شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

عارف بالله

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

عارف بالله

در پی ارتحال آیت‌الله آقای حاج شیخ عزیز الله خوشوقت رضوان‌الله علیه، رهبر انقلاب اسلامی در پیام تسلیتی درگذشت این عالِم ربانی، معلم اخلاق و سالک الی‌الله را مصیبتی اندوهبار خواندند و این ثلمه‌ی بزرگ را به بازماندگان و شاگردان ایشان تسلیت گفتند.

ماجرای شیفتگی آیت‌الله ضیاءآبادی نسبت به امام خمینی و ترک کلاس سایر اساتید

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

ماجرای شیفتگی آیت‌الله ضیاءآبادی نسبت به امام خمینی و ترک کلاس سایر اساتید

زمانی که به درس حضرت امام رفتم و از نزدیک با محتوای درسی معظم‌له آشنا شدم، احساس کردم که با وجود چنین درس پرفایده‌ای نیازی به شرکت در درس سایر اساتید ندارم.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی (رحمة الله علیه) در سال 1307هـ.ش. در قریه ضیاءآباد و در خانواده‌ای روحانی و اصیل به دنیا آمد. سادات ضیاءآباد از سادات حسینی(ع) منطقه قزوین هستند و به شغل کشاورزی مشغول‌اند، پدرش سید محمود ضیاءآبادی از روحانیان متقی، مورد اعتماد، محل پناه مردم و خوشنام بود که کنار تبلیغ، اقامه نماز و مطالعه روزانه کتب مذهبی، مخارج خانواده 9نفری خود را با کشاورزی تأمین می‌کرد، مادر بزرگوارشان از بانوان پارسا و آشنا به مسائل اسلامی بود. نسب شریف سید محمد و همه سادات ضیاءآباد به امام زین‌العابدین علیه السلام می‌رسد.


سید محمد سال 1320 برای تحصیل به قزوین رفت و در مدرسه التفاتیه که از مدارس کهن قزوین به‌شمار می‌رود مشغول فراگیری علوم اسلامی شد و مقدمات را شامل صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع و منطق نزد استاد آقا شیخ یحیی مفیدی فرا گرفت، بعد از مدتی اقامت در حوزه علمیه قزوین، در سال 1328 شمسی راهی حوزه علمیه قم شد و به‌مدت 12 سال از محضر اساتید قم از جمله حضرات آیات طباطبایی، سدهی اصفهانی، بروجردی، امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و... استفاده کرد.


مرحوم ضیاءآبادی نفر وسط


آیت‌الله ضیاءآبادی از شاگردان امام خمینی(ره) به‌شمار می‌رفت. ایشان در درس اصول و فقه، به‌ویژه درس خارج مکاسب حضرت امام شرکت می‌کرد و از محضر آن بزرگوار بهره‌مند می‌شد، خود می‌گفت: «زمانی که به درس حضرت امام رفتم و از نزدیک با محتوای درسی معظم‌له آشنا شدم، احساس کردم که با وجود چنین درس پرفایده‌ای نیازی به شرکت در درس سایر اساتید ندارم، ازاین‌رو در ایام اقامت در قم سه استاد داشتم؛ آقای بروجردی، امام و آقای طباطبایی. درباره امام و ویژگی‌های درس معظم‌له سخنان فراوانی از سوی شاگردان برجسته آن بزرگوار در منابع، کتب و مجلات آمده است که بنده هم تأیید می‌کنم.»


آن عالم بزرگوار که همواره در زمره اساتید اخلاق شمرده می‌شد، بیش از 30 سال امام جماعت مسجد علی‌بن الحسین(ع) در میدان قدس بود و در همین مسجد جلسات اخلاق خویش را برپا می‌کرد، اما این اواخر به‌دلیل کهولت سن و بیماری، یارای حضور در مسجد را نداشت.  آیت الله ضیاءآبادی به‌علت قدرت والای علمی و معنوی، آشنایی با مبانی اسلامی و قرآنی، شناخت مسائل روز و دارا بودن قدرت بیان و خطابه و شیوایی سخن، درخشش خاصی در مجالس عمومی و خصوصی داشت.


مرحوم ضیاءآبادی کنار یکی از فرزندان رهبر معظم انقلاب


وی یکی از روحانیان و مبلغان موفق در امر وعظ و تبلیغ در تهران به‌شمار می‌رفت و چون سخنانش با چاشنی قرآن، روایت و مطالب آموزنده اخلاقی همراه بود، مشتاقان زیادی داشت. اخلاص، تواضع، عمل به گفتار، متانت و شیوایی سخن، و بهره‌گیری از ظرافت‌های اخلاقی و قرآنی از ویژگی‌های ایشان به‌شمار می‌رفت.


از جمله جزوه‌های مشهوری که از   آیت‌الله ضیاءآبادی به‌یادگار ماند، جزواتی با عنوان  «صفیر هدایت، ولایت و سعادت» بود، خود ایشان در این باره می‌گفت «در حدود سال 1350، جمعی از مؤمنان مرا برای اقامه نماز جماعت به مسجد علی‌بن موسی الرضا علیه السّلام در حوالی خیابان ایران، خیابان سقاباشی دعوت کردند. در آنجا به‌پیشنهاد برخی از دوستان، جلسات سیار تشکیل یافت که هر شب جمعه در منازل افراد منعقد می‌شد و من سخنرانی می‌کردم، فرصت را غنیمت شمردم تا با افزایش مطالعات، به تفسیر قرآن بپردازم. من علاقه زیادی به تفسیر قرآن داشتم، اما نمی‌شد آن را بر منابر عمومی مطرح کرد، اما جلسات هفتگی که افراد ثابتی در آن شرکت دارند، زمینه خوبی برای این کار بود، پیشنهاد کردم قرآن را از اول تفسیر کنم و موافقت شد. از آن روز تاکنون از اول قرآن تا سوره رعد را تفسیر کرده‌ایم. ناگفته نماند برخی دیگر از سوره‌های قرآن خصوصاً جزء آخر قرآن کریم را نیز تفسیر کرده‌ایم. به‌دنبال جلسات تفسیری، جلسات شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره را در صبح‌های جمعه، با همان شکل سیار منعقد کردیم و طی 10 سال زیارت جامعه کبیره و زیارت عاشورا را برای آن دوستان شرح و تفسیر کردم. بعدها بنیاد فرهنگی الزهرا علیها السلام که توسط جمعی از نیکوکاران اداره می‌شد، بر آن شدند نوارهای جلسات تفسیری را پیاده و بعد از اصلاح و بازبینی اینجانب، منتشر کنند که این کار ادامه دارد. همچنین بعد از مدت‌ها نوارهای شرح دعای زیارت جامعه به دست آمد که آن نیز به همین شیوه چاپ و منتشر می‌شود؛ این دو کار به صفیر هدایت (تفسیر قرآن) و صفیر ولایت (تفسیر و شرح دعا) نام‌گذاری شده‌اند. جلسات تفسیری، اخلاقی برای جوانان هم داشتیم که به‌صورت هفتگی برگزار می‌شد که در آنجا مطالب به‌صورت مختلف و آزاد ارائه می‌شد. یادم می‌آید ساواک نیز روی این جلسات حساس شده بود و ما را به کلانتری احضار و سفارش کرد که در این جلسات نباید سخنان سیاسی گفته شود.»


از جمله تألیفات مرحوم آیت الله ضیاءآبادی عبارت‌اند از: 1ـ امامت 2‌ـ بیان قرآن: این کتاب شامل بخشی از تفسیر سوره قیامت است و به این پرسش پاسخ می‌دهد که: «آیا اهل‌بیت علیهم السّلام و قرآن مبین همدیگرند؟ 3ـ تفسیر سوره انفال 4ـ تفسیر سوره یونس 5 ـ تفسیر سوره توبه (2جلد) 6ـ تفسیر سوره یوسف 7ـ توسل: نویسنده درباره توسل و معنا و مفهوم واقعی آن سخن گفته است و این کتاب به پاسخ شبهات وهابیت که توسل را شرک می‌دانند، اختصاص دارد. ایشان درباره توسل تکوینی و ارتباط توحید و توسل و شرک، به‌تفصیل سخن می‌گوید. 8 ـ شب مردان خدا درباره آداب و فضیلت نماز شب. 13ـ قرآن و قیامت: این کتاب در 806 صفحه تدوین یافته و شامل تفسیر سوره قیامت است و به‌مناسبت به گوشه‌هایی از اوضاع جاری زمان و ماجرای دلدادگان و عاشقان مکتب قرآن و پیامبر رحمت صلّی اللّه علیه و‌ آله‌ و سلّم به‌شکلی بسیار جالب اشاره می‌کند. 14ـ قساوت، بیماری مهلک.


آن عالم بزرگوار در نهایت پس از سال‌ها فعالیت در عرصه معارف دینی عصر روز گذشته دار فانی را وداع گفت. رهبر معظم انقلاب امروز پیام تسلیتی به‌مناسبت درگذشت ایشان صادر کردند.

پایگاه اطلاع رسانی استادآیت الله یزدان پناه نیاکی (حفظه الله)

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

پایگاه اطلاع رسانی استادآیت الله یزدان پناه نیاکی (حفظه الله)

پایگاه اطلاع رسانی استادآیت الله یزدان پناه نیاکی (حفظه الله) از شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۱ ه ق به صورت رسمی آماده بهره برداری و خدمت رسانی به طالبان علم و معرفت می باشد.

شهید مطهری (ره) از پیشگامان تفکر اسلامی در عصر جدید/ لزوم بررسی مشکلات فرهنگیان و برنامه‌ریزی برای حل آنها

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

شهید مطهری (ره) از پیشگامان تفکر اسلامی در عصر جدید/ لزوم بررسی مشکلات فرهنگیان و برنامه‌ریزی برای حل آنها

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس به نقل از روابط عمومی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، این بنیاد در بیانیه‌ای با گرامیداشت ۱۲ اردیبهشت ماه، چهل و یکمین سالروز شهادت آیت‌الله مرتضی مطهری (ره) و روز معلم، تربیت نسل تراز انقلاب و تمدن‌ساز را رسالت خطیر جامعه فرهنگیان و معلمان شریف کشور دانست.


در ابتدای این بیانیه آمده است: «دوازدهم اردیبهشت هر سال یادآور یکی از حوادث تلخ تاریخ انقلاب و میهن اسلامی است که طی آن یکی از استوانه‌ها و نظریه‌پردازان شهیر انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شهید آیت‌الله مرتضی مطهری (ره) که از طلایه‌داران ترویج علوم و معارف دینی در دانشگاه به شمار می‌رفت، هدف ترور ناجوانمردانه گروهک منحرف فرقان قرار گرفت و مظلومان به شهادت رسید.»


این بیانیه می‌افزاید: «شهید مطهری (ره) در زمره یکی از پیشگامان تفکر اسلامی در عصر جدید است که در گسترش علوم اسلامی، درک زمان، شناخت مسائل فکری، توجه به واقعیات و مقتضیات و آشنایی به مبانی دینی سرآمد بسیاری از اندیشمندان معاصر خود بود و در طول حیات پر برکتش در شناساندن مکتب حیات‌بخش اسلام ناب محمدی (ص) به شیفتگان و مشتاقان علوم و معارف دینی، مجاهدت و نقش‌آفرینی‌های محوری، الهام‌بخش و ماندگاری در مقابله با کجروی‌ها و انحرافات دینی ایفا کرد.»


در ادامه این بیانیه با تاکید بر اینکه شهید مطهری (ره) حق عظیمی بر جامعه اسلامی به ویژه نسل انقلاب دارد و با ظرفیت‌های سرشار و میراث فکری ماندگار خود در حقیقت می‌تواند الگویی وارسته و موفق برای نسل جستجوگر عصر امروز نیز محسوب شود، تصریح کرده است: «جامعیت شهید بزرگوار استاد مطهری (ره) وی را در شمار یکی از سرمایه‌های بزرگ دین و فرهنگ اسلامی قرار داده بود، به گونه‌ای که اگر جامعه امروز ما از وجود او محروم نبود چه بسا یکی از کلیدی‌ترین گنجینه‌های فرهنگ اسلامی برای ایفای نقش‌های راهبردی در حوزه سیاست‌گذاری، جهت‌دهی و بسط فرهنگ اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی محسوب و به عنوان مرزبانی هوشیار، بیدار و بصیر جبهه انقلاب اسلامی را در برابر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمنان اسلام و ولایت یاری می‌بخشید.»


این بیانیه، نامگذاری روز شهادت آن شخصیت وارسته، دانا و توانمند در حوزه علم و فرهنگ اسلامی به عنوان روز معلم را از اقدامات حکیمانه توصیف و خاطر نشان کرده است: «جایگاه و نقش معلم همواره بر پیشانی بالندگی، پیشرفت و افتخارآفرینی ملت‌ها می‌درخشد و نام او همیشه با دیروز، امروز و فردای اهل خرد و اندیشه همراه است، زیرا اساس عالم هستی بر تربیت انسان نهاده شده و معلم استوارترین و ماناترین مربی برای هدایت انسان‌هاست که در جامعه دینی و فرهنگ‌مدار ایران این نقش و تاثیر به ویژه در تربیت و پرورش انسان‌های مجاهد و سلحشور برای دفاع از مکتب، شرافت، حریت و فضیلت ملت ایران در تاریخ این مرز و بوم که نام هزاران شهید بر پیشانی آن می‌درخشد، ملموس‌تر است.»


این بیانیه در پایان با گرامیداشت چهل و یکمین سالروز شهادت علامه مرتضی مطهری (ره) و تبریک روز معلم به آحاد معلمان شریف و جامعه متعهد، مومن، انقلابی و ولایتمدار فرهنگیان کشور با اشاره به وضعیت متاثر از شیوع بیماری کرونا و بروز برخی محدودیت‌ها و چالش‌ها در روند اجرای برنامه‌های آموزشی در مدارس و جلوه‌گری‌های نوین از تعهد جامعه معلمی و فرهنگی ایران اسلامی برای تحقق وظایف خطیر خود در شرایط حاضر تاکید کرده است: «از دستگاه‌های مسئول و ذیربط، انتظار می‌رود با رصد، بررسی و شناخت دقیق مشکلات معلمان عزیز و برنامه‌ریزی و تلاش جدی و هوشمندانه در حل نیاز‌های آنان، این قشر شریف و متعهد را در انجام رسالت خطیرشان که در واقع تربیت نسل‌های تراز انقلاب اسلامی و تمدن‌ساز است، یاری بخشند.»

زندگینامه آیت الله امینی به قلم امام جمعه قم

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

زندگینامه آیت الله امینی به قلم امام جمعه قم

آیت الله امینی امام جمعه قم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام زندگینامه خود را اینگونه می نویسد:


اینجانب ابراهیم امینى فرزند حسین در سال ۱۳۰۴ در نجف آباد متولد شدم. در حدود شش سالگى پدرم وفات کرد. تا کلاس ششم ابتدایى در یکى از مدارس شبانه غیر دولتى درس خواندم، از همان زمان به تحصیلات علوم دینى علاقه داشتم. در فروردین ۱۳۲۱ به قصد تحصیل علوم دینى به حوزه علمیه قم آمدم. در حدود سه ماه در قم توقف داشتم، دوران خوش و زیبایی بود، مخصوصاً شرکت در درس اخلاق امام خمینى (حاج آقا روح الله) برایم بسیار جالب بود. با فرارسیدن تعطیلات تابستانى ناچار به نجف آباد مراجعت کردم. تابستان را در نجف آباد به تحصیلات ادامه دادم. به دلیل کمیابى و گران بودن ارزاق (در اثر اشغال ایران بوسیله سپاه متفقین) ناچار شدم براى ادامه تحصیلات به حوزه علمیه اصفهان بروم. به همان دلیل معیشت در اصفهان نیز دشوار بود. ولى از جهت مدارس محل سکونت و وجود اساتید دانشمند مخصوصاً دروس ادبیات در سطح بسیار غنی و ممتاز بود. ابتدا در مدرسه نوریه و بعد از چندی در مدرسه کاسه گران و در نهایت در مدرسه جده بزرگ مسکن گزیدم.

دوران‌ تحصیل‌

آیت‌الله‌ امینی دروس‌ کلاسیک‌ را تا ششم‌ ابتدایی در یکی‌ از مدارس‌ غیر دولتی‌ و شبانه‌ به‌ پایان‌ رساند و در جلسات‌ قرآن‌ که‌ در مساجد تشکیل‌ می‌شد، شرکت‌ جدی داشت‌. از همان‌ سالها عاشق‌ طلبگی و تحصیل‌ علوم‌ دینی شد و در فروردین‌ ۱۳۲۱ پس‌ از کسب‌ رضایت‌ مادر همراه‌ دو تن‌ از دوستان‌ خود به‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ آمد و در مدرسه‌ حاج‌ ملا صادق‌ سکونت‌ داشت‌. روزگار او همزمان‌ با اشغال‌ ایران‌ به‌ دست‌ نیروهای متفقین‌ بود و از این‌ رو ارزاق‌ عمومی کمیاب‌ شده‌ بود و مردم‌ در معیشت‌ دچار مشکلات‌ فراوان‌ شده‌ بودند. او در این‌ مدت‌ در روزهای پنج‌شنبه‌ و جمعه‌ در درس‌ اخلاق‌ امام‌(ره‌) شرکت‌ می‌کرد و شبهای جمعه‌ نیز به‌ درس‌ اخلاق‌ آقا حسین‌ قمی می‌رفت‌. نماز مغرب‌ و عشا را در فیضیه‌ به‌ امامت‌ آیت‌الله‌ سید محمد تقی‌ خوانساری می‌خواند تا اینکه‌ ایام‌ تعطیلی حوزه‌های علمیه‌ و فصل‌ تابستان‌ فرا رسیده‌ و دوره‌ سه‌ ماهه حضور او در قم‌ به‌ سر آمد.

در تابستان‌ آن‌ سال‌ به‌ زادگاه‌ خود بازگشت‌، امّا در سال‌ تحصیلی بعد به‌ دلیل‌ کمبود و گرانی‌ ارزاق‌ عمومی و مشکلات‌ معیشتی نتوانست‌ به‌ قم‌ برود و به‌ سفارش‌ از استادان‌ و دوستان‌ به‌ حوزه‌ علمیه‌ اصفهان‌ رفت‌ و در مدرسه‌ نوریه‌ ساکن‌ شد. حوزه‌ علمیه‌ اصفهان‌ در آن‌ روزگار رونق‌ فراوانی‌ داشت‌ و در امور معنوی نیز بسیار شگفت‌آور بود. آیت‌الله‌ امینی در این‌ سالها به‌ تکمیل‌ دروس‌ دوره سطح‌ مشغول‌ شد و همواره‌ از محضر استادان‌ اخلاق‌، همچون‌ حاج‌ میرزا علی‌ شیرازی بهره‌ می‌برد. مدت‌ حضور او در اصفهان‌ نزدیک‌ به‌ شش‌ سال‌ بود.

در سال‌ ۱۳۲۶ برای‌ ادامه‌ تحصیل‌ به‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ رفت‌ تا از محضر استادان‌ آن‌ دیار نیز کسب‌ فیض‌ نماید. در آنجا نیز از محضر آیات‌ عظام‌ و استادان‌ بسیاری در فقه‌ و اصول‌ و حکمت‌ بهره‌ برد و در کنار آن‌ به‌ تهذیب‌ نفس‌ و بهره‌مندی از دروس‌ اخلاق‌ اشتغال‌ داشت‌. در این‌ مدت‌ از تدریس‌ دروس‌ فرا گرفته‌ نیز غافل‌ نماند.


استادان‌ و دوستان‌

آیت‌الله‌ ابراهیم‌ امینی در طول‌ سالهای تحصیل‌ خود، به‌ محضر علما و استادان‌ بسیاری شرفیاب‌ شد. او دروس‌ دوره‌ مقدمات‌ را در محضر استادانی چون‌ آقا شیخ‌ رمضانعلی ملایی، آقا شیخ‌ هاشم‌ جنّتی، آقا سید محمد هاشمی قهدیجانی فرا گرفت‌ و بیشتر شرح‌ لمعه‌ و نیز معالم‌ الاصول‌ را نزد حاج‌ شیخ‌ محمد حسن‌ عالم‌ آموخت‌. برای آموختن‌ منطق‌ منظومه‌ نیز به‌ درس‌ حاج‌ آقا صدر هاطلی کوهپایی رفت‌. او رسائل‌ را نزد آقا سید عباس‌ دهکردی و حیدر علی برومند و قوانین‌ را نزد آقا سید علی اصغر محقق‌ و مکاسب‌ را نزد آقایان‌ شیخ‌ محمد حسین‌ جرقویه‌ای و آقا شیخ‌ مرتضی اردکانی و حاج‌ آقا رحیم‌ ارباب‌ فرا گرفت‌. در قم‌ نیز ادامه‌ رسائل‌ و مکاسب‌ را نزد آقای سلطانی، حاج‌ آقا رضا بهاءالدینی و آقای مجاهدی خواند. جلد اول‌ کفایه‌ را نزد آیت‌الله‌ مرعشی و جلد دوم‌ را نزد آیت‌الله‌ گلپایگانی و بخش‌ حکمت‌ منظومه‌ را نزد آیت‌الله‌ سید محمد حسین‌ طباطبایی به‌ اتمام‌ رساند. در درسهای خصوصی علامه‌ طباطبایی که‌ در شبهای پنج‌شنبه‌ و جمعه‌ تشکیل‌ می‌شد شرکت‌ میکرد و بخشی از کتاب‌ اسفار و کتاب‌ تمهید القواعد و چند جلد از بحارالانوار و منطق‌ شفا را در آنجا فرا گرفت‌.

وی در درسهای خارج‌ فقه‌ و اصول‌ آیت‌الله‌ بروجردی(ره‌) و در درس‌ خارج‌ اصول‌ امام‌ خمینی(ره‌) شرکت‌ می‌نمود. بعدها که‌ درس‌ خارج‌ فقه‌ امام‌(ره‌) نیز تشکیل‌ شد، در آن‌ شرکت‌ می‌جست‌.

آیت‌الله‌ امینی در طی این‌ سالها با طلاب‌ فاضل‌ بسیاری رابطه‌ دوستی و رفاقت‌ داشت‌ و دروس‌ آموخته‌ را مباحثه‌ میکرد که‌ از جمله‌ آنها آقایان‌ سید کمال‌ الدین‌ موسوی، شیخ‌ ابوالقاسم‌ محمدی، شیخ‌ عبدالله‌ جوادی آملی و شیخ‌ عباس‌ ایزدی را می‌توان‌ نام‌ برد. وی در سالهای تحصیل‌ خود از امر تدریس‌ نیز غافل‌ نماند و بسیاری از کتب‌ درسی را تدریس‌ می‌کرد.

فعالیتهای‌ علمی‌ و فرهنگی‌

فعالیتهای‌ علمی‌ و فرهنگی‌ آیت‌الله‌ امینی‌ فراوان‌ است‌. از جمله‌ می‌توان‌ به‌ سفرهای‌ تبلیغی‌ او در مناطق‌ مختلف‌ کشور اشاره‌ کرد. همچنین‌ معظم‌ له‌ در بسیاری‌ از سمینارهای‌ علمی‌ داخل‌ و خارج‌ کشور حضور داشته‌ و به‌ ایراد سخن‌ پرداخته‌ است‌ که‌ برخی‌ از آنان‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌.

او در سال‌ ۱۳۴۴ کتاب‌ «دادگستر جهان‌» را نوشت‌. این‌ کتاب‌ در زمانی‌ به‌ چاپ‌ رسید که‌ حملات‌ دشمن‌ به‌ مسأله‌ مهدویت‌ بسیار بود و بسیاری‌ از جوانان‌ می‌خواستند با زندگی‌ حجّت‌ دوازدهم‌ آشنا شوند.

برخی از تألیفات‌ آیت‌الله‌ امینی

۱. بررسی‌ مسائل‌ کلی‌ امامت‌؛

۲. همه‌ باید بدانند؛

۳. بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا (سلام الله علیها)؛

۴. اسلام‌ و تمدن‌ غرب‌؛

۵. آموزش‌ دین‌ (۴ جلد)؛

۶. آیین‌ همسرداری؛

۷. آیین‌ تربیت‌؛

۸. خودسازی؛

۹. دروس‌، من‌ الثقافه‌ الاسلامیه‌؛

۱۰. انتخاب‌ همسر؛

۱۱. اسلام‌ و تعلیم‌ و تربیت‌؛

۱۲. آشنایی‌ با مسائل‌ کلی اسلام‌؛

۱۳. وحی‌ در ادیان‌ آسمانی‌؛

۱۴. در کنفرانسها؛

۱۵. تعلیمات‌ دینی‌ دوره‌ ابتدایی و راهنمایی تحصیلی.

۱۶. الگوهای فضیلت‌؛

۱۷. خداشناسی؛

۱۸. پیامبرشناسی و پیامبر اسلام‌؛

۱۹. زن‌ در اسلام‌؛

۲۰. آشنایی با مسائل‌ کلی اسلام‌؛

۲۱. نماز نور چشم پیامبر اعظم(ص)؛

۲۲. همه باید بدانند؛

۲۳. مهمترین واجب فراموش شده؛

۲۴. دادگستر جهان؛

۲۵. امامت و امامان علیهم السلام؛

۲۶. تربیت.

۲۷. پرتوی از اسلام

۲۸. گفتارهای اخلاقی و اجتماعی

۲۹. جهاد با نفس

۳۰. انضباط اقتصادی

۳۱. عدالت در اسلام


تدریس

کتاب هاى سطح فقه و اصول، فلسفه و کلام را در حوزه، تدریس کردم.

در اوائل پیروزى انقلاب، با توجّه به اسلامى بودن نظام، توجّه همگان بویژه فرهنگیان و دانشجویان براى شناخت صحیح آراء اسلامى به سوى حوزه علمیه جلب شد. نظر اسلام را در همه چیز حتى ورزش و کشتى خواستار بودند و با حرص و ولع پى گیرى مى کردند. این تقاضا در بین مسئولین آموزش و پرورش و دانشگاهیان بیشتر مشاهده مى شد. ولى متأسفانه حوزه علمیه در آن زمان براى پاسخگویى بدین نیازها آمادگى کامل نداشت ، چون جزء برنامه رسمى حوزه نبود. تأمین این نیاز ضرورى و فورى به دو چیز نیاز داشت یکى مطالعه و تحقیق در علوم مربوطه و تهیه متون لازم . دیگرى مسافرت به شهرهاى مختلف ایران و شرکت در سمینارها و جلسات فرهنگى جهت عرضه مطالب به علاقه مندان و پاسخگویى به پرسشهاى گوناگون آنها، و احیاناً سفر به کشورهاى خارجى به همین منظور و انجام این مسئولیت هاى جدید با ادامه درس و بحث هاى حوزوى چندان سازگار نبود. ناچار باید یکى از این دو امر انتخاب مى شد:


ادامه درس و بحث حوزوى که امرى ضرورى بود یا رها کردن بحث هاى حوزوى و صرف همه اوقات در تأمین نیازهاى جدید. اکثر فضلاء روش اول را انتخاب کردند، ولى من روش دوم را لازم تر دیدم و برگزیدم. بدین علت که احساس کردم حوزه علمیه از لحاظ استاد کمبودى ندارد، در صورتى که تأمین نیازهاى فرهنگى جدید امرى ضرورى تر مى باشد، بویژه مسائل تعلیم و تربیت ، جوانان و خانواده. در همین راستا اکثر اوقاتم را صرف مطالعه در مسائل جدید، تألیف کتاب هاى مورد نیاز، مسافرت به شهرهاى مختلف ایران ، سخنرانى در مجامع فرهنگى و پاسخگویى به سؤالات مربوطه کردم. و در همین رابطه سفرهاى فراوانى به کشورهاى خارجى و حضور در سمینارها، دانشگاه ها و مجامع فرهنگى داشتم . که زمان آن ها غالباً کمتر از پانزده روز نبود و گاهى به بیش از چهل روز مى کشید. و از انتخاب این روش پشیمان نیستم.

زندگی سیاسی (از زبان آیت الله امینی)

در سال ۱۳۴۱ شمسى در جلسه اى سرّى شرکت کردم که اعضاى آن، آقایان: حاج شیخ عبدالرّحیم ربّانى شیرازى، شیخ على مشکینى، شیخ على قدّوسى، شیخ حسینعلى منتظرى، شیخ محمد تقى مصباح یزدى ، شیخ مهدى حائرى تهرانى ، شیخ على اکبر هاشمى رفسنجانى و شیخ احمد آذرى قمى و سید محمد خامنه اى و سید على خامنه اى بودند.

اساس نامه ، مفصّلى داشت و اهدافى را که دنبال مى کرد به قرار زیر بود:

۱. اصلاح حوزهء علمیّهء قم؛

۲. تبلیغ اسلام؛

۳. امر به معروف و نهى از منکر؛

۴. سعى در اجراى احکام سیاسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام.


جلسه کاملاً سرّى و منظّم بود و مسئولیّت ها بین افراد تقسیم شده بود. بعدها همین جلسه هستهء مرکزى جامعهء مدرّسین راتشکیل داد.


در سال ۱۳۴۲ شمسى که مبارزات ضدّ رژیم پهلوى شروع شد، تشکّل مذکور بدون این که خودش را به صورت یک جمعیّت متشکّل معرّفى کند با جدّیّت تمام در خدمت امام خمینى(قدس سره) بود و از او حمایت مى کرد. در چاپ و نشر اعلامیه ها، در تشویق علما و مراجع براى همکارى ، تشویق مردم به اعتصاب ، در مسافرت به شهرستان ها، در اعزام طلاّب به شهرستان ها، در تشویق مدرّسان به امضاى اعلامیه ها، جدّى و فعّال بودند. بنده نیز در این تشکّل و گاهى به تنهایى انجام وظیفه مى کردم.


بعد از بازداشت امام خمینى در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ نیز در روشن کردن افکار مردم و تشویق مراجع و علماى قم و شهرستان ها نیز فعّال بودم . همین تشکّل بعد از تبعید امام به ترکیه و بعداً به نجف اشرف ، مسئولیّت ارتباط امام با مردم وهدایت مردم و گرم نگه داشتن میدان مبارزه را بر عهده داشت. در همهء این مراحل بنده هم مانند سایر آقایان فعّال بودم.


بعد از بازداشت امام در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و هجرت جمعى از علماى بزرگ به تهران براى آزاد کردن حضرت امام، بنده نیز به تهران رفتم و در جمع آنان فعّال بودم. در دعوت به تشکیل جلسات مشترک، درتشویق آنان به اقدامات مناسب، در تهیّهء اطلاعیه ها، در تشویق به توقّف در تهران و اقدامات لازم براى آزادى امام و پیش گیرى از تبعید و ادامهء زندان و اعدام احتمالى امام ، نقش فعّالى داشتم.


یکى از یازده نفرى بودم که بعد از وفات آیه الله حکیم اعلامیهء مرجعیّت امام خمینى را امضا کردند. زمانى که امام از نجف اشرف به پاریس تشریف برد به پاریس رفتم و با امام در بارهء حوادث ایران ملاقات و گفتگو داشتم.


بعد از پیروزى انقلاب همراه با اعضاى جامعهء مدرّسین یا به تنهایى، در خدمت امام و انقلاب بودم. پانزده روز بعد ازپیروزى انقلاب از سوى امام مأموریّت یافتم که به استان هرمزگان بروم و به امور نهادهاى نوپا و اوضاع ارتش و ادارات بندرعبّاس ، جزیرهء کیش و دیگر جزایر استان و وضع علماى اهل سنّت و حوزه هاى علمیّه رسیدگى کنم. از این رو، چندماه در آن جا توقّف کردم و در بین طلاّب و علماى اهل سنّت مبلغى تقسیم نمودم که بعد از آن به دستور امام به صورت شهریّهء مستمر در آمد.


بعد از مراجعت از هرمزگان بار دیگر از سوى حضرت امام مأمور شدم به استان مازندران به ویژه ترکمن صحرا بروم و به امور آن جا رسیدگى کنم و به دستور امام اوّلین شهریّهء رسمى را به طلاّب و علماى اهل سنّت پرداختم. براى اجراى فرمان عفو امام سفرى به همدان، ملایر و نهاوند و مأموریّت دیگرى نیز به نائین داشتم.


سه دورهء هشت ساله، به نمایندگى مجلس خبرگان رهبرى از استان چهارمحال و بختیارى انتخاب شدم . در مقام نائب رئیسى و در کمیسیون ها و در اداره دبیرخانه خبرگان انجام وظیفه کردم و فعال بودم . ولى در دورهء چهارم ، با همه اصرارى که دوستان ، در کاندیداتورى از تهران داشتند به عللى که مهمترین آنها عدم قدرت بر انجام وظیفه بود امتناع ورزیدم و از الطافشان تشکر مى کنم .


علاوه بر این ها، عضو هیئت امناى دانشگاه امام صادق(ع) عضو هیئت امناى مجمع جهانى علوم اسلامى طلاّب غیرایرانى ، عضو هیئت علمى و برنامه ریزى مجمع جهانى علوم اسلامى بودم و در جامعهء مدرّسین حوزهء علمیّهء قم که یک نهاد علمى ـ سیاسى است، چه قبل از پیروزى انقلاب و چه بعد از آن، همواره یک عضو فعّال بوده ام. مدّت ها به عنوان دبیر و گاهى به عنوان نایب رئیس به قدر وسع و توانایى انجام وظیفه مى کردم و نیز مسئول بخش فرهنگى این نهاد بودم.


در طول فعّالیّت هاى سیاسى، اجتماعى ، چه در جامعهء مدرّسین یا غیر آن ، همواره فردى آزاد و معتدل بوده ام و سعى کرده ام از مرز حق تجاوز نکنم، از افراط و تفریطها و گروه گرایى ها و جناح بازى ها خوددارى کرده ام. در تعریف و تمجید یا انتقاد از شخصیّت هاى روحانى و سیاسى نیز سعى کرده ام از مرز حق تجاوز نکنم.


از اردیبهشت ۱۳۷۱ به دستور مقام معظّم رهبرى آیه الله خامنه اى ـ مدّظلّه العالى ـ به امامت جمعه شهر قم منصوب شدم و به اتفاق آیه الله مشکینى و آیه الله جوادى آملى ، هر سه هفته یک مرتبه، به نوبت نماز جمعه قم را اقامه مى کنیم که بعد از ارتحال آیه الله مشکینى(قدس سره) با انتصاب آیهالله استادى به امامت جمعه قم، همین نوبت ادامه دارد. در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز عضویّت دارم.


اکثر اوقاتِ من به مطالعه، تحقیق، نگارش کتاب، نظارت بر تحقیقات دبیرخانه خبرگان و ادارهء دبیرخانه، شرکت درسمینارهاى علمى و فرهنگى صرف مى شد.


یکى از توفیقات من این بوده که براى تبلیغ اسلام و تبیین ارزش هاى جمهورى اسلامى ایران و روشن کردن افکارعمومى و دفاع از حکومت اسلامى به چند کشور خارجى سفر کرده ام و در بعضى سمینارها و کنگره ها و مجامع علمى شرکت نموده ام و با لطف خدا موفق بوده ام که مى توان به کشورهاى نیجریه ، ساحل عاج ، گابون، سرالئون، گینه ، اتیوپى، غنا، زیمباوه، کنیا، اوگاندا، اندونزى، بنگلادش، تایلند، سوریه، سریلانکا، هندوستان، پاکستان، چین، مالزى ، سنگاپور، استرالیا، زلاندنو، فرانسه، انگلستان، ایرلند، اتریش، آلمان ، کانادا و ژاپن اشاره کرد.


درکلّیّهء سفرهاى خارج از کشور از لحاظ فرهنگى وسیاسى موفق بودم واین سفرها متناسب با هزینهء در نظر گرفته شده که نسبتاً کم بود، به حال اسلام و انقلاب مفید بود.


برخی از مسؤولیتهای آیت الله امینی

۱. نماینده‌ امام‌(ره‌) در امور استان‌ هرمزگان‌؛

۲. نماینده‌ امام‌(ره‌) در امور استان‌ مازنداران‌؛

۳. نماینده‌ امام‌(ره‌) در اجرای‌ فرمان‌ عفو در همدان‌، ملایر و نهاوند؛

۴. عضویت‌ در شورای بازنگری قانون‌ اساسی با حکم‌ امام‌(ره‌)؛

۵. سه‌ دوره‌ نمایندگی در مجلس‌ خبرگان‌ از چهار محال‌ و بختیاری؛

۶. نایب‌ رئیس‌ مجلس‌ خبرگان‌؛

۷. ریاست‌ دبیرخانه مجلس‌ خبرگان‌؛

۸. عضویت‌ در هیأت‌ امنای‌ دانشگاه‌ امام‌ صادق‌ و مجمع‌ جهانی علوم‌ اسلامی؛

۹. عضویت‌ در جامعه‌ مدرسین‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌؛

۱۰. امام‌ جمعه‌ شهر قم‌ با حکم‌ مقام‌ معظم‌ رهبری‌ از سال ۱۳۷۱ تا کنون؛

آیت‌الله‌ امینی هم‌ اکنون‌ امام‌ جمعه‌ شهر قم‌، از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو مجلس خبرگان رهبری بوده و بیشتر اوقات‌ ایشان به‌ فعالیت‌ در دبیرخانه‌ مجلس‌ خبرگان‌ سپری می‌شد.

منبع:https://fa.shafaqna.com

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی بزرگداشت مرحوم آیت‌الله هادی تألهی

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی بزرگداشت مرحوم آیت‌الله هادی تألهی

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)


 خیلی متشکّریم از برادران همدانی که با همّت والای خودشان الحمدلله دست‌اندرکار این کار شایسته شدند: بزرگداشت مرحوم آقای تألّهی (رحمة ‌الله‌ علیه). خب شخصیّت‌هایی مثل آقای تألّهی در همدان یک گوهرهای ناشناخته‌ای هستند که در یک کُنجی قرار گرفته‌اند. حالا مردم همدان و جوانهای همدان و حزب‌اللهی‌های همدان خیلی از ایشان و مرحوم آقای آقانجفی استفاده میکردند، لکن ظرفیّت استفاده‌ی از این بزرگوران و امثال اینها خیلی بیشتر از اینها است. واقعاً یکی مثل مرحوم آقای آقانجفی یا مثل مرحوم آقای تألّهی در همدان میتوانست منشأ یک حرکات عظیمی باشد.


 البتّه همدان همین ‌طور که آقایان اشاره کردند، یک خاک عارف‌خیز دارد، این‌ جوری است؛ از [قبیل] مرحوم آخوند ملّاحسینقلی همدانی و شاگردهای ایشان و مرحوم آشیخ محمّد بهاری؛ که خود این مرحوم آقا آسیّد علی عرب، شاگرد مرحوم بهاری و جزو شاگردان مرحوم آخوند ملّاحسینقلی همدانی است. البتّه آقای تألّهی درک نکردند اینها را؛ یعنی مرحوم آقای آشیخ محمّد بهاری با اینکه از نجف آمده همدان و در همدان از دنیا رفته و مقبره‌ی ایشان الان در بهار است، امّا در عین حال -ولادت آقای تألّهی در دهه‌ی دوّم قرن چهاردهم است، یعنی ۱۳۱۷ یا ۱۳۱۸ [قمری] باید باشد- ایشان درک نکرده مرحوم آقای بهاری را؛ امّا آن حرکت را، آن سلسله را ایشان درک کرده. یعنی در واقع مرحوم آقای تألّهی بقیّةالسّیف(۲) این سلسله‌ی عرفای بزرگ همدانی است. و من تعجّب میکنم وقتی میبینم همان روحیه در جوانهای همدانی [هست]. خب شرح حال این شهید عزیزمان -شهید چیت‌سازیان-(۳) را که انسان نگاه میکند، همان رشحه‌ی عرفانی را آنجا هم انسان ملاحظه میکند، مشاهده میکند؛ یعنی واقعاً این‌ جوری است؛ یک حرکتی در عالَمِ معنا کأنّه به وجود می‌آید که دل پیر و جوان را میلرزاند و به خودش متوجّه میکند؛ مثل یک عمود نوری -که از آسمان تا زمین ادامه دارد و همین ‌طور هر کسی به قدر صلاحیّتِ خودش، به قدر قابلیّتِ خودش از آن بهره‌مند میشود- یک چنین چیزی را انسان مشاهده میکند.


 البتّه بنده مرحوم آقای تألّهی را در همدان یک بار به نظرم زیارت کردم؛ با ایشان اُنس و نشست و برخاست و مانند اینها نداشتیم؛ یک بار در یکی از سفرهایی که زمان دوران دفاع مقدّس رفتیم همدان، ایشان را آنجا زیارت کردم؛ لکن این را میدانستیم که جوانهای حزب‌اللهی و مبارز و اینهایی که اهل جبهه و جنگ و میدان جنگ و مانند اینها بودند، با ایشان مأنوس بودند. و چیز عجیبی است: پیرمردی که مثلاً حدود هفتاد [سال] یا بیشتر سنّش است، دوروبرش تمام، این جوانهای علاقه‌مند و عاشق جبهه و مانند اینها [بودند]. و اینها اقناع میشدند؛ ببینید این مهم است. روحانی خوب، عالم دینی خوب، این‌ جوری است که مثل یک خورشیدی میدرخشد؛ وقتی می‌آیند نزدیک او، به ‌طور طبیعی نورانی میشوند؛ و ایشان این ‌جور بود. مرحوم آقای آقانجفی هم همین ‌جور؛ ایشان هم همین ‌طور واقعاً نورانی بودند و منوّر میکردند فضا را.


 امیدواریم ان‌شاءالله خداوند متعال این برکات را ادامه بدهد. خیلی خوب کردید این کنگره را تشکیل دادید و راه انداختید. بیانات ایشان را و اگر بتوانید، صدای ایشان را -مثلاً فرض کنید جلساتی که ایشان داشته‌اند- در اختیار آحاد مردم بگذارید؛ و نصایح ایشان را، درسهای اخلاقی مرحوم آقای تألّهی را در اختیار [مردم] بگذارید، به نظر من خیلی مفید خواهد بود برای کسانی که مطّلع میشوند. و تجلیل از این بزرگواران، تجلیل از دین و اخلاق و عرفان و معنویّت و حقیقت است؛ هر چه از اینها تجلیل کنید، واقعاً از آن معارف حقیقی الهی تجلیل کرده‌اید که برای کشور ما لازم است. خوشبختانه امروز در سرتاسر کشور، عناصر جوانِ علاقه‌مندِ فرهنگی، کم نیستند، خیلی زیاد است؛ از وجود اینها باید استفاده بشود، اوّلاً برای در معرض استفاده قرار دادنِ این ذخایر معنوی، و ثانیاً برای نشر [معارف] و تربیت جوانها و تربیت نوجوان‌ها در این صراط مستقیم.


 خداوند ان‌شاءالله به شماها توفیق بدهد، درجات آنها را عالی کند؛ شهدای بزرگ این منطقه را ان‌شاءالله خداوند متعال با بزرگان دین و اولیای دین و شهدای صدر اسلام و شهدای کربلا محشور کند؛ ما را هم ان‌َشاءالله خداوند به اینها ملحق کند.


والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

 

 

۱) در ابتدای این دیدار -که در چارچوب دیدارهای دسته‌جمعی برگزار شد- آقای سیّد عباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، حجّت‌الاسلام والمسلمین حبیب‌الله شعبانی(نماینده‌ی ولیّ فقیه و امام جمعه‌ی همدان و عضو شورای سیاست گذاری)، و آقای سیّدمحمّدکاظم حجازی (دبیر کنگره) گزارشهایی ارائه کردند. قرار است این کنگره در آذرماه سال جاری در همدان برگزار شود.

۲) باقی‌مانده، بازمانده

۳) شهید علی چیت‌سازیان (فرمانده اطّلاعات ـ عملیّات لشکر انصارالحسین)

گزارش تاریخی| ترور آیت‌الله مفتح و پایان "فرقان"

گزارش تاریخی| ترور آیت‌الله مفتح و پایان "فرقان"

گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم - 27 آذر سال 58 بار دیگر گروه فرقان اقدام به ترور یکی از چهره‌های موثر انقلاب اسلامی کرد؛  این گروه آیت‌الله محمد مفتح که از اساتید حوزه و دانشگاه و از مبارزان انقلابی بود، را به شهادت رساند.


ترور آیت‌الله مفتح از آخرین اقدامات تروریستی گروه فرقان بود، آن زمان نیروهای اطلاعات سپاه برخی از اعضای گروه فرقان را زیر نظر داشتند و عملیات تعقیب و شنود را انجام می‌دادند. سپاه در این راستا تیمی تشکیل داده بود که فرقانی‌ها را رصد می‌کردند؛ اما شیوه عملیاتی فرقانی‌ها اینگونه بود که شب تصمیم می‌گرفتند و صبح اجرا می‌کردند و اینگونه نبود که از مدت‌ها پیش کار شناسایی و طراحی انجام بدهند.


به اعتقاد مسئولان امنیتی کشور در ابتدای انقلاب دلیل سرعت عمل گروه فرقان این نبود که آنان در انجام عملیات‌های تروریستی افراد بامهارتی بودند، بلکه در ماه‌های ابتدایی انقلاب سیستم امنیتی و دفاعی کشور به هم ریخته بود و مسئولان و عناصر کلیدی انقلاب محافظ نداشتند. فضای انقلابی و روحیه شهادت‌طلبی مسئولان نیز اجازه نمی‌داد که به فکر محافظ باشند. از این رو به راحتی می‌توانستند مسئولان و شخصیت‌ها را ترور کنند.


ترور آیت‌الله مفتح موجب شد که نیروهای امنیتی، اطلاعات جدیدی از اعضای گروه فرقان به دست آورند و ضربه به این گروه تروریستی را سرعت بدهند. تا پیش از آن برخی از خانه‌های تیمی گروه فرقان شناسایی شده بود و مشخص نشده بود که افراد اصلی گروه در کدام یک از خانه‌ها هستند. این اطلاعات نیز از تعقیب و مراقبت شناسایی خانه‌های تیمی به دست آمده بود.


اطلاعات سپاه حتی یک فرد نفوذی هم در بین فرقانی‌ها داشت، اما نتوانسته بود در رده مدیریت بالای فرقان و شورای تصمیم‌گیری نفوذ کند. این عامل نفوذی از خرداد سال 58 وارد گروه شده بود و به لحاظ امنیتی از خرداد تا آذر ماه همان سال، مدت زمانی کمی برای کاشت و ثمر دادن یک عامل نفوذی است. 


محسن رضایی مسئول وقت واحد اطلاعات سپاه در خصوص دلیل تاخیر در ضربه زدن به گروه فرقان می‌گوید: «ما برمبنای سابقه کار چریکی در دوره قبل از انقلاب می‌دانستیم اگر در آن‌ها هوشیاری به وجود بیاید، همه سرنخ‌ها نابود می‌شود و از این به بعد، شناسایی و یافتن بقیه افراد آن کار سختی است. در مورد فرقان نیز چون مطمئن نبودیم می‌توانیم گودرزی رهبر گروه را دستگیر کنیم، لذا زمان را طول دادیم تا حتماً بتوانیم به سران و کادر فرماندهی فرقان دست پیدا کنیم. همین نکته سبب تردید در حمله به خانه‌های تیمی فرقان شد.»


پس از شهادت آیت‌الله مفتح نیروهای اطلاعات سپاه به این نتیجه رسیدند که به خانه‌های تیمی گروه فرقان ضربه بزنند. بدین منظور به 11 خانه تیمی حمله شد و نزدیک به 50 نفر از اعضای گروه فرقان دستگیر شدند. اکبر گودرزی رهبر گروه فرقان نیز در یکی از حمله‌ها دستگیر شد. در حمله نیروهای اطلاعاتی به یکی از خانه‌های تیمی، اکبر گودرزی دستگیر شده بود. وقتی گودرزی دستگیر شد، نیروهای اطلاعاتی نفس راحتی کشیدند و عملاً راس تشکیلات از هم پاشیده شد.

اکبر گودرزی رهبر گروه فرقان بود که در 48 ساعت اول دستگیری بدون هیچ مقاومتی تمامی اطلاعات گروه را اعلام کرد


در حمله‌ای که به 11 خانه تیمی انجام گرفت علاوه بر گودرزی، عباس نصیری قاتل شهید مطهری هم دستگیر شد. رسول گیاهی از اعضای اصلی گروه نیز در تعقیب و مراقبت کشته شد.


در عملیاتی که به عملیات حمله به 11 خانه فرقان معروف شد و اسم رمزش یا زهرا (س) بود، نیروهای سپاه تلفاتی نداشتند. در حالی که در تمامی خانه‌ها اسلحه، نارنجک، مواد منفجره و تجهیزات دیگر وجود داشت.


اکبر گودرزی در 48 ساعت اول دستگیری اعتراف کرد و اطلاعات زیادی را در اختیار نیروهای اطلاعات سپاه قرار داد. دیگر افراد گروه نیز اطلاعات بسیاری را لو دادند. محسن رضایی می‌گوید: «وقتی یکی از دوستان گودرزی نمی‌برید و حرف نمی‌زد، او را با آقای گودرزی روبرو می‌کردیم... گودرزی بهشان می‌گفت که من خودم همه اطلاعات را داده‌ام؛ شما چرا مقاومت می‌کنید؟ شما هم اطلاعات خود را بدهید. بالاخره با یک زبانی با آن‌ها گفتگو می‌کرد و آن‌ها هم اطلاعات را می‌دادند.»


در 48 ساعت اول ضربه به فرقان، تمامی نیروهای اطلاعات سپاه شبانه‌روز آنان را بازجویی کردند که تا سایر اعضای گروه را دستگیر و مانع از انجام اقدام تروریستی دیگری از سوی این گروه شوند.


سازمان که برنامه ترور شخصیت‌های دیگری را در دست داشت در زمستان سال 58 مورد ضربه اطلاعاتی و عملیاتی سپاه قرار گرفت. هرچند پس از آن برخی دیگر از شخصیت‌ها در بیرون از تهران و در تهران آیت‌الله خامنه‌ای ترور شد، اما بسیاری معتقدند که برخی از ترورها از جمله ترور آیت‌الله خامنه‌ای توسط سازمان مجاهدین خلق (منافقین) انجام گرفته است و تنها از اسم فرقان استفاده شده است.