردند.

جعفری افزود: تنبیه متجاوز و به دست آوردن دیگر دستاوردها و همچنین برای اینکه جهانیان قدرت و عظمت اسلام و ایران را ببینند جنگ ادامه یافت زیرا نمی‌توان متجاوز را رها کرد و هیچ تضمینی هم وجود نداشت که بار دیگر حمله به ایران صورت نگیرد.

فرمانده سپاه پاسداران با بیان اینکه دشمنان درصدد بوده و هستند که از نظر داخلی ایران را آشفته کنند گفت: آنها در طول سالیان دراز این کار را کردند ولی موفق نشدند هرچند برخی اوقات بحث از گزینه نظامی و گاهی هم آن را تکذیب می‌کردند.

وی ادامه داد: یکی دیگر از دستاوردهای دفاع مقدس، بیداری اسلامی است و اینکه ملت‌های مسلمان دریافته‌اند می‌توان با اتکا به قدرت لایزال الهی و نیروی مردمی در مقابل بزرگ‌ترین ارتش‌ها به پیروزی رسید؛ امروز حزب‌الله و حماس از سلاح‌های پیچیده‌ای استفاده نمی‌کنند اما با نیروی مقاومت، در مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده‌اند.

جعفری با بیان اینکه در یمن انقلابی بزرگ شبیه انقلاب ایران رخ داده است گفت: البته کسی به این حادثه اهمیت لازم را نداده است در حالی که عظمت کار مردم یمن بسیار زیاد است.

فرمانده سپاه پاسداران خاطرنشان کرد: به یاری خداوند، این حرکت ادامه خواهد داشت تا امام عصر(عج) ظهور کنند.

وی سربلندی اسلام در جهان امروز را مسئله دیگری دانست که به صورت پنهان جریان دارد و گفت: خدا می‌داند که هر روز چه تعداد از پیروان ادیان دیگر به اسلام روی می‌آورند به همین دلیل دشمنان ما از این امر وحشت دارند و اجازه نمی‌دهند آمار این افراد منتشر شود.

جعفری با اشاره به حمله آمریکا به عراق با هدف برپایی حکومتی وابسته به خود تصریح کرد: با این حال حکومتی شیعی و مردمی در عراق بر سر کار آمد که در تاریخ این کشور سابقه ندارد؛ امروز در عراق بیش از ۵۰ درصد مردم شیعه هستند ولی هیچگاه در حکومت حضور نداشتند اما امروز شیعه در حاکمیت در عین هماهنگی کامل با فرق دیگر قرار دارد و این حرکت توسط آمریکایی‌ها قابل تحمل نیست و خدا می‌داند طی این چند سال، چه مبارزه نرم و در عین حال سختی میان جمهوری اسلامی و آمریکا در عراق جریان داشت تا حکومت حاضر حفظ شود.

فرمانده سپاه پاسداران خاطرنشان کرد: رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند علت دشمنی عمیق و آشتی‌ناپذیر استکبار و در رأس آنها استکبار و شبکه صهیونیستی دنیا با جمهوری اسلامی حرف‌‌هایی نیست که در گوشه و کنار گفته می‌شود؛ همان حرف‌هایی که توسط برخی افراد با ایمان ضعیف گفته می‌شود؛ مسئله این است که جمهوری اسلامی یک نفی و یک اثبات با خود به همراه دارد.

وی افزود: نفی سلطه‌پذیری، تحقیر ملت‌ها توسط مستکبران و دخالت دشمنان در ایران توسط جمهوری اسلامی صورت گرفته زیرا گوش ملت ایران به دهان ولی فقیه است و پیام ۹ دی ملت ایران در سال ۸۸ هم همین بود ضمن اینکه سکولاریسم و اباحه‌گری نیز توسط جمهوری اسلامی نفی می‌شود؛ در مقابل دفاع از مظلومان جهان در برابر کسانی که می‌گویند نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و کسانی که می‌گویند به ما چه مربوط است در فلسطین چه می‌گذرد، توسط جمهوری اسلامی اثبات شده است.

جعفری با بیان اینکه مسئولان داخلی کشور باید تلاش کنند رفاه، امنیت و آسایش مردم تامین شود گفت: همه تلاش دشمنان این است که نگذارند این اتفاق بیفتد.

فرمانده سپاه پاسداران با اشاره به حرف دشمنان که می‌گویند جمهوری اسلامی رفتار خود را باید عوض کند تصریح کرد: منظور آنها دست برداشتن نظام اسلامی از آرمان‌ها و ارزش‌های دینی و انقلابی است ولی این امر تحقق نخواهد یافت و به یاری خداوند، ملت ایران پوزه دشمنان را به خاک خواهند مالید.

وی افزود: ادامه و استمرار این راه نیازمند توجه و هوشمندی دارد که رهبر معظم انقلاب در صحت‌های مختلف خود به مسئولان تذکرات لازم را ارائه می‌دهند؛ مردم ما هوشیار هستند و دوست دارند وضعیت از نظر ایستادگی و مقاومت بیشتر و بهتر باشد.

جعفری گفت: رهبر معظم انقلاب تاکید دارند که ظرفیت بقا و ایستادگی باید حفظ شود؛ این طور نیست که هرطور ولو بی توجهی به وظایف مهم و حساس عمل کنیم و وضعیت کنونی مقاومت باقی بماند؛ متاسفانه امروز هر صدایی از هر گوشه‌ای بلند می‌شود که می‌خواهد از ارزش‌ها دفاع کند را می‌خواهند خفه کنند در حالیکه همگان موظف هستند این صداها را گوش کنند و ارزش‌ها را کنار نگذارند.

فرمانده سپاه پاسداران خاطرنشان کرد: نظام جمهوری اسلامی به معنای حقیقی کلمه باید حفظ شود تا بتوان ملت ایران را به اوج ترقی و آرمان‌ها رساند؛ نظام اسلامی یک ساختار حقوقی و رسمی و نیز یک ساخت حقیقی دارد که باید به هر دو توجه داشت.

وی با بیان اینکه هویت واقعی جمهوری اسلامی شامل عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزش‌ها، سعی برای ایجاد برابری و برادری، ایستادگی در برابر نفوذ دشمن و اخلاق‌مداری است گفت: اگر مردمی بودن مسئولان کشور را دست کم گرفتیم و مدیران به مسئولیت به عنوان مرکز ثروت و قدرت نگاه کنند، اگر ساده‌زیستی کنار گذاشته شود و ضعف‌های شخصی و شخصیتی بر روابط سیاسی و بین‌المللی مسئولان کشور حاکم شود ساخت ظاهری جمهوری اسلامی چندان اثری نمی‌بخشد که تنها اسم دولت و مجلس اسلامی باشد.

جعفری به رابطه قوی و مستحکم میان امام و امت در ایران به عنوان رمز موفقیت جمهوری اسلامی اشاره و ابراز کرد: باید این رابطه حفظ شود و البته تلاش بیشتری هم صورت بگیرد که حرف‌ها و بیانات رهبری در عمل پیاده شود؛ مسئولان و عامه مردم در حفظ ارزش‌ها، امر به معروف و نهی از منکر و مخالفت با ضد ارزش‌های اسلامی و اخلاقی وظیفه دارند البته حرکت‌هایی مانند اسیدپاشی برای ضربه زدن به قضیه امر به معروف و نهی از منکر انجام می‌شود و مردم هم این موضوع را باید با هوشیاری مورد توجه قرار دهند.

فرمانده سپاه پاسداران مجاهدت در راه خدا را یکی از خواسته‌های شهدا از ملت ایران دانست و افزود: البته این امر فقط مبارزه مسلحانه با دشمنان نیست بلکه مجاهدت فرهنگی و علمی در جامعه امروز اهمیت بیشتری دارند.

وی خواستار تذکر مردم به مسئولان برای پایمردی در مسیر ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی و انقلابی شد و گفت: مومن واقعی آن است که مجاهدت در راه خداوند و حفظ دین الهی را هیچگاه کنار نگذارد.
منبع: فارس

علامه ای برای اعصار - ویژه نامه درگذشت علامه محمدتقی جعفری (رحمت الله علیه)

علامه ای برای اعصار - ویژه نامه درگذشت علامه محمدتقی جعفری (رحمت الله علیه)


منبع:سایت راسخون

جانبازی که 26 سال است نخوابیده +عکس

جانبازی که 26 سال است نخوابیده +عکس

دوشنبه 26 آبان 1393

سال گذشته را به یاد می‌آورد؛ "بی‌خوابی باز هم کلافه‌اش کرده بود، رفت به درمانگاهی در نزدیک کوهسنگی، با دیدن حالش گمان کردند معتاد است، به یکی از مراکز بهداشتی اطراف خانه برای زدن آمپول‌هایش رفت، آنجا وقتی وخامت حالش را دیدند، چند داروی خواب آور دیگر هم به داروهایش اضافه کردند و گفتند هرچه سریع‌تر خودت را به خانه برسان.

به گزارش رزمندگان شمال ،  وقتی به خانه رسید، هنوز لباس‌هایش را در نیاورده بود که حدود 3 یا 4 ساعت بیهوش یک گوشه خانه افتاد."

 

این اولین خاطره آقا رجب است وقتی پس از 26 سال حالتی شبیه خواب برایش مجسم می‌شود، مردی که حالا قوی‌ترین قرص‌های صلیب سرخ هم حریف بی‌خوابی‌هایش نمی‌شود.

 

خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه خراسان، این بار قصه غصه‌های "آقا رجبی" دیگر را روایت می‌کند؛ مردی که نه صورتش را از دست داده، نه دست و پایی از او قطع شده و نه جبهه و جنگ خطی بر بدنش انداخته، "ظاهرا" سالم و سرحال است، 25 درصد جانبازی هم آن قدرها چشمگیر نیست که او را تافته جدا بافته کند، فقط خاطره آخرین خواب خوش "رجب رشیدی" به 33 سال قبل بر می‌گردد؛ شاید شب یا ساعتی قبل از مجروح شدنش...

 

با نزدیک شدن به خانه‌اش تابلوهایی همچون "پایان محدوده شهر مشهد" و یا "آغاز حوزه استحفاظی وزارت راه و شهرسازی"به چشم‌مان خورد، پس از طی مسافتی طولانی وارد کوچه‌ای شدیم که گویا همه نوع آدم در آن زندگی می کردند، به قول خود آقا رجب از قاچاقچی گرفته تا ...

 

برای ما که نه جنگی رفته‌ایم و نه جبهه‌ای دیده‌ایم، شاید تیر و ترکش خوردن، شیمیایی شدن، رفتن دست و صورت و پاها آن‌قدر ملموس و عینی نباشد، فقط وقتی جانبازی را می‌بینیم که "جانش"را برای ما باخته هر چه قدر هم که وفادار باشیم، پس از مدتی او و دردهایش را از یاد خواهیم برد اما درد آقا رجب را نه...

 

حالا جنگ تمام شده و رگ خواب او هم قطع؛ ساکن روستایی در فریمان بوده، قصه بیداری‌های تمام نشدنی کم کم او را کلافه می‌کند و مجبور به این‌که از سوی بنیاد شهید پیگیر وامی شود تا برای دسترسی بهتر به خدمات پزشکی و تهیه داروهایش خانه‌ای نه در داخل شهر مشهد بلکه اطراف آن برای خود دست و پا کند.

 

حدود 8 سال است که از فریمان به اطراف مشهد آمده به امید این‌که شرایطش کمی تغییر کند، اما در اطرافش از دکتر و درمانگاه خبری نیست، 5 فرزند آقا رجب در خانه‌ای بزرگ شدند که حالا پسرش برای رفتن به دانشگاه روزانه حدود 40 کیلومتر راه طی می‌کند؛ خانه‌ای که تاکنون فقط یک یا دوبار بنیاد شهید مهمانش بوده...یک بار هم دوربین‌های صدا و سیما به خانه‌شان می‌آید، تصویر و سوژه خبری‌شان را می‌گیرند و می‌روند دنبال کارشان...

 

سال 61 از طریق بسیج شهرستان فریمان عازم جبهه و در پادگان مظفر در اطراف ایلام انباردار می‌شود، از تپه‌ای به نام کله قندی می‌گوید که آن زمان‌ها معروف بود به تپه ناامیدی، چراکه معتقد است تقریبا تمام همرزمانش در آنجا به شهادت رسیدند.

 

آقا رجب درباره لحظه مجروح شدنش می‌گوید: حدود ساعت 8 شب غذای حاضری از درون سنگر برداشتیم و به سمت تپه حرکت کردیم، نزدیکای صبح وارد یک سنگر شدیم، پیک‌نیکی را دیدیم که روی آن تخم مرغی در حال پخته شدن بود، به دور و اطراف‌مان که دقت کردیم متوجه شدیم وارد سنگر عراقی‌ها شدیم، هیچ کس در سنگر نبود، هرطور که بود خودمان با وحشت از سنگر بیرون آمدیم، تاریک بود، در حال حرکت بودیم که ناگهان افتادیم روی چند جنازه.

 

او ادامه می‌دهد: جنازه‌ها متعلق به چند سرباز عراقی بود، از دور دیدیم که تانک‌های زیادی به سمت‌مان در حال حرکت است، چند دقیقه‌ای صبر کردیم و با دیدن تانک‌ها فهمیدیم که در کدام طرف دشمن است و ما باید به کدام سمت عقب‌نشینی کنیم، کم کم هوا روشن شد، عراقی‌ها دقیقا جایی که نیروهای ما بودند را نشانه می‌گرفتند.

 

آقا رجب کلاهی که سرش بود را خوب یادش است، به فاصله گوش و کلاهی که سرش بود اشاره می‌کند و می‌گوید: فقط یادم است که ناگهان سرم سوخت و از آن خون آمد. محمدجواد قائمی دوست صمیمی‌ام که او هم پس از مدتی به شهادت رسید، مرا به آمبولانس رساند، فکر می‌کنم از اولین کسانی بودم که در نخستین لحظات عملیات مسلم بن عقیل مجروح شدم و با آمبولانس از منطقه رفتم.

 

به قول خودش آن‌قدر غرور جوانی حواسش را پرت کرده بود که کارت پایان خدمت و سربازی را به کلی فراموش می‌کند، پس از یک هفته مجروحیت، به هوش می‌آید و بعد از یک ماه هم که از بیمارستان اصفهان مرخص می‌شود مدتی تحت درمان قرار می‌گیرد و دوباره از سال های 1363 تا 1365 برای خدمت سربازی عازم جبهه می‌شود.

 

از سال 61 که مجروح می‌شود تا حدود سال 66 تحت درمان است، می‌گوید آن سال‌ها به زور قرص و دارو، بی‌خوابی نداشته و تنها با بیدارخوابی دست و پنجه نرم می‌کرده، اما کم کم بدنش در برابر داروها مقاوم شده و این بیدار خوابی‌ها به بی‌خوابی مطلق تبدیل می‌شود.

 

2 برادر جانباز دیگر هم دارد، غلامحسن رشیدی برادر بزرگترش که خانه او هم چند قدم بالاتر از خانه آقا رجب است شیمیایی شده و مدت‌هاست که از غذا خوردن افتاده، حال جسمانی‌اش اصلا خوب نیست و هزینه زندگی هم بر دوش پسر سربازشان است.

 

همین طور که آقا رجب از روزها و شب‌هایی می‌گوید که چشمانش را لحظه‌ای خواب فرا نگرفته نسخه‌هایش را هم نشان‌مان می‌دهد و می‌گوید: تست خوابم را همین چند وقت پیش برای پروفسور گرجی در آلمان ارسال کردند، آنجا هم گفتند که این بیدارخوابی‌ها معالجه‌شدنی نیست و ما هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم، فقط یک پزشک، راه درمانی را پیشنهاد داده که ممکن بود در اثر این درمان، بینائی‌ام از بین برود و چشمانم آسیب ببیند.

 

حالا قوی‌ترین قرص‌های موجود در صلیب سرخ هم حریف بی‌خوابی‌اش نمی‌شوند، شبی حدود 8 یا 9 قرص خواب می‌خورد، قرص‌ها و آمپول‌هایش را اگر یک انسان معمولی استفاده کند چندین روز بیهوش خواهد شد اما خواب را سراغ آقا رجب نمی‌آورد فقط چند ساعتی او را بیهوش می‌کند.

 

بعد از شنیدن قصه زندگی‌اش دلم می‌خواست بی‌مقدمه سوال‌هایی را که لحظه‌ای از ذهنم فاصله نمی‌گرفت، بپرسم...

 

آقا رجب این‌که شما می‌گویید نمی‌توانید بخوابید، یعنی احساس خواب آلودگی و یا خستگی هم سراغ‌تان نمی‌آید؟

 

اگر در طول روز خسته هم بشوم باز هم خواب‌آلودگی سراغم نمی‌آید، اگر یک شب تا صبح چند کیسه سیمان را از پایین ساختمانی به بالاترین طبقه‌اش ببرم باز هم تاثیری بر روی خوابم ندارد، حاضرم 5 روز روی یک صندلی بایستم و با چشمان باز به همه چیز نگاه کنم.

 

شاغل هستید؟

 

خیر، کاری برایم نیست، سواد آن‌چنانی هم ندارم.

 

پس صبح تا شب چکار می‌کنید؟

 

هیچ کار، فقط در خانه‌ام، از وقتی به شهر آمده‌ایم بی‌خوابی که از قبل مشکلم بود، بیکاری هم دردی بزرگتر از بی‌خوابی برایم شده، 24ساعته در خانه‌ام، بیدار و بیکار، بعضی وقت‌ها فشار عصبی خودم را که هیچ، خانواده‌ام را هم کلافه می‌کند. چندبار است که به بنیاد شهید مراجعه کرده‌ایم، گفتم حاضرم شب‌ها فضای سبز را آبیاری کنم، گفتند پیگیری می‌کنیم و به شما خبر می‌دهیم، تا حالا که خبری نشده است.

 

مخارج زندگی‌تان را چگونه تامین می‌کنید؟

 

از همان حقوقی که ماهیانه بنیاد برایمان واریز می‌‎کند.

 

چه چیزهایی خیلی آزارتان می‌دهد؟

 

احساس می‌کنم سخت‌ترین درد دنیا بی‌خوابی است، حاضر بودم حتی دو دستم قطع می‌شد، اما شب‌ها می‌توانستم با آرامش بخوابم. انسان‌های عادی با وجود هزاران مشکلی که در زندگی‌شان دارند با دو ساعت خوابیدن آرام می‌شوند، نمی‌خواهم هر جا بروم آه و ناله کنم و بگویم که ما جانبازیم و جنگ رفته، زمانی که در بیمارستان ابن‌سینا بستری بودم با جانبازانی ملاقات می‌کردم که از سال 64 تا کنون رنگی از آفتاب را ندیده‌اند.

 

آقا رجب، شبها تا صبح بیدار....چه می‌کنید؟

 

اگر هوا گرم باشد می‌روم یک گوشه حیاط، شبی 8 یا 9 فلاسک چایی می‌خورم، می‌نشینم یک گوشه، ستاره‌ها را می‌شمارم، بعضی شب‌ها شاید نزدیک یک کیلو تخمه می‌شکنم، وقت‌هایی که خیلی رویم فشار است سوار موتور می‌شوم، می‌زنم از خانه بیرون، فرار از خانه خیلی سال‌هاست که با من عجین شده، با موتور می‌روم روستایمان در فریمان، یا حرم امام رضا(ع)، تپه سلام در خواجه ربیع و یا تا صبح در پارک می‌نشینم.

 

همین طور که آقا رجب غرق جواب دادن به سوالات‌مان بود دستمالی بنفش را از جیبش درآورد، باانگشت به چند گوشه خانه اشاره کرد و گفت: شب‌هایی که سرد است نمی‌توانم بیرون بروم، می‌نشینم یک گوشه خانه و دستمالم را به چشمانم می‌بندم.

 

حالا روزها شده بهشت آقا رجب، او می‌گوید: با غروب آفتاب جهنم هم برای من شروع می‌شود، از شب و تنهایی آن واهمه دارم، اگرچه باز هم تا حدود ساعت 11 یا 12 که برق‌ها روشن است و خانواده هم بیدارند برایم قابل تحمل است اما...

 

همسر و فرزندانش در طول مصاحبه سعی کردند کمتر صحبت کنند، اما چشم‌هایشان این سکوت را به زیبایی برای ما برهم می‌زد.

 

خانم رشیدی تنها گلایه‌اش از بنیاد شهید بود، می‌گفت برای آنها زحمتی نداشت تا کاری برای همسرم دست و پا کنند، به بنیاد مراجعه کردیم تا پیگیر همان آبیاری فضای سبز شوند، اما هنوز که هنوز است به ما خبری نداده‌اند.

 

به چشمان همسر و فرزندانش که نگاه می‌کردی به خوبی می‌توانستی درک کنی که قهرمان اصلی روزهای زندگی آنان زنی است که همه لحظه‌های خانه‌اش را با مردی سپری کرده که گوشه‌ای از دردش، بنیان یک خانواده را از هم می‌پاشد، فقط کافی است لحظه‌ای خودت را جای او بگذاری، بیداری و بیکاری یک مرد در خانه فقط برای زن‌ها قابل درک است...

 

بعضی وقت‌ها که از دنیا دلگیر می‌شوی، می‌نشینی یک گوشه، پاهایت را در بغل می‌گیری؛ در گوشی با خدا پچ پچ می‌کنی و از زندگی و مشکلاتت گلایه...

 

شب که تاریکی، چشمانت را قبضه می‌کند، زیر لب می‌گویی خدایا خسته‌ام، کاش حداقل این خستگی را با خواب و یا رویایی شیرین از من دور کنی، صبح می‌شود، خوابت چه خوب باشد، چه بد؛ حداقل چند ساعتی تو را از آنچه ذهن و وجودت را به خود درگیر کرده بود دور می‌کند و می‌برد به دنیایی دیگر و تو چه قدر محتاجی، محتاج به ساعت‌ها ماندن در همین "دنیای دیگر".

 

اما اینجا از خواب خبری نیست...

 

خانه‌اش شب‌هایی دارد که وقتی همه خوابند، صدایی آهسته از آشپزخانه به گوش‌ات می‌رسد، می‌آیی ببینی چه خبر است، مردی مقابلت ظاهر می‌شود که سطل حبوبات را از کابینت‌ها بیرون آورده، نخود و لوبیاها را ردیف کرده و تا صبح آنها را می‌شمارد... خانه‌اش شب‌هایی دارد که وقتی همه خوابند، یک نفر بیدار است و تنها تیک تاک عقربه‌های ساعت پابه‌پای او لحظه‌ها را تا طلوع آفتاب می‌شمارند... خانه‌اش شب‌هایی دارد که وقتی همه خوابند، صدای پایی یکی از بچه‌ها را بیدار می‌کند، سرش از زیر پتو بیرون می‌آورد، می‌بیند کسی که او را، بیکاری کلافه کرده، تا صبح به این طرف و آن طرف خانه می‌رود... خانه‌اش شب‌هایی دارد که وقتی همه خوابند ناگهان صدایی آنها را بیدار می‌کند، فشار عصبی امان کسی را که همیشه بیدار است بریده، کم تحمل و کم طاقت شده، دلش می‌خواهد... شاید دلش می خواهد دنیا تمام شود، دلش می خواهد خوابی بیاید سراغش که دیگر بیداری در کار نباشد، آقا رجب خسته است. او هم مثل هر پدر یا همسر دیگری آرزوهایی دارد، آبیاری فضای سبز کار ساده‌ای است که در این چندساله در اکثر شهرها آن را به کارگران اتباع بیگانه می‌سپارند. آقا رجب فقط می‌خواهد احساس مفید بودن بکند، همین.

 

آقا رجب جانباز همیشه بیدار

 

آقا رجب جانباز همیشه بیدار

 

آقا رجب جانباز همیشه بیدار

 

آقا رجب جانباز همیشه بیدار
 
منبع: ایسنا