شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

طیب حاج رضایی به راستی حرّ امام خمینی بود+تصویر

طیب حاج رضایی به راستی حرّ امام خمینی بود+تصویر



فردا شب، صدایی از سلول طیب آمد. فهمیدم دارند می برندشان برای اعدام. وقتی می‌رفتند، طیب زد به میله سلول من و گفت: محمد آقا! اگه یک روز خمینی رو دیدی، سلام منو بهش برسون و بگو خیلی‌ها شما رو دیدند و خریدند ، ما ندیده شما رو خریدیم.

ادامه مطلب

فرمانده گردانی که علامه حسن زاده آملی پای او را می بوسد +تصاویر

فرمانده گردانی که علامه حسن زاده آملی پای او را می بوسد +تصاویر



به گزارش سرویس رزمنده بلاگ رزمندگان شمال،

رسم خوبی در سپاه آمل بود که برای عضویت پاسداران مراسمی برپا می شد و با حضورعلما و آیات عظام لباس مقدس پاسداران به آنها اهداءمی شد.

مراسم شروع شد و آیت الله حسن زاده آملی (امام جمعه وقت آمل) مهمان مراسم بود. ۵الی۶نفر از اسامی خوانده شد،نوبت به سردار شهید محمدتیموریان رسید و من(علی امانی)او را اینگونه معرفی کردم:

«محمدتیموریان-فرمانده ی گردان الهادی(ع)از لشکر ۲۵ کربلا.»

وقتی محمد به جلوی جایگاه رسید،علامه حسن زاده نگاهی به سرتا پای محمد انداخت و با شگفتی و اعجاب گفت:

« فلفل نبین چه ریزه،بشکن ببین چه تیزه»

بلافاصله آیت الله حسن زاده فرمودند:

«محمدجان!من بدون اغراق می گویم،می خواهم پایت را ببوسم»

سریع خم شد و محمد هم همینطور.صحنه ای روحانی به وجود آمد و آن دو همدیگر را در آغوش گرفتند.

راوی:سرهنگ علی امانی-مسئول وقت پرسنلی سپاه آمل

ادامه مطلب ...

مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی و14 گلوله به نیت 14 معصوم ع

مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی و14 گلوله به نیت 14 معصوم ع


عارفی که گلوله خمپاره شلیک می کرد

خبرگزاری فارس: آیت‌الله حاج میرزاجواد آقا تهرانی در یکی از عملیات ها، به نیت چهارده معصوم، چهارده گلوله خمپاره شلیک کردند. از دیده بان سؤال شد آیا به هدف می‌خورد؟ دیده بان که نمی‌دانست چه کسی شلیک می‌کند با هیجان می‌گفت کاملا به هدف می‌خورد.


خبرگزاری فارس: عارفی که گلوله خمپاره شلیک می کرد

به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، هر وقت به مشهد می‌آمدیم پدرم مرا به دیدن او می‌برد. کوچه باریکی بود در یکی از محله‌های قدیمی. نمی‌دانم چرا وقتی وارد کوچه می‌شدیم بوی سیب همه مشامم را پر می‌کرد. آنقدر از این رایحه خوشم می‌آمد که دلم می‌خواست این کوچه انتهایی نداشت.


پدرم، کنار در خانه‌ای می‌ایستاد و آرام در می‌زد. بعد از لحظاتی چهره نورانی او در آستانه در ظاهر می‌شد. هم پدرم و هم من دستش را با زحمت می‌بوسیدیم. این دست و این خانه هم بوی سیب می‌داد. شوق پدرم از بوسیدن دستان «آیت‌الله میرزا جواد آقاتهرانی» حدی نداشت. هنوز هم وقتی آن لحظه ها را به یاد می‌آورم دوباره بوی سیب را احساس می‌کنم.


بعدها که کمی بزرگتر شدم دوباره آمدم به همان کوچه. اما او دیگر نبود. کوچه هم بوی سیب نمی‌داد. آمدم به دنبال نوشته‌هایی که ردپایی از این مرد ملکوتی در صفحه‌های آن پیدا بود. این نوشته‌ها چقدر کم بودند ولی فهمیدم این بسیجی عارف، تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان در تهران خوانده و بعد از آن راهی قم شده است. بعد از سال‌هایی به نجف رفته و محضر عالمان بزرگ آن روز را درک کرده است.


بعد از ازدواج در سال 1312 به مشهد مقدس هجرت می‌کند و پله‌های تقوا و علم را بالا و بالاتر می‌رود. او بعد از انقلاب و شروع جنگ لباس طلبگی و بسیجی را در هم می‌آمیزد تا حق هر دو لباس را ادا کرده باشد.


از ایشان نقل می‌کنند که در یکی از مناطق جنگی فرموده بود:


«در قضیه انداختن حضرت ابراهیم (ع) به آتش توسط نمرودیان، پرستویی را دیدند که منقارش را از آب پر می‌کند و بر آتش می‌ریزد. ملکی از او سؤال می کند این مقدار آبی که در منقار تو جای می‌گیرد بر این آتش انبوه چه اثر دارد؟


پرستو می‌گوید: می‌دانم اثری ندارد ولی دوست دارم من هم ابراهیمی باشم. »


بعد ادامه می‌دهند:


«می‌دانم آمدن من به جبهه اثری ندارد ولی می‌خواهم در صحنه باشم، در صف ابراهیمیان زمان.»(1)


پدرم می‌گفت: «روزی یکی از روحانیان با زحمت دست ایشان را بوسید. آقا بعد از این حرکت از اتاق خارج شد و بعد از مراجعت به آن روحانی گفت: «‌تو دست مرا بوسیدی، من هم رفتم کفش‌های تو را بوسیدم.»


آیت‌الله حاج میرزاجواد آقا تهرانی در یکی از عملیات ها، به نیت چهارده معصوم، چهارده گلوله خمپاره شلیک کردند. از دیده بان سؤال شد آیا به هدف می‌خورد؟ دیده بان که نمی‌دانست چه کسی شلیک می‌کند با هیجان می‌گفت کاملا به هدف می‌خورد.


از ایشان نقل شده:«آقای صیاد شیرازی چند بار آمدند نزد من. به ایشان گفتم چون در جبهه موجب اذیت و آزار دیگران هستم. کمتر می‌آیم. بعد با تبسم ادامه دادند؛ روزی قرار شد خمپاره بزنم مجبور شدند به علت خمیدگی پشتم چهارپایه آوردند و من روی آن قرار گرفتم. یک نفر هم دست روی گوش‌هایم گذاشت و من گلوله‌ها را توی لوله خمپاره انداختم.(2)


آیت الله میرزاجواد آقاتهرانی، دوم آبان ماه 1368 آرام و قرار گرفت و در قطعه شهدای مشهد همسایه خدا شد


یک روز که به بهشت رضا رفته بودم کنار مزاری رسیدم که نام و نشانی نداشت اما بوی سیب می‌داد فهمیدم این رایحه دل آویز از کوچه‌ای در یک محله قدیمی به این مزار کوچک کوچ کرده است.


*چشم فرمانده عزیز


مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی(ره) به منطقه والفجر مقدماتی آمده بودند، (به دلیل تواضع زیادشان) امام جماعت نمی شدند مگر به زور .


ایشان به ما می‌فرمود: «شما از من جلوتر هستید.» خیلی اعتقاد و احترام عجیبی به رزمنده ها داشت


یک شب به تیپ امام جواد(علیه السلام) آمده و سخنرانی نمودند. بعد که سخنرانی تمام شد، موقع نماز بود اما قبول نمی‌کردند بروند جلو و امام بایستند. آقای برونسی گفت: «آقا! بروید و امام باشید». میرزا جواد آقا گفت:«شما دستور می دهی؟»


شهید برونسی گفت: «من کوچک تر از آنم که دستور بدهم، ولی خواهش می کنم».


علامه گفت: «نه پس خواهش را نمی پذیرم.»


بچه ها گفتند: «خوب آقای برونسی! مصلحتا بگوئید دستور می دهم تا بپذیرند. ما آرزو داریم پشت این عارف بزرگ نماز بخوانیم».


شهید برونسی هم، همین کار را کرد و علامه در جواب فرمود: «چشم فرمانده عزیز»


بعد از نماز علامه حال عجیبی داشت. شهید برونسی را کنار کشیده بود و اشک می ریخت، می گفت: دوست عزیزم جواد(علامه میرزاجوادتهرانی) را فراموش نکنی و حتما ما را شفاعت کن».


*منبع:


1- روزنامه جمهوری اسلامی /20آذر ماه 1368

سپاه قدس کارخانه بمب هسته ای ایران

سپاه قدس کارخانه بمب هسته ای ایران


این روزها نام «قاسم سلیمانی» چنان رعشه ای بر تن دشمنان این مرز و بوم انداخته که در کنگره آمریکا ساعت ها بر سر نام او و روش های ترور وی برنامه ریزی می کنند؛ نامی که شاید در داخل ایران چندان شناخته شده نباشد اما در خارج از مرزهای این کشور به خوبی این نام و قدرتی که از طرف خداوند در اراده و همت او جاری ساخته شده را می شناسند.



در کنگره آمریکا یک مقام نظامی به صراحت نام قاسم سلیمانی را بر زبان می آورد و می گوید: "قاسم سلیمانی بسیار سفر می‌کند... تکان بخورید... تلاش کنید او را بکشید".

امروز قاسم سلیمانی ادامه دهنده راه شهدایی است که به چیزی جز هدفش و سرسپردگی در برابر امامش، نمی اندیشد. قاسم سلیمانی ادامه دهنده راه مردان خداجویی چون همت ها و باکری ها و زین الدین هاست. همان هایی که در 8 سال جنگ تحمیلی نامشان لرزه بر سپاه دشمن می انداخت.

نام قاسم سلیمانی سالهاست که بلای جان آمریکایی ها و صهیونیست ها شده و خوابشان را آشفته ساخته. نمونه بارز این سخن جمله معروف شیمون پرز است که می گوید: خاورمیانه روی انگشت ژنرال قاسم سلیمانی می چرخد.

اذعان روزنامه های انگلیسی و آمریکایی به شکست در پروژه و عراق و افغانستان و قدرت بالای ژنرال ایرانی نشان از ضعف سپاه آمریکا در برابر حاج قاسم سلمانی دارد.

اوج عصبانیت آمریکایی در این اعتراف موج می زند: " ۸ سال گذشته ما شاهد جنگ بین متحدین و نمایندگان سپاه قدس با ارتش آمریکا بوده ایم که نتیجه آن را اکنون می بینم، چرا که ارتش آمریکا درحال ترک عراق است."
قدرت و نفوذ سپاه قدس در گسترش اسلام در کشورهای منطقه تا جایی پیش می رود که یک روزنامه آمریکایی در مقاله ای می آورد: " یکی از قدرتمندترین چهره‌های موجود در عراق، یکی از مقامات دولتی این کشور، یک رهبر شبه نظامیان یک روحانی بلندپایه و یا یک فرمانده یا دیپلمات آمریکایی نیست.این فرد، یک ژنرال ایرانی است که هم‌اکنون بسیار پرنفوذتر از همه مقامات نامبرده شده است.ژنرال «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروهای قدس، شاخه فعال سپاه پاسداران ایران در عراق است که مأموریت این شاخه، گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه است".

آمریکایی ها قاسم سلیمانی را مسبّب اصلی شکست خود در عراق و افغانستان می دانند و برای میلیاردها دلار هزینه های صرف شده و صدها جوان کشته شده در جنگ های به راه انداخته، امروز کاسه چه کنم چه کنم در دست گرفته اند.

بازی کودکانه ای که امروز آمریکایی ها به راه انداخته اند داستان ترور قاسم سلیمانی است. اما باید دانست که گره کور مشکل آنها با ترور وی باز نمی شود. ترور «ژنرال ایرانی» در ادامه ترور علی صیادها، اسدالله لاجوردی ها و ... می باشد. و این احمقانه ترین اتفاق ممکن می باشد برای آمریکایی ها. و از روی دیگر این تهدید نشان از استیصال بی چون و چرا سپاه کفر در برابر سردار سپاه قدس حاج قاسم سلیمانی دارد.

آمریکایی ها باید توجه کنند که با ترور قاسم سلیمانی به جایی نمی رسند. جمهوری اسلامی ایران امثال قاسم سلیمانی ها زیاد دارد. فرماندهانی جان بر کف و مدبّر که خود را سرباز و مطیع امر ولایت می دانند. امروز امام خامنه ای سربازانی گمنام چون قاسم سلیمانی کم ندارد و جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ بعد از انقلاب ثابت کرده است با ترور هر یک از فرماندهان و اندشمندان، فرمانده و اندیشمندی به مراتب قویتر و لایتمدارتر برای مقابله با استکبار متولد شده است.

ایران تا زمانی که امثال قاسم سلیمانی ها را دارد نه نیازی به بمب هسته ای دارد و نه تجهیزات نظامی، بمب هسته ای و تجهیزات نظام در برابر اراده و غیرت ایرانی جماعت، پشیزی ارزش و اهمیت ندارد.


فرصتی برای جا ماندگان

فرصتی برای جا ماندگان


یک عکس منتشر نشده از آقا و حاج آقا مجتبی ببینید و بعد بروید سر وقت نکات مهمی که این عالم بزرگ درباره فضیلت استثنایی همین یکی دو روز فرموده است :




1-   دعا در شب عرفه مقبول و مستجاب است

«رُوی إنّ لیلة عرفة یستجاب فیها ما دعا من خیرٍ و للعامل فیها بطاعة الله تعالى أجر سبعین و مائة سنة.»

در روایتی نقل شده است که شب عرفه، هر دعای خیری که انسان بکند به اجابت می‌رسد؛ و برای کسی که در شب عرفه اطاعت الهی را بکند و اعمال صالحه انجام دهد، معادل صد و هفتاد سال اطاعت و عبادت است؛ یعنی از نظر پاداش چنین چیزی به او داده می‏شود.

2-   اعمال صالح برابر صدوهفتاد سال عبادت است

این روایت، عظمت شب عرفه را می‌رساند. به حسب ظاهر امشب شب عرفه است؛ لذا می‏خواهم این مطلب را به دوستان عرض کنم که امشب را قدر بدانید! اوّلین مسئله‏ای که در امشب تأکید شده است «دعا کردن» است و در روایت دارد: دعا کنید! دعای خیر کنید! و بدانید که این دعاها به اجابت می‌رسد.

3-   مقیّد باشید که امشب، مشغول غیر عبادت نباشید

مطلب دیگر اینکه مقیّد باشید که امشب مشغول به غیر عبادت نشوید. کاری کنید که اشتغالات کنار برود تا بتوانید به سوی عبادات و صالحات بروید. وقتی چنین معادله‏ای هست که عبادت امشب مانند عبادت صد و هفتاد سال است، خیلی انسان باید مراقبت و جدیّت داشته باشد. این خیلی قابل توجه است، چون امشب یکی از بزرگترین فرصتهایی است که ما داریم.

4-   اثر دعا برای دیگران و پشت سر آنها

درباره دعا کردن هم بگویم که در روایتی از امام باقر «علیه السلام» آمده است که حضرت فرمودند: «أسرع الدعاء نُجحاً للإجابة دعاء الأخ لأخیه بظَهر الغیب» سریعترین دعایی که به هدف اجابت می‏رسد، دعایی است که یک برادر مؤمن، برای برادر مؤمن دیگرش می‏کند و پشت سر او برایش از خدا خیر بخواهد؛ نه در حضورش. یعنی هرکس برای دیگری دعا کند، بسرعت به اجابت می‌رسد. «فیقول له ملک موکّل به لبّیک»؛ وقتی این شخص شروع می‏کند به دعا کردن برای برادر مؤمنش و پشت سر او، آن فرشته‏ای که برای گرفتن دعاها موکّل شده است، جواب می‏دهد: بله! «و لک مثلاه» یعنی این چیزی که برای برادرت خواستی، برای خودت دو برابرش برآورده شد. یعنی همین که برای دیگری خیر خواستی و دعایش کردی، برای خودت دو برابرش منظور و مستجاب می‏شود.

5-   امشب را قدر بدانید!

از غروب شب عرفه تا غروب روز عرفه زمان بسیار بزرگی است. این را گفتم تا امشب که به حسب ظاهر شب عرفه است و موقعیت بسیار خوبی است، هم دعا کنید و هم به اعمال صالحه مشغول شوید. این را هم بدانید که دعاهایی که می‏کنید اگر برای دیگران باشد، چیز بیشتری نصیبتان می‏شود.

خدا کند یکی از آن کسانی که شما دعا می‏کنید من باشم...

6-   از خدا چیزی کم نمی‏شود، حتّی اگر...

«رُوی عن رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم قال: أوحی الله تعالی إلی بعض أنبیائه لَو أَنَّ أَهلَ سَبعِ سَمَاوَاتٍ وَ أَرَضِینَ سَأَلُونِی جَمیعاً فَأَعطَیتُ کُلَّ وَاحِدٍ مِنهُم مَسْأَلَتَهُ مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِن مُلکِی مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَةٍ وَ کَیفَ یَنقُصُ مُلکٌ أَنا قَیِّمُه‏.»

در روایتی است که از پیغمبر اکرم نقل شده است که خداوند وحی فرستاد به بعضی از پیامبرانش که این متنِ وحی الهی است که بر فرض که اهل هفت آسمان و تمام زمین، همگی از من درخواست کنند و به هرکدام هرچه را خواستند بدهم، از خزانه، حکومت و فضل الهی ذرّه‏ای کاسته نمی‌شود؛ حتی به اندازه یک بال پشه هم از خزانه من کم نمی‌شود؛ و چه‏طور ممکن است از فضل الهی کاسته شود در حالی که من سردمدار آن هستم!؟

7-   روز امید خوشبختی برای همه

روایتی دیگری از زین العابدین «صلوات الله علیه» آمده که محدّث قمی هم آن را در مفاتیح نقل کرده است. در آن روایت آمده است که روز عرفه بود و حضرت دیدند که سائلی دارد از مردم، یعنی غیر خدا، درخواست می‌کند. حضرت به او فرمود: وای بر تو! در چنین روزی از غیر خدا تقاضا و درخواست می‌کنی!؟ و حال آنکه امید می‌رود در چنین روزی فضل الهی حتی شامل طفل‌هایی شود که در رحم مادر هستند. امید است که اینها خوشبخت و سعادتمند شوند.

8-   روز عرفه، روز دعا و درخواست

«رُوِیَ عَنِ البَاقِرِ عَلَیهِ‏السَّلَامُ قَالَ إِنَّ یَوْمَ عَرَفَةَ یَوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَةٍ». یکی از آن مقاطعی که برد این سلاح بیشتر است و موجب سرعت در اجابت می‌شود، ‌روز عرفه است. حتّی تعبیر امام باقر«علیه‏السلام» این است که اصلاً‌ روز عرفه، روز دعا و درخواست از خداوند است. یعنی در این مقطع زمانی بخصوص سرعت اجابت دعا بیشتر است.

9-   تنها امید جاماندگان

«مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ». حضرت امام جعفر صادق«ع» فرمودند: اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد غفران برای او نیست مگر آنکه عرفه را درک کند.

از این روایت دو مطلب به دست می‏آید: یکی، عظمت ماه مبارک رمضان از نظر گسترش مغفرت الهی است که همه را در بر می‌گیرد. دوم، عظمت عرفه است. در ماه مبارک رمضان، زمان مطرح است. ممکن است برای عرفه هم زمان مطرح باشد؛ یعنی روز خاص و هم مکان مورد نظر باشد که آن «زمین عرفات» است. ولی مسلّماً زمان در اهمیت موضوع دخالت دارد که «روز عرفه» است. از لحاظ قید زمان، اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، مسلّماً اگر در روز عرفه از خداوند طلب مغفرت کند مورد مغفرت الهی قرار خواهد گرفت.

10- فضیلت زوّار امام حسین در عرفه

مسئله مهم در روز عرفه زیارت امام حسین«علیه‏السلام» است که در حدیث آمده است خداوند قبل از آنکه به سرزمین عرفات نظر کند، به زائران امام حسین«علیه‏السلام» نظر می‌افکند و این نظر افکندن در زمان‌های حساس و سرنوشت‌ساز مانند شب قدر، عید فطر، عید قربان و عید غدیر است که افضل اعمال در این زمان‌ها زیارت امام حسین«علیه‏السلام» است.

11-  این روز را از دست ندهید!

هر لحظه‌ای از لحظات امروز برای ما گرانبهاست؛ بخصوص برای دعا و درخواست از خداوند. این فرصت بهترین فرصت است. پس این فرصت را از دست ندهید! بخصوص از ظهر تا هنگام غروب را که در روایات وارد شده است. به دوستان می‏خواستم سفارش کنم که این چند ساعت را غنیمت بشمارید. بدانید اگر می‏خواهید مشکلاتتان را حل کنید ـ‏ که همه ما ‏مشکلات داریم‏ـ بیایید ‌این چند ساعت را درِ خانه خدا بروید و از او بخواهید؛ چه حاجت‏های مادّی را و چه معنوی را، همه را از او بخواهید. چون امروز بُردِ دعا خیلی زیاد است. بخصوص درباره دیگران اگر دعا کنید، ما در روایت داریم که خدا چند هزار برابر به شما اعطا می‏کند. از همه شما التماس دعا دارم؛ من را هم فراموش نکنید و دعا کنید.
جمعه ۱۳ آبان ۱۳٩٠ساعت ۱٠:٥۳ ‎ب.ظ توسط تقی دژاکام  نظرات (3)
 تگ ها: فضیلت شب عرفه و فضیلت روز عرفه و آیت الله سید علی خامنه ای و آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی

نامه ای از آیت الله بهجت(ره) به مقام معظم رهبری

نامه ای از آیت الله بهجت(ره) به مقام معظم رهبری


bahjat-4



پایگاه صالحات – حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی:

آیت الله مصباح یزدی رابط بین آیت الله بهجت و حضرت آقا بودند. البته امام (ره) خودشان به حضرت آیت الله خامنه ای فرموده‌ بودند که از آقای بهجت استفاده کنید. ایشان هم نامه‌ای می نویسند می‌دهند به حاج آقای مصباح که این را شما لطف کنید و بدهید به‌ آقای بهجت.

البته ظاهراً آن طور که من اطلاع دارم حاج آقا برای ثبت این مکاتبات حساس شرط می‌گذارند که من به شرطی نامه رسانی می‌کنم که نامه را ببینم و نسخه ای هم کپی کنم و نگه دارم! حضرت آقا هم به دلیل علاقه خاصی که به آیت الله مصباح داشتند، قبول می‌کنند.

ظاهراً حضرت آقا تقاضای دستورالعمل داشتند که آیت الله مصباح می آوردند و آیت الله بهجت هم در پاسخ در مواقعی خودشان می نوشتند و در مواقعی هم به حاج می فرمودند که این موارد را بنویسید و به ایشان تحویل بدهید.

ادامه مطلب...

یکبار رهبر انقلاب برای آقای بهجت می نویسند که من این موارد را می دانم و انشاءالله عامل خواهم بود ولی توقعم بیش از این است که آقای بهجت ‌در پاسخ نوشته بودند اینها را عمل کنید، در فرصتی که پیش بیاید دیگر شما برای من نامه ننویسید، من خودم برای شما نامه می‌نویسم.

 

تا این که امام از دنیا رفتند، یادم است ما مشهد بودیم که حاج آقای مصباح برای بیعت با آقا آمده بودند تهران و از آنجا هم آمدند مشهد. ما خدمتشان رسیدیم و از وضع و اوضاع پرسیدیم. حاج آقا فرمودند که برای بیعت رفته بودم خدمت آقا ولی خدا را شکر دست خالی نرفتم چون آیت الله بهجت یک نامه چهار صفحه ای برای حضرت آقا که تازه رهبر شده بودند، نوشتند که شروع نامه هم این بود که بنده انتصاب حضرتعالی را به سمت مقام ولایت و رهبری تبریک عرض می‌کنم و بعد شروع کرده بودند که حالا دیگر وظایف شما این است.

 

بعد آقا به آیت الله مصباح فرموده بودند که تا حالا خیلی‌ها از مردم و مسئولین با من بیعت کردند ولی هیچ کدام دلم را آرام نکرد که من در این جایگاه باید باشم یا نه الا این نامه که خیالم را راحت کرد. چون می‌دانم که ایشان اصلاً بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمی نویسند وصحبت نمی کنند.


منبع: هفته‌نامه سیاسی اجتماعی 9 دی – 21 اسفند 1389

پدر، عشق، پسر

پدر، عشق، پسر


همراه با یک پدر شهید؛ قبل و بعد از دیدار با رهبر انقلاب در کرمانشاه
حامد هادیان

سه روز قبل از سفر رهبر انقلاب، برای این که حال و هوای مردم را از نزدیک ببینیم به روستایی در ۴۰ کیلومتری کرمانشاه رفتیم. روستای «قیسوند» از توابع شهرستان هرسین. روستایی بر کرانه‌ی چند کوه نسبتا بلند؛ که همین کوه‌ها مانع حمله‌ی هوایی عراق در زمان جنگ بوده‌اند.


دانلودفایل صوتی



بقیه داستان درادامه مطلب


ادامه مطلب ...