بیانات رهبری در دیدار دستاندرکاران همایش سوختگان وصل
دوازدهمین همایش ادبی سوختگان وصل به همت دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها، امروز دوشنبه ۲۷ بهمنماه در دانشگاه تهران برگزار شد. به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم بیانات دو سال پیش حضرت آیتالله خامنهای در دیدار برگزارکنندگان همایش سوختگان وصل (۱۳۹۱/۱۲/۷) را منتشر میکند.
بسمالله الرحمن الرحیم(۱)
آقایان سوختگان!(۲) انشاءالله که موفّق و مؤید باشید. طیبالله انفاسکم، خیلی خوب. اگر وقت میبود، دلمان میخواست که از آقای قزوه(۳) و آقای امیری(۴) هم استفاده میکردیم که لااقل برایمان شعری بخوانند، لکن دیگر حالا مجال کم است متأسّفانه. من چند جملهای عرض بکنم.
خیلی متشکریم از این کارهایی که شرح دادند دوستان، چه آنچه در مورد همین ادبیات دفاع مقدّس است، چه آنچه در دانشگاه اتّفاق میافتد. و این فضایی که آقایان تصویر کردید، تشریح کردید، این فضا یکی از نِعَم الهی است؛ این فضا را ما درست نکردیم، این فضا را خدای متعال درست کرده، دلها دست او است، هدایت دست خدا است. اگر بنا بود که به حسب موازین عادی آدم محاسبه میکرد، باید عکس آنچه اتّفاق افتاده، اتّفاق میافتاد. ماها کمکاریم، کوتاهیهای زیادی داریم؛ لکن خدای متعال کمک کرده، رحمت الهی برکت داده به هر حرکتی که از گوشهای - با اخلاص - انجام میگیرد، و این فضا بهوجود آمده؛ پس این نعمت خدا است؛ اگر میخواهید بماند و افزایش پیدا کند، باید شکر خدا را بکنید. سعی کنیم به عنوان شکر الهی، از این نعمت استفاده کنیم؛ چون یکی از اجزاء شکر این است که انسان نعمت را معطّل نگذارد، نعمت را بشناسد و بداند که از طرف خدا است و آن را بهکار بگیرد؛ آنوقت این میشود شکر عملی و قلبی پروردگار عالم؛ و باید انشاءالله این توسعه پیدا کند. و توسعه هم پیدا خواهد کرد؛ یعنی انسان نگاه میکند، آثار رحمت خدا را میبیند؛ فَانظُر اِلی ءاثارِ رَحمَتِ الله؛(۵) آثار رحمت الهی را انسان مشاهده میکند در گوشه و کنار جامعهمان و حوادثی که در داخل کشورمان و در بیرون کشورمان اتّفاق میافتد.
همّت کنید انشاءالله، از این استعدادها استفاده کنید، همانطور که گفتید(۶) جوانهایی بودند که یک روز جایزهبگیر بودند، امروز خودشان جایزهبدهاند؛ یک روز مستمع بودند، امروز مستمعین زیادی دارند؛ این الحمدلله خوب است، این خودش یک حرکتی است، انسان دارد مشاهده میکند؛ من خب چندین سال است با فضای ادبیات و هنر و شعرِ انقلاب ارتباط دارم دیگر، آشنا هستم، میبینم، رشدْ کاملاً محسوس است. منتها هیچ قانع نشوید، هیچ مغرور نشوید، هیچ وقت فکر نکنید که از این چیزی که ما هستیم بالاتر نیست؛ نه، شعرای خیلی خوبی داریم - همین آقایانی که اینجا هستند و دیگران، شعرای خیلی خوبیاند - امّا خوبتر از اینها، هم بوده، هم ممکن است که باشد؛ ما میخواهیم برسند به اوج و قلّه؛ انشاءالله باید تلاش کنند، همه باید تلاش کنند.اینجور نیست که اگر ما شعرْ خوب میگوییم، بگوییم خب دیگر ما الحمدلله رسیدیم به حدّ نصاب و تمام شد؛ نه، باید شعر را خوبتَرَش کنیم، ادبیات را پیش ببریم، داستان را بهتر بنویسیم؛ خب در این زمینههای داستان و اینها بخصوص، خیلی کمبود داریم ما که انشاءالله باید همهی اینها جبران بشود. انشاءالله موفّق باشید.
۱) دهمین همایشادبی سوختگان وصل با موضوع نکوداشت شهدای جهاد علمی، روز ۶ اسفند سال ۱۳۹۱ به همّت دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه تهران برگزار شد.
۲) گزارش حجّتالاسلام ابراهیم کلانتری (رئیس دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه تهران) و آقای سعید حدّادیان (دبیر علمی همایش): دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی ولّی فقیه در دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۹ با هدف ترویج فرهنگ شهادت در دانشگاه و برگزاری جلسات ادبی و تربیت شاعران و نویسندگان در حوزهی دفاع مقدّس فعّالیت خود را آغاز کرد. این دفتر تاکنون ده همایش نکوداشت به شرح زیر برگزار کرده است: نکوداشت جانبازان شیمیایی، نکوداشت شهدای تفحّص، نکوداشت آزادگان، نکوداشت مفقودین، نکوداشت همسران جانبازان، نکوداشت شهدای شلمچه، نکوداشت شهدای هویزه، نکوداشت شهدای جزیرهی مجنون، نکوداشت جانبازان شهید، نکوداشت شهدای جهاد علمی؛ و همچنین برنامههای معنوی که این دفتر در دانشگاه تهران دنبال میکند عبارتند از :برگزاری ۵۴ نماز جماعت، برگزاری مراسم اعتکاف، برگزاری مراسم ایام دههی محرم و فاطمیه و شبهای قدر و نیمهی شعبان، معرفی عرفان ناب اسلامی و برگزاری همایش «پیامبر اسلام، عرفان و معنویتهای نو» و تولید کتاب دربارهی عرفانهای کاذب، معرفی کارنامهی نظام جمهوری اسلامی در قالب شش جلد کتاب با نام «درآمدی بر کارنامهی نظام جمهوری اسلامی»،برگزاری برنامههای دانش افزایی اساتید دانشگاه تهران، برگزاری هفت دوره طرح بصیرت (در حوزههای اندیشهی سیاسی، تاریخ معاصر، مهدویت و...) برای دانشجویان با رویکرد بحث آزاد، برگزاری کرسی آزاداندیشی ولایت فقیه.
۳) علیرضا قزوه (از دستاندرکارانهمایش)
۴) مرتضی امیری اسفندقه (داور همایش)
۵) سورهی روم، بخشی از آیهی ۵۰
۶) اشارهی دبیر علمی همایش به این مطلب که افرادی که در ابتدای دههی ۸۰ از ما جایزه میگرفتند، حالا خودشان روی سن میآیند و به نسلهای بعدی جایزه میدهند.
بیانات رهبری در دیدار نمایندگان اقلیتهای مذهبی کشور در مجلس شورای اسلامی

بسماللهالرّحمنالرّحیم
ما از اسلام آموختهایم که باید با پیروان ادیان دیگر با انصاف و عدالت برخورد کرد؛ این حکم اسلام به ما است. آنچه امروز در دنیا مشاهده میشود، این است که قدرتها و دولتهای مدّعی انصاف و عدالت، هیچ انصاف و عدالتی را جز در دایرهی سیاستهای تنگ و محدود و ظالمانهی خودشان ملاحظه و مراعات نمیکنند. شما امروز میبینید در اروپا، در آمریکا، علیه مسلمانها چه تبلیغاتی انجام میگیرد. بحث این نیست که چرا مسلمانها آزادی لازم را در بسیاری از این کشورها ندارند؛ بحث بر سرِ این است که چرا امنیت جانی ندارند! یعنی حقیقتاً اینجوری است. همین فیلم «تکتیرانداز»(۱) که حالا سروصدایش بلند شده و هالیوود آن را درست کرده، تشویق میکند یک جوانِ مثلاً فرض کنید مسیحی یا غیر مسلمان را که تا آنجایی که میتواند و از دستش برمیآید، مسلمان را اذیت بکند، اصلاً تشویق میکند این معنا را؛ آنطور که نقل کردند، ما که این فیلم را ندیدیم. این روش روشِ مورد پسند اسلام نیست؛ اسلام معتقد است به انصاف. امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) در آن قضیهی حملهی به [شهر انبار(۲)] میفرماید: بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم لَیدخُلُ المَرأَةَ المُسلِمَةَ وَ الاُخرَی المُعاهِدَة؛ من شنیدهام این افرادی که حمله کردند به این شهر، وارد خانهی زن مسلمان و زن غیر مسلمان - معاهده یعنی یهود و نصارایی که پیمان دارند و در زیر سایهی حکومت اسلامی زندگی میکنند - میشوند و «یأخُذُ حِجلَها» و اذیت میکنند اینها را، آزار میکنند، ظلم میکنند. بعد حضرت میفرمایند که اگر مسلمان از این غم بمیرد، مورد ملامت نیست! ملاحظه میکنید، این امیرالمؤمنین [است]. اگر مسلمان از غصّهی این بمیرد که سپاهیان دشمن و غارتگران، وارد خانهی یک زن غیر مسلمان شدند و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند و دستبند او را و حِجـِل(۳) او را گرفتند، ملامت نباید بشود؛ ملامت نمیشود. نظر اسلام این است. ما امیدواریم انشاءالله بر همین روال حرکت کنیم و پیش برویم.
و خاطرات خوبی هم داریم. من غالباً به منازل شهدای ارامنه و آشوری که رفتهام - که امسال هم خوشبختانه موفّق شدم منزل چند شهید ارمنی رفتم - میبینم اینها نسبت به کشورشان احساس تعهّد میکنند؛ یعنی واقعاً متعهّدانه رفتار کردند. زمان جنگ هم من یادم است که عدّهای از همین مسیحیان ارمنی آمدند اهواز؛ من در فرودگاه دیدم یک جماعتی نشستهاند، گفتم اینها چهکسانی هستند؟ گفتند اینها ارامنهاند، دارند میآیند جبهه برای کارهای صنعتی - ارامنه در کارهای صنعتی و فنّی و ماشین و این چیزها مسلّطند - و برای کمک و خدمت. آمدند؛ مرحوم چمران اینها را به کار گرفت. مبالغی اینها زحمت کشیدند، خدمت کردند، کار کردند و کسانی هم شهید شدند.
یکی از [اعضای] این خانوادههای ارمنی که من همین هفتهی پیش رفتم منزلشان، پسرش سرباز بوده؛ گفت سربازیاش تمام شد و ناراحت بود که جنگ هنوز هست؛ [میگفت] من سربازیام تمام شده و چه کار کنم. بعد گفت اتّفاقاً اعلام کردند مثلاً آن کسانی که سربازی رفتند، چند ماه - سه ماه یا فلان قدر - بیایند مجدّداً جبهه. گفت این خوشحال شد؛ خوشحال شد که باز دوباره فراخوانی کردند؛ آمد و رفت جبهه و بعد هم شهید شد، جسدش را آوردند؛ یعنی اینجور احساساتی را انسان در بین هممیهنان غیر مسلمان ما در کشور مشاهده میکند. خب تلاش کردند. و امیدواریم که نظام اسلامی بتواند به وظایف خودش در این زمینهها عمل کند؛ آنها هم حقیقتاً نسبت به کشور با تعهّد به معنای واقعی کلمه رفتار کنند.
این رفتارهای جمهوری اسلامی را هم در خارج منعکس کنید؛ یعنی واقعاً بدانند، بفهمند در دنیا و دنیای مسیحیت بداند که در کشور اسلامی اینقدر رواداری نسبت به غیر مسلمانها هست؛ این رواداریای که آنجاها وجود ندارد. و چقدر شما شنیدهاید مثلاً در آلمان، جوانهای نئونازی - که حالا افتخار میکنند که نازیاند؛ اسمشان را گذاشتهاند «نئونازی» - حمله میکنند به یک مشت مسلمان، به مسجد مسلمانها؛ میزنند، میکشند، تعقیب درست و حسابیای هم نمیشوند؛ ما هم نشنفتهایم. یا آن دختر خانم جوان عرب را که مثلاً فرض کنید که مقنعه داشته یا پوشیه(۴) داشته، بهخاطر حجابش میزنند میکشند و هیچکس اصلاً دنبال هم نمیکند؛ حالا گفتند یک مجازاتی [کردند]؛ آدم فکر نمیکند که خیلی جدّی اینها تعقیب میشود؛ واقعاً تعقیب هم نمیکنند. در جاهای دیگر هم همینجور؛ در آمریکا و جاهای دیگر و کشورهای دیگر هم متأسّفانه همینجور است؛ که خب، اینها مدّعی حقوق بشر هم هستند! اینها را مقایسه کنند با آنچه در ایران میگذرد. این چنین چیزی در ایران سابقه ندارد؛ یعنی در دوران اسلامی و جمهوری اسلامی، تعرّض به غیر مسلمان از سوی مسلمانها هیچ سابقهای ندارد. همان جوان حزباللّهی تند و داغ هم هرگز به خودش اجازه نمیدهد که به یک غیر مسلمانی تهاجم و حمله بکند و مانند اینها. امیدواریم انشاءالله خدای متعال به شماها و به ما توفیق بدهد که بتوانیم وظایفمان را انجام بدهیم.
۱) فیلم «تکتیرانداز آمریکایی» از ژانویهی سال ۲۰۱۵ اکران شده است. این فیلم بر اساس کتابی به همین نام نوشتهی «کریس کایل» ساخته شده و داستان زندگی واقعی نویسندهی کتاب است که سرباز نیروی دریایی آمریکا بوده و بمرور تبدیل به ماشین آدمکشی ارتش آمریکا میشود و رکورد بیشترین کشتن در جنگ بهعنوان تکتیرانداز را از آن خود میکند! این فیلم در چند بخش، نامزد دریافت جایزهی اسکار شده است.
۲) نهجالبلاغه، خطبهی ۲۷ (با کمی تفاوت)
۳) خلخال
۴) روبنده
چرا ملت ایران دستبسته نیست؟
|
یک مسئول آمریکایی میگوید ایرانیها در قضایای هستهای، با دستِ بسته پشت میز مذاکره حاضر میشوند. این خطای محاسباتی است؛ دست ملّت ایران بسته نیست و این را در عمل نشان دادهاست و بعد از این هم نشان خواهد داد. ۹۳/۱۱/۱۹ |
|
| چرا ملت ایران دستبسته نیست؟ | |
| ۱ | تراکم تجربهها و پیشرفتهای ملت ایران علیرغم تحریم |
| ۲ | سنت الهی مبنی بر ناتوانی دشمن در توقف مسلمانان |
| ۳ | ملت ایران در شرایط سختتر از این تسلیم نشده است |
| ۴ | افزایش انگیزه ملت ایران برای جوشش از درون در شرایط تحریم |
| ۵ | بیاثر شدن مانعتراشی دشمن با اصلاح عیوب خودمان از جمله اسراف |
| ۶ | امکان قطع وابستگی به نفت و بیاثر کردن تحریمها |
| ۷ | حضور و همراهی ملت ایران با نظام اسلامی |
| ۸ | مشکلات ما از اراده و آرمانهای ملت ایران کوچکتر است |
| ۹ | خنثیشدن تحریمها با طرحهای اقتصاد مقاومتی و تلاش و ابتکار مسئولین |
| ۱۰ | اگر تحریم کارساز بود ما را به حمله نظامی تهدید نمیکردند |
| ۱۱ | مقرون به صرفه نبودن تداوم تحریمها برای کشورها در بلندمدت |
| ۱۲ | فرصتهای متعدد برای همکاری با کشورهای مستقل |
تراکم تجربهها و پیشرفتهای ملت ایران علیرغم تحریم
سنت الهی مبنی بر ناتوانی دشمن در توقف مسلمانان
ملت ایران در شرایط سختتر از این تسلیم نشده است
افزایش انگیزه ملت ایران برای جوشش از درون در شرایط تحریم
بیاثر شدن مانعتراشی دشمن با اصلاح عیوب خودمان از جمله اسراف
امکان قطع وابستگی به نفت و بیاثر کردن تحریمها
حضور و همراهی ملت ایران با نظام اسلامی
مشکلات ما از اراده و آرمانهای ملت ایران کوچکتر است
خنثی شدن تحریمها با طرحهای اقتصاد مقاومتی و تلاش و ابتکار مسئولین
اگر تحریم کارساز بود ما را به حمله نظامی تهدید نمیکردند
مقرون به صرفه نبودن تداوم تحریمها برای کشورها در بلندمدت
فرصتهای متعدد برای همکاری با کشورهای مستقل
کلیپ تصویری لوح و قلم | انقلاب آمد
«لوح و قلم» عنوان مجموعهی نماهنگهایی است که در آن تلاش میشود تا با استفاده از روشی نو، مفاهیمی از بیانات حضرت آیتالله خامنهای را با مثالهای تصویری سادهای در اختیار مخاطبان قرار دهد.
«انقلاب آمد» عنوان دومین محصول از سری نماهنگهای «لوح و قلم» است. بیانات رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از بسیجیان در تاریخ ۱۳۸۴/۰۹/۰۷ دربارهی اینکه «چگونه انقلاب اسلامی روحیهی خودباوری را در ملت ایران زنده کرد»، محور این برنامهی «لوح و قلم» را تشکیل میدهد.
بیانات رهبری انقلاب در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى

بسماللهالرّحمنالرّحیم(۱)
خوشامد عرض میکنم به برادران عزیز، مسئولان مشاغل بسیار حسّاس در بخش مهمّی از نیروهای مسلّح، یعنی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی و پدافند. و این روز را که در واقع روز نیروی هوایی است، به همهی شما، به همهی کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و پدافند و به خانوادههای شما تبریک عرض میکنم. از گروه سرود هم بهخاطر اجرای خوبشان تشکّر میکنیم.
مسئلهی نوزدهم بهمن که شما هر سال این روز را گرامی میدارید، فراتر از یادآوریِ یک خاطرهی شیرین است؛ بله، خاطرهی مهمّی است، خاطرهی شیرینی است و جا دارد که اینگونه خاطرات را انسان نگه دارد لکن قضیه از این فراتر است. حادثهی نوزدهم بهمن، یک مضمون پرمغز و ماندگار است؛ یعنی این حادثهای که اتّفاق افتاد و جوانهای نیروی هواییِ نظام پادشاهی پا شدند، آمدند با امام بیعت کردند، با آن وضوح، با آن شجاعت - که من حاضر بودم در آن مراسم؛ برخی از اینها، کارتهای شناساییشان را بالای دست گرفته بودند و نشان میدادند - این یک معنایی دارد، یک مضمونی دارد، که آن مضمون را باید حفظ کرد؛ [ این] یک وظیفهی انقلابی است. آن مضمون چیست؟ آن این است که انقلاب، یک سخن حق و پرجاذبهای بود که توانست دلها را - دلهای بیغرض و مرض را، دلهای آگاه و روشن را - در هر نقطهای از کشور که بودند به سمت خود جذب کند؛ حتّی در جایی مثل نیروی هوایی ارتش پادشاهی که نورچشمی و سوگلیِ دستگاههای حاکم آن روز، بلکه سوگلیِ آمریکا بود. با نیروی هواییِ ارتش، آن روز مثل یک سوگلی رفتار میشد؛ هم آمریکاییها، هم عوامل آنها در کشورمان - که متأسّفانه در رأس امور قرار داشتند و حکومت دست آنها بود - اینجوری با نیروی هوایی رفتار میکردند و برخورد میکردند. آنوقت همین نیروی هوایی، تحت تأثیر جاذبهی حقیقت انقلاب، آنچنان به هیجان آمد که یک چنین کار بزرگی را انجام داد؛ یعنی در روز روشن، جلوی چشم این همه مأمور و در معرض تهدیدهای گوناگونی که آن روز وجود داشت، بلند شدند آمدند با امام در خیابان «ایران» بیعت کردند، سرود خواندند، ایستادند و کارتهای شناساییشان را سرِ دستشان گرفتند. آن مضمون مهمّ این حادثه این است؛ جاذبهی عجیب انقلاب، و آن حقیقتی که در درون انقلاب نهفته بود که دلها را به سمت خودش جذب میکرد؛ این را ما بایستی بشناسیم، بدانیم و حفظ کنیم.
علاوه بر کشور، در دنیا هم همین اتّفاق افتاد. خب، این انقلاب، این توانایی را داشت که به تمام زوایای کشور نفوذ کند و حضور پیدا کند، یعنی مثلا فرض کنید نه فقط در شهرها، در روستاها هم مردم بلند میشدند و از نقطهای به نقطهی دیگر میرفتند و شعار میدادند؛ شعار به نفع امام و انقلاب، و علیه رژیم مستبد و دیکتاتور؛ اینجور همهی ملّت به پا خاستند. علاوهی بر این، در سطح جهان هم همین اتّفاق افتاد - البتّه با نوعی تدریج - یعنی در همهجای دنیا؛ در آسیا، در اعماق آفریقا، حتّی در آمریکای لاتین ملّتها از اینکه یک ملّتی پیدا شده است که این شجاعت را، این دلیری را دارد که در مقابل آمریکا بِایستد و زورگویی آمریکا را علنا رد بکند، به هیجان میآمدند. خیلیها با زحمت رادیوهای ایران را میگرفتند. من دیدم کسانی را که در کشورهای عربی بودند، و از بس رادیوی فارسی ایران را گوش کرده بودند، فارسی یاد گرفته بودند. این جاذبه است؛ جاذبهی انقلاب است که دلها را - تودههای مردم را، روشنفکران را، جوانان را، دانشگاهیان را - در همهجای دنیایی که تحت تأثیر شدید تبلیغات دشمن قرار نداشت، توانست به خودش جذب کند؛ این اتّفاق در همهجا افتاد. اینکه ببینند یک ملّتی در مقابل زورگویی میایستد، ملّتهایی را که خودشان در چالش زورگوییهای آمریکا و قدرتهای غربی بودند، به هیجان میآورْد؛ اینها را طرفدار میکرد؛ علاقهمند میکرد. این در همه جای - باید گفت - دنیای استضعاف؛ در آفریقا، در آسیا، در نقاط دوردست، در آمریکای لاتین، در همه جا تقریبا عمومیت داشت. این را ما کاملا مطّلع شدیم؛ افراد زیادی میرفتند، میآمدند و تأثیر انقلاب و تأثیر نام امام را انسان بروشنی مشاهده میکرد.
خب، نقطهی مقابل چه بود؟ نقطهی مقابل، آن قدرتهایی بودند که این حرکت عظیم علیه آنها بود؛ در رأس آنها، دولت ایالات متّحدهی آمریکا. اینها از اینکه یک چنین حرکت عظیم و رو به گسترشی، همهی ملّتهای تحت نفوذ اینها را دارد فرا میگیرد، بشدّت برآشفته و متوحّش بودند و وادار به عکسالعمل شدند و عکسالعملهای تند نشان دادند. اوّلین علاجی هم که به ذهنشان رسید، این بود که کانون را خاموش کنند؛ آن مرکزی، آن کانونی را که همهی این هیجانها از آنجا برمیخیزد، این را خاموش کنند تا بهطور طبیعی در جاهای دیگر، مسئله از بین برود. لذا هرچه توانستند فشار آوردند.
دشمنیِ آمریکا با جمهوری اسلامی از روز اوّل شروع شد؛ این را جوانها بدانند. هرچه توانستند انجام دادند؛ یعنی واقعا هیچ کاری که یک دولتی مثل آمریکا بتواند با یک ملّتی، با یک کشوری بکند از لحاظ نظامی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ امنیتی، از لحاظ ارتباطات فرهنگی وجود ندارد که نکرده باشد؛ هر کاری توانستهاند تا امروز انجام دادهاند. دشمنیِ آنها با «انقلاب» بود و هست؛ دشمنیِ آنها با مردمی است که این انقلاب را پذیرفتهاند و قبول کردهاند. این غلط است که بعضی اینجور وانمود کنند که دشمنیِ آمریکا و رژیم مستکبر با اشخاص است - با امام دشمن بودند یا امروز با علی خامنهای دشمنند - اینجور نیست؛ دشمنیِ آنها با اصل این مفهوم است، با اصل این حرکت است، با اصل این جهتگیریِ توأم با ایستادگی و استقلالطلبی و عزّتطلبی است و با ملّتی که اینها را پذیرفته است و دارد عمل میکند؛ دشمنی با اینها است. و این دشمنی، آن روز بوده است، امروز هم هست و ادامه دارد. ملّتی که پای این حرف ایستاد در طول این سالهای متمادی و مشکلات آن را تحمّل کرد، برایشان مبغوض است. بعضی از سیاستمداران آمریکایی خطا کردند و در لفظ هم همین را گفتند؛ در این چند سال گذشته از دهنشان در رفت، تصریح کردند که با ملّت ایران دشمنند؛ با ملّت ایران مخالفند؛ امروز هم هر حرکتی از سوی آمریکاییها و همپیمانانشان و همراهانشان انجام میگیرد، برای به زانو درآوردن ملّت ایران است؛ برای تحقیر ملّت ایران است.
البتّه دچار خطایند؛ دچار اشتباه در تحلیلند؛ این یک واقعیتی است که آمریکاییها در تحلیل حوادث این منطقه و بهطور خاص تحلیل حوادث کشور عزیز ما دچار خطایند؛ دچار اشتباههای راهبردی هستند؛ همین خطاها هم هست که به آنها دارد مرتّبا صدمه میزند، ضربه میزند و ناکامشان میکند؛ خطای محاسباتی دارند.
[ یک] مسئول آمریکایی(۲) همین چند روز قبل از این میگوید که ایرانیها گیر افتادهاند؛ ایرانیها در قضایای هستهای، با دستِ بسته پشت میز مذاکره حاضر میشوند. خب، این خطای محاسباتی است؛ ایرانیها گیر نیفتادهاند، حالا شما در بیست ودوّم بهمن انشاءالله خواهید دید ملّت ایران چه خواهد کرد و چه حضوری خواهد داشت؛ آنوقت معلوم میشود که آیا دست ملّت ایران بسته است؟ دست ملّت ایران بسته نیست و این را در عمل نشان دادهاست و بعد از این هم نشان خواهد داد؛ مسئولین هم همینجور؛ مسئولین کشور هم انشاءالله با ابتکارات خودشان، با شجاعت خودشان نشان خواهند داد که دست ملّت ایران بسته نیست. او تصوّر میکند که ایران را در سهکنج گیر انداخته! میگوید پشت ایرانیها به دیوار رسیده است! نه آقا، اشتباه میکنید! شما هستید که دچار مشکلید. همهی واقعیتهای منطقهی ما نشاندهندهی این است که آمریکا در اهداف خود در این منطقه و در بیرون این منطقه شکست خورده است. آمریکا در سوریه شکست خورد، آمریکا در عراق شکست خورد، آمریکا در لبنان شکست خورد، آمریکا در قضیهی فلسطین شکست خورده است، آمریکا در غزّه شکست خورده است، آمریکا در تسلّط بر مسائل افغانستان و پاکستان شکست خورده است، در بین آن ملّتها منفور است؛ در خارج از این منطقه هم همینطور است؛ آمریکا در اوکراین شکست خورده است؛ شما هستید که دچار شکست شدید؛ سالهای متمادی است شکست پشتِ سرِ شکست!
جمهوری اسلامی پیش رفته است. امروز جمهوری اسلامی با نظام جمهوری اسلامی در ۳۵ سال قبل، قابل مقایسه نیست. تراکم تجربهها، تراکم کارها، پیشرفتهای فراوان، نفوذ عظیم منطقهای، رسوخ مبانی انقلاب در اعماق دلهای جوانان این کشور؛ اینها چیزهای کوچکی است؟ این حوادث وجود دارد؛ اینها حقایقی است.
در مورد مسائل گوناگون دچار همین خطای محاسباتی هستند. به فضل پروردگار، با همّت مردم، با همّت شما جوانها در همه جای کشور، در همهی بخشهای گوناگون دیگر هم شبیه همین فعّالیتهایی که فرماندهی محترم الان گفت که در نیروی هوایی انجام گرفته است، در یک سطح وسیعی، در همهی دستگاههای کشور در حال انجام است؛ آن هم در حال تحریم، آن هم درحالیکه دشمنان تحریم کردهاند؛ ما در علوم پیشرفت داریم، در فنّاوری پیشرفت داریم، در مسائل گوناگون اجتماعی پیشرفت داریم، در مسائل گوناگون بینالمللی پیشرفت داریم؛ تجربیات گوناگون، پیدرپی برای جمهوری اسلامی یک ذخیرهی ارزشمند دارد بهوجود میآورد. ما داریم جلو میرویم و پیشرفت میکنیم، علیرغم دشمن، به کوری چشم دشمن؛ آنها هستند که نتوانستند. آنها میخواستند این ریشه را قلع و قمع کنند، آنها حاضر نبودند نظام جمهوری اسلامی را تحمّل کنند [امّا] امروز مجبورند نظام جمهوری اسلامی را تحمّل کنند. در مسائل گوناگون هم با طرق مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی - انواع و اقسام ترفندها - هر ضربهای که بتوانند وارد میکنند لکن بی نتیجه است؛ جمهوری اسلامی، با قدرت در حال پیشرفت کردن است.
حالا آنها مسئلهی هستهای را بهعنوان یک نمونهای در دست گرفتهاند و اینجور وانمود میکنند که جمهوری اسلامی در قضیهی هستهای درمانده است؛ قضیه اینجور نیست.
من همین جا این را بگویم: اوّلا بنده با توافقی که بتواند انجام بگیرد موافقم؛ البتّه توافق بد نه. آمریکاییها مکرّر تکرار میکنند و میگویند «ما معتقدیم که توافق نکردن، بهتر از توافق بد کردن است»؛ بله، ما هم همین عقیده را داریم؛ ما هم معتقدیم که توافق نکردن، بهتر است از توافق بد، توافقی که به ضرر منافع ملّی است، توافقی که موجب تحقیر ملّت بزرگ و با عظمت ایران است.
ثانیا این را هم همه بدانند: مسئولین ما و هیئت مذاکره[ کنندهی] ما و دولت ما همهی تلاششان را دارند میکنند که حربهی تحریم را از دست دشمن خارج کنند.
تلاش آنها برای این است که حربهی تحریم را از دست این دشمن غدّار بیرون بیاورند. البتّه اگر توانستند چه بهتر [امّا ]اگر نتوانستند همه بدانند، هم دشمنان ما بدانند، هم دوستان ما در دنیا بدانند، در داخل راهکارهای فراوانی وجود دارد که حربهی دشمن را کند میکند. اینجور نیست که تصوّر کنیم حربهی تحریم، بلاشک یک حربهی کاری است؛ نخیر، ما اگر همّت کنیم، ما اگر به داشتههای خودمان درست توجّه کنیم - که خب این روحیه بحمدالله هست - میتوان حربهی تحریم را کند کرد، ولو از دست دشمن نتوان خارج کرد.
ثالثا در این قضیه، یک نکتهی خوبی را رئیسجمهور محترم، چندی پیش در یک سخنرانیای برزبان آوردند و آن اینکه مذاکره معنایش این است که دو طرف سعی کنند به نقطهی مشترک برسند؛(۳) خب این معنایش این است که یکطرف نخواهد همهی آنچه را مورد علاقهی او و مورد توقّع اواست تحقّق پیدا کند. آمریکاییها اینجورند. آمریکاییها و چند کشور اروپایی - که مثل بچّه دنبال آمریکا در حرکتند و واقعا اشتباه هم دارند میکنند، دچار یک اشتباه راهبردی هستند این کشورهای اروپایی تابع آمریکا - با پرتوقّعیِ تمام، حرفشان این است که همانچه آنها میخواهند، با همان خصوصیات که آنها میخواهند بایستی تحقّق پیدا کند؛ خب این غلط است، این راه مذاکره نیست. طرف ایرانی، برخی از کارهایی که میتوانست او را به توافق نزدیک کند انجام داده است. کارهای متعدّدی را انجام داده: گسترش و توسعهی ماشینهای غنیسازی را متوقّف کرده، خب این را لازم دانستند که یک برههای متوقّف کنند؛ تولید اورانیوم بیست درصد را - که یک کار بسیار بزرگی است رسیدن به دانش و فنّاوری بیست درصد، کار بسیار بزرگی بود؛ این را کسانی که اهل فنّند میدانند که رسیدن از پنج درصد به بیست درصد، اهمّیتش خیلی بیشتر است از رسیدن از بیست درصد به بالا؛ این کار بزرگ را جوانان ما و فنّاوران متعهّد ما انجام دادند - متوقّف کردند، اقتضای مذاکره این بود که متوقّف بکنند؛ کارخانهی اراک را که یکی از کارهای بسیار بزرگ و مهمّ فنّاوری و یک هنر بزرگ فنّاوری است، فعلا متوقّف کردهاند؛ فردو را که یکی از برترین ابتکارهایی است که نیروهای ما و عناصر داخلی ما آن را برای امنیت دستگاههای سانتریفیوژ ما توانستند تأمین بکنند و تضمین بکنند، فعلا متوقّف کردهاند. این همه کارهای بزرگ انجام دادهاند، طرف ایرانی بنابراین منطقی عمل کرده است، طبق منطق مذاکره عمل کرده است؛ طرف مقابل زیادهخواهی میکند، پررویی میکند، باجخواهی میکند؛ خب مسئولین ما اگر چنانچه در این زمینهها ایستادگی نشان بدهند، حق با آنها است، کسی نباید آنها را ملامت بکند، باید ایستادگی به خرج بدهند و دارند به خرج میدهند، ایستادگی بهخرج میدهند. یعنی جمهوری اسلامی از آغاز و در مسائل گوناگون، با منطق حرکت کرد؛ ما در جنگ تحمیلی، منطق را مبنای کار خودمان قرار دادیم؛ در قبول قطعنامه، منطقی عمل کردیم؛ در قضایای گوناگونی که بعد از جنگ تا امروز وجود داشته است، همه جا بر اساس منطق و استدلال عمل کردیم؛ هیچ کجا جمهوری اسلامی بیمنطقی نشان نداده است؛ در این قضیه هم با منطق دارد حرکت میکند. منتها طرف مقابل منطق سرش نمیشود؛ طرف مقابل هم به بیمنطقیِ با تکیهی بر زور - خود آنها هم میگویند که ما توانستهایم ایران را وادار کنیم که دستگاههای هستهای را گسترش ندهد، فلان چیز را متوقّف کند، فلان چیز را تعطیل کند؛ راست میگویند، این کارها را جمهوری اسلامی بر طبق منطق مذاکرات انجام داده است - اقرار میکند؛ منتها زیادهخواهی میکنند. خب، ملّت ایران زیر بار زیادهخواهی و زورگویی نخواهد رفت.
ما با پیشرفت این کاری که مسئولین دولتی ما شروع کردهاند و تلاش هم دارند میکنند - واقعا دارند تلاش میکنند و وقت میگذارند و نیرو صرف میکنند - موافقیم؛ به یک توافق خوب هم اگر برسد موافقیم. بنده هم موافقم، مطمئنّم که ملّت ایران هم آن توافقی را که در آن عزّت او محفوظ بماند، احترامش محفوظ بماند، منافعش حفظ بشود، مخالفتی ندارد، موافقت خواهد کرد؛ منتها باید این خصوصیات، بلاشک ملاحظه بشود؛ باید تکریم و حرمت ملّت ایران و مسئلهی اساسیِ مهمّی که عبارت است از پیشرفت ملّت ایران، محفوظ بشود و محفوظ بماند. ملّت ایران عادت نکرده است که به زورگوییِ دشمنان گوش فرا بدهد و تسلیم زورگویی و باجخواهی بشود؛ آنطرف هرکه باشد، آمریکا باشد[یا دیگران]. یکروزی آمریکا و شوروی سابق، در مقابل جمهوری اسلامی دست به دست هم داده بودند و با همهی اختلافاتی که داشتند، زور میگفتند؛ جمهوری اسلامی زیر بار زور آنها نرفت، جمهوری اسلامی پیروز شد، جمهوری اسلامی موفّق شد؛ امروز هم همینجور خواهد بود. امروز هم ملّت ایران و نظام جمهوریاسلامی، زیر بار زور نخواهد رفت.
این حرفی هم که حالا انسان میشنود که میگویند که «در یک برههای دربارهی اصول کلّی توافق کنیم، بعد دربارهی جزئیات»، این را هم بنده نمیپسندم؛ این را من نمیپسندم. با تجربهای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیلهای خواهد شد برای بهانهگیریهای پیدرپی برسر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یکجلسهی واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات - که یکچیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیلپذیر است - بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.
همهی آنچه هم قرارداد بسته میشود بین مسئولین ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیر قابل تفسیر و تأویل باشد. اینجور نباشد که طرف مقابل - که با دبّهکردن و چکوچانه زدن، کار خود را پیش میبرد - بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانهگیری کند، دبّه در بیاورد، کارها را مشکل بکند؛ نه، همهی اینها برای این است که سلاح و حربهی تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البتّه باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافقِ به این صورت[ بشود]؛ والّا اگرچنانچه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملّت ایران و مسئولین و دولت محترم و دیگران، راههای فراوانی دارند و یقینا باید آن راهها را طی کنند برای اینکه بتوانند حربهی تحریم را بیاثر کنند و کُند کنند.
انشاءالله در بیستودوّم بهمن، ملّت ایران نشان خواهد داد که کسی که ملّت ایران را بخواهد تحقیر کند، با ضربهی متقابل ملّت ایران مواجه خواهد شد. همهی ملّت ایران، همهی دلسوزان، در این جهت متّفقند که عزّت ملّی برای یک کشور، بسیار بسیار مهم است. اگر عزّت بود، امنیت هم خواهد آمد؛ اگر امنیت بود، پیشرفت هم عملی خواهد بود؛ والّا اگر یک ملّت تحقیر شد، همه چیز او به بازی گرفته خواهد شد؛ حتّی امنیت او، حتّی ثروت او، و همه چیز او. عزّت ملّی بایستی محفوظ بماند و مسئولین این را میدانند و ملّت ایران انشاءالله در بیستودوّم بهمن با حضور خود، با نشان دادن اقتدار خود، با نشان دادن عزم راسخ خود، انشاءالله دشمن را به زانو درخواهد آورد. پروردگارا ! همهی ملّت ایران را مشمول الطاف و برکات خود قرار بده؛ همهی ما را مشمول هدایتهای خود قرار بده؛ پروردگارا ! شهدای عزیز دوران جنگ تحمیلی و قبل از آن و بعد از آن و همهی شهدای نیروهای مسلّح و شهدای نیروی هوایی را با پیغمبر محشور بفرما؛ امام بزرگوار ما را - که سلسلهجنبان این حرکت مبارک، آن مرد بزرگ بود - با پیغمبر محشور کن.
والسّلامعلیکمورحمةاللهوبرکاته
۱) قبل از شروع بیانات معظّمٌله، امیر سرتیپ خلبان حسن شاهصفی (فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) گزارشی ارائه کرد.
۲) دیوید کوهن
۳) سخنرانی در جمع مردم استان زنجان ۱۳۹۳/۰۷/۲۹
دیدارکارکنان و فرماندهان نیروی هوایی با فرمانده کل قوا
در سالروز بیعت تاریخی فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش با امام راحل (ره) در نوزدهم بهمن سال ۱۳۵۷، جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و قرارگاه پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی با حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

جملات برگزیده درباره «۲۲ بهمن و دهه فجر»
در آستانه فرارسیدن «۲۲ بهمن» سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR جملات برگزیده از حضرت آیتالله خامنهای را درباره «دهه فجر و ۲۲ بهمن» منتشر کرد:
بیست و دوم بهمن، در حکم عید غدیر است؛ زیرا در آن روز بود که نعمت ولایت، اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهی، برای ملت ایران صورت عملی و تحقق خارجی گرفت. ۱۳۶۸/۱۱/۰۴
هر گاه و هر جا که از پیروزی ۲۲ بهمن یادی و نامی آورده می شود، چهره ی شهید و نقش خونین شهادت، در برابر چشم ها پدیدار می گردد. ۱۳۶۸/۱۱/۱۹
دههی فجر، در حقیقت مقطع رهایی ملت ایران و آن بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا کرده است. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
دههی فجر، آن آیینهیی است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد. اگر این آیینه نبود، باز هم مثل همان دورههای تاریک و قرون خالیه، بایستی ما مینشستیم و اسمی از اسلام میآوردیم. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
برگزاری دههی فجر، باید مثل برگزاری جشن نیمهی شعبان باشد. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
خاطرهی امام، بیش از همیشه، در دههی فجر و بیستودوی بهمن است. حتّی بیشتر از مراسم سالگرد رحلت امام، این بزرگداشت نشاندهندهی شخصیت آن بزرگوار است. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
دهه فجر در حقیقت ولادت امامت در این کشور است؛ به همان معنایی که خود امام و اسلام برای ما ترسیم کردهاند.۱۳۶۹/۱۰/۱۱
۲۲ بهمن در حیات تاریخی و ملی کشور و هدایت سرنوشت ملت ایران به سوی حق و صلاح نقش بزرگی داشته است.۱۳۷۸/۱۱/۰۶
در طلیعهی روزهای درخشان فجر از همه چیز شایستهتر تکریم شهیدان و خضوع در برابر روح فداکار آنهاست. ۱۳۷۹/۱۱/۱۲
دشمنان سعی میکنند انقلاب را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، انقلاب را به یاد مردم میآورد. سعی میکنند امام را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، تجسّم اراده و عظمت امام بزرگوار ماست. ۱۳۸۰/۱۱/۰۳
حادثه بیستودوم بهمن و پیروزی انقلاب، پایان تحقیر ملت ایران بود. ۱۳۸۰/۱۱/۲۱
اگر انقلاب اسلامی و امام بزرگوار ما نبود و اگر اسلام پرچمدار انقلاب و تحوّل در این کشور نبود، هیچ امیدی وجود نداشت که سلطه جهنّمىِ تحقیرآمیز امریکا و حکومت دیکتاتورىِ قسىّالقلب پهلوی از این مملکت برکنده شود. ۱۳۸۱/۰۳/۱۴
راهپیمایی بیستودوم بهمن در جهان یک پدیده بینظیر است؛ هیچ کشوری در هیچ مراسمی چنین اجتماعی را در شهرهای بزرگ و کوچک به خود نمیبیند و به یاد ندارد؛ این مخصوص شماست. ۱۳۸۲/۱۱/۲۴
راهپیمایی بیستودوم بهمن مظهر اقتدار ملی است؛ نشاندهندهی عزم عمومی ملت ایران است؛ مظهر همان چیزی است که هر دشمنی را در هر حد و اندازهیی از اقتدار نظامی و تواناییهای تبلیغاتی و سیاسی، مرعوب میکند. ۱۳۸۳/۱۱/۱۹
ملت ایران هر سال با حرکت خود در بیستودوم بهمن، دشمن را در جای خود متوقف و وادار به عقبنشینی کرده. ۱۳۸۳/۱۱/۱۹
روز ۲۲ بهمن و راهپیمائی ۲۲ بهمن مظهر اقتدار ملی است؛ مظهر اقتدار ملت ایران است؛ مظهر حضور مردمی و اراده و عزم ملی ملت ایران است که مرد و زن و پیر و جوان، در همهی شرائط به خیابانها میآیند و خودشان را در سرتاسر کشور در مقابل چشم بینندگان قرار میدهند؛ این خیلی باعظمت است. ۱۳۸۶/۱۱/۱۹