شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

بیانات فرماندهی کل قوادر هشتمین مراسم دانش‌آموختگى‌ دانشجویان دانشگاه‌هاى افسرى ارتش جمهورى اسلامى ایران

بیانات فرماندهی کل قوادر هشتمین مراسم دانش‌آموختگى‌ دانشجویان دانشگاه‌هاى افسرى ارتش جمهورى اسلامى ایران





بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌(۱)

 خدای متعال را سپاسگزارم بر نعمت وجود جوانهای مؤمن، افسران مطهّر و پاکیزه‌ای که آینده‌ی روشنی را برای ارتش جمهوری اسلامی ایران و برای نظام دفاعی کشور نوید میدهند. شما جوانان عزیز - چه کسانی که دوران آموزش این دانشگاه را طی کرده‌اید و به درجه‌ی افسری رسیده‌اید و چه کسانی که وارد این میدان علم و تجربه و ایمان شده‌اید و ان‌شاءالله بهره‌های وافر خواهید برد - فرزندان عزیز من و فرزندان عزیز و برجسته‌ی ملّت ایرانید. به همه‌ی شما توفیقاتتان را تبریک عرض میکنم و از فرماندهانتان، مدیران و مسئولانی که این بار سنگین را بر دوش دارند، صمیمانه تشکّر میکنم. برنامه‌ی امروز هم برنامه‌ی زیبا و پر مضمون و پر مغزی بود؛ ان‌شاءالله که خداوند متعال بر طبق همین شعارها، بر طبق همین روش، این گفتارها را در مایه‌های اصلی جان و دل و اندیشه و عمل شما تا سالیان دراز مستقر و پایدار بدارد.
 نیروهای مسلّح در هر کشوری یکی از پایه‌های اقتدار آن کشورند. یقیناً پایه‌ی اقتدار نظامی هر کشور، میتواند نمایشگر توانایی‌های عمومی و بین‌المللی آن کشور باشد. ولی معنای اقتدار در خود نیروهای مسلّح، نباید با سهل‌انگاری و ساده‌اندیشی نگریسته بشود. نیروهای مسلّح توانمند، آن نیروهایی هستند که انگیزه و معنویّت و عزم راسخ در آنان بتواند روشهای آنها، رفتارهای آنها و حرکت آنها را در عرصه‌های مسئولیّت شکل بدهد، جهت بدهد و هدایت کند. اگر ایمان نباشد، بصیرت نباشد، عزم راسخ نباشد، نگاه بلندمدّت به انتهای صفوف دشمن نباشد، تعداد جمعیّت یا کثرت عِدّه و عُدّه‌ی نظامی و تجهیزات، سرنوشت‌ساز نخواهد بود. جمعیّت زیاد در نیروهای مسلّح یا حتّی تجهیزات پیشرفته یا حتّی آموزشهای روزآمد به‌تنهایی کافی نیستند که نیروهای مسلّح متعلّق به یک کشور و ملّت را موجب توانایی و اقتدار آن ملّت قرار بدهند؛ لازم است ایمان باشد، عزم باشد، احساس مسئولیّت باشد، فهمِ حقیقتِ مسئولیّت نیروهای مسلّح وجود داشته باشد؛ اینها است که میتواند نیروهای مسلّح را به‌معنای واقعی کلمه رکن اقتدار یک ملّت قرار بدهد. نیروهای مسلّح نظام جمهوری اسلامی - چه ارتش سرافراز جمهوری اسلامی و چه سپاه پاسداران و نیروی بسیج، و دیگر کسانی که در مجموعه‌ی نظام نیروهای مسلّح حضور دارند - در طول سالیان دراز قابلیّتهای خودشان را به اثبات رساندند؛ قابلیّتهای معنوی خود، توانایی‌های علمی خود، قدرت ابتکار خود، عزم راسخ خود را عملاً نشان دادند. لذا دنیا بر روی نیروهای مسلّح ما حساب میکند، آن را جدّی میگیرد، میداند آنجایی که میدان مسئولیّت و عرصه‌ی رزم‌آوری است در نظام جمهوری اسلامی ایران، نیروهای مسلّح در آنجا سنگ تمام میگذارند.
 جوانان عزیز، فرزندان فداکار این ملّت که این عرصه‌ی خطیر را برای خدمت خودتان انتخاب کردید! خودتان را برای اعتلای روزافزون مجموعه‌ی نیروهای مسلّح آماده کنید. درس که میخوانید، آموزش که می‌بینید، فکر و تحقیق که میکنید، انضباط و سایر فنون نظامی را که فرا میگیرید، با این نیّت، با این فکر، با این همّت بلند آنها را همراه کنید که میخواهید به معنای حقیقی کلمه پایه‌ی مهمّ اقتدار کشورتان باشید.
 این دانشگاه که به نام مبارک امیرالمؤمنین مزیّن است، افتخارات زیادی دارد. این شهدایی که در اینجا تصویر نورانی آنها را مشاهده میکنیم، اینها همه از این دانشگاه برخاستند، در اینجا تربیت شدند و توانستند نقش ایفا کنند. در میان رزمندگان ما و شهدای عزیز ما تعدادی از جوانان دانشجوی این دانشگاه هم حضور داشتند؛ این دانشگاه جای بابرکتی است، جای مبارکی است؛ این دانشگاه محلّ پرورش و رشد انسانهایی است که امروز ملّت ایران به وجود آنها میبالد و آنها را مایه‌ی اقتدار معنوی خود به‌حساب می‌آورد؛ این را قدر بدانید و به اینکه در یک چنین مرکزی مشغول آماده‌سازی خودتان هستید افتخار کنید.
 امروز دنیای اسلام بلکه دنیای بشریّت به پیام اسلامی شما و ملّت ایران نیازمند است. امروز دنیا درگیر حوادث ناشی از خودخواهی‌ها و افزون‌طلبی‌ها است. امروز دنیا با ابزارهای جدید و مخرّب و مهلک در اختیار بسیاری از کسانی است که جز هوسهای شخصی و گروهی خود چیزی نمیفهمند، فضیلت‌ها را درک نمیکنند، از انسانیّت بویی نبرده‌اند. در یک چنین دنیایی وقتی ندای آزادی‌بخش اسلام بلند میشود، وقتی اسلام پرچم برمی‌افرازد، جاذبه‌ی آن، دنیا را متوجّه به خود میکند و امروز [چنین‌] کرده است. البتّه دشمنان عکس‌العمل نشان میدهند؛ برای اینکه اسلام را بدنام بکنند، از هنر، از نظامیگری، از سیاست، از همه‌ی ابزارهای ممکن استفاده میکنند.
 امروز یکی از کارهای اساسی و مهمّی که در شرکتهای هنری معروف دنیا مورد استفاده قرار میگیرد عبارت است از ترساندن مردم از اسلام. چرا؟ اگر اسلام منافع جهان‌خواران را تهدید نکرده بود، در مقابل آن، این واکنشها نشان داده نمیشد. اینکه می‌بینید گروه‌هایی را به نام اسلام و به نام حکومت اسلامی میسازند، میتراشند، مسلّح میکنند، پشتیبانی میکنند، به جان انسانها می‌اندازند و کشورها را به‌وسیله‌ی آنها ناامن میکنند، این نشان‌دهنده‌ی نفوذ پیام اسلام است. از اسلام حقیقی میترسند، از اسلام ناب میترسند؛ اسلامی که نسل پیش از شما در میدانهای نبرد، در میدانهای سیاست، در میدانهای انقلاب آن را سرِدست گرفت و به دنیا نشان داد. و همین‌طور که این جوانهای عزیز اشاره کردند و نشان دادند، امروز شما وارثان آن شهدای بزرگ و آن مردان عظیم‌القدر هستید. پیام اسلام برای انسانیّت، پیام آسایش، عزّت، سربلندی و پیام زندگیِ همراه با امن‌وامان است؛ این را دشمنان نمیخواهند در دنیا شناخته بشود و ملّتها با آن آشنا بشوند.
 عزیزان من! درس را خوب بخوانید، نظامیگری را بخوبی فرا بگیرید، نظامیگری را با ضوابط اسلامی و مبانی دینی همراه کنید، ابتکار کنید همچنان‌که محقّقان ما، دانشمندان جوان ما در میدانهای گوناگون علمی، پدیده‌های علمی را عرضه میکنند، شما هم پدیده‌های نظامی را، پدیده‌های سازمان‌دهی نظامی را، پدیده‌های ارتشی را، پدیده‌های نوینی را که میتواند یک سازمان نظامی را به اوج اعتلاء برساند، به وجود بیاورید، ابتکار کنید و در میان خودتان آنها را رواج بدهید.
 از خداوند متعال میخواهیم به شماها توفیق عنایت کند و ان‌شاءالله شما جوانهای عزیز، فردای بهتر، روشن‌تر و سرافرازتری را در این کشور شاهد باشید و خود شما در به‌وجود آمدنِ آن فردای روشن به‌طور کامل سهیم باشید.
    والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته‌
 
۱) برنامه‌های این بازدید - که به‌مناسبت فارغ‌التّحصیلی جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران و دریافت سردوشی دانشجویان جدید این دانشگاه‌ها در محلّ دانشگاه افسری امام علی(ع) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران برگزار شد - به ترتیب عبارت بود از: حضور رهبر معظّم انقلاب در محلّ یادْمان و ادای احترام به شهدا، بازدید از یگانهای مستقر در میدان، قرائت قرآن، ارائه‌ی گزارش سرتیپ دوّم محمّدرضا فولادی (فرمانده دانشگاه)، قرائت سوگندنامه‌ی دانشجویان، دریافت جوایز و دانشنامه‌ها و تقدیرنامه‌ها و درجه‌ها و سردوشی‌های اساتید و دانش‌آموختگان و دانشجویان نمونه از دست فرمانده معظّم کلّ قوا، تحویل پرچم از سوی نماینده‌ی فارغ‌التّحصیلان به نماینده‌ی دانشجویان جدید، بیانات فرمانده معظّم کلّ قوا، اجرای سرود و رژه‌ی یگانهای مستقر در میدان از مقابل قرآن کریم و فرمانده معظّم کلّ قوا.

رحیم پور ازغدی: واکنش امروز رحیم پور ازغدی به ماجراهای اخیر/امروز می خواهم از ساحت سید الشهدا(ع) دفاع کنم

رحیم پور ازغدی: واکنش امروز رحیم پور ازغدی به ماجراهای اخیر/امروز می خواهم از ساحت سید الشهدا(ع) دفاع کنم

به گزارش گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز، استاد حسن رحیم پور ازغدی که سخنران پیش از خطبه های امروز نماز جمعه تهران بود، در بخشی از سخنانش اشاره ای به  حواشی سخنرانی اخیرش در مورد عزاداری  پرداخت. سخنرانی که در آن به تبیین برخی انحرافات در عزاداری های حضرت اباعبدالله  پرداخته شده بود.

مقام معظم رهبری  آمدند گفتند: عده ای که  می آیند و نیم ساعت  حسین وای حسین وای می گویند، به تنهایی به چه درد می خورد. کمی هم از معارف اهل بیت (ع) باید بگوییم.
 
رحیم پور گفت: تا ما حرفی می زنیم می گویند این ضد حضرت محسن(ع) و حضرت فاطمه (س) است. الان که اینترنت و ماهواره و ... هست به این راحتی دروغ می گویند. این ها در صدر اسلام چه کار می کردند. راحت به همه دروغ می بستند.
 
عضو شورای انقلاب فرهنگی در ادامه افزود: ترانه های مبتذلی را  در برخی مجالس عزاداری به کار می برند همان را  در هیأت به کار می برند. همان آهنگ و حتی همان شعر را به کار می برند. فقط منظورشان را معصومین می کنند و شعر را می خوانند. آیا اینها خیانت به شیعه نیست؟ آیا اینها عزاداری است؟
من شنیده ام برخی از آنها با برخی از خوانندگان جلساتی دارند و بده بستان انجام می دهند. این ترانه اش را به او می دهد. و دیگری  ثوابهای شعرش  را به اون یکی می دهد!
آهنگ های جاز، راک و رپ ... را در این هیأت ها آورده اند. قلاده می بندند و صدای سگ در می آورند. همین امسال در مشهد این اتفاق افتاد. قلاده بستند و مداح می گفت:
کنم عوعو دهم دست ولایت  (صدای جمعیت سگ)
 یا اینکه می گفتند:
یک تکه استخوان بس است ما را
 
رحیم پور ازغدی که بنا داشت در این تریبون روایت های اقتصادی حضرت سید الشهدا(ع)  را عنوان کند گفت موضوعی که می خواستم صحبت کنم بماند  برای جلسه بعد. الان باید از ساحت سید الشهدا(ع)  دفاع کنم.
 
وی ادامه داد: جلسه راه انداختند و همه لخت و ادای مست ها را در می آورند. بچه های شیعه هم فکر می کنند اینها عزاداری است و باعث تقرب به اهل بیت(ع). در برخی از این مجالس همانند مست ها حرکت می کنند و داد می زنند:
ما گر از سر بریده می ترسیدیم  از محفل عشاق نمی رقصیدیم
کسی نیست به آنها بگوید: محفل عشاق اینجا نیست. شرق دجله زیر خمپاره و آتش وخون بود.
یا می گویند: رقاصم و رقاصم رقاصه عباسم
عباسی که می گوید دست راستم را قطع کنند، مکتبم را رها نمی کنم. بعد داد می زند می گوید من مست مستم مشت مشتم و..
یا اینکه می گویند: والله صد قدح بشکست ... حضرت شراب حسین!
به حضرت سید الشهدا لقب حضرت شراب داده است! این محبت اهل بیت است؟ ما با اینها مشکل داریم.
 
رحیم پور ازغدی افزود: به آنها می گویم چرا این حرف را می زنی. در پاسخ می گوید: آقای خمینی در قیامت باید جواب دهد و عذاب می کشد. چون با قاتلین حضرت زهرا دستور اتحاد داده است.
 
اصلاً واقعاً اینها چه موجوداتی هستند. به او گفتن: این مردم سنی قاتل حضرت زهرا(س)  هستند؟ این مردم سنی ما که برخی از آنها در شهرها زیر تابوت حضرت زهرا می روند؟ چرا دارید در دام وهابی ها می افتید. بعد این فیلم را پخش می کنند و وهابی در زیرش می گوید آیا حسین عاقل تر بود یا یزید.. چرا می خواهید ایران را به عراق و سوریه تبدیل کنید. اینها به عقاید شیعه ، بازار اسلام، سیاست و جهاد کاری ندارند و فقط می خواهند همین طور جلو بروند.
 
استاد رحیم پور ازغدی ادامه داد: روایاتی درباره بازار اسلامی آورده بودم که دیدم این موضوعات مهمتر است. از بس این روزها دروغ و تهمت زدند. من خواهش می کنم منشور عزاداری رهبر انقلاب را بین مردم پخش کنند.
 
وی در ادامه به  بیان بخش هایی از نوشته های امام خمینی  پرداخت که آمده است:
استعمار در فرهنگ حوزه های ما نفوذ کرده است. وقتی حربه تهدید کارگر نشد، راههای نفوذ تقویت شد. اولین القائشان جدایی دین از سیاست است. می گویند حسین و مهدی و علی و عاشورا  ... را سیاسی نکنید . می خواهیم با اینها حال کنیم.
در پاسخ باید به اینها گفت:اگر سیاست نبود، عاشورا نبود. عاشورا سیاسی بود. سید الشهدا(ع) گفت: ما با حاکمی مثل یزید بیعت نمی کنیم. حضرت حجت سیاسی است.  شعار حضرت، حجت سیاسی است. شعار حضرت حجت، عدالت جهانی است که موضوعی سیاسی است.
 
امام می گوید:
گفتند دین از سیاست جداست. تا جائی که این دخالت دون شان فقیه شد . روحانیون مجاهد از این نفوذی های حوزه بیشتر زخم برداشتند. اینها به ما تهمت بی دینی زدند.
 
در شروع مبارزات اسلامی اگر می خواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب می شنیدی که شاه شیعه است! عده ای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام می دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است.
فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت نماید، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد.
به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد والاّ عالم سیاس و روحانی کاردان و زیرک، کاسه ای زیر نیم کاسه داشت . و این از مسائل رایج حوزه ها بود که هرکس کج راه می رفت متدین تر بود .. به ما نسبت تارک الصلوه و کمنیست می دادند و ما در تنهایی خون می گریستیم .
 
رحیم پور ازغدی ادامه داد:
امام سه مرجع را دستور حصر خانگی دادند که اسنادش از لانه جاسوسی در آمد که می خواستند بر علیه امام خمینی کودتا کنند. امام می گوید ذائقه تان را تلخ نکنم. قبلا همین کار را با امیر المومنین انجام دادند.
 
وی در پایان سخنرانی پیش از خطبه هایش گفت:
حرف هایی زدم که دشمنانم زیاد شد. ریگی در بازجویی هایش گفته بود یکی از هدفهای ما رحیم پور ازغدی بود. این تیم های تروری که آمد دوستان هسته ای را زدند یک غیر هسته ای بود  که بنده بودم. فقط شانس نیاوردیم اینها را گرفتند. تا الان دوستان وزارت اطلاعات گفته اند که سه تیم آمده اند که چند نفر را ترور کنند که یکی شما بوده اید.
 
انشا الله امیدواریم قبل از اینکه با سرم و ... بمیریم همگی مان یا هدف گلوله وهابی ها یا شیعیان انگلیسی و یا صهیونیست ها قرار بگیریم.

محرم 1393درنیاک

محرم 1393درنیاک












دانلود100تصویراز مراسمات ودسته روی وهیئت های عزاداری
روستای نیاک و روستای کنارانجام درمحرم 1393


فایل دانلود

هدف سپاه: فتح مدار ۳۶هزار کیلومتری/ در حوزه موشکی در اوجیم/ سراسر سرزمین‌اشغالی در تیررس موشکهای ایرانی مقاومت است

نخستین گفتگوی سردار سید مجید موسوی، جانشین نیروی هوافضای سپاه

به گزارش خبرنگار امنیتی دفاعی خبرگزاری تسنیم، سردار سید مجید موسوی از روزهای ورود موشک‌های جدید در پایان جنگ به یگان موشکی سپاه گفت و برایمان توضیح داد که چطور این راه اقتدار 30 ساله طی شد و حالا اگر مقاومت منطقه در مقابل اسرائیل قد علم می کند مدیون کجاست.

آنچه در زیر می خوانید گفتگویی است با سردار سید مجید موسوی، جانشین نیروی هوافضای سپاه که در ویژه نامه 30 سال اقتدار موشکی سپاه منتشر شده است.

 * پس از دو کشور لیبی و سوریه که در تامین موشک و آموزش مد نظر ما قرار گرفتند والبته بعدا لیبیایی‌ها موضوع را در میانه کار رها کردند و رفتند- کره شمالی و چین به عنوان کشورهای بعدی برای همکاری انتخاب شدند. چه شد که ما به سمت این دو کشور رفتیم؟

به واسطه مراوداتی با کشورهای دیگر مثل کره شمالی صورت گرفت، ما توانستیم عقبه تامین سلاح موشکی مان را هم با کشور کره ببندیم و عملا توانستیم یک حجم قابل توجهی از موشک ها را از منبع دیگری بیاوریم که دستمان هم به تعبیری زیر ساتور لیبیایی‌ها نباشد و یک مسیر جدید برای تامین موشکی فراهم شد.

البته در همان دوران دفاع مقدس تلاشی هم برای تامین سلاح دقیق تر و توسعه ظرفیت موشکی انجام گرفته بود.

* مذاکرات موفق بود؟

در زمان خودش نتیجه بخش بود و معامله هم انجام گرفت. در آن مقطع موازنه قدرت در سطع جهانی چون بین دو کشور شوروی و امریکا تنظیم می شد و چین کشور قدرتمندی به مفهوم نظامی نبود که بخواهد محلی از اعراب داشته باشد اما چون در کانون مدیریت این دو بلوک عمل می‌کرد، به نظر می‌رسید تلاشش این است که در این عرصه ورود کند اما بدون هزینه و بدون دادن زمینه ای برای پاسخگویی در جنگ.

خب موشک ها بالاخره تاثیر اساسی در جنگ می توانست داشته باشد و معمولا کشورها سعی نمی کردند در این موضوع به نحوی عمل کنند که احیانا در قبال افکار جهانی و خاصه فشارهای دو بلوک قدرتمند آن موقع بخواهند پاسخگو باشند.

مثلا مذاکرات سیاسی و قطعی شدن  قرارداد تامین سلاح «تندر69» که چینی‌ها به آن «B610» می‌گفتند، در همان سال‌های جنگ انجام شد اما تحویل و واگذاری موشک‌ها به بعد از جنگ کشید و عملا در سال های جنگ، این امکان برایمان فراهم نشد که از این موشک -که می توانست موازنه جنگ شهرها را به شکل اساسی‌تری تحت تاثیر قرار بدهد و شاید مسیر جنگ را تغییر می‌داد- استفاده کنیم.

این موشک در سال 69 وارد سازمان موشکی ما شد و برای همین هم اسم آن را «تندر 69» گذاشتیم.

* مذاکرات در کجا صورت می گرفت؟

مذاکرات در تایلند انجام شد و مسئولیت مذاکرات هم با وزارت سپاه بود. شخص سردار وحید دستجردی جزو عناصر اصلی این معامله و قرارداد بودند و شهید مقدم هم در این مذاکرات حضور داشت.

جالب ایناست که سفر به تایلند بار منفی هم داشت. اول این کشور به لحاظ اجتماعی، کشوری منفی تلقی می شود که مسائل خاص خودش را دارد. آن موقع در دوران جنگ هر کسی تایلند یا رژیم صهیونیستی می‌رفت، پاسپورت و گذرنامه اش را می‌گرفتند و باطل می‌کردند.

اما اقتضای جنگ این بود که با همه این مسائل این مذاکرات محرمانه بماند. برای چینی ها هم این موضوع مهم بود که مذاکرات در تایلند انجام شود.

دوم اینکه ایام ماه مبارک رمضان بود یعنی شهید مقدم شبهای قدرش را در تایلند گذراند. اما برکتش این بود که بعد از جنگ، یک سلاح دقیق و به‌روز که جزو تسلیحات مطرح دنیا بود، وارد سازمان موشکی شد که بعدها پایه فعالیت‌های توسعه‌ای و علمی ما در ادامه کار موشکی قرار گرفت.

* مختصات تندر چه بود و برای چه ماموریتی می خواستید از آن استفاده کنید؟

هدف‌گذاری ما برای این موشک، زدن شهر بغداد بود.. در ابتدای قرارداد، برد این موشک 125 کیلومتر بود اما به جهت نیاز عملیاتی ما، روی برد 150 کیلومتر توافق کردیم و قرار داد بسته شد که دقتی هم زیر 250 متر داشت.

تفاوت عمده این موشک با اسکاد در دقت آن بود چون سامانه‌های دقیق ناوبری و هدایت کنترل رویش قرار داشت.

ضمن اینکه بالاخره نگرانی‌های هم در همان مقطع در تامین سلاح از یک کشور تنها وجود داشت. برای همین باید سورس‌های متعدد و منابع موازی می داشتیم که بعدا دچار آن اشکالی که لیبیایی‌ها بوجود آوردند نشویم.

* 31 فروردین 67، آخرین موشک ایران به سمت عراق شلیک شد. می‌توان گفت که این روز، پایان جنگ شهرها بود؟

جنگ بعد از این تاریخ و حتی پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران ادامه پیدا کرد اما عملیات موشکی متوقف شد.

عراق اگرچه به موشک های با برد بیش از 300 کیلومتر با نام «الحسین» دست پیدا کرد اما نتوانست دست بالا را داشته باشد. برای همین آنها پذیرفتند که در 31/1/67 دست از جنگ شهرها بردارند و در صحنه زمینی با ما درگیر باشند.

این مقطع، دورانی است که پرسنل موشکی به ماموریت‌های زمینی رفتند و حتی برخی از آنها شهید، اسیر و یا مجروح شدند.

* گاهی این طور است که با پایان جنگ، برخی یگانها و موضوعات، اهمیت خود را از دست می‌دهد. اما این اتفاق در حوزه موشکی نیفتاد. چطور شد که این یگان هم حفظ شد و هم توسعه پیدا کرد؟

بعد از جنگ به نوعی وزن‌کشی شد که ببینیم هر یگان و هر سیستم سلاح چقدر در صحنه جنگ اثرگذار بوده است.

البته نقش فرماندهان و مسئولین هم برای جا انداختن اهمیت موضوع، تاثیر داشت و شاید اینجا بتوان نقش شهید طهرانی مقدم را بیشتر احساس کرد.

ایده های ایشان از جهت تاثیرات فکری و  نوع نگاه بلندی که داشت، مورد قبول همه مسئولین بود و با وجود آنکه بالاخره پایان جنگ یعنی دوره بازسازی و برگشت به یک وضعیت آرامش و سرمایه گذاری در بخش هایی غیرنظامی، اما چون حسن آقا شخصیت کاریزمایی بود، تاثیر روانی جدی می توانست در مخاطبینش ایجاد کند.

 او برای پذیرش توانمندی موشکی به عنوان یک مولفه مؤثر در تامین امنیت کشور، از آبروی خودش مایه گذاشت.

البته از حق نگذریم، آقای رفیق دوست هم در این موضوع نقش مهم و اساسی داشتند. بالاخره زیرساخت‌های شکل‌گیری صنعت موشکی را این بزرگوار در وزارت سپاه ایجاد کرد.

 از طرف دیگر، صرفا ما در موضوع نظامی دچار اختلال نشده بودیم، کشور به لحاظ اقتصادی هم تحت فشار جدی اما با همه این اوصاف، شهید مقدم توانست مسیری را باز بکند که در کنار این شرایط، بخش دفاع موشکی، یک نقطه شاخص محسوب شود.

امروز اگر پیشرفتی حاصل شده و ما حتی وارد موضوعات فضایی و سامانه‌های با سطح تکنولوژی بالا شده ایم، مرهون همان حرکتی است که آن موقع با این شکل ایجاد شد و در کنار همه محدودیت‌های اقتصادی، تجاری و بازرگانی، ریشه‌های خوبی در سپاه و بعد هم در وزرات دفاع شکل گرفت.

* بعدها این ظرفیت موجود، جوابگوی توسعه یگان موشکی بود؟

یک مقداری که جلو رفتیم دیدیم که نه مثل اینکه این سازمان، به تعبیر خود شهید مقدم این گلدان، ظرف این حجم امکانات و تجهیزات نیست لذا گروههای دیگری شکل گرفت.

در واقع همین لفظ یگان موشکی که الان هم می گوییم، 3 مجموعه را مدیریت می‌کرد: مجموعه موشک های تندر، سوخت جامدها و موشک‌های اسکاد هم.

این 3 مجموعه، شاکله مجموعه فرماندهی موشکی در آن مقطع بود.

* از چه زمانی نیاز به موشک‌های با بُرد بلند احساس شد و اصلا چه شد که وارد این فاز شدید؟

راهبرد شهید مقدم یک راهبرد بلند مدت و با یک نگاه آرمانی بود. شاید نقطه روشن این تفکر راهبردی، برداشت های درستی بود که از نگاه حضرت امام(ره) و حضرت آقا داشت. اگر امروز افق های دید حضرت آقا افق های در سطح جهان است، بشریت را مورد توجه قرار می دهند، تمدن اسلامی را مطرح می‌کنند و یا حضرت امام(ره) این انقلاب را زمینه‌ساز انقلاب جهانی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرج شریف) می دانستند، شهید مقدم هم با چنین نگرشی موضوعات را دنبال می‌کرد.

می‌گفت که این ابزار، ابزار ولایت است و ما باید زمینه‌ساز ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه‌الشریف) باشیم و ابزار قدرت حضرت را تامین کنیم.

او استکبار را به عنوان جبهه مقابل انقلاب اسلامی می دید و رژیم صهیونیستی را به عنوان ولد نامشروع آنها و می گفت در مقابله با استکبار باید بتوانیم در اولین اقدامات عملیاتی، به رژیم صهیونیستی ضربه وارد کنیم.

پروژه‌هایی هم که داشت، ژول‌ورنی و فقط طرح اتوده شده روی کاغذ نبود. اینها روی زمین آمد و آزمایش شد و دشمن هم پیامش را گرفت. ما مدارکی داریم که دشمنان اعلام کرده بودند که جمهوری اسلامی به شیوه‌هایی دست پیدا کرده که باید نگران بود.

سازمان رزم را هم به یک سمتی بُرد که محدود نشود به اینکه دشمنان ما همین دشمنان پیرامونی هستند. ما برای مقابله با تهدیدات باید همه حواشی خودمان را در بُرد مطمئنه داشته باشیم تا هر هدفی که به عنوان نقطه تهدید ما می‌شود را مورد اصابت قرار بدهیم.

اما نقطه آرمانی کف مورد انتظار حسن آقا، زدن رژیم صهیونیستی بود که حتما باید مورد تهاجم قرار بگیرد. خودش را هم در این مسیرها درگیر می کرد. این نبود که امری را بگوید و فعلی را انتظار داشته باشد که خودش در آن نقشی نداشته باشد. اگر لازم بود از جهت علمی ورود بکند ورود می کرد.

شما اگر سالهای آخر عمر شریف ایشان را با زمانی که در مجموعه نیرو فرماندهی می‌کرد، مقایسه کنید، با هم متفاوت است. اینجا چهره علمی حسن آقا غالب است بر چهره مدیریتی‌اش.

این نبود که به عنوان یک خریدار و مطالبه کننده، صرفا در ساختمان شیک و خوش رنگ و لعاب بنشیند و انتظار داشته باشد دیگران برایش کار کنند.

* بنا بر گفته فرماندهان و مسئولان نظامی، ما توانسته‌ایم در حوزه بُرد موشکها به آنچه مورد نیازمان است یعنی بُرد 2هزار کیلومتر برسیم. در دو حوزه دیگر یعنی دقت و قدرت چه وضعیتی داریم؟

واقعیت این هست که ما در حوزه دفاعی و تسلیحات دفاعی موشکی با توجه به تدابیر موکدی که از جهت بُرد و دقت داریم، در اوج هستیم.

امروز مراکز صنعت موشکی ما یا مراکزی مثل جهاد نیرو به چنان ظرفیت و قابلیت‌هایی رسیده‌اند که شما متناسب با نیاز و خواسته هایی که دارید، آنجا محصول تحویل می‌گیرید.

 ما هیچگاه متوقف نشدیم. اگر از جهت بُرد، فرمانده معظم کل قوا برای ما یک حدی گذاشته‌اند، فرض بر اینست که دشمن اصلی ما رژیم صهیونیستی است و اگر قرار باشود ما درگیری داشته باشیم درحدود بُردهای 2هزار کیلومتر کفایت می‌کند اما در حوزه‌های دیگر، توانمندسازی ها و اثربخشی‌ها و تاکتیکی کردن سامانه‌ها جزو اقدامات دائمی ماست.

* چطور شد که وارد حوزه فضایی شدید؟

وقتی در حوزه بُرد، محدودیت‌هایی ایجاد شد، شهید مقدم برای اینکه این مسیر کماکان رو به جلو باشد و ارتباط با دانش روز دنیا قطع نشود، مسیر فضایی را انتخاب کرد و ابتدا پژوهشکده فضایی و بعد هم سازمان جهاد سپاه با ماموریت ساخت حامل ماهواره‌های کلاس سوخت جامد شکل گرفت. این مسیر، همان مسیری بود که حضرت آقا از آن به نام «راه روشن» یاد می کنند.

* ورود به موضوعات فضایی سختی کار بیشتری دارد چون اساسا محاسبات و استانداردها کاملا با حوزه دفاعی متفاوت است. چطور توانستید مجموعه را با این مختصات وفق بدهید؟

بله شما در اینجا قرار است ماهواره ای را در فضا قرار بدهید که از جهت قیمت و ارزش بسیار گران و پر هزینه است لذا تمام استانداردها بالاتر می‌رود.

کار در حوزه دقت افزایی خود موشک‌ها و حامل ماهواره انجام گرفت. در زمینه تجهیزاتی هم نیاز به سامانه‌هایی بود که بتواند علاوه بر هدایت و اصلاح مسیر طولی موشک، رول موشک را با تراسترهای کم پیشران کوچک تامین بکند که اینها زمینه‌های جدید و نویی در مجموعه فعالیت‌های موشکی در آن دوره بود.

این حرکت در جهادخودکفایی سپاه با عنایت فرمانده کل سپاه و تایید حضرت آقا، با مدیریت مستقیم خود شهید مقدم انجام گرفت که با صنعت متفاوت بود.

صنعت در حوزه سوخت مایع وارد عرصه فضا شده بود اما شهید مقدم در عرصه سوخت جامد ورود به این موضوع کردند.

* تفاوت آنها در چیست؟

تفاوت در نوع پیشران‌هاست. هر کدام از پیشران‌ها علم و دانش خاص خود را دارد. اینجا کار در ظاهر از لحاظ اجزا ساده‌تر است اما پیچیدگی‌هایش در ترکیب سوخت و مواد سوختی بود. استفاده از سوخت جامد کمک می کند به اینکه شما با سامانه‌های فضایی و حامل ماهواره‌های کوچک‌تر، محموله‌های سنگین‌تری را در فضا قرار بدهید.

با توجه به محدودیت‌ها و ملاحظات فنی که ما در کشور داریم، شاید برای لایه های فراتر از لایه پایین مدار که لایه‌های مِئو و ژِئو می شود، این محصول کارآمدتر است و می‌تواند ما را زودتر به موفقیت برساند.

در واقع ما در فضا با 3 لایه روبرو هستیم. لایه لِئو که لایه کوتاه است و موشک سفیر ما ماهواره امید را در آن مدار قرار داد تا ما وارد باشگاه فضایی شویم.

لایه مئو لایه میانی جو است که ارتفاع مشخصی دارد و برای ماهواره‌هایی است که تعیین مختصات می‌کنند، عکس برداری هوایی و به نوعی تصویربرداری از سطح زمین و پردازش داده‌های سطح زمین را انجام می‌دهند.

ژئو بالاترین مدار هست که تقریبا 36هزار کیلومتر است. در این ارتفاع، ماهواره‌های مخابراتی یا رادیو تلویزیونی قرار می گیرند که به نوعی سطح پوشش بیشتری را ایجاد می‌کنند.

هدف گذاری شهید مقدم، رسیدن به حامل ماهواره‌هایی برای رسیدن به مدار ژئو بود که بتواند بالاترین سطح از حامل ماهواره‌ها را داشته باشد.

* یکی از موضوعاتی که خصوصا در سالهای اخیر خیلی به آن پرداخته شده، موضوع کمک های نظامی ایران به گروههای مقاومت در منطقه خصوصا حزب الله لبنان و مقاومت فلسطینی است که بیشتر هم در حوزه موشکی مطرح می‌شود. جمهوری اسلامی ایران خصوصا سپاه در این زمینه چه نقشی داشت؟

سیاست‌های جمهوری اسلامی در حمایت از نیروهای مقاومت و جبهه مقاومت، توانمندسازی آنها برای ساخت و تولید محصولات خودشان است. یعنی ما به جای اینکه بیاییم قلاب ماهی گیری به آنها بدهیم، از بتدا تصور این بود که باید ماهیگیری و توانمندی ساخت را به آنها آموزش بدهیم.

این استراتژی در موضوع موشکی پیش رفت. البته شاید یکی از نقاط قوت در پیاده سازی این استراتژی و راهبرد هم همراهی کشور سوریه در مجاورت مجموعه‌های  مقاومت در لبنان و فلسطین بود که توانست پل خوبی برای این موضوع باشد.

شاید امروز تمام مسائلی که سر مردم و دولت سوریه آمده است به واسطه حمایت ها و نقشی است که این کشور در ایجاد این ارتباط تنگاتنگ و تقویت جبهه مقاومت از خود نشان داد اما اساسا جمهوری اسلامی از زمانی که برای این هدف، برنامه ریزی کرد، مبنای کار بر این بود که با اعزام مستشار و متخصص و دادن آموزش‌ها و هم تامین اجزا و اقلام مرتبط، این توانمند سازی در آنجا بومی شود و نتیجه کار هم آن شد که شما در جنگ های متعدد با رژیم اشغالگر قدس شاهد بودید.

 رژیم صهیونیستی طعم تلخ ضربات موشکی را در هم جنگ 33 روزه و 22 روزه دید و هم جنگ 8 روزه و 50 روزه اخیر. بانی اساسی این حرکت شهید مقدم بود که صنایع مرتبط را حمایت و کمک کرد تا هم حزب الله و هم فلسطینی‌ها، در فاصله زمانی کم، همه توانمندی‌های لازم را برای ساخت و تولید و به کارگیری سامانه‌ها داشته باشند.

البته قدر و منزلت سامانه های موشکی هم برای آنها کاملا در این درگیری‌ها مشخص شد، تاثیرگذاری موشک‌ها در صحنه نبرد از عناصر اصلی بود که آنها را متقاعد و علاقمند کرد به این که اگر قرار است در بخش هایی توسعه داشته باشند و ظرفیت افزایی کنند، نقطه شاخص و کلیدی آن، همین سامانه‌های موشکی باشد.

* امروز شما توان راکتی و موشکی این گروهها را چطور ارزیابی می‌کنید؟

آنها از جهت بُرد موشک می توانند با آنچه که تا الان در اختیار دارند، تمام اهداف را چه از منطقه جنوبی و چه از منطقه شمالی سرزمین‌های اشغالی مورد تهاجم قرار بدهند.

آنها امروز بنا بر آنچه اعلام شده، تا کلاس موشک های «فاتح» توانمندی عملیات موشکی دارند به صورت کاملا گسترده و البته پنهان در آن مجموعه به کار گیری می‌شود و سازماندهی شده است.

این که شما باز هم جای پای شهید مقدم را در جنگ 33 روزه و یا رد جنگ‌های غزه می بینید، مؤید این است که بُعد جغرافیایی برای شهید مقدم معنا و مفهوم نداشت. نگاهش انقلاب اسلامی بود، نگاهش پیاده سازی آرمان های امام(ره) و حمایت از مستضعفین بود.

در این نوع نگاه در هر نقطه ای به یک توانمندی تبدیل شده که این توانمنمدی، تاریخ‌ساز می‌شود. جنگهای 33 روزه لبنبان و نبردهای غزه، ابهت یک ارتش بلامنازع در منطقه که برای خودش مدعی بود را شکست.

 تکرار آن هم برای رژیم صهیونیستی جز ندامت چیزی نداشته است. در هر مرحله‌ای هم که ورود کرده، باز شاهد هستیم که این صحنه با توان موشکی حزب الله و فلسطینی‌ها تغییر کرده و به نوعی محل ندامت، سرشکستگی و خاری صهیونیست‌ها شده است.

انتهای پیام/.

حجه الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان پناه نیاکی (آسمان های باطنی)دهه اول محرم 1393

حجه الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان پناه نیاکی (آسمان های باطنی)دهه اول محرم 1393




مجموعه سخنرانی حجه الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان پناه نیاکی
با موضوع آسمان های باطنی دردهه اول محرم 1393 درحسینیه رضوان آمل

      
     
      
      
      

کارخانه های موشکی سوریه ساخت ایران است

کارخانه های موشکی سوریه ساخت ایران است


به گزارش خبرنگار امنیتی دفاعی خبرگزاری تسنیم، اگر روزگاری مجبور بودیم برای شروع کار، از لیبی موشک بخریم و در سوریه آموزش ببینیم، حالا حتی کارخانجات موشک‌سازی سوریه هم ایرانی شده است و همان کشورها از ایران موشک می‌خرند.

این در حالیست که ایران در حوزه موشکی با سخت‌ترین تحریم‌های غرب مواجه بوده و هست.

سردار امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با "ویژه‌نامه قیام سجیل‌ها(ویژه‌ سی‌امین سال اقتدار موشکی سپاه)" به سطح توانایی موشکی این روزهای ایران می‌پردازد که متن کامل آن به شرح ذیل است:

* از چه زمانی فکر «ساخت» موشک در سپاه شکل گرفت؟ با توجه به اینکه ما در ابتدا موشک‌هایی را خریدیم که حتی توان شلیک آنها را هم نداشتیم.

دشمن از سال 63 تا سال65 برای اینکه بتواند انسجامی در جبهه باطل به وجود بیاورد، قذافی را وادار به قطع پشتیبانی از ایران کرد اما از همین مقطع در سال 63 بود که ما به موازات، کار شروع به ساخت موشک کردیم.  یعنی به صورت مخفی 2 فروند از این موشک ها جدا شد و -برای مهندسی معکوس- در اختیار هسته اولیه صنعت موشکی در وزارت سپاه آن روز قرار گرفت.

یادم هست که در همان ماه های اول، حضرت آقا که آن زمان رئیس جمهور بودند، آمدند برای بازدید از مجموعه.

این مجموعه ای که عرض می‌کنم، یک مجموعه کوچک با تعداد محدود نفرات بود و هنوز کار خاصی نشده بود ولی به خاطر اهمیت کار، رئیس جمهور برای بازدید آمدند.

در آن جلسه، حضرت آقا خیلی تاکید داشتند که این کار باید به نتیجه برسد ولی ماها که با این کارها آشنا بودیم می دیدم که این موشک به این سادگی‌ها قابل ساخت نیست.

بعد از بازدید آمدند و دیدند که این دوتا موشک هنوز داخل کانتینر دست نخورده و باز نشده است. بچه‌ها داشتند مطالعات قبل از دمونتاژ را انجام می دادند. خیلی با حوصله و دقت می خواستند کار کنند تا چیزی تخریب نشود. همین مقداری باعث شده بود که اینها هنوز چیزی را باز نکنند.

من دیدم آنروز حضرت آقا اصلا با تعجب گفتند این را چرا باز نکردید؟ چرا می ترسید؟ حالا عین جملات در ذهنم نیست ولی مضمون صحبت هایشان این بود که هراس نکنید بروید جلو. آقا یک جوری تهدیدشان کرد که اگر اینها را باز نکنید ممکن است اینها را بیایند ببرند. تحریک و تشویق‌شان کرد که زودتر این کار را بکنند.

جنگ هم در حوزه زمینی و هم جنگ شهرها ادامه داشت و عراق خود را برای یک حمله موشکی وسیع آماده می کرد تا اینکه در سال 65 شوروی و امریکا موفق شدند بالاخره قذافی را متقاعد بکنند که پشتیبانی ها را قطع کند. او هم به فرمانده نیروهای لیبی در اینجا که سرگرد سلیمان بود ابلاغ کرد تا دیگر موشک شلیک نشود. بعدها متوجه شدیم که بعضی قطعات را هم باز کردند. در واقع ما خلع سلاح شده بودیم ولی خبر نداشتیم.

اما آنها هم یک چیزی را نمی دانستند؛ اینکه نیروهای ما آموزش دیده و مسلط‌اند.

آنها کار خودشان را می کردند ما هم کمک می کردیم ولی تصورشان این بود که بچه های ما چیزی از موشک بلد نیستند مطمئن بودند از این.

ما هم تلاش هایی را در داخل برای ساخت شروع کرده بودیم و هم تلاش هایی را برای خرید موشک از کره شمالی. کره شمالی هم در آن مقطع در حال ساخت موشک بود و از ما جلوتر بودند.

موقعی که اینها تمرد کردند و دست از کار کشیدند، من به همراه برخی از دوستان برای تحویل محموله موشکی به کره شمالی رفته بودیم و نمی دانستیم در ایران چه خبر است. آن روز من خبر عجیبی شنیدم. از سفارت گفتند با شما از ایران کار دارند. تماس گرفتن همین الان در این مقطع بین ایران و کره شمالی سخت است (خنده) یعنی یک ویژگی هایی دارد این کشور که ارتباطاتش مثل بقیه کشورها نیست. آن روز که اصلا یک چیز عجیب و غریبی بود.

خلاصه ما رفتیم سفارت و با کلی هماهنگی و برنامه‌ریزی، توانستیم با شهید طهرانی مقدم ارتباط بگیریم. شروع کردیم به صورت پوششی با هم حرف زدیم تا اگر کسی صدای ما را شنود کرد، متوجه نشود.

حسن به من حالی کرد که اتفاقاتی در ایران افتاده است و یک چیزهایی را کم دارند و از ما خواست تا اینها را بگیریم و با خودمان ببریم به ایران.

یادم هست 10 فروند موشک برای بارگیری آماده بود که حسن آقا دقیقه 90 این موضوع جدید را مطرح کرد.

من از سفارت ایران در پیونگ یانگ پولی قرض کردم -کاری که اصلا روال نبود- و از همان کارخانه ای که داشتیم موشک ها را تحویل می گرفتیم، آن قطعاتی که حسن سفارش کرده بود خریدیم و آنها هم با ما همکاری کردند.

 موشک ها را در شب و در سرمای 20 تا 25 درجه زیر صفر بار کردیم و حتی برای جمع کردن وسایل هم دیگر به شهر برنگشتیم.

همان شب تا صبح اینها را جمع کردیم و صبح کارهایمان که تمام شد راهی شدیم و گفتیم باید برگردیم ایران دیگر جای ماندن نیست اینجا. ما چند وعده اصلا غذا نتوانستیم بخوریم یعنی گرسنه رسیدیم ایران. هواپیمایما باری بود ولی به هر حال امکانات را آوردیم.

موقعی که رسیدیم، همه بچه‌ها بسیج شدند تا توانستیم دوباره موشک را راه بیندازیم ولی خب مشکلاتی هم داشتیم. 2 سال بود که بچه ها از تجهیزات دور بودند، تمرین و رزمایش نکرده بودند و اساسا موشکی شلیک نشده بود.

لیبیایی‌ها تجهیزات را ناقص کرده بودند و کار بسیار سخت بود. امکاناتی که ما از کره شمالی آمده بود، کپی سازی کرده بودند ولی با سیستم روسی فرق‌هایی داشت.

با هر سختی که بود، سیستم راه افتاد و اولین موشک شلیک شد.

* یکی از سختی‌های کار خصوصاً در سیستم سپاه در ایام جنگ، نگه داشتن نیروها در ایامی بود که برای مدت زیادی عملیات انجام نمی‌شد. حالا این فاصله در حوزه موشکی هم بیشتر بود. نیروها را چطور نگه می داشتید؟

بیشترین فشارها روی حاج حسن بود. مدام نصیحت می کرد اما این نصیحت‌ها هم بُردی داشت. یک ماه خبری نبود و بعد دوباره همه جمع می شدند و به سراغ حسن می آمدند و می گفتند که حسن دست بردار. این کار به نتیجه نمی رسد. ما را رها کن که به یگان‌های دیگر برویم.

خیلی از بچه‌ها هم بین دو عملیات موشکی مثلا چند ماهی که ممکن بود فاصله بیفتد، به همراه یگان‌های دیگر برای شرکت در عملیات ها می‌رفتند و دوباره بعد از عملیات بر می گشتند ولی راضی به این نبودند و می گفتند به ما اجازه بدهید که برویم.

حسن چندین مرتبه جلسه گذاشت تا اینکه بالاخره رفته رفته بُرد حرف حسن کوتاه می‌شد و دیگر بچه ها نمی‌پذیرفتند. مانده بودیم چه کار کنیم. بالاخره تصمیم گرفتیم تا بچه ها را جمع کنیم ببریم پیش آقا محسن، فرمانده سپاه و ایشان یک مقداری صحبت کند بلکه بچه ها یک چند ماهی دیگر روحیه پیدا کنند و بایستند و کار کنند.

این هایی که می گویم برای قبل از مقطع 1365 و مقطعی است که در واقع دیگر لیبیایی ها دست از کار کشیدند.

خب! یک جلسه خیلی جالبی با آقا محسن داشتیم و با 40 یا 50 نفر از بچه های اصلی که محور بودند پیش آقا محسن رفتیم و ایشان هم یک صحبتی با اینها کرد، اما در این کار نتیجه عکس گرفتیم.

آقا محسن گفت دنیا یک اشتباهی کرده و به ما موشک داده و این اشتباه خود را دارد جبران می کند و به ما دیگر موشک نخواهد داد. این تجهیزات و امکاناتی را که گرفتیم آخر امکاناتی است که گیر ما آمده. یک تحلیل این طوری کردند. دقیقا همان چیزی که بچه‌ها می گفتند و موقعی که ما از جلسه بیرون آمدیم، همه سر حسن ریختند و گفتند که ما هم همین را می‌گوییم. حسن می گفت  چه فکر می کردیم و چه شد! خیلی کارمان سخت شد و دیگر آقا محسن این حرف ها را زده بود و نمی شد کاری بکنیم.

حالا نمی دانم یا ما از قبل ایشان را خوب توجیه نکرده بودیم یا چه جوری بود، بالاخره اشکال از هر جا بود این اتفاق افتاد و خیلی سخت بود و خلاصه نگه داشتن بچه ها در موشکی بین سال های 1363 تا 1365  خیلی سختی شد.

 

* توسعه موشکی بعد از جنگ چطور دنبال شد؟ همان اراده قبلی وجود داشت؟

درست است که جنگ بعد از پذیرش قطعنامه پایان یافت و خیلی از کسانی که مسئول بودند، رفتند دنبال کارهای دیگر ولی جنگ در مرحله جدیدی برای بچه‌های موشکی شروع شده بود یعنی یکی از کارهای مهم شهید طهرانی مقدم این بود که بعد از پایان جنگ آن انسجامی که بچه ها داشتند آن را حفظ  و از فرصتی که پیش آمده بود استفاده کرد برای اینکه آن کاستی ها را برطرف کند.

بچه‌هایی که در این زمینه کار می‌کردند خودشان را آماده نگه داشتند و پیش بینی می‌کردند که اگر یک روزی توان موشکی به شرایطی نرسد که بتواند با تهدیدات رژیم صهیونیستی مقابله کند، ممکن است که مثلا آنها تهاجم کنند.

* ظرفیت صنایع ما جوابگو بود؟ این پتانسیل وجود داشت؟

من یادم هست که اولین قرادادی که شهید طهرانی مقدم با بچه های وزارت دفاع بست درخصوص تعداد محدودی راکت بود. قرارداد طوری نوشته شده بود که ما به حسن می گفتیم تو قرارداد ترکمنچای بستی. چون سوخت راکتها پایدار نبود و می گفتند هروقت خواستید استفاده کنید به ما بگویید تا سوخت را به آن تزریق کنیم.

اولین راکت هایی هم که بردیم تست کنیم، در یک میدان تیر در کویر بود. دیده بان ها را در شعاع 20 کیلومتری از آن نقطه ای که فکر می کردیم، چیده بودیم اما تا چندین تست، ما اصلا هیچ کدام از این راکت ها را ندیدیم. یا پشت سرمان اصابت می کرد، یا بالا منفجر می شد یا آنقدر انحراف زیاد بود که اصلا آن را پیدا نمی کردیم.

رفتیم پیش حسن و گفتیم این قرارداد چیست که بسته‌ای؟ به چه درد ما می خورد و چه ارزشی دارد؟ حسن هم با حوصله اجازه می داد آدم حرف بزند و نگرانی هم نداشتیم و هر طور که می خواستم با او صحبت می‌کردیم.

گفت ببینید، ما اگر این قرارداد را نبندیم و اگر این اعتماد به نفس را در صنعت گران به وجود نیاوریم و اگر این مطالبه نباشد، به نتیجه نمی‌رسیم. ما باید این قرارداد را ببنیدیم و این ها مطئمن شوند که ما می‌خواهیم. ما اگر این را نخواهیم، اینها نمی‌توانند به نتیجه برسند. گفتیم آخر اینها که به درد نمی‌خورد. او هم  گفت من هم می دانم که به درد نمی خورد اما روش حسن این طوری بود. مثل والدینی که می‌خواهند بچه هایشان را راه بیندازند، دست را جلوی او می گیرند و بچه به امید اینکه مثلا در حد 15 سانتی متر فاصله دارد، با این امید دارد می آید و این دستش را مدام به عقب می‌کشید.

حسن با صنعت این کار را کرد. آنها این را ساختند بعد حسن می‌گفت خب این را که ساختید دستتان درد نکند ولی ما این را چه کار کنیم؟ مثلا باید این قابلیت هم باید اضافه شود. یعنی هیچ موقع آن نقطه ای که تعیین کرده بود به عنوان نقطه انتهایی صنعت محسوب نمی‌شد.

 

* یکی از اهداف اصلی حسن آقا در آن زمان، ساخت موشکی بود که بتواند اسرائیل را هدف قرار دهد. این هدف چه زمانی و چطور محقق شد؟

کار موشک های سوخت جامد و مایع را به موازات هم پیش می‌بردیم. موشک شهاب 1 از روی موشک اسکاد B کپی برداری شد و به نتیجه رسید و کمتر از 2 سال بعد، شهاب 2 با بُرد 500 کیلومتر ساخته شد. هدفگذاری حسن، زدن اسرائیل بود و می گفت ما باید موشکی داشته باشیم که بتوانیم اسرائیل را بزنیم .

در آن روز ها با فشاری که به صنایع آوردیم، اولین موشک های «اسرائیل زن» ما مثلا در حد 1100 کیلو متر بیشتر بُرد نداشت و باید آن را به مرز گیلانغرب می بردیم تا می‌توانستیم بزنیم.

حسن(طهرانی مقدم) معتقد بود ما باید در بُرد موشک برسیم به موشک هایی که بتوانیم رژیم صهیونیستی را با آن تهدید کنیم. یعنی اگر این بُرد به سرزمین اشغالی نمی رسید، مشکل داشتیم. انگار این روزها را می دید و اولین موشک ها را با همین حداقل بُردی که گفتم، تحویل گرفتیم و بعد گفتیم به دنبال افزایش بُرد بروید.

* این همان نسل اول شهاب 3 بود؟

بله. منتها چندین اصلاحیه به اینها خورد چون به موشک های اولیه باید به صورت عمود سوخت می‌زدیم، بُردش محدود و دقتش هم کم بود. اینها چند مرحله تکمیل شد تا رسیدیم به موشک های با بُرد 1650 کیلومتر و 2000 کیلومتر سوخت مایع.

* آن موقع بجز گروه شما، افراد دیگری هم در حوزه موشکی کار می‌کردند؟

آنروز چون اشتیاق برای ساخت راکت و موشک زیاد بود، مجموعه های زیادی کار می‌کردند در وزارت دفاع، جهاد کشاورزی الان  که آن موقع جهاد بود، مهندسی سپاه کار می کرد و خیلی جاها همه بسیج بودند که یک کاری بکنند.

دنبال این بودیم که هرکدام از این تحقیقات به نتیجه برسد تا بعد، این تولید هدایت شد به سمت مراکز تولیدی که مجموعه وزارت دفاع است. تا اینکه رسیدیم به موشک های سوخت جامد دارای هدایت مثل فاتح 110 که بُرد آن 250 کیلومتر بود و بعدها به 300 کیلومتر رسید.

* و بعد هم موشک 2هزار کیلومتری سوخت جامد یعنی سجیل. این موشک چطور به نتیجه رسید؟

همزمان درخواست شد که روی موشک سوخت جامد 2هزار کیلومتری هم کار شود. این یک پروژه‌ای بود به نام «عاشورا» که نهایتا با چند مرحله اصلاح رسیدیم به موشک های سجیل امروزی که موشک چند مرحله ای سوخت جامد با برد 2000کیلومتر است که این دیگر الان سازماندهی شده است و در یگان های ما به وفور پیدا می‌شود.

تنوع دیگر زیاد شد. ما حالا بعد از سال‌ها، توان طراحی پیدا کرده بودیم. قبلا کپی سازی می کردیم مثل موشک شهاب 1 که از روی اسکاد B ساختیم و یا موشک شهاب 3 که از روی اسکاد C کپی می کردیم ولی با کار شبانه روزی که عزیزان و دانشمندان ما در بخش صنعت موشکی انجام دادند ما توان طراحی پیدا کردیم یعنی دیگر از ایده تا محصول کاملا ایرانی شده بود.

نگاه کنید الان موشک قیام با بُرد 800 کیلومتر، مشابه خارجی ندارد. مشخصات هندسی این موشک، به شهاب 1 نزدیک است منتها بال ندارد. یعنی حتی بالک های بیرون آن هم حذف شده است، طول و قطر آن هم به اندازه موشک شهاب 1 است ولی از بُرد 300 کیلومتر یک دفعه شد 800 کیلومتر. این یعنی توانمندی ها بالا رفت و قابلیت های جدیدی ایجاد شد و الحمدلله امروز اینگونه است که دیگر تقریبا در موضوع موشک زمین به زمین ایده ای به ذهنمان نرسیده که تبدیل به محصول نشده باشد و یا نشود به آن دست پیدا کرد.

* با رسیدن به بُرد 2هزار کیلومتر، نیاز ما در این حوزه محقق شد. در زمینه دقت موشک‌ها چه اقداماتی صورت گرفت؟

بعد از مقطعی، تدبیر حضرت آقا این بود که موشک ها را نقطه زن کنیم و ایشان از مدت‌ها قبل این تاکید را داشتند.

چون اهداف ما بزرگ بود، خیلی به «دقت» فکر دقت نکرده بودیم. خطای موشک ها بین 200-300-400 متر تا1000متر بود ولی چون کلاهک‌های سنگین داشتند، ما فکر می‌کردیم خوب است.

حضرت آقا چندین مرحله از فرماندهان و مسئولین و در مقطعی که خود ما هم مسئولیت داشتیم، خواستند که بروید روی موضوع دقت. همه بچه‌ها بسیج شدند تا اینکه دقت اولین موشک‌های ما به 100تا120 متر رسید ولی حضرت آقا فرمودند که نمی شود شما یک هدفی را که می خواهید بزنید، بگویید 100 متر آن طرف تر خورد. این را مقام معظم رهبری مطرح کردند.

 تلاش‌ها ادامه پیدا کرد تا ما رسیدیم به دقت35 متر و فکر هم می‌کردیم که خیلی کار خوبی کردیم. اولین گزارشی که در نمایشگاه خدمت حضرت آقا داشتیم، ایشان فرمودند این راهتان خیلی عالی و خوب است ولی شما که توانستید به 35 متر دقت برسید، پس می‌توانید آن را به 10 تا 15 متر برسانید. این یک شوکی بود.

با این تدبیر آقا، مجددا بچه ها دست به کار شدند تا اینکه ظرف 5-6 ماه، این دقت به خطای کمتر از 10 متر رسید. این دیگر تکثیر شد و موشک‌ها رفت به سمت اینکه ضد شناور باشد یعنی موشک بالستیک ضد شناور.

در این حوزه معمولا از موشک‌های کروز استفاده می‌شود و استفاده از موشک بالستیک مرسوم نیست اما کروز هم محدودیت‌های خاص خودش را دارد بالاخره با سرعت پایین ممکن است مورد اصابت قرار بگیرد. استفاده از موشک بالستیک، یک ایده ایرانی بود.

* یعنی موشک خلیج فارس

بله. بعدا موشک خلیج فارس ادامه پیدا کرد تا به امروز که موشک‌های هرمز1 و هرمز2 را هم داریم. اینها  هر کدام مشخصات و مختصات خاص خودش را دارند که می‌توانند شناورها، ناوها و رزم ناوها را در فواصل دور مورد اصابت قرار بدهند.

* قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران که زمانی از لیبی و سوریه و کره موشک می‌خرید و آموزش می‌دید به جایی رسیده که از گروههای مقاومت در برابر اسراییل پشستیبانی می‌کند. این روند الان در چه سطحی قرار دارد؟

امروز دیگر ما به فضل الهی وضعیت مان خوب شده است حتی آن کشورهایی که آن روز به ما کمک کردند مثل سوریه، بعدها از ما موشک خرید و الان کارخانجات تولید موشکی سوریه ساخت ایران است و موشک‌های طراحی ایران آنجا دارد تولید می‌شود.

در واقع ما آموزش به کارگیری را از آنها گرفتیم ولی آموزش تولید را به آنها دادیم، کارخانجات تولید صنعت موشکی سوریه از ایران به آنجا منتقل شده است دیگر طوری شد که حتی جبهه مقاومت هم آموزش ساخت موشک‌هایش را از ایران یاد گرفته است.

حزب الله لبنان و مقاومت فلسطین در این بخش خیلی توانمند شده اند و الان دیگر موشک همه گیر شده و یک جایگاه خاصی پیدا کرده است.

* همه این پیشرفت‌ها در حالی رخ داده که صنعت موشکی ما از صفر تا 100 تحریم است. چطور می‌توان از این الگو در صنایع دیگر غیرنظامی استفاده کرد؟

پیچیدگی فناوری صنعت موشکی، با هیچ صنعتی قابل مقایسه نیست. ولی ما در این زمینه توانستیم خودکفا شویم. پس نشان می دهد در بقیه صنایع هم می‌شود خودکفا شد.

 می شود تحریم‌ها را بی‌خاصیت کرد. صنعت موشکی، 72 نفر شهید دارد که تلاش‌های شبانه‌روزی آنها نتیجه‌اش این شد که حالا ما روی پای خودمان ایستاده‌ایم و خودمان اراده می کنیم. دیگر این اراده دست دشمن نیست.

* به عنوان سوال پایانی، جایگاه موشک در امنیت پایدار جمهوری اسلامی ایران، منطقه و جهان اسلام چیست؟ مثلاً اگر ما این توان را نداشتیم بازهم گروه 5+1 با ما از در مذاکره وارد می‌شد؟

به اعتقاد من، مهم تر از موشک بروبچه های معتقد و علاقمند به اسلام و انقلاب و امام و رهبری هستند. اینها هستند که موشک را می‌سازند، اینها هستند که سازنده تسلیحاتند، اینها هستند که تمام کاستی ها در هر زمینه ای -نظامی و غیر نظامی- را رفع رجوع می کنند.

همین بچه‌ها وقتی دیدند نیاز به موشک داریم، رفتند آن را ساختند.

غربی‌ها اگر کاری در توانشان باشد، اجازه نمی گیرند. ما را محدود می کنند و از دادن چیزهای ساده و پیش پا افتاده هم پرهیز دارند بعد راجع به موشک می گویند بیایید مذاکره بکنیم. نمی گویند ما محدود می‌کنیم چون اگر در اختیار خودشان بود محدود می کردند دیگر. می‌گویند بنشینیم مذاکره کنیم. خود شما اراده بکنید تولیداتتان را محدود بکنید یا تعطیل بکنید. این یعنی اراده شان را مستقیم نمی توانند اعمال بکنند. اختیار دیگر دست آنها نیست، دست ماست.

انتهای پیام/

مدل ایرانی پهپاد آرکیو ۱۷۰ به پرواز درآمد

مدل ایرانی پهپاد آرکیو ۱۷۰ به پرواز درآمد

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنیم، سردار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران صبح امروز دوشنبه در حاشیه مراسم گرامیداشت سومین سالگرد شهادت شهید طهرانی‌مقدم و شهدای اقتدار موشکی از پروازی شدن مدل کاملا ایرانی پهپاد RQ170 خبر داد و گفت: به‌زودی فیلم‌های آن به نمایش درخواهد آمد.
وی در بخش دیگری با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی شهید طهرانی مقدم گفت: اگر زحمات شهید طهرانی‌مقدم نبود ما امروز شاهد اقتدار نظام نبودیم. اگر شهید طهرانی‌مقدم در دوران دفاع مقدس و پس از پایان جنگ به تکالیف خود عمل نمی‌کرد امروز امنیتی نداشتیم و امروز اقتدار نظام مدیون تلاش‌های طهرانی مقدم است.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران با بیان اینکه شهید طهرانی مقدم چه در دوران امام(ره) و چه در دوران مقام معظم رهبری به تکالیف تعیین شده ولی فقیه عمل کرد و پیگیر اقتدار نظام بود، تصریح کرد: شهید طهرانی مقدم آتش پشتیبانی از توپخانه را تا برد 2000 کیلومتر را بومی کرد و اگر در این زمینه به خوبی عمل نمی‌کرد، شاهد ذلت کشور و ترکمنچای دیگری بودیم.
سردار حاجی‌زاده افزود: شهید طهرانی‌مقدم در پرورش شاگرد نیز به خوبی عمل کرد و هزاران نخبه را تقدیم نظام کرده است. امروز ایده‌های شهید طهرانی مقدم یکی پس از دیگری محقق شده و سایر پروژه‌ها نیز در حال پیگیری است.
وی تصریح کرد: در بخش موشک ساحل به دریا و موشک‌های هرمز 1 و 2، پروژه‌های طهرانی مقدم در سال‌های اخیر به نتیجه رسیده و عملیاتی شده و سایر پروژه‌ها در حال تحقق است.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران خاطرنشان کرد: بسیاری از دستاوردهای طهرانی‌مقدم در نمایشگاهی که رهبر انقلاب از آن بازدید کردند، رونمایی شده البته پروژه‌های شهید طهرانی مقدم تنها منحصر به پروژه‌های موشکی نبود از جمله پروژه‌های بالگردی، موشک‌های زمین به هوا و زمین به زمین را نیز دنبال می‌کرد.
گفتنی است، پیشتر، سپاه پاسدران در 13 آذر ماه سال 90 توانسته بود یک نمونه از پهپاد آرکیو 170 متعلق به ارتش آمریکا را سالم به زمین نشانده و آن را مهندسی معکوس کند.