ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
ویژه نامه 17ربیع الاول: ولادت پیامبر اکرم(ص) و هفته وحدت
خاطره خواندنی دیدار رهبر انقلاب با خانواده یک شهید ارمنی در روز کریسمس
به گزارش عمارنامه ؛حسام الدین آشنا در صفحه فیس بوکش خاطره ای از دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده شهید ارمنی به بهانه سال نو میلادی به نقل از نشریه معارف آورده و نوشته است:این خاطره را خودم با یکی از مسوولان وقت ارتباطات مردمی رهبری چک کرده ام.
صبح روز کریسمس آقا فرمود: اگر خانه ی چند ارمنی و آشوری برویم، خوب است.
صبح رفتیم در محلة مجیدیه شمالی گشتیم و دو سه خانوادة شهید ارمنی پیدا کردیم. در خانهها را زدیم و با آنها صحبت کردیم. توی خانوادة مسلمانها که ما میرویم، سلام میکنیم و میگوییم: از هیئت آمدیم؛ از بسیج؛ پایگاه ابوذر و بالاخره یک چیزی میگوییم و کارتی نشان میدهیم… اما به ارمنیها بگوییم: از بسیج آمدیم که… بگوییم از دادستانی آمدیم که باید در بروند؛ بالاخره کارت صدا و سیما نشان دادیم و گفتیم: از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب که شب کریسمس شماست، میخواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.
برای نماز مغرب و عشا، با یک تیم حفاظتی، وارد مجیدیه شدیم. گفتیم: اسکورت که حرکت کرد، به ما ابلاغ میکنند. اسکورت هم به هوای این که ما در منطقه هستیم، زیاد با بیسیم صحبت نکنند که مسیر لو نرود. یکی از افراد آن مرکز با بیسیم مرا صدا کرد و گفت: شخصیت، سر پل سیدخندان است! سر پل سیدخندان تا مجیدیه، کمتر از سه چهار دقیقه راه است. من سریع از ماشین پیاده شدم و درِ خانة شهید ارمنی را زدم. خانمی در را باز کرد. ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم، دیدیم نمیفهمد؛ بالاخره وارد شدیم؛ چون باید کاری میکردیم، گفتیم: نودال و اَمپِکس (و چیزهایی که شنیده بودیم کارگردانها میگویند)، بروند تو! یک ذره که نزدیک شد، دوباره بیسیم اعلام کرد که ما سر مجیدیه هستیم. من هم با فاصله کمی که بود، به این خانم میخواستم بفهمانم که اینجوری جلوی آقا نیاید؛ گفتم: ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف میشوند منزل شما! گفت: قدم روی چشم، تشریف بیاورد و بعد گفت: گفتید کی؟ من اسم حضرت آقا را گفتم؛ نمیدانم داستان بازرگان و طوطی را شنیدهاید؟ تا اسم آقا را گفتم، افتاد وسط زمین و غش کرد!
داد بیداد کردیم که دو تا دختر از پله آمدند پایین. یاالله یاالله گفتیم و بهشان گفتیم که مادرتان را فعلاً بلند کنید و ببرید. مادر را بردند توی آشپزخانه.
دخترها گفتند: چه شد؟ گفتم: ببخشید! ما همان صداوسیمای صبح هستیم که آمده بودیم؛ ولی الآن فهیمدیم که مقام معظم رهبری میآیند منزلتان و وقتی به مادرتان گفتیم، غش کرد. اینها شروع کردند مادر خودشان را هشیار کنند که بیسیم اعلام کرد: آقا پشت در است! من دویدم در خانه را باز کردم.
آقا از ماشین پیاده شد تا خانه بشود و بعد آمد توی در خانه نگاه کرد و گفت: سلام علیکم. گفتم: بفرمایید! گفت شما؟ نه اینکه آقا ما را نمیشناخت، بلکه یعنی تو چه کارهای؟ گفتیم: صاحبخانه غش کرده! گفت: کس دیگری نیست؟ گفتیم: آقا شما بفرمایید داخل. گفت: من بدون اذن صاحبخانه داخل نمیآیم!
ضدحفاظتترین شکل ممکن، این است که مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهار راه، با لباس روحانیت، با آن عظمت رهبری خودشان بایستند و همة مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن، وارد خانه کسی نشود! من دویدم رفتم توی آشپزخانه و به یکی از این دخترها گفتم: آقا دم در است؛ بیایید تعارف کنید بیاید داخل! لباس مناسبی تنشان نبود. گفتند: پس ما لباسمان را عوض کنیم. به آقا گفتیم: رفتهاند لباس مناسب بپوشند؛ شما بفرمایید داخل. گفت: نه، میایستم تا بیایند! چند دقیقهای دم در ایستاد و ما هم سعی کردیم بچههایی را که قد بلندی دارند، بیاوریم و مثل نردبان، دور وی قرار دهیم تا پیدا نباشند. راه دیگری نداشتیم. چند دقیقه معطل شدیم. آنها چون دانشجو بودند، لباس دانشجویی مناسب داشتند و بعد یکی از دخترها دوید و آقا را دعوت کرد و آقا رفت داخل اتاق.
آقا مرا صدا کرد و گفت: اینها پدر ندارند؟ گفتم: نمیدانم. گفت بزرگتر ندارند؟ رفتیم آن اتاق پشتی و گفتم: ببخشید! پدرتان؟ گفتند: مرده. گفتیم، برادر؟ گفتند: یکی داشتیم که شهید شده. گفتیم: بزرگتری، کسی ندارید؟ گفتند: عموی ما در خانة بغلی مینشیند.
در خانه بغلی را زدیم. یک آقایی آمد دم در. سلام کردم و گفتم: ببخشید! امر خیری بود خدمت رسیدیم. این بندة خدا نگاه کرد و دید یک مسلمان بسیجی، خانة یک ارمنی آمده، چه امر خیری؟ خودش تعجب کرد؛ رفت لباس پوشید و آمد دم در و با او آمدیم توی خانة برادرش و بعد از بازرسی، گفتیم: رهبر نظام آمده اینجا و اینها چون بزرگتری نداشتند، خواهش کردیم که شما هم تشریف بیاورید. او را داخل که بردیم و آقا را که دید، مات و مبهوت شد و نمی دانست چه کار کند. او را بردیم نشاندیم روی صندلی کنار آقا! اینها به خودی خود، زبانشان با ما فرق میکند؛ سلام علیک هم که میخواهند بکنند، کلی مکافات دارند! با مکافاتی بالاخره با آقا سلام و احوالپرسی کرد و سرانجام، یک همدمی را برای آقا مهیا کردیم.
رفتیم توی اتاق بالای سر مادر و با التماس دعا، مادر را هم راه انداختیم؛ بعد رفت و لباس مناسب پوشید و آمد. وقتی وارد اتاق شد، آقا به او تعارف کرد و دمادر شهید گفت: آقا! حالا که منزل ما هستید، من میتوانم جملهای به شما عرض کنم؟ آقا گفت: بفرمایید، من آمدم اینجا که حرف شما را بشنوم. گفت: ما هر چند با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم، اما در روضههایتان شرکت میکنیم؛ ولی خیلی مواقع داخل نمیآییم. روز شهادت امام حسین علیهالسلام، روز عاشورا و تاسوعا، به دستههای سینهزنی امام حسین علیهالسلام، شربت میدهیم و میآییم توی دستههایتان مینشینیم؛ ظرف یکبار مصرف میگیریم که شما مشکل خوردن نداشته باشید. توی مجالس شما شرکت میکنیم و بعضی از حرفها را میشنویم. من تا الآن بعضی چیزها را نمیفهمیدم. میگفتند: مسلمانها یک رهبری داشتند به نام علی علیهالسلام که دستش را بستند و 25 سال حکومتش را غصب کردند؛ نمیفهیمدم یعنی چی! میگفتند: آخر شب، نان و خرما میگذاشت روی کولش میرفت خانة یتیمان که این را هم نمیفهمیدم؛ ولی امروز فهمیدم که علی علیهالسلام کیست؛ امروز با ورود شما به منزلمان، با این همه گرفتاریای که دارید، وقت گذاشتید و به خانة منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. اُسقُف ما، کشیش محلة ما هم به خانة ما نیامده است! شما رهبر مسلمین هستید. من فهمیدم علی علیهالسلام که خانة یتیمهایش میرفت، چهقدر بزرگ است.
ما چهل دقیقه با این خانواده بودیم و به اندازة چند کتاب، درس گرفتیم. آقا در خانة ارامنه، آب، چایی، شربت، شیرینی و میوه را خورد؛ اما بعضی از دوستان ما نخوردند! کاتولیکتر از پاپ هم داریم دیگر! حزباللهیتر از آقا هستیم دیگر! با آنها خداحافظی کردیم و به سمت دفتر به راه افتادیم. وقتی رسیدیم، آقا فرمود: این بچهها را بگویید بیایند! آمدند. فرمود: «این کار چه بود که شما کردید؟ ما مهمان این خانواده بودیم. وقتی خانهشان رفتیم، چرا غذایشان را نخوردید؟ این اهانت به آنها محسوب میشود. نمیخواستید [بخورید]، داخل نمیآمدید»!
این مطلب پیش تر در سایتهای جهان و مشرق آمده و در آن نوشته شده است: نام این شهید بزرگوار، شهید «مانوکیان» بود، به اندازة شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران» پرواز عملیاتی جنگی داشته است.
هواپیمایش F14، بمبافکن رهگیر بوده و بالای صد سُرتی پرواز موفق در بغداد داشته. هواپیمایش را توی دژ آهنی بغداد میزنند. شهید، هواپیما را تا آنجا که ممکن است، اوج میدهد.
هواپیما در اوج تا نقطة صفر خودش، که اتمسفر است بالا میآید و بقیهاش را بهسمت ایران سرازیر میشود. چهار تا موتور هواپیما منهدم میشود و چون دیگر سیستم برقی هواپیما کار نمیکرده، نتوانسته «ایجکت» کند و چتر نجات شهید کار نکرده ... . اوحتی حاضر نشد، لاشه هواپیمای جمهوری اسلامی بهدست عراقیها بیافتد و کاری کرد تا توی خاک ایران سقوط کند.
درخواست کشورهای اروپایی برای آموزش حفاظتی از سپاه/داعش به دنبال هواپیماربایی در ایران بود
به گزارش عمارنامه ؛ سرهنگ باقری معاون عملیات فرماندهی حفاظت سپاه ، با اشاره به سیامین سالگرد تشکیل سپاه حفاظت هواپیمایی در پنجم دیماه سال 63 گفت: در آن سال ظرف چند ماه قریب به 5 هواپیما از ایران ربوده شد که 2 فروند آن مسافری و بقیه در حوزههای دیگر بودهاند.
وی افزود: لذا در آن زمان امام(ره) به آقای محسن رضایی فرمانده وقت سپاه ابلاغ کردند که حفاظت از هواپیماها به سپاه واگذار شود و تأکید کردند از این پس سپاه را مسئول میدانم.
* موفقیت سپاه در 13 درگیری هوایی
باقری ادامه داد: از آن زمان که سپاه این مسئولیت را به عهده گرفت 130 مورد اقدام به هواپیماربایی داشتیم که در 13 مورد درگیری شده و هم مهاجمین و هم برادران امنیت پرواز آسیب دیدهاند اما در هیچکدام از این موارد مهاجمین در عملیات خود موفق نبودهاند.
معاون عملیات فرماندهی حفاظت سپاه، تصریح کرد: به همین دلیل در حوزه هوانوردی هیچگونه مسافر خارجی و داخلی در ایران دغدغه امنیت در پرواز را ندارد علت آن هم فقط توانمندی، آموزش و تخصص نیست بلکه سپاه به صورت ارزشی از امنیت پرواز در زمین و هوا حراست کرده و میکند.
* برخی کشورهای اروپایی اقدامات سپاه حفاظت هواپیمایی را کپی میکنند
باقری در بخش دیگری از گفتوگو تأکید کرد: در سازمان ایکائو، سپاه حفاظت هواپیمایی به عنوان یکی از قطبهای تأمین امنیت در حوزه هوانوردی معرفی شده است.
وی ادامه داد: سپاه پاسداران امروز به عنوان یک الگو در حوزه تأمین امنیت پرواز مطرح است و برخی کشورهای اروپایی امنیت پرواز ایران در زمین و آسمان را الگوی خود قرار دادهاند و تلاش میکنند عیناً اقدامات ما را کپی کنند.
باقری گفت: در کشورهای غربی هرجا بخواهند در این حوزه مثالی بزنند میگویند امنیت پرواز را باید مثل ایران در فرودگاههایمان داشته باشیم.
* شرط آمریکا برای پروازهای انگلیس
معاون عملیات فرماندهی حفاظت سپاه، اظهار داشت: به عنوان مثال وقتی در چهار سال پیش تهدید به بمبگذاری در فرودگاه لندن صورت گرفت و پرواز لندن-آمریکا به زمین نشست از 20 کیلومتر اطراف فرودگاه را بستند و مسافران 5 کیلومتر پیاده طی کردند و اجازه ندادند هیچ ماشینی به هواپیما نزدیک شود، در آن زمان آمریکا اعلام کرد پروازهایی که از لندن میآیند باید حفاظتی مثل حفاظت هواپیمایی ایران داشته باشند تا اجازه فرود در آمریکا را بدهیم.
* جزئیاتی از هواپیماربایی پرواز تهران-دمشق
باقری در ادامه سخنانش خاطرنشان کرد: آخرین اقدام عملی هواپیماربایی پرواز تهران-دمشق بود و فردی که بخشی از دلیل این کارش سیاسی بود اقدام به ربایش هواپیما کرد که با هوشیاری و دقتنظری که دوستان ما داشتند این فرد بازداشت شد و از هرگونه اقدام دیگر بازماند.
وی افزود: این فرد که ایرانی بود به صورت مسافر و کاملاً قانونی وارد هواپیما شده بود و حتی برای ایجاد ارعاب اقدام به کتککاری با مسافرها کرده بود که خوشبختانه بازداشت شد و اکنون مراحل قانونی را طی میکند.
* امنیت پرواز در ایران بالاتر از استاندارد ایکائو
معاون عملیات فرماندهی حفاظت سپاه، با اشاره به شیوههای آموزشی-حفاظتی در سپاه گفت: هیچکس از اقدامات آموزشی ما آگاه نیست و ما از غربیها الگو نگرفتهایم. ما در حوزه آموزش و تجهیزات ابداعاتی داریم و بر اساس استانداردها اقدام کردهایم.
باقری گفت: زمانی که بازرسان سازمان ایکائو به ایران آمدند و از اقدامات ما بازدید کردند اعلام کردند ایران در حوزه امنیت پروازها بالاتر از استانداردهای ایکائو عمل میکند.
* داعش و گروههای سلفی بدنبال هواپیماربایی در ایران بودند
باقری در خصوص هواپیماربایی در چند سال اخیر گفت: از سال 89 به بعد هم اقداماتی بوده ولی عملیاتی نشده است و افرادی با انگیزههای سیاسی، اعتقادی، روانی و اقتصادی علیالدوام در این حوزه برای ما تهدید هستند.
معاون عملیات فرماندهی حفاظت سپاه، تأکید کرد: در حوزه داعش و سایر گروههای سلفی نیز آنها در صدد این بودند که بخواهند از این طریق به کشورمان ضربه بزنند ولی خوشبختانه نتوانستهاند اقدام عملی داشته باشند.
* تقدیر رئیس جمهور از اقدامات سپاه حفاظت در جلسه اخیر
وی در بخش دیگری از این گفتوگو اظهار داشت: رئیسجمهور اخیراً در جلسهای از سپاه برای حفاظت از شخصیتها قدردانی و همکاران ما را مورد تقدیر قرار داد و از اقدامات سپاه در این حوزه اعلام رضایت کرد.
* سپاه مسئول رسمی حفاظت از شخصیتهای هستهای است
باقری همچنین به موضوع حفاظت از شخصیتهای هستهای اشاره و تصریح کرد: طبق قانون مسئولیت رسمی حفاظت از شخصیتهای هستهای به عهده سپاه است اما سایر ارگانها نیز در حوزه اختیارات خود وظایفی دارند اما حفاظت از شخصیتها به عهده سپاه است.
* ترور ناموفق دانشمند هستهای توسط صهیونیستها با حضور سپاه
معاون عملیات فرماندهی حفاظت سپاه، گفت: در دو سال اخیر دشمن صهیونیستی اقدام به عملیات ترور یکی از دانشمندان هستهای کرده بود که با حضور به موقع برادران حفاظت سپاه این عملیات خنثی و از آن جلوگیری شد.
* درخواستهایی از 5 قاره برای آموزش حفاظتی از سپاه
وی در ادامه خاطرنشان کرد: ما برای پیشرفت در این حوزه از هیچ کشور یا نهادی استفاده نکردیم اما اکنون درخواستهایی از پنج قاره در حوزه آموزش، جزوات درسی و انتقال تجربیات هم در حفاظت شخصیتها و هم حفاظت هواپیمایی از سپاه صورت گرفته است.
باقری اظهار داشت: اگر امروز در حفاظت شخصیتها و هواپیماها آرامش برقرار است دلیل آن نبودن دشمن نیست بلکه هوشیاری برادران حفاظت سپاه است زیرا دشمنان انقلاب از هر زاویهای که بتوانند به دنبال ضربه زدن به ما هستند.
* اعلام رضایت فرمانده معظم کل قوا از عملکرد سپاه حفاظت
معاون عملیات فرماندهی حفاظت سپاه در پایان با اشاره به اعلام رضایت مقام معظم رهبری از عملکرد حفاظت سپاه گفت: ایشان در جلسهای ضمن اعلام رضایت از عملکرد همکاران ما اعلام کردند هر وقت در این حوزه خبری نیست دلیل آن این است که شما کار خود را خوب انجام دادهاید.
منبع : فارس
حضور استاندار مازندران در جمع عزاداران هیئت رهروان شهدای نیاک آمل در مشهد مقدس