شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

بیانات رهبری در دانشگاه افسرى امام حسین علیه‌السلام

بیانات رهبری در دانشگاه افسرى امام حسین علیه‌السلام

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
و الحمدللَه و الصلاة على رسوله و آله الطیبین الطاهرین‌
تبریک عرض میکنم به شما جوانان عزیز، فارغ‌التحصیلان و نیز سردوشى‌بگیران در این کانون علم و معرفت و فرهنگ که بحمدالله از پدیده‌هاى شیرین و مبارک انقلاب اسلامى است. و تشکر میکنم از ترتیبات ابتکارى و زیبایى که در میدان تا این ساعت انجام گرفت.
 یقیناً مسئله‌ى رویشهاى‌نوبه‌نو در نظام جمهورى اسلامى، یکى از اساسى‌ترین و مهم‌ترین مسائل است. اگر هر انقلابى و هر حرکت و نهضتى در عالم، رویشهاى نوین و پى‌درپى نداشته باشد، محکوم به زوال و فنا است. جمهورى اسلامى در طول این ۳۵ سال توانسته است در هر برهه‌اى از خود جلوه‌اى نو و متناسب با نیاز، بُروز بدهد. افرادى نگران ریزشها بودند؛ گفته شد رویشها بر ریزشها غلبه خواهند کرد؛ (۱) و همین شد. آنچه مهم است این است که نگاه نسل نو و همه‌ى کسانى که نیروى جوانى را در خدمت به اهداف و آرمانهاى بلند میخواهند، باید به آینده‌هاى روشن و دور باشد - فقط جلوى پاى خودمان را نبینیم - آینده‌ى دور، ایجاد تمدن اسلامى است؛ تمدن نوین، متناسب با نیازها و ظرفیتهاى امروز بشریتى که از حوادث گوناگون قرنهاى اخیر زخم خورده است، مجروح است، غمگین است و نسلهاى جوان آن دچار یأس و نومیدى و افسردگى‌اند. اسلام میتواند این نسلها را به آفاق جدیدى برساند، دلهاى آنها را شاد کند و آنها را آن‌چنان‌که متناسب و شایسته‌ى کرامت انسان است، کرامت ببخشد؛ تمدن نوین اسلامى یعنى این. و شما هسته‌هاى مهم و اساسى و اصلى در ایجاد این تمدنید. آینده متعلق به شما است. سازندگان آینده‌ى کشور و آینده‌ى این تمدن و در واقع آینده‌ى جهان، شما جوانهاى امروزید. بخشى از مجموعه‌ى روبه‌رشد رویشها در نظام جمهورى اسلامى در این بخش یعنى در دانشگاه امام‌حسین تحقق پیدا میکند. در هرجا هستید؛ چه آنهایى که در این دانشگاهند، و چه همه‌ى جوانها در هر نقطه‌اى از کشور که احساس تعهد میکنند، میتوانند نقش‌آفرین باشند. این دانشگاه جاى مهمى است؛ مرکز دانش است، مرکز تحقیق است، مرکز آموزشهاى انقلابى است، مرکز آماده‌سازى‌هاى فکرى و روحى است. شما جوانها قدر بدانید؛ مدیران و مسئولان همه‌ى تلاش خودشان را به کار ببرند براى اینکه از این فرصت حداکثر استفاده را بکنند؛ کمااینکه بحمدالله میکنند.
 امروز نظام اسلامى درگیر چالشهایى است. وجود چالش به معناى حرکت به سمت جلو و ابتکارهاى روزافزون و نوبه‌نو است. وجود چالش، انسانهاى آگاه و بصیر و شجاع را نگران نمیکند. وجود چالش، انسانهاى متعهد را به نگاه به ظرفیتهاى موجود و احیاناً معطل‌مانده وادار میکند. این چالشها براثر این است که در نظام جمهورى‌اسلامى، توان پیشرفت، توان استحکام، توان اقتدار روزافزون بسیار است. دشمنان ما این را مى‌بینند. من به شما جوانهاى عزیز این نکته را بگویم: دنیا در یکى دو قرن اخیر، با بُروز پدیده‌ى ننگین و شوم استعمار و استکبار بین‌المللى، دچار آفتهاى بزرگى شد؛ مهم‌ترینِ این آفتها نظام سلطه است. نظام سلطه به معناى آن است که در روى زمین، ملتها به دو گروه تقسیم بشوند: یک گروه سلطه‌گر، و یک گروه سلطه‌پذیر. دولتهاى استکبارى عادت کرده‌اند که سلطه‌گرى کنند، زور بگویند، در اقتصاد ملتها، در فرهنگ ملتها، در سیاست‌ورزى ملتها، در تربیت ملتها، در سبک زندگى ملتها، از سر استکبار و سلطه‌طلبى دخالت کنند؛ همه‌چیزِ دنیا در اختیار آنها باشد. دولتهاى غربى و در برهه‌ى چند ده سال اخیر در رأس آنها دولت آمریکا، به این پدیده‌ى نفرت‌انگیز عادت کرده‌اند؛ به اینکه زور بگویند، به اینکه اقتصاد دنیا در دست آنها، فرهنگ ملتها در اختیار آنها، و خلاصه اختیار کشورهاى دیگر در دست آنها باشد؛ به این عادت کرده‌اند. وقتى یک ملت و یک کشور، در مقابل این عادت زشت مى‌ایستد، آنها برآشفته میشوند. انقلاب اسلامى موجب شد یک کشور بزرگ، یک کشور واقع در منطقه‌ى حساس جغرافیا، یک کشور داراى منابع و معادن سرشار یعنى ایران عزیز، با ملتى مقاوم و شجاع و پراستعداد، در مقابل این رَوَند زشت و نفرت‌انگیز بِایستد؛ آنچه آنها را خشمگین میکند این است. آنچه استکبار جهانى را آشفته کرده است، این است که یک ملت در یک کشور مهم، با یک سابقه‌ى تاریخى بسیار غنى، با دارا بودن خصوصیات منحصربه‌فرد، در مقابل این عادت زشت سلطه‌گرى و سلطه‌پذیرى ایستاده است؛ این است که آمریکا را عصبانى میکند؛ این است که جبهه‌ى متحدى از مستکبران را در مقابل جمهورى اسلامى قرار میدهد؛ و باز اتفاقاً همین است که دل ملتهاى دنیا را به سوى ملت ایران جذب میکند؛ و همین است که اتفاقاً بسیارى از دولتهایى هم که خودشان جرأت نمیکنند در مقابل نظامِ سلطه بِایستند، از اینکه نظام جمهورى اسلامى ایستاده است، لذت میبرند؛ اگرچه این گستاخى و دلیرى را ندارند که آن را اظهار کنند؛ این را ما در مبادلات بین‌المللى بوضوح مى‌بینیم.
 دشمنىِ دشمنان ما به‌خاطر این است که نظام جمهورى اسلامى در مقابل نظام سلطه ایستاده است؛ در مقابل عادت بدِ تقسیم دنیا به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر ایستاده است؛ بقیه‌ى چیزها بهانه است. امروز بهانه، مسئله‌ى هسته‌اى است؛ یک روز بهانه، حقوق بشر است؛ یک روز بهانه، یک چیز دیگر است. آنها میخواهند نظام جمهورى اسلامى را از ایستادگى در مقابل قلدرها و گردن‌کلفت‌ها و باج‌بگیرها و زورگویان عالم منصرف کنند؛ البته این اتفاق نخواهد افتاد. ملت ایران توانایى خود را در میدانهاى مختلف اثبات کرده است: ملت ایران اثبات کرده که بدون تکیه‌ى به آمریکا، هم میشود پیشرفت علمى پیدا کرد، هم میشود پیشرفت اجتماعى پیدا کرد، هم میشود نفوذ بین‌المللى پیدا کرد، هم میشود عزت سیاسى در دنیاى بشریت پیدا کرد. این را جمهورى اسلامى اثبات کرده و آنها از این ناراحتند؛ [اینکه] یک ملت و یک کشور و یک نظام با استغناى از زورگویان و باج‌بگیران و سرگردنه‌بگیران بین‌المللى، با بى‌اعتنایى به آنها، حتى با مخالفت و دشمنى آنها بتواند خود را از مشکلات بیرون بکشد، عرض اندام بکند و حضور خود و نفوذ خود را على‌رغم آنها و به‌کورى چشم آنها، بر آنها تحمیل بکند است که آنها را عصبانى کرده است. عصبانى شده‌اند؛ عصبانى بشوند و به‌تعبیر شهید عزیزمان مرحوم  شهید بهشتى، از عصبانیت بمیرند. ملت ایران راه درست را انتخاب کرده است، راه درست را شناخته است. ما دانسته‌ایم که بدون اتکا به قدرتهاى زورگو و باج‌بگیر میتوانیم پیش برویم، میتوانیم قوى بشویم، میتوانیم میدانهاى ناشناخته و ناگشوده‌ى اندیشه‌ى بشرى و فکر بشرى و دانش بشرى را بگشاییم، میتوانیم دل ملتهاى دنیا را به خودمان جذب کنیم؛ این را ما شناخته‌ایم، عمل کرده‌ایم و پیش خواهیم رفت؛ و دشمن نمیتواند. اکثریت دنیا هم با نظام جمهورى اسلامى همراهند. حتى ملتهاى کشورهایى که خودشان مستکبرند - آنهایى که حقایق را میدانند - ملت ایران را قبول دارند، جمهورى اسلامى را ستایش میکنند، با چشم تکریم نگاه میکنند. امپراتورى خبرىِ استکبار میخواهد نگذارد آوازه‌ى ملت ایران به گوشها برسد؛ اما على‌رغم آن، امروز بحمدالله چشم و دل و زبان بخش مهمى از دنیا، پر است از نشانه‌هاى اعتقاد مردم و اعتماد مردم به ملت ایران و ستایش ملت ایران.
 بنده موافق نیستم که تعبیر دروغین «جامعه‌ى جهانى» را در مقابل جمهورى اسلامى - که دشمنان ما به کار میبرند - به کار ببریم؛ کدام جامعه‌ى جهانى؟ کسانى که در مقابل جمهورى اسلامى قرار دارند جامعه‌ى جهانى نیستند، چند دولت مستکبرند که آنها هم عمدتاً زیر نفوذ یک مشت کمپانى‌دارانِ صهیونیستِ غارتگرِ بدنامِ بددلند؛ این جامعه‌ى جهانى نیست؛ آنهاخودشان را جامعه‌ى جهانى مینامند. جامعه‌ى جهانى ملتها هستند، جامعه‌ى جهانى دولتهاى مظلومى هستند که جرأت و دلیرىِ اظهار مخالفت را ندارند و اگر فضا پیدا کنند، آنها هم مخالفت خواهند کرد. جامعه‌ى جهانى دانشمندان و اندیشمندان و متفکران و عالمان و خیرخواهان و آزادى‌خواهانى هستند که در همه‌ى دنیا متفرقند و حقیقت را میفهمند و آن را ستایش میکنند.
 جوانان عزیز! آینده مال شما است؛ افقها را شما باید فتح کنید و فتح خواهید کرد؛ خودتان را آماده کنید، خودتان را بسازید. در این دانشگاه سعى کنید علم را، تحقیق را، بصیرت را، آموزشهاى رزمى را - تکیه میکنم بر روى آموزشهاى رزمى - یکایک افراد [بیاموزند]. بحمدالله استعدادها خیلى خوب است، توانایى‌ها خیلى خوب است، میتوانید کارهاى بزرگ را انجام بدهید؛ خودتان را براى انجام کارهاى بزرگ در آینده‌هایى که ان‌شاءالله چندان دور نباشد آماده کنید. به توفیق الهى روح مطهر شهیدان - که امروز در این میدان تجلى‌اى از ارواح مطهر شهیدان مشاهده شد - و روح مطهر امام بزرگوار ما و ارواح طیبه‌ى ائمه‌ى اطهار (علیهم سلام‌الله) پشتیبان شما خواهند بود و قلب مقدس ولى‌عصر (ارواحنا فداه) ان‌شاءالله از شما راضى خواهد بود و راضى باشد، و همه‌ى شما ان‌شاءالله مشمول دعاى آن بزرگوار باشید.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته


ملت ایران باید خود را قوی کند

ملت ایران باید خود را قوی کند


فتح خرمشهر؛ انجام ناشدنی‌ها

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif ماجرای فتح خرمشهر و پیچیدگی‌هایی که در آزادسازی آن وجود داشت، جزء یکی از نقاط مهم و حساس تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس محسوب می‌شود. رهبر انقلاب در یکی از سخنرانی‌های خود (۱۳۸۱/۳/۱) در مورد این موضوع فرمودند: «هیچ کس در دنیا باور نمی‌کرد که نیروهای مسلّح ما بتوانند خرمشهر را پس بگیرند؛ چون خرمشهر رفته بود.» در نوشتار زیر کوشش می‌شود تا حادثه‌ی فتح خرمشهر از دید تحلیل‌گران خارجی مورد واکاوی قرار بگیرد.

* خرمشهر؛ از ارزنةالروم تا معاهده پاریس
«ایران از سلیمانیه صرف نظر می‌‌کند و عثمانی متعهد می‌‌شود که شهر و بندر محمره (خرمشهر) و جزیرة‌الخضر (آبادان) و لنگرگاه و به‌طور کل اراضی ساحل شرقی اروندرود را که در تصرف ایران است، متعلق به ایران شناخته و در آن مداخله نکند.»۱  آنچه نقل شد بخشی از دومین بند عهدنامه‌ی مشهور «ارزنةالروم» است؛ عهدنامه‌‌ای که یکی از مشهورترین رجال ایران یعنی میرزا تقی‌‌خان امیرکبیر به عنوان نماینده‌ی ایران با دولت عثمانی منعقد کرد. هرچند میرزا تقی‌‌خان اتمّ تلاش و کوشش و همه‌ی استعداد و توان خود را به‌کار گرفت تا معاهده‌‌ای منطقی با همسایه غربی منعقد نماید، اما چنان‌‌که اشاره شد، ایران برای شناساندن حاکمیتش بر بخشی از سرزمین‌‌های خود مجبور شد فدیه دهد.

این البته اولین و آخرین باری نبود که ایران در ازای حفظ خرمشهر تاوان پرداخت کرد. خرمشهر از تاریخ تأسیس خود در سال ۱۲۲۷ه.ق تاکنون، چهار بار مورد اشغال نیروهای بیگانه قرار گرفته است. این شهر اولین‌بار در سال ۱۲۵۳ه.ق از سوی علیرضا پاشا حاکم بغداد اشغال شد؛ ۲۰ سال بعد یعنی در سال ۱۲۷۳ه.ق نیروهای انگلیسی خرمشهر را اشغال کردند؛ در سال ۱۳۲۰ه.ش نیز خرمشهر به اشغال نیروهای این کشور درآمد و نهایتاً در آبان‌‌ماه ۱۳۵۹ه.ش ارتش بعثی عراق خرمشهر را اشغال کرد.

نخستین‌بار همان‌‌گونه که در مطلع بحث مورد اشاره قرار گرفت، ایران طی عهدنامه‌ی ارزنةالروم مجبور شد از ادعای حاکمیت خود بر سلیمانیه چشم‌‌پوشی کند تا در مقابل، عثمانی نیز حاکمیت ایران بر خرمشهر را به رسمیت بشناسد.۲ این تهاتر در حالی رخ داد که براساس اسناد و مدارک متقن، خرمشهر به ایران تعلق داشت. اشغال خرمشهر برای بار دوم هزینه‌‌ای بیشتر از دفعه‌ی نخست داشت. این‌بار دولت ایران برای رهایی خرمشهر [و البته بوشهر] که از سوی نیروهای انگلیسی اشغال شده بود، به عهدنامه‌ی «پاریس» تن داد. براساس این عهدنامه، ایران برای رهاندن بخشی از خاک خود (خرمشهر و بوشهر) از بخش دیگری از قلمروش (هرات) صرف نظر کرد.۳ سومین‌بار که در جریان جنگ جهانی دوم و باز هم از سوی نیروهای انگلیس خرمشهر اشغال شد، بیگانگان با دولت ایران به مثابه یک کشور هزیمت‌دیده در جنگ رفتار کردند و بیرون بردن نیروهای خود را به قیمت دخالت آشکار در امور حاکمیت و حکومت ایران انجام دادند.

* چهارمین اشغال
خرمشهر اما برای چهارمین‌بار، پس از سی‌وچهار روز مقاومت قهرمانانه در دوم آبان ماه ۱۳۵۹ از سوی ارتش عراق اشغال و ویران شد. پس از استقرار نیروهای نظامی ارتش عراق در خرمشهر و تثبیت اشغال این شهر، به‌نظر می‌‌رسید برای خرمشهر و بخش‌‌هایی دیگری از خاک ایران که از سوی عراق مورد تجاوز و اشغال واقع شده بود، سرنوشتی مشابه و شاید فجیع‌‌تر از گذشته رقم خواهد خورد.

واقعیت این است که علی‌‌رغم مقاومت‌‌های مردمی و تلاش‌‌های نیروهای مسلح در مقابل پیشروی‌‌های ارتش عراق و توقف این پیشروی‌‌ها، کوشش‌‌های اولیه در قالب عملیات‌‌هایی نظیر ۲۳ مهر، نصر، توکل و... برای آزادسازی ۱۵۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغال‌شده‌ی ایران ناکام بود.۴ در چنین وضعیتی ابوالحسن بنی‌‌صدر، رئیس‌جمهور و فرمانده‌ قوای مسلح ایران به این نتیجه رسیده بود که «این جنگ راه‌کار نظامی ندارد؛ ما باید از نظر سیاسی دنبال راه‌‌حل باشیم».۵ وی در جای دیگری گفته بود: «یا باید به جنگ خاتمه داد و یا اگر بخواهیم به جنگ ادامه دهیم، باید طول زمان را بپذیریم و راهی به بازارهای اسحله و مهمات باز کنیم.»۶ قاسمعلی ظهیرنژاد، فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز معتقد به انجام حرکت نظامی از سوی ارتش نبود و معتقد بود وضعیت موجود (ادامه‌ی حضور نیروهای عراق در داخل خاک ایران) باید حفظ شود.۷ سردمداران حکومت عراق با مشاهده‌ی چنین مواضعی از سوی مقام‌‌های ارشد سیاسی و نظامی ایران تهدید کردند: «چنانچه حکام تهران سر عقل نیایند، دولت عراق ناگزیر است بر اقدامات خود بیفزاید و شکست‌‌های سخت‌‌تری را بر رژیم تهران وارد آورد.»۸
 
ابراز چنین مواضعی از سوی حاکمان عراق با اظهاراتی در مورد قومیت‌‌های ایرانی و دفاع عراق از حق خودمختاری آن‌ها تکمیل می‌‌شد. برپایه‌ی همین وضعیت، روزنامه‌ی کویتی القبس به نقل از مقامات عراقی در فروردین ۱۳۶۰ نوشت: «عراق قصد دارد حمله‌ی گسترده‌‌ای به خوزستان کند و هدف از آن، آزاد کردن خوزستان و اشغال چاه‌‌های نفت، اعلام استقلال و تشکیل حکومت موقت می‌‌باشد.»۹ طارق عزیز نیز اظهار داشت: «وجود پنج ایران کوچک‌‌تر بهتر از وجود یک ایران واحد خواهد بود...»۱۰

در حالی که یأس و ناامیدی در برخی اجزای ساختار سیاسی و نظامی ایران و بعضی مقام‌‌های ارشد ایرانی رخنه کرده بود و درست زمانی که رئیس‌جمهور به عنوان فرمانده کل قوا به‌جای تلاش برای بسیج تمام توان کشور و استفاده همه‌ی ظرفیت‌های نیروهای داخلی در راستای بازپس‌‌گیری سرزمین‌‌های اشغالی، به اختلافات داخلی دامن می‌‌زد و کشور را تا سرحد یک بحران داخلی پیش برده بود، به‌نظر می‌‌رسید ارزنةالروم یا معاهده‌‌ی پاریس دیگری باید منعقد شود تا ایران در ازای چشم‌‌پوشی از بخشی از سرزمین خود، حاکمیت خود بر دیگر مناطق را تثبیت کند، اما تحولات شگرفی در صحنه‌ی سیاست و متعاقب آن در میدان‌‌های نظامی به وقوع پیوست.

* کلید بصره در ازای فتح خرمشهر!
بنی‌‌صدر با حکم امام خمینی رحمة‌الله‌علیه در بیستم خردادماه ۱۳۶۰ از فرماندهی کل قوا عزل شد۱۱ و ده روز بعد مجلس شورای اسلامی لایحه‌ی عدم کفایت سیاسی وی را تصویب کرد. پس از این تغییرات و به‌ویژه بعد از انتخاب آیت‌الله خامنه‌‌ای به ریاست جمهوری، طرح‌‌های آزادسازی مناطق اشغالی آماده و اجرا شد و در پی سه عملیات (ثامن‌الائمه، طریق‌القدس و فتح‌المبین)، بسیاری از سرزمین‌‌های تحت اشغال آزاد شد. با این وجود، هنوز آخرین خاکریز و شاید مهم‌‌ترین و حساس‌‌ترین منطقه‌ی تحت اشغال، یعنی خرمشهر همچنان در دست دشمن باقی بود. دولت عراق که در پی سه عملیات پیشین، حیثیت و اعتبار نظامی خود را به‌شدت ضعیف شده می‌‌دید، همه‌ی تلاش خود را متمرکز حفظ خرمشهر کرده بود؛ به‌گونه‌‌ای که صدام اظهار داشت در صورت بازپس‌‌گیری خرمشهر از سوی ایران، کلید بصره را تقدیم ایرانیان خواهد کرد.۱۲

این اظهارات رئیس‌جمهور عراق مستظهر به واقعیات نظامی بود؛ زیرا «دشمن در طول یک‌سال‌ونیم اشغال این شهر بندری، طی یک رشته عملیات مهندسی پیچیده، آن را به صورت یکی از محکم‌‌ترین مواضع پدافندی خود درآورده بود. واحدهای مهندسی تابع سپاه سوم ارتش عراق با تخریب سیستماتیک قسمت اعظم شهر و ایجاد میادین مین و کانال‌‌های زیرزمینی، چنان ساختار دفاعی مستحکمی در این شهر ایجاد کرده بودند که به فرض احتمال رخنه‌ی نیروهای ایرانی از کلیه‌ی مواضع و استحکامات پیرامونی به داخل خرمشهر، باز او قادر بود در صورت لزوم، وارد یک جنگ شهری طولانی با نیروهای ایرانی شود.»۱۳ شهید محمدابراهیم همت درخصوص وضعیت استحکامات متعدد و خطوط متعدد پدافندی دشمن در اطراف خرمشهر گفته است: «... وقتی عراق خرمشهر را اشغال کرد، مستشاران روسی و آمریکایی به پیشنهاد صدام، طرح بیست‌ساله‌‌ی دفاع از خونین‌شهر را طرح‌‌ریزی و اجرا کردند و در این طرح، میادین وسیع مین، احداث کانال‌‌ها و خندق‌‌هایی در دور شهر و تمام پیش‌‌بینی‌‌های بازدارنده برای ادامه‌‌ی اشغال خرمشهر انجام شده بود؛ به‌طوری که سه رده خاکریز (دژ اول، دژ دوم و خاکریز مارد از کارون تا جاده‌‌ی آسفالت اهواز ـ خرمشهر) و از جاده‌‌ی آسفالت تا شلمچه هم یک خاکریز ممتد شرقی ـ غربی احداث کرد.»۱۴

از نظر نیروی انسانی نیز بر اساس اسناد قرارگاه مرکزی کربلا، استعداد دشمن در منطقه‌ی عملیاتی به این شرح بود: نیروی پیاده: ۳۶۰۰۰ تن؛ نیروی زرهی: ۴۱ گردان تانک شامل ۱۴۳۵ دستگاه تانک؛ نیروی مکانیزه: ۳۸ گردان شامل ۱۳۳۰ دستگاه نفربر و توپخانه: ۵۳۰ قبضه توپ».۱۵

* سخت‌‌ترین گردو برای شکستن!
در چنین وضعیتی رزمندگان ایران با فاصله‌ی اندکی پس از انجام عملیات فتح‌‌المبین، عملیات بیت‌المقدس را با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز کردند. ناظران خارجی در پی شروع عملیات بیت‌المقدس و پیشروی نیروهای ایرانی به سمت خرمشهر، تحولات صحنه‌ی نبرد را که حاکی از برتری قاطع رزمندگان ایرانی بود، وارونه منعکس می‌‌کردند و ناتوانی ایران در این عملیات سخن می‌‌گفتند. در این باره، رادیو «مونت‌کارلو» بازستادن خرمشهر را با وجود موانع پدافندی متعدد عراق در منطقه‌ی عملیاتی برای ایران غیر ممکن قلمداد کرد.۱۶ رادیو بی‌بی‌سی نیز ضمن تأکید بر دشواری بازپس‌گیری خرمشهر به دلیل تبدیل شهر به سنگر دفاعی مستحکم ارتش عراق، گفت: «چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سخت‌ترین گردو را برای شکستن برگزیده‌‌اند.»۱۷

این تردیدها حتی پس از پیشروی‌‌های ایران و درست زمانی که نیروهای ایرانی آماده‌ی وارد آوردن ضربه‌ی نهایی به ارتش عراق و فتح خرمشهر شده بودند همچنان ادامه داشت. در این باره رادیو بی‌بی‌سی طی یک برنامه‌ی تفسیری گفت: «اگر نیروهای عراقی مصمم به دفاع از مواضع خود در خیابان‌‌ها و کوچه‌‌پس‌‌کوچه‌‌های خرمشهر باشند، نیروهای ایران نبرد دوم برای کنترل شهر را بر خود آسان نخواهند یافتٰ؛ زیرا اگرچه در گذشته روحیه‌ی نظامی و رزمی سربازان عراقی ضعیف‌‌تر از نیروهای ایرانی بوده است، اما این‌بار سربازان عراق در جایی با قوای ایران روبه‌رو خواهند شد که در پشت سر خاک خودشان قرار دارد.»۱۸ گروه دیگری از رسانه‌‌های ارتباط‌جمعی جهان نیز با پخش اخباری درخصوص تبعات خطرناک بین‌اللملی پیروزی ایران در نبرد بیت‌المقدس برای این کشور، سعی در ایجاد تزلزل در روحیه و عزم رزمندگان و تصمیم‌‌گیران سیاسی-نظامی جمهوری اسلامی داشتند. روزنامه‌ی «دویچه‌سایتونگ»، چاپ آلمان در این باره نوشت: «خطر پیروزی ایران و درنتیجه درهم ریختن عراق، نظام‌‌های حاکم منطقه را پس از سقوط رژیم بعثی بغداد تهدید می‌‌کند و احتمال مداخله‌ی ابرقدرت‌ها را نیز به دنبال دارد.»۱۹ حتی اخباری منتشر شد مبنی‌بر این‌که مصر سلاح‌‌های مورد نیاز عراق را برای مقابله با پیشروی ایران به عراق ارسال کرده است.۲۰ رادیو عربستان سعودی نیز گفت: «کشورهای عربی به‌طور جمعی درس فراموش‌نشدنی به ایران خواهند داد.»۲۱

علی‌‌رغم تمام تبلیغات رسانه‌‌ای و همه‌ی تهدیدات سیاسی و نظامی، رزمندگان ایرانی گام‌به‌گام عملیات بیت‌المقدس را در فاصله‌ی زمانی ۱۰ اردیبهشت تا ۳ خرداد ۱۳۶۱ در چهار مرحله به انجام رساندند. نیروهای ایران در این عملیات، منطقه‌‌ای به وسعت ۵۳۸۰ کیلومتر مربع را آزاد کردند؛ ۱۶۰۰۰ تَن از نیروهای عراقی را به هلاکت رسانده یا مجروح ساختند؛ بیش از ۱۹۰۰۰نفر از دشمن اسیر گرفتند؛ حدود ۵۵۰ تانک و نفر، ۵۳ هواپیما، ۵۰ خودرو، ۳ هلی‌کوپتر و... از تجهیزات دشمن را نابود کردند و حدود ۵۰ تانک و نفربر، ۳۰۰ خودرو، ۳۰ قبضه توپ و... را به غنیمت گرفتند.۲۲
 
بنابراین، آنچه در ابتدا ناشدنی تصور و تصویر می‌‌شد، به بهترین نحو انجام شد. این‌بار بازپس‌‌گیری خرمشهر نه‌تنها عهدنامه‌‌ای ننگین را موجب نشد، بلکه حماسه‌ی فتح خرمشهر آن هم با اتکاء صِرف به قدرت خودی و ظرفیت‌های درونی، به مثابه سندی ماندگار در تاریخ ایران ثبت شد؛ سندی که سنت پیروزی در مبارزه‌‌ی نابرابر را احیاء کرد و سندی که مقاومت را جایگزین سازش، تسلیم و مماشات کرد.

پی‌نوشت‌ها:
۱. اصغر جعفری ولدانی، بررسی تاریخی اختلافات مرزی ایران و عراق، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص ۳۳.
۲. پیشین، ص ۳۳.
۳. همان، ص ۷۲.
۴. محمد دوردیان، سیری در جنگ ایران و عراق؛ آغاز تا پایان، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۹، ص ۲۹.
۵. مصاحبه سید یحیی (رحیم) صفوی با روزنامه کیهان، ۱۳۷۷/۳/۳، ص ۷.
۶. محمد دوردیان، جنگ بازیابی ثبات؛ تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق ـ ۲، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ چهارم، ۱۳۸۷، ص ۱۱۴.
۷. اکبر هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران؛ کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۰، به اهتمام یاسر هاشمی، دفتر نشر معارف انقلاب، ۱۳۷۸، ص ۱۹۶.
۸. گروه علوم انسانی دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی، زیر نظر مرتضی منطقی، نگاهی به ۸ سال جنگ تبلیغاتی، جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، صص ۸۶ ـ ۸۵.
۹. تحلیلی بر جنگ عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، دفتر حقوقی وزارت امور خارجه، ۱۳۶۱، ص ۱۰۲.
۱۰. محمد دوردیان، آغاز تا پایان، ص ۱۸.
۱۱. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، ج ۱۴، ص ۴۲۰.
۱۲. اکبر هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۱، به اهتمام فاطمه هاشمی، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ سوم، ۱۳۸۶، ص ۱۶.
۱۳. حسین بهزاد و گل‌علی بابایی، همپای صاعقه؛ کارنامه عملیاتی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) دی ۱۳۶۰ تیر ۱۳۶۱، انتشارات سوره مهر، چاپ سوم، ۱۳۸۸. ص ۳۸۱.
۱۴. پیشین، ص ۶۷۷.
۱۵. محمد دوردیان، جنگ بازیابی ثبات، ص ۲۲۰.
۱۶. نشریه گزارش‌‌های ویژه، خبرگزاری جمهوری اسلامی، رادیو مونت‌کارلو، ۱۳۶۱/۲/۱۰. نقل از محمد درودیان، سیری در جنگ ایران و عراق ـ ۱، خونین شهر تا خرمشهر، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ دهم، ۱۳۸۸، ص ۱۵۹.
۱۷. نشریه گزارش‌‌های ویژه، خبرگزاری جمهوری اسلامی، رادیو بی‌بی‌سی، ۱۳۶۱/۲/۱۰. نقل از درودیان، خونین‌شهر تا خرمشهر، ص ۱۵۹.
۱۸. واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، «بولتن رادیوهای بیگانه»، ۱۳۶۱/۶/۳۰، ص ۹، رادیو بی‌بی‌سی، ۱۳۶۱/۲/۲۹.
۱۹. نشریه گزارش‌‌های ویژه، خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۳۶۱/۳/۱. نقل از درودیان، خونین شهر تا خرمشهر، ص ۱۵۹.
۲۰. واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، «بولتن رادیوهای بیگانه»، ۱۳۶۱/۲/۳۱، ص ۳، رادیو صدای آمریکا به نقل از روزنامه الاهرام، ۱۳۶۱/۲/۳۰.
۲۱. واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، «بولتن رادیوهای بیگانه»، ۳۱/۲/۱۳۶۱، ص ۵، رادیو عربستان سعودی، ۱۳۶۱/۲/۳۰.
۲۲. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، عملیات بیت المقدس؛ آزادی خرمشهر (طراحی، اجرا، نتایج، بازتاب‌‌ها و واکنش‌‌ها)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، چاپ پنجم، ۱۳۸۸، صص ۱۲ ـ ۱۱.

ابلاغ سیاست‌های کلی «جمعیت»

ابلاغ سیاست‌های کلی «جمعیت»


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سیاست های کلی «جمعیّت» را که براساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند.

متن ابلاغیه رهبر انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم

با عنایت به اهمیّت مقوله جمعیّت در اقتدار ملّی؛ و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیّت کنونی کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز؛ و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیّت و نرخ باروری در سال‌های گذشته، سیاست‌های کلی جمعیّت ابلاغ می‌گردد. با در نظر داشتن نقش ایجابی عامل جمعیّت در پیشرفت کشور، لازم است برنامه‌ریزی‌های جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور متناسب با سیاست‌های جمعیّتی انجام گیرد. همچنین ضروری است با هماهنگی و تقسیم کار بین ارکان نظام و دستگاه‌های ذیربط در این زمینه، اقدامات لازم با دقّت، سرعت و قوّت صورت گیرد و نتایج رصد مستمر اجرای سیاست‌ها گزارش شود.
سیّدعلی خامنه‌ای
۳۰/اردیبهشت/۱۳۹۳

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
«سیاست‌های کلی جمعیّت»

۱- ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی.
۲- رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.
۳- اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمه‌ای هزینه‌های زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذی‌ربط.
۴- تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزش‌های عمومی در باره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری و با تأکید بر آموزش‌ مهارت‌های زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاوره‌ای بر مبنای فرهنگ و ارزش‌های اسلامی- ایرانی و توسعه و تقویت نظام تأمین اجتماعی، خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی در جهت سلامت باروری و فرزندآوری.
۵- ترویج و نهادینه‌سازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی.
۶- ارتقاء امید به زندگی، تأمین سلامت و تغذیه سالم جمعیّت و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، بویژه اعتیاد، سوانح، آلودگی‌های زیست محیطی و بیماری‌ها.
۷- فرهنگ سازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیش‌بینی ساز و کار لازم برای بهره‌مندی از تجارب و توانمندی‌های سالمندان در عرصه‌های مناسب.
۸- توانمندسازی جمعیّت در سن کار با فرهنگ سازی و اصلاح، تقویت و سازگار کردن نظامات تربیتی و آموزش‌های عمومی، کارآفرینی، فنی ـ حرفه‌ای و تخصصی با نیازهای جامعه و استعدادها و علایق آنان در جهت ایجاد اشتغال مؤثر و مولّد.
۹- باز توزیع فضایی و جغرافیایی جمعیّت، متناسب با ظرفیت زیستی با تأکید بر تأمین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیّتی.
۱۰- حفظ و جذب جمعیّت در روستاها و مناطق مرزی و کم تراکم و ایجاد مراکز جدید جمعیّتی بویژه در جزایر و سواحل خلیج فارس و دریای عمان از طریق توسعه شبکه‌های زیربنایی، حمایت و تشویق سرمایه‌گذاری و ایجاد فضای کسب و کار با درآمد کافی.
۱۱- مدیریت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سیاست‌های کلی جمعیّت با تدوین و اجرای ساز و کارهای مناسب.
۱۲- تشویق ایرانیان خارج از کشور برای حضور و سرمایه گذاری، و بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانایی‌های آنان.
۱۳- تقویت مؤلفه‌های هویت‌بخش ملی (ایرانی، اسلامی، انقلابی) و ارتقاء وفاق و همگرایی اجتماعی در پهنه سرزمینی بویژه در میان مرزنشینان؛ و ایرانیان خارج از کشور.
۱۴- رصد مستمر سیاست‌های جمعیّتی در ابعاد کمّی و کیفی با ایجاد ساز و کار مناسب و تدوین شاخص‌های بومی توسعه انسانی و انجام پژوهش‌های جمعیّتی و توسعه انسانی.

دعایی که آیت‌الله بهجت خواندن آن را به رهبر انقلاب توصیه کردند

دعایی که آیت‌الله بهجت خواندن آن را به رهبر انقلاب توصیه کردند



به مناسبت فرارسیدن ایام سالگرد رحلت عالم ربانی، فقیه عالیقدر و عارف روشن ضمیر حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ محمدتقی بهجتقدس‌الله‌نفسه‌الزکیه، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR توصیه‌ای از ایشان به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای خواندن یکی از ادعیه را منتشر می‌کند.
رهبر انقلاب در دیدار با اساتید، فضلا و طلاب نخبه‌ی حوزه علمیه قم در تاریخ ۱۳۸۹/۸/۲ در ذیل شرح حدیثی، توصیه‌ی مرحوم آیت‌الله بهجت را برای خواندن دعای «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک» بیان کردند و فرمودند:
«مرحوم آقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند این دعا را زیاد بخوانید: «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک». ممکن بود یک اشکال مقدّری وجود داشته باشد، ایشان به آن هم جواب می‌داد. ممکن بود کسی بگوید وقتی میگوئیم «ثبت قلبی علی دینک»، ما که دینمان درست است، منطقی است، مستحکم است، این برای آن طبقات پایین است. ایشان میفرمود در هر طبقه‌ای که دل انسان و ایمان انسان و دینداری انسان هست، تنزل از آن طبقه، برگشت است. «ثبت قلبی علی دینک» یعنی دین را در همان طبقه‌ی عالی نگه دار و تثبیت کن. اگر این شد، آن وقت زندگی میشود شیرین، مرگ هم مرگ راحت. یکی از مشکلات اساسی ماها، مشکل مردن است. امام سجاد (علیه السلام) به خداوند متعال عرض میکند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همه‌ی طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود»