شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

مقام های استانی وکشوری سایت شهدای نیاک

مقام های استانی وکشوری سایت شهدای نیاک





برای کسب اطلاعات بیشتر برروی تصویربالا کلیک کنید

سرلشکر قاسم سلیمانی سخنران ویژه چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری

سرلشکر قاسم سلیمانی سخنران ویژه چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری



عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری گفت: هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری از سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس دعوت کردند تا وی در چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان در مورد اوضاع جهان اسلام سخنرانی کند.

 به گزارش راسخون به نقل از تسنیم، آیت‌الله سیداحمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری از حضور سردار قاسم سلیمانی در چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری خبر داد و گفت: با توجه به ضرورت آگاهی اعضای مجلس خبرگان رهبری از اوضاع جهان اسلام به خصوص مصر، سوریه، عراق و لبنان، سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس که در این عرصه اطلاعات گسترده دارد، جهت سخنرانی در این اجلاس، از سوی هیئت رئیسه دعوت شده‌اند.

 وی افزود: دعوت از سردار قاسم سلیمانی مصوبه هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری است.

  چهاردهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری در روزهای 12 و 13 شهریورماه در تهران برگزار می‌شود.

 این اجلاس در روز سه شنبه 12 مردادماه اجلاس آغاز و سپس آیت‌الله مهدوی‌کنی رئیس مجلس خبرگان نطق خود را ایراد خواهند کرد و آنگاه ناطقان قبل از دستور به ارائه نطق خود می‌پردازند و سپس کمیته 5 نفره برای تهیه بیانیه پایانی اجلاس مجلس خبرگان رهبری انتخاب می‌شوند.

 اعضای مجلس خبرگان رهبری 14 شهریور نیز به زیارت مرقد امام خمینی (ره) می‌روند و سپس با مقام معظم رهبری دیدار خواهند کرد.

مفهوم انتظار در اندیشه امام خمینی (ره)

مفهوم انتظار در اندیشه امام خمینی (ره)



1. ارائه برداشتی متفاوت از مفهوم حجت:


ایشان با ارائه مفهومی عمیق و بدیع از «حجت بودن امام معصوم» اعلام می دارند که چون خداوند در روز قیامت به سبب وجود امام زمان و پدران بزرگوارش(علیهم السلام) بر بندگان احتجاج و نسبت به عمل بر اساس سیره، رفتار و گفتار این بزرگواران از مردم بازخواست می کند، بر آنان لازم است که همه تلاش خود را برای تحقق سیرت امامان معصوم(علیهم السلام) در جامعه به کار بندند و در این زمینه هیچ عذر و بهانه ای از آنها پذیرفته نمی شود.
حضرت امام در کتاب البیع خود به هنگام بررسی ادله ولایت فقیه، ضمن برشمردن توقیع شریف حضرت صاحب الامر(علیه السلام) که در آن آمده است:
... وَ اَمَّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فاَرجِعُوا فِیها اِلی رُواهِ حَدیثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتِی عَلَیکُم وَ انَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیهِم. (1)
... و اما در رویدادهایی که برای شما پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ چرا که آن ها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان هستم.
می فرماید:
مقصود از حجت خدا بودنِ امام معصوم این نیست که فقط بیان کننده احکام است؛ زیرا گفته بزرگانی چون زراره و محمد بن مسلم نیز حجت است و هیچ کس حق مردود دانستن و عمل نکردن به روایات ایشان را ندارد و این امر بر همگان آشکار است. بلکه منظور از حجت بودن امام زمان و پدران بزرگوارش(صلوات الله علیهم اجمعین)، این است که خداوند تعالی به نسبت وجود ایشان و سیره و رفتار و گفتار آنان در تمام شئون زندگی شان، بر بندگان احتجاج می کند. از جمله شئون امامان، عدالت آنان در همه زمینه های حکومت است. به عنوان مثال، وجود امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای تمام فرمانداران و حاکمان ستم پیشه حجت است؛ زیرا خداوند به واسطه سیرت آن بزرگوار، باب عذر و بهانه را بر همه آنان در تعدی از حدود الهی و تجاوز به اموال مسلمانان و سرپیچی از قوانین اسلامی بسته است. همین گونه اند سایر حجت های خداوند، به ویژه حضرت ولی عصر(علیه السلام) که عدل را در میان مردم می گستراند و زمین را از قسط پر می کند و بر اساس نظامی عادلانه بر مردم حکم می راند. (2)
بر اساس همین نگاه به حجت خدا بود که ایشان خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی ایران فرمودند:
ما باید خودمان را مهیا کنیم از برای اینکه اگر چنانچه موفق شدیم ان شاء الله به زیارت ایشان طوری باشد که رو سفید باشیم پیش ایشان. تمام دستگاه هایی که الان به کار گرفته شده اند در کشور ما [...] باید توجه به این معنا داشته باشند که خودشان را مهیا کنند برای ملاقات حضرت مهدی(سلام الله علیه). (3)

2. دگرگون ساختن مفهوم انتظار:


امام خمینی مفهومی را که در طول قرون و اعصار از «انتظار» در اذهان بسیاری از شیعیان نقش بسته بود دگرگون ساخت و با همه دیدگاه هایی که انتظار را برابر با سکون، رکود و تن دادن به وضع موجود معرفی می کردند به مقابله جدی پرداخت:
بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد، در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(علیه السلام) را از خدا بخواهند [...] یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می گذرد، بر ملت ها چه می گذرد، بر ملت ما چه می گذرد، به این چیزها کار نداشته باشیم، ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست می کنند [...] یک دسته ای می گفتند خوب! باید عالم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود [...] یک دسته ای از این بالاتر بودند و می گفتند باید دامن زد به گناهان، دعوت کردم مردم را به گناه تا دنیا پر از ظلم و جور شود و حضرت(علیه السلام) تشریف بیاورند [...] یک دسته دیگر بودند که می گفتند هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. (4)
ایشان ضمن ردّ همه دیدگاه های یاد شده دیدگاه خود در باب انتظار فرج را این گونه بیان می کند:
همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه شود. (5)
همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی شود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست. ما باید ملاحظه وظیفه فعلی شرعی- الهی خودمان را بکنیم و باکی از هیچ امری از امور نداشته باشیم.(6)

3. تلاش برای تحقق عدالت در عصر غیبت:


حضرت امام، تلاش برای تحقق عدالت و جلوگیری از ظلم در عصر غیبت را یک تکلیف الهی دانسته و همه مسلمانان را دعوت می کردند که تا سرحد توان خود این تکلیف الهی را به انجام برسانند:
ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم ها و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست منتها ما نمی توانیم، این که هست این است که حضرت عالم را پر می کنند از عدالت، نه شما دست بر دارید از این تکلیفتان، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید. (7)
البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم. اگر می توانستیم می کردیم اما چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. (8)

4. زمینه سازی برای ظهور منجی موعود:


رهبر فقید انقلاب اسلامی معتقد بود که باید با گسترش اسلام راستین در جهان و مبارزه با سلطه جهانخواران، راه را برای ظهور منجی موعود هموار ساخت:
ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی می شکنیم و با صدور انقلابمان، که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه می دهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلقه حق امام زمان، ارواحنا فداه، هموار می کنیم. (9)

5. حرکت در جهت تحقق حکومت جهانی اسلام:


امام راحل به جدّ بر این باور بود که انقلاب اسلامی ایران، نقطه شروع انقلاب جهانی حضرت مهدی(علیه السلام) است و از این رو پیوسته به مسئولان نظام توصیه می کردند که هرگز از آرمان عظیم انقلاب اسلامی که تشکیل حکومت جهانی اسلام است غافل نشوند:
مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت، ارواحنا فداه، است- که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد- مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسئولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمام سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، و این بدان معنا نیست که آن ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند. (10)
در سال های اخیر گروهی از فرزندان انقلاب اسلامی و وفاداران به آرمان های امام خمینی تلاش کردند که با الهام از اندیشه های این پیر فرزانه ابعاد و زوایای دیگری از دیدگاه فرهنگی- اجتماعی را تبیین کنند. این گروه با درک عمیق از موقعیت کنونی انقلاب اسلامی در جهان، نیازهای فرهنگی جامعه اسلامی ایران و شرایط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حاکم بر جهان معاصر، تبلیغ و ترویج باور مهدوی و فرهنگ انتظار را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده و پرداختن به امور زیر را در عصر حاضر ضروری می دانند :
1. شناسایی و نقد بنیادین وجوه مختلف فرهنگ و تمدن مغرب زمین، به عنوان فرهنگ و مدنیتی که در تقابل جدی با آرمان «حقیقت مدار»، «معنویت گرا» و «عدالت محور» مهدوی قرار دارد؛ زیرا انسان های عصر غیبت تنها زمانی می توانند به ریسمان ولایت مهدوی چنگ زنند و به تمام معنا در سلک منتظران موعود قرار گیرند که باطل زمان خویش را به درستی بشناسند و با تمام وجود از آن بیزاری جویند؛
2. شناخت و نقد جدی مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جوامع اسلامی؛ مناسباتی که عمدتاً به تقلید از الگوهای توسعه غربی و تحت تأثیر اندیشه های عصر مدرنیته در این جوامع شکل گرفته است؛ چرا که این جوامع بدون شناخت جدی از وضع موجود خود نمی توانند به راهکارهای مبتنی بر آموزه های دینی برای خروج از فتنه های فراگیر عصر غیبت دست یابند؛
3. تلاش در جهت تدوین استراتژی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی جوامع اسلامی در عصر غیبت و تا رسیدن به عصر طلایی ظهور، بر اساس اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار؛
4. بازشناسی وجوه مختلف اعتقادی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار با بهره گیری از منابع متقن و مستدل و استفاده از همه توان مراکز علمی حوزوی و دانشگاه در زمینه مباحث، کلامی، فلسفی، عرفانی، اخلاقی، علوم اجتماعی و سیاسی و ... ؛
5.تلاش در جهت پالایش اندیشه ناب مهدوی از هرگونه شائبه جعل و تحریف و زدودن این اندیشه از زنگارهای جهل و خرافه، سخنان سست و بی اساس و هرگونه دیدگاه انحرافی مبتنی بر افراط یا تفریط؛
6. پاسخگویی عالمانه و متناسب با نیازهای روز به شبهات، پرسشها و ابهام های موجود در زمینه منجی گرایی شیعی؛
7.احیا و گسترش فرهنگ انتظار و تلاش برای شناساندن نقش سازنده این فرهنگ در پایداری و پویایی جوامع اسلامی؛
8. تبیین وظایف و تکالیف مردم در برابر حجت خدا و امام عصر (علیه السلام) نهادینه ساختن این وظایف و تکالیف در فرد و اجتماع و آماده ساختن جامعه اسلامی برای استقبال از واقعه مبارک ظهور؛
9. مقابله جدی با کلیه جریان های سیاسی- فرهنگی که در قالب کتاب، نشریه، فیلم، نرم افزارهای رایانه ای، پایگاه های اطلاع رسانی جهانی (اینترنت) و ... به تقابل با اندیشه موعود گرایی شیعی می پردازند،
10. بررسی و نقد کلیه دیدگاه هایی که از سوی متفکران مغرب زمین در زمینه جهان آینده و آینده جهان مطرح شده است.

پی نوشت ها :


1. محمد بن علی بن الحسین(شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمه ، ج 2، ص 483، ح 4. 2. امام خمینی، کتاب البیع، ج 2، ص 474-475؛ همو، شئون و اختیارات ولی فقیه (ترجمه مبحث ولایت فقیه از کتاب البیع)، ص 46.
3. صحیفه نور (مجموع رهنمودهای امام خمینی، قدس ره)، ج 12، ص 208-209.
4. همان، ج 19، ص 196-197.
5. همان، ج 7، ص 255.
6. همان، ج 19، ص 154.
7. همان، ص198.
8. همان، ج 20، ص 197.
9. همان.
10. همان، ج 21، ص 108. برای مطالعه بیشتر زمینه جایگاه انتظار در اندیشه امام خمینی ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، شناخت زندگی بخش، ص 151-171. مقالات «احیای اندیشه انتظار» و «امام خمینی و رسالت جهانی انقلاب اسلامی».

منبع:راسخون: شفیعی سروستانی، ابراهیم،(1343)، انتظار باید و نبایدها، تهران: موعود عصر(عج)، چاپ ششم، 1386

چرا موفق به خواندن نماز شب نمی‌شویم

چرا موفق به خواندن نماز شب نمی‌شویم


علامه طباطبایی می‌گوید: یک روز در مدرسه ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور می‌کردند، چون به من رسیدند دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می‌خواهی، نماز شب بخوان و آخرت می‌خواهی، نماز شب بخوان!

به گزارش فرهنگ نیوز، علامه حسن حسن‌زاده آملی متولد ۱۳۰۷، روحانی مجتهد، عارف، فیلسوف متأله و مدرس دروس حوزوی است، وی که تاکنون ۸۵ بهار را پشت سر گذاشته است، یکی از اساتید مطرح اخلاق است که در فلسفه، عرفان، فقه، اصول، ادبیات، ریاضیات، علم فیزیک و شیمی و بسیار علوم دیگر نیز تخصص دارد. بازخوانی سخنان اخلاقی این عارف بالله که در سومین همایش طبیب روحانی تجلیل شده است، خالی از لطف نیست.

 

 

*نماز شب در آیات:


خداوند متعال می‌فرماید: «وَمِنْ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا»؛ ای رسول ما در پاره‌ای از شب به نماز برخیز تا خدایت تو را به مقام محمود نایل گرداند و بگو خدایا مرا (همیشه به هر جا روم به مکه یا مدینه یا عالم قبر یا قیامت) به قدم صدق داخل و به قدم صدق خارج گردان و به من از جانب خود بصیرت و حجت روشنی که دائم یار و مددکار باشد عنایت بفرما.

خداوند می‌فرماید: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»؛ آن روز متقیان همه در بهشت و بر لب چشمه‌های آب آرمیده‌اند همان نعمت‌ها که خدا به آن‌ها عطا کرده است چرا که در دنیا مردمی نیکوکار بودند و در شب اندکی می‌آرمیدند و در سحرگاهان از درگاه خدا طب آمرزش و استغفار می‌کردند.

و خداوند می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْءًا وَأَقْوَمُ قِیلًا إِنَّ لَکَ فِی اَلنَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلًا وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا»؛ ای رسولی که در جامه (فکرت و خاموشی) خفته‌ای، شب را به نماز و طاعت خدای برخیز، مگر کمی از آن را که نصف یا چیزی کمتر از نصف باشد (به استراحت بپرداز) یا چیزی بر نصف بیفزا و به تلاوت آیات قرآن با توجه کامل مشغول باش ما به وحی خود کلام بسیار سنگین (و گرانمایه قرآن را) بر تو القاء می‌کنیم، البته نماز شب و دعا و ناله سحر بهترین شاهد اخلاص و صفای قلب و دعوی صدق ایمان است تو را روز روشن (در طلب روزی) وقت، کافی و فرصت وسیع است و دائم در شب و روز نام خدای را یاد کن و به کلی از غیر او ببر و به او بپرداز (که بی‌انقطاع از خلق اتصال به حق میسر نشود).

خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید:«وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَأَصِیلًا وَمِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیْلًا طَوِیلًا إِنَّ هَؤُلَاء یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءهُمْ یَوْمًا ثَقِیلًا»؛ این رسول ما، نام پروردگارت را هر صبح و شام به عظمت یاد کن و شب را به سجده و تسبیح الهی سپری کن و بدین گونه شب‌های طولانی را بگذران، این مردم غافل همه دنیای نقد و عاجل را دوست دارند و روز سخت و سنگین قیامت را به کلی از یاد برده‌اند.


*چرا موفق به نماز شب نمی‌شویم؟


شیخ صدوق از سلمان فارسی نقل می‌کند: مردی نزد سلمان فارسی آمد و گفت‌: ای ابوعبدالله(کینه سلمان فارسی است) من موفق نمی‌شوم نماز شب بخوانم، سلمان در جوابش فرمود: در روز خدای را معصیت نکن.

شیخ صدوق روایت می‌کند، مردی نزد حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) آمد و عرضه داشت: ای امیرالمؤمنین من از نماز شب محرومم چه کنم؟ حضرت فرمود: تو کسی هستی که گناهانت تو را به بنده کشیده است.

مرحوم کلینی نقل می‌کند: امام صادق(ع) فرمودند: کسی که مرتکب گناه شود از فیض نماز شب محروم خواهد، زیرا نفوذ کار زشت در جان آدمی از نفوذ کارد در گوشت بیشتر است.


*مناجات حضرت موسی(ع)


شیخ صدوق روایت می‌کند: مفضل گوید از مولایم امام صادق(ع) شنیدم می‌فرمودند: خداوند به حضرت موسی(ع) که در حال مناجات بودند فرمود: ای پسر عمران، دروغ می‌گوید آن کس که گمان می‌کند مرا دوست دارد، اما شب‌ها می‌خوابد مگر نه این است که هر محبی با محبوبش خلوت می‌کند! ای پسر عمران بدان که من بر محبان خودم آگاهم، اینان کسانی‌اند که وقتی شب فرا می‌رسد چشم‌های دلشان باز می‌شود و مجازات مرا می‌نگرند و مرا می‌بینند مخاطبم قرار می‌دهند و در حضورم با من سخن می‌گویند، «یا‌بن عمران هب لی من قلبک الخشوع ومن بدنک الخضوع ومن عینک الدموع فی ظلم اللیل وادعنی فانک تجدنی قریباً مجیباً»؛ ای پسر عمران از قلبت به من تواضع و خشوع و از بدن به من فروتنی و خضوع و از دیدگانت اشک و دموع به من اهدا کن و در دل شب مرا صدا بزن که خواهی دید با تو نزدیکم و پاسخت را می‌دهم.


*نماز شب و انس با ملکوت


یکی از مستحباتی که برای سالکین الی‌الله در حد وجوب است (البته نه واجب تکلیفی) نماز شب است، نماز شب آب حیات است و دل شب، ظلمات و استاد سلوک حضر، این راه که اگر کسی از آب حیات نوشید به سعادت جاوید و حیات ابدی می‌رسد.

مرا در این ظلمات آنکه رهنمائی کرد/نماز نیمه شب بود و گریه سحری

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «لیس من شیعتنا من لم یصل صلاة اللیل»؛ کسی که نماز شب نمی‌خواند از شیعیان واقعی ما نیست.

مگر فراموشم می‌شود آن روز را که حضرت استاد(دام عزه) چه زیبا و با صلابت می‌فرمود:

عزیزان وقت نیست ... دیر می‌شود!! به انتظار ننشینید، انسان با ۴۰ ـ ۵۰ سال عمر می‌خواهد خودش را برای ابد بسازد، کم کم مزاج جواب می‌کند، البته با مزاج مخالفت هم نکنید، ثلث آخر شب بسیار خوب است، غذا هضم شده، هوا تلطیف گشته، خلوت با شب داشته باشید که انس با عالم غیب و ملکوت به بار می‌آورد.


*گنج سعادت


مرحوم ملکی تبریزی می‌گوید: استادم-ملا حسینقلی(قدس سره)‌- به من فرمودند: فقط متهجدین هستند که به مقاماتی نائل می‌شوند و غیر آن‌ها به هیچ جایی نخواهند رسید.

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ/از یمن دعای شب و ورد سحری بود


*در پرتو نماز شب


علامه طباطبایی می‌گوید: چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی و رحمیت گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می‌شدم تا یک روز در مدرسه ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور می‌کردند، چون به من رسیدند دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان و آخرت می خواهی نماز شب بخوان.

این سخن آن قدر در من اثر کرد که از آن روز به بعد تا زمانی که به ایران مراجعت کردم، پنج سال تمام در محضر قاضی روز و شب به سر می‌بردم و آنی از ادراک فیض ایشان دریغ نمی‌کردم و از آن وقتی که به وطن مألوف بازگشتم تا وقت رحلت استاد، پیوسته روابط ما برقرار بود و مرحوم قاضی طبق روال استاد و شاگردی، دستوراتی می‌دادند و مکاتبات از طرفین برقرار بود.


منبع: فارس

مناجات ـ خسته ای آواره (شهیداسماعیل شیرزاد)

مناجات ـ خسته ای آواره (شهیداسماعیل شیرزاد)




در مسجد ساده و کوچک محلمان با هوای دلپذیر و بهشتی اش ، اکنون تنها و تنهاتر از همیشه مهجور و دلتنگ ، خسته تر و آواره تر از همیشه با امیدی خسته از من و صبری منتظر ، بی کس و تنها سر در افکار خویشم و گهگاه سری از افسون تکان می دهم و گاهی سرم را به دیوار می کوبم . ابر چشمانم شوق باریدن دارد و شاید می خواهد سیلی بسازد تا زخم هایی که بر دل این زمین تنها ، که قلبم می باشد نهاده شده است را بشوید . ولی چه حاصل که گریه و ناله دیگر راه گشایم نیست و موجب بخشش پروردگارم نمی باشد ، زیرا اگر دوای دردهای بی شمارم این بود تا حال درمانم را می یافتم . باری گریه و گریه های بی اثرم دیگر نتیجه بخش نیست و دعا و طلب هایم دگر جوابی ندارد . هرچند که تمام جسم و روحم طلب و نیاز او دارد و قلبم همیشه خون می بارد ، هرچند که شاید از لسان و عیانم به ظاهر بر نمی آید .

چه جای عرض حاجت با زبان ، آنجا که لطف حق نیاز ملتمس را در نگاه خسته می خواند . خدایا! مرا دیگر از نخواستن به زبان مؤاخذه مکن زیرا که خواسته هایم از حالم معلوم است دعایم را با دهان بسته می خوانم و با تو نیز ای که بر دردهایم آگاهی .

نمی دانم الان در ادامه چه بخواهم ، هرچند می دانم که چاره ای جز این ندارم که خویش را باز به تو بسپارم که هر سرنوشتی و راهی برای من مقرر گردانیدی مطیعم و اطاعت دستور تو را به جا می آورم ، اما اگر مشمول آمرزش بی کرانت شدیم حاجتمان سر جایش هست زیرا که خود آن را حلال و والاترین خواسته و طلب قرار داده ای .

"و من الله التوفیق"

منبع:وبلاگ دست نوشته های شهیدشیرزاد

اعتراف فرمانده بعثی در برابر اسرای ایرانی/ آزادگان در بدو ورود چه خواستند؟

اعتراف فرمانده بعثی در برابر اسرای ایرانی/ آزادگان در بدو ورود چه خواستند؟


امام صابران(ره) فرمود: «اگر روزی اسرا برگشتند و من در میان شما نبودم، سلام مرا به آن‌ها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود».

به گزارش خبرنگار دفاعی - امنیتی باشگاه خبرنگاران، 26 مرداد سال 1369 برگ دیگری از تقویم انقلاب اسلامی ورق خورد، یوم‌الله دیگری خلق شد و کشور به استقبال 43 هزار پرستوی آزاده از قفس دیکتاتور رژیم بعث رفت.

مردان صبوری که بلندترین قله‌های پایداری را فتح کردند تا دشمن به زانو درآید و عجز خویش را لابه کند.

به یُمن ورود این دلاورمردان سرافراز، دل‌ها غرق در شوق شد و چهره‌ها پس از سال‌ها با لبخند آشتی کردند.
 
یوسف‌های غریبی که از راه رسیدند تا وطن، آن‌ها را در آغوش کشد و بر پاهای استوارشان بوسه زند و آنان نیز در سجده شکر بر خاک وطن افتاده و صدایی لرزان داشتند. شوق مردم و خانواده‌ آزادگان در آن روز به یاد ماندنی، وصف ناپذیر است.



 



در این روز ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سال‌های اسارت خود در اردوگاه‌های عراق پای به میهن اسلامی گذاشته و به ‌آغوش خانواده‌های خود بازگشتند.

این رویداد بزرگ دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط رژیم صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه‌ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهدنامه 1975 الجزایر را پذیرفت و به شرایط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقب‌نشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد.

اسرای سرافراز ایرانی از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود.


زیارت مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره) و همچنین بیعت با جانشین خلف وی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب از نخستین برنامه‌ها و اقدامات مشترک آزادگان سرافراز ایرانی بود.

مقام معظم رهبری درباره آزادگان چنین فرموده‌اند:

" یکی از چیزهایی که شما را، دل‌هایتان را زنده نگه می‌داشت، ‌پر امید نگه می‌داشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت می‌شود فهمید... مسأله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزاد مردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند... شما در دوران اسارت شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابردشمن شدید."


رایحه آزادی

رادیو بغداد در صبح روز 24 مرداد ماه، خبر ارسال نامه ای را از سوی صدام و خطاب به رهبر انقلاب و رییس جمهوری، اعلام کرد. وی در خلال نامه به تمام خواست های مشروع ایران جواب مثبت داد.

پس از شنیدن این خبر موج شادی در به پا خاست. همگان دست به سوی آسمان بردند و جبین بر خاک ساییدند و سجده شکر به جای آوردند.




یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور     کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

آخرین روز اسارت فرا رسید و اسرا یکدیگر را در آغوش می کشیدند. از یکدیگر حلالیت می طلبیدند و قرآن را بر سر همدیگر می گرفتند و یکدیگر را به آیه های ملکوتی می‌سپردند.

در مرز خسروی بانگِ " به کنعان رسیدگان " طنین انداز بود. اتوبوس‌های آن سوی مرز عراق به منزله فرشتگان نجات در انتظار مسافران کربلا بودند. همگان خاک پاک وطن را توتیای چشم کردند. با مشاهده هر ایرانی رگ حیات در اندام تکیده هر آزاده ای جان می‌گرفت.

مرقد مطهر امام(ره)، پذیرای آزادمردان

به یاد آن روز که به قصد جبهه‌های نبرد، به جماران رفتیم، تا دعای پر مهر پیر جماران را بدرقه راه خود کنیم و موعظه‌های عرفانی‌اش را در جای جای قلبمان بگنجانیم.

دریغا! دریغا! که هنگام رجعت مرکب آهنی ما را نه به سوی جماران، بلکه به سوی بهشت زهرا هدایت کرد. پس سینه زنان و گریه کنان خود را بر مزار او رساندیم و اندوه تنهایی را با اشک سرودیم.

آزاده شهید

به یاد آنان که در ایام اسارت بر اثر شکنجه‌های دژخیمان، شراب عشق نوشیدند.

آزادگان از دیدار مادر آزاده شهید در حالی که قاب عکس فرزندش را با دستان لرزان در برابر دیدگان همه نگه می‌داشت و با چشمانی منتظر مژه بر هم نمی‌زد، شرم داشتند.

آزادگان عزیز از دیدار همسر آزاده شهیدی که به دیدارشان می‌آمد در حالی که فرزندش گوشه چادر مادر را در دستان کوچکش جمع می‌کرد و آهسته و بی صدا می گریست، شرم داشتند.

این سرنوشت همه پرندگان باغ محمدی است که یوسف وار، عصمت خویش را نگه داشتند و حتی به قیمت شکنجه و زندان، دست از دوست نشستند و چنین کردند یاوران دلاور خمینی(ره) در زندان‌های دشمن بعثی.

اسوه های مقاومت و پایداری

آزادگان با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستاده و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و همیشه یار انقلاب و اسلام بودند؛ تا جایی که یکی از فرماندهان بعثی در مقابل اسرای ایرانی اعتراف کرد که " شما در این جا یک حکومت اسلامی کوچک تشکیل داده اید".

به خانه‌ات خوش آمدی

در 26 مرداد سال 69، پس از رنج‌های فراوان، سرانجام طلایه‌داران سپاه عشق پای به خاک میهن اسلامی گذاشتند. به راستی که قلب ملت خانه آن‌هاست و آنان قدم بر قلب ملت نهادند و آمدند و خوش آمدند.




 

امام روحت شاد

امام عزیز، این روزها و این سال‌ها چقدر جای تو خالی است! فرزندان آزاده‌ات وقتی قدم بر خاک میهن می‌گذارند قبل از هر چیز سراغ تو را گرفته و می‌گویند: " بابای ما کو؟ "

غم محرومیت دیدار تو پشت آزادگان را خم کرد نه رنج اسارت. امام، روحت شاد.

امام صابران فرمود: " اگر روزی اسرا برگشتند و من در میان شما نبودم، سلام مرا به آن‌ها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود".

ای از سفر برگشتگان، آن پیر فرزانه و اسطوره مبارزه با دژخیمان، پیوسته غم هجران فرزندانش را بر دوش می‌کشید و چشم به راه شما بود تا سلامی عاشقانه نثارتان کند.

روند آزادی اسرا چگونه شکل گرفت؟

سه سال پس از آتش بس جمهوری اسلامی ایران و رژیم بعث عراق، در 26 مرداد 1369 اولین گروه هزار نفره از رزمندگان ایران که در عراق اسیر بودند از مرز خسروی وارد خاک ایران شدند.

ملت ایران با سرافرازی در دفاع از اسلام و انقلاب و حفظ تمامیت ارضی میهن خود از آزادگان بازگشته به میهن،‌ با شور و شعف استقبال کرد.

در این روز، میهن اسلامی شاهد حضور آزادگان سرافرازی بود که پس از سال‌ها اسارت در زندان‌ها و اسارتگاه‌های مخوف رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود گذاشتند.

در این میان ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در 22 مرداد 69 تشکیل شده بود، به تبادل انبوه اسرا پرداخت. این ستاد با مساعدت و همراهی دیگر دستگاه‌ها، تبادل حدود چهل هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی انجام داد.

این ستاد با الهام از رهنمودهای مقام معظم رهبری بیش از 270 واحد ستادی در سراسر کشور تشکیل داد و ارائه خدمات به آزادگان را در زمینه‌های گوناگون آغاز کرد و در زمینه اشتغال توانست نزدیک به 96 درصد (بیش از 36 هزار نفر) از آزادگان را در دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی مشغول به کار کند.

در زمینه تحصیل نیز تا سال 1375، بیش از پنج هزار و 300 نفر از آزادگان موفق به راهیابی و تحصیل در مؤسسات عالی کشور شدند که از این عده 365 نفر در رشته پزشکی و دندانپزشکی و داروسازی و 406 نفر در رشته‌های مهندسی و سایر رشته‌ها پذیرفته شدند.

آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی‌‌ترین کسان به قضای الهی بودند.



 

امروز یادآور بازگشت غرورآفرین مردان و زنان آزاده‌ای است که پس از تحمل سال‌ها شکنجه و دوری از عزیزان خویش، به وطن بازگشتند و به انتظار میلیون‌ها ایرانی پایان دادند.

در این روز، شکیبایی مادران، پدران، همسران و فرزندان این آزادمردان به بار نشست و سال‌های نگرانی و شوق دیدار به پایان رسید  و وعده الهی تحقق یافت: " و بشر الصابرین".

عرصه پر برکت دفاع مقدس، صحنه حضور مردان و زنان با ایمانی بود که با پیروی از تعالیم عالیه اسلام و تحت رهبری حکیمانه حضرت امام خمینی (ره) توانستند حماسه‌ای به یادماندنی و جاودان از خود به یادگار بگذارند.

اینان اگر چه در بازگشت از اسارت، مقتدا و امام خویش را ندیدند، اما با نایب بر حق وی میعادی همیشگی بستند و بر عهد خویش با خون شهیدان پایبند ماندند.

آزادگان دلاور و سرافراز با الهام از مکتب انسان ساز اسلام و سیره ائمه اطهار و با درس گرفتن از زندگی انقلابی و حماسه‌ساز حضرت زینب(س) که اسوه صبر و پایداری بود، توانستند دوران دشوار اسارت را پشت سر نهاده و شکوه مقاومت و سرافرازی را بر کارنامه درخشان ایران اسلامی ثبت کنند.

سید آزادگان که بود؟

سید آزادگان حجت الاسلام "علی اکبر ابوترابی فرد" همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، با لباس رزم به سوى جبهه رفت و در کنار شهید دکتر "مصطفى چمران" در ستاد جنگ‌هاى نامنظم به سازماندهى نیروهاى مردمى پرداخت و شخصاً به ماموریت‌هاى شناسایى رزمى و دشوار مى‌رفت.

آزادىِ منطقه پر حادثه و خطرناک "دب حردان" به فرماندهى وى و در رأس یک گروه متشکل از یکصد رزمنده فداکار، یکى از اقدامات وی است.

مرحوم " ابوترابى فرد " سرانجام در روز 26 آذر ماه سال 59 در جریان یکى از مأموریت‌هاى شناسایى که براى تکمیل شناسایى قبلى خویش انجام داد تا نیروهاى ستاد جنگ‌هاى نامنظم آماده یک عملیات گسترده شوند، در حالى که هفت کیلومتر از نیروهاى خودى دور شده و تا 200 مترى دشمن پیشروى کرده بودند، هنگام بازگشت مورد شناسایى دشمن بعثى قرار گرفت و گرچه مى‌توانست خود را از دام دشمن برهاند، اما چون قصد داشت همراهان خود را نجات دهد، با تانک و نفربر به تعقیب وى پرداختند و نهایتاً به اسارت دشمن درآمد.



 



مرحوم ابوترابى 15 ماه اول اسارت را در سلول‌هاى زندان‌هاى بغداد و تحت شدیدترین شکنجه‌ها گذراند و در اراده پولادین این مرد خدا خللى ایجاد نشد تا پس از سپرى کردن سختى‌هاى فراوان و دو بار تا پاى چوبه دار رفتن با لطف و رحمت الهى و امدادهاى غیبی، ایشان به اردوگاه و جمع اسیران ایرانى منتقل شد.

حجت‌الاسلام ابوترابى پس از حضور در جمع سایر اسیران، با رهبرى حکیمانه خود و با تمسک به ائمه معصومین (ع) و با معنویت و سعه صدر و حلم و بردبارى فوق‌العاده، مکر و حیله دشمنان بعثى را بى‌تأثیر گذاشت و شمع محفل ایران شد و در جهت تقویت روحیه مقاومت و ایمان آنان از هیچ اقدام و ایثارى دریغ نورزید.

وی،هدف و راه را به اسرا نشان مى‌داد و چون ابرى فیاض، امید و ایمان را به آنان هدیه می‌داد.

اردوگاه‌هاى عنبر، موصل1، 3، 4 و رمادیه و تکریت 5، 17، 18 و نیز سلول‌هاى زندان‌هاى بغداد شاهد خوبی‌ها و مجاهدت‌هاى خستگى ناپذیر آن عارف حکیم هستند.




 

این عارف مجاهد، پس از 10 سال اسارت سرانجام در سال 1369، همراه با خیل آزادگان سرافراز به میهن اسلامى بازگشت و به جاى آن که پس از 30 سال مبارزه و تلاش طاقت فرسا به استراحت بپردازد، راهى دشوارتر را در پیش گرفت و همراهى آزادگان و پى‌گیرى مشکلات آنان را وظیفه خود مى‌دانست.

مرحوم ابوترابی فرد در این راه تمام تلاش و توان خود را صرف کرد و در تاریخ 1369.7.7 با حکم رهبر معظم انقلاب در جایگاه نماینده ولى فقیه در امور آزادگان قرار گرفت و همه سعى خویش را به کار بست تا آزادگان، مایه عزت و تقویت نظام جمهورى اسلامى باشند.

رهبرمعظم انقلاب چه کسی را سید الاسرا نامیدند؟

"حسین لشکری" سرلشکر خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که پس از ۱۸ سال اسارت در زندان‌های رژیم بعث عراق به ایران بازگشت.

او دارای درجهٔ جانبازی ۷۰٪ بود و در طول جنگ تحمیلی تا پیش از اسارت توانست در ۱۲ عملیات هوایی شرکت کند. او از سوی مقام معظم رهبری به لقب " سید الاسرا " نامیده شد.

آزاده سرافراز "حسین لشکری" با موافقت فرمانده معظم کل قوا در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۷۸ به درجه سرلشکری ارتقا یافت.




استقبال از حسین لشکری در نقطه صفر مرزی ایران و عراق

"حسین لشکری" در مدت هشت سال با حدود ۶۰ نفر دیگر از همرزمان در یک سالن عمومی و دور از چشم صلیب سرخ جهانی نگهداری می‌شد.

پس از پایان جنگ، بعثی‌ها وی را از سایر دوستانش جدا کرده و قسمت دوم دوران اسارت او ۱۰ سال به طول انجامید.

وی پس از 18 سال اسارت به نیروهای صلیب سرخ معرفی شد و دو سال بعد در ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ به ایران بازگشت.

"لشکری" طی مصاحبه‌ای گفت: «اعتقادات مذهبی و مکتبی سربازان ایرانی مهم‌ترین عامل مقاومت آن‌ها در مقابل فشارهای روحی، روانی و جسمی بعثی‌ها بود. الأن هر یک از ما به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در هر جای دنیا که باشیم باید با نوع نگرش و رفتارمان اذهان عمومی را نسبت به مسائل ایدئولوژیکی نظام روشن کنیم. ما وقتی به اسارت دشمن درآمدیم با تأسی به سیره اهل بیت(ع) و به خصوص حضرت موسی بن جعفر (ع)، تمسک به دین و اهداف آن و بررسی و تفکر در آن خود را از گزند ترفندهای دشمن حفظ کردیم.».




سرلشکر "حسین لشکری" به دلیل جراحات باقیمانده از دوران جنگ و اسارت، در بامداد روز دوشنبه 19 مرداد 1388 در بیمارستان لاله تهران دعوت حق‌تعالی را لبیک گفت و به یاران شهید خود پیوست.