شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

فجیع‌ترین فجایع صهیونیست‌ها

فجیع‌ترین فجایع صهیونیست‌ها



رژیم صهیونیستی از تاسیس و شکل‌گیری در سال ۱۹۴۸ تاکنون مرتکب جنایات بیشماری شده است که ۲۷ جنایت از این جنایت‌ها فجیع‌تر و وحشتناک‌تر از مابقی است و در تاریخ ثبت شده است.

اگر بخواهیم از معروف‌ترین جنایت‌ها رژیم صهیونیستی از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ تاکنون نام‌ ببریم ۲۷ جنایت در فهرست مشهور‌ترین جنایات این رژیم قرار می‌گیرد که عبارتند از:

۱- تخریب هتل ملک داوود: هتل «ملک داوود» در قدس در سال ۱۳۳۰ ساخته شد و در دوره جنگ جهانی دوم مرکز فرماندهی ارتش انگلیس و آرشیو بسیاری از اقدامات آژانس یهود جهت اشغال فلسطین محسوب می‌شد. این هتل در ژوئیه ۱۹۴۶ بدست گروه‌های تروریستی صهیونیستی هاگانا، ایرگون و اشترن با ۳۵۰ کیلوگرم مواد منفجره بطور کلی ویران شد.

۲- دیریاسین: دیریاسین نام روستایی کوچک نزدیک قدس است، جمعیت این روستا در سال ۱۹۴۸ حدود ۷۰۰ نفر بود. در سال ۱۹۴۸ دیریاسین شاهد هجوم ۳ گروه مسلح به نام ارگون به سرکردگی مناخیم بگین، گروه اشترن به سرکردگی اسحاق شامیر و گروه هاگانا به سرکردگی دیوید بن گوریون بود. در این یورش که با مقاومت ساکنان روستا همراه بود، ۲۵۰ نفر کشته شدند که بیشتر آن‌ها را زنان، کودکان و سالمندان تشکیل می‌دادند. همچنین در این حمله فجایع دیگری از جمله تجاوز جنسی، مثله کردن، پاره کردن شکم زنان باردار و منفجر کردن منازل نیز رخ داد.

۳- لد و رمله ژوئن ۱۳۴۸، شبه‌نظامیان صهیونیست با حمله به این دو روستا جز ۲۵ خانواده فلسطینی دیگر هیچ فلسطینی را زنده نگذاشتند. ۱۷۶ فلسطینی در این جنایت به شهادت رسیدند.

۴- طنطوره: این روستا در جنوب شهر اشغالی حیفا واقع است و در ۲۳ مه ۱۹۴۸ شاهد بزرگ‌ترین جنایت صهیونیست‌ها علیه اهالی روستا بود. وقایع فاجعه‌بار این روستا از سال ۱۹۴۸ تا سال ۲۰۰۰ مکتوم باقی ماند تا این‌که یک اسرائیلی به نام «تدکاتس» در پایان‌نامه دوره کار‌شناسی ارشد خود با استفاده از آرشیو ارتش صهیونیستی فاش کرد، در این روستا ۲۰۰ فلسطینی قتل عام شدند.

۵- الدوایمه: این روستا در استان الخلیل واقع است. در اکتبر سال ۱۹۴۸ شاهد هجوم وحشیانه‌شبه نظامیان صهیونیست بود که در پی آن ۵۰۰ نفر به شهادت رسیدند که ۲۰۰ نفر آن‌ها از ساکنان روستاهای دیگر بودند که به این روستا پناه آورده بودند.

۶- قبیه: روستای قبیه در ۲۲ کیلومتری شمال شرقی قدس و ۴۴ کیلومتری غرب رام الله واقع است و ساعت ۷ بعدازظهر ۱۴ اکتبر ۱۹۵۳ مورد حمله نظامیان صهیونیست قرار گرفت. این هجوم که طی آن نظامیان صهیونیست از لباس مبدل استفاده کرده بودند، به رهبری آریل شارون صورت گرفت و طی آن ۶۹ زن و مرد و کودک فلسطینی به شهادت رسیدند.

۷- کشتار حولا: بامداد ۳۱ اکتبر ۱۹۴۸ نظامیان اسرائیلی به سرکردگی مناخیم بگین به حولا شهر کوچکی در لبنان حمله بردند. در این حمله نیروهای اسرائیلی مردان شهر را اعدام و منازل مسکونی را منهدم کردند. همچنین ده‌ها نفر از کشته شده‌ها را در گورهای دسته‌جمعی دفن کردند. این فاجعه باعث مهاجرت اکثر اهالی این منطقه به بیروت شد. در این کشتار ۹۰ لبنانی کشته شدند.

۸- کفرقاسم: ۲۹ اکتبر ۱۹۵۶ کفر قاسم روستایی نزدیکی شهر قلقیلیه در فلسطین هدف حمله نیروهای صهیونیستی قرار گرفت. در این حمله که در ساعت ۵ عصر و هنگام بازگشت اهالی روستا از مزارع صورت گرفت، ۴۹ نفر کشته شدند. این کشتار با شعار «بدون عاطفه باش تا خدا رحمتت کند» بوقوع پیوست.

۹- کشتار حانین: نظامیان اسرائیلی در ۲۶ نوامبر ۱۹۶۷ بعد از حدود ۳ ماه از محاصره روستای حانین در لبنان وارد این روستا شدند و اقدام به کشتار ساکنان آن با تبر و منازل را آتش زده و آن‌ها را با خاک یکسان کردند.

۱۰- کشتار عیترون: شهری کوچک در جنوب لبنان است. این شهر در سال ۱۹۷۵ شاهد انفجار بمبی توسط نظامیان اسرائیلی بود که در اثر آن ۹ کودک کشته شدند.

۱۱- کشتار بنت جبیل: در سال ۱۹۷۶ نظامیان اسرائیلی پنجشنبه بازار شهر کوچک بنت جبیل در لبنان را بمباران کردند. این بمباران به کشته شدن ۲۳ و زخمی شدن ۳۰ نفر منجر شد.

۱۲- کشتار اوزاعی: در سال ۱۹۷۸ نیروهای هوایی اسرائیل واحدهای مسکونی و مؤسسات تجاری منطقه اوزاعی در نزدیکی بیروت را هدف قرار دادند. در این حادثه ۲۶ نفر به قتل رسیدند و ۳۰ واحد مسکونی کاملا ویران شد.

۱۳- کشتار راشیا: در سال ۱۹۷۸ توپخانه اسرائیل ۱۵ لبنانی را به قتل رساند که به سمت کلیسای شهر کوچک راشیا روانه بودند.

۱۴- کشتار کونین: نظامیان اسرائیلی در سال ۱۹۷۸ روستای «کونین» در لبنان را مورد هدف قرار دادند. در این حمله ۲۹ نفر کشته شدند که اکثراً کودک بودند.

۱۵- کشتار عدلون: در سال ۱۹۷۸ کماندوهای اسرائیلی مستقر در ساحل عدلون در لبنان ۲۰ نفر از افرادی را که در ۲ ماشین در حال حرکت بودند هدف قرار داده و به قتل رساندند.

۱۶- کشتار عباسیه: در سال ۱۹۷۸ نیروی هوایی اسرائیل مسجدی در شهر کوچک عباسیه در لبنان را هدف قرار داد که تعدادی از خانواده‌ها در آنجا پناه گرفته بودند. در این بمباران هوایی ۱۱۲ نفر کشته شدند که بیشتر آن‌ها زن و کودک بودند.

۱۷- خان یونس: خان یونس در نوار غزه واقع است. این روستا در دو نوبت به فاصله ۹ روز هدف حملات اشغالگران صهیونیست قرار گرفت. یکی در ۳ نوامبر ۱۹۵۶ که ۵۰۰ فلسطینی و دیگری ۱۲ نوامبر که ۲۷۰ فلسطینی به شهادت رسیدند.

۱۸- صبرا و شتیلا: در سال ۱۹۸۲ نیروهای اسرائیلی با همکاری برخی از نیروهای نظامی لبنانی دست‌نشانده با نقشه وزیر جنگ آن زمان آریل شارون به اردوگاه‌های صبرا و شتیلا در نزدیکی بیروت حمله کردند که برخی از پناهندگان فلسطینی را در خود جای داده بودند و حدود ۸۰۰ نفر فلسطینی به اضافه تعدادی لبنانی را به قتل رساندند.

۱۹- اردوگاه البرج الشمالی: این اردوگاه در لبنان واقع است. هواپیماهای صهیونیستی در هفتم ژوئن ۱۹۸۲ با حمله به این اردوگاه با استفاده از بمب‌های فسفری ۹۴ فلسطینی را به خاک و خون کشیدند. این حمله در واکنش به مقابله جوانان اردوگاه به حمله نظامیان صهیونیست به اردوگاه صورت گرفت.

۲۰- عیون قاره: صبح بیستم مه ۱۹۹۰ یک نظامی صهیونیست به روی کاروان کارگران فلسطینی در منطقه صهیونیست نشین لیتسیون (عیون قاره) آتش گشود که در نتیجه آن هشت کارگر فلسطینی شهید و ۱۶ نفر دیگر زخمی شدند.

۲۱- کشتار نمازگزاران الاقصی: براثر درگیری نمازگزاران فلسطینی با گروه یهودی متعصب امنای کوه هیکل در هشتم اکتبر ۱۹۹۰، نظامیان اسرائیلی وارد ماجرا شدند و نمازگزاران را به گلوله بستند. در نتیجه این گلوله باران ۲۱ نفر کشته، ۱۵۰ نفر مجروح و ۲۷۰ نفر بازداشت شدند. همچنین از حرکت آمبولانس‌ها جلوگیری شد و برخی از پزشکان و پرستار‌ها نیز در هنگام امدادرسانی مورد هدف قرار گرفتند. کشته شدگان و مجروحان تا ۶ ساعت پس از پایان درگیری روی زمین بودند.

۲۲- کشتار قانا: در ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۶ در جریان جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه لبنان روستای قانا مورد حمله و بمباران نظامیان رژیم اشغالگر قدس قرار گرفت.

برخورد دو بمب به یک ساختمان مسکونی چهارطبقه در مرکز روستای قانا به کشته شدن ۵۴ شهروند از جمله ۳۷ کودک و زخمی شدن بسیاری انجامید. بسیاری از فقیران و کودکان معلول که قادر به فرار از منطقه نبودند، در این ساختمان می‌خوابیدند. خاخام‌های صهیونیست گفتند براساس حکم تورات، کشتار مردم در قانا در جنوب لبنان مباح است.

در زمان وقوع جنگ ۳۳ روزه، خاخام‌ها ضمن اعتراض به انتقاد‌ها و محکومیت‌های جهانی علیه جنایت قانا مدعی شدند، بنابر قوانین کتاب مقدس یهودیان، در زمان جنگ هیچ بی‌گناهی در صف دشمن وجود ندارد.

۲۳- حرم ابراهیمی در الخلیل: باروخ گلدشتاین و گروهی از شهرک‌نشینان شهرک صهیونیست‌نشین کریات اربع در ۲۵ فوریه ۱۹۹۴ هنگام نماز صبح وارد مسجد الاقصی می‌شوند. گلدشتاین پشت یکی از ستون‌های مسجد می‌ایستد و منتظر می‌شود تا نمازگزاران سجده کنند. پس از آن به سوی ایشان تیراندازی می‌کند. گلوله‌ها و ترکش‌های نارنجک باعث زخمی شدن بیش از ۳۵۰ نفر می‌شود. نظامیان ارتش اسرائیل هنگام این کشتار درهای مسجد را می‌بندند و از فرار نمازگزاران جلوگیری می‌کنند. همچنین به هیچ کس اجازه نمی‌دهند، برای نجات مجروحان به داخل حرم برود. در همین زمان، گروهی نیز در خارج از مسجد کشته می‌شوند. عده‌ای نیز در حین تشییع جنازه شهدا به خیل شهدا می‌پیوندند و در این کشتار ۵۰ نفر به شهادت می‌رسند که ۲۹ نفر از آن‌ها از نمازگزاران حرم بودند.

۲۴- انتفاضه الاقصی: در ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ آریل شارون از مسجدالاقصی بازدید کرد. این بازدید به علت اعتراض جوانان فلسطینی به اتمام نرسید. روز بعد از این حادثه که مصادف با روز جمعه بود، نظامیان اسرائیلی اقدام به گشودن آتش روی نمازگزاران کردند که بر اثر آن ۷ نفر کشته و ۲۵ نفر زخمی شدند. این درگیری به انتفاضه دوم مردم فلسطین منجر شد.

۲۵- ارودگاه جنین: نظامیان اسرائیلی در ۲۹ مارس ۲۰۰۲ حمله گسترده‌ای را به اردوگاه جنین واقع در کرانه باختری آغاز کرد. پس از دو هفته محاصره اردوگاه جنین و شروع جنگ شدید بین نیروهای مقاومت فلسطین و اسرائیل، نیروهای اشغالگر به ریاست شائول موفاز با تانک‌های خود وارد آنجا می‌شوند. آنان با تهاجم گسترده به این اردوگاه پس از اتمام مهمات نیروهای مقاومت آنجا را تسخیر می‌کنند. سپس آن‌ها وارد اردوگاه می‌شوند و بسیاری از جوانان اردوگاه را اعدام می‌کنند. سپس تانک‌های اسرائیلی وارد شده، برخی خانه‌ها را تخریب می‌کنند. تعداد شهدای این واقعه حدود ۲۰۰ نفر است. هنوز تعداد شهدای دفن شده در گورهای جمعی مشخص نیست.

۲۶- غزه: رژیم صهیونیستی پس از پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین در ژانویه ۲۰۰۶ در اقدامی نژادپرستانه با هدف تنبیه مردم فلسطین بویژه مردم نوارغزه که بیشترین آرای حماس از این منطقه بود، اقدام به محاصره کامل زمینی و هوایی این منطقه کرد. درپی این محاصره کشنده اسرائیلی‌ها حتی از خروج بیماران فلسطینی برای مداوا به خارج جلوگیری کردند که طی آن تا اواسط سال ۲۰۱۰ نزدیک به ۳۸۰ فلسطینی جان خود را از دست دادند. ظرف این سال‌ها بویژه اواخر سال ۲۰۰۸ تا اواسط ژانویه ۲۰۱۰ اسراییل جنگی خانمانسوز را علیه غزه راه انداخت که به تجاوز ۲۲ روزه شهرت یافت. در این جنگ ۱۴۵۰ شهروند فلسطینی به شهادت رسیدند و ساختار زیربنایی نوارغزه آسیب جدی دید. قاضی گلدستون که بعد‌ها از سوی سازمان ملل مامور شد، این جنایات را بررسی کند ثابت کرد، اسراییل مرتکب جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت شده است.

۲۷- حمله به ناوگان آزادی: بامداد دوشنبه ۳۱ مه ۲۰۱۰ در برابر چشمان افکار عمومی جهان نیروی دریایی ارتش صهیونیستی در اقدامی که دزدی دریایی لقب گرفت، در آب‌های بین المللی به کشتی بین المللی حامل کمک‌های انسان دوستانه به نوارغزه حمله کرد و ۹ شهروند ترک را به قتل رساند و ده‌ها نفر دیگر را زخمی کرد. تمامی ۷۵۰ سرنشین این کشتی‌ها بازداشت و به بندر اشدود منتقل شدند
منبع: خبرگزاری تسنیم

در لیالی قدر از خدا چه بخواهیم؟/ مأیوس نشو، بخشیده می‌شوی!

در لیالی قدر از خدا چه بخواهیم؟/ مأیوس نشو، بخشیده می‌شوی!



گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ متن سخنان حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان 1391 ه.ش به شرح ذیل است:

 

(برای مشاهده فیلم این جلسه می توانید به بخش صوت و تصویر «خبرگزاری دانشجو» مراجعه، یا اینجا را کلیک کنید)


مروری بر مباحث گذشته


در جلسات گذشته عرض کردم ماه مبارک رمضان ماه تلاوت قرآن و ماه دعا است، چه برای خود و دیگران و چه دنیوی و چه معنوی و اخروی که به آن ترغیب شده است. به خصوص نسبت به لیالی قدر که جلسه گذشته عرض کردم در روایات داریم. جلسة گذشته عرض کردم که ما به عنوان دعا از خداوند در لیالی قدر چه بخواهیم؟ عرض کردم دو چیز: یک؛ ترمیم نسبت به گذشتة خودمان. اینکه گذشتة خوبی نداشتیم و دستمان به خطاها آلوده شده است و خداوند با دعا آن را عفو کند، بیامرزد، ترمیم کند و ندیده بگیرد. دوم؛ مسئلة بهترین ترسیم نسبت به امور آینده‌مان، یعنی سال آینده؛ چون در شب قدر امور آیندة تمام موجودات ترسیم میشود.


دستم پر از گناه، چشمم پر از امید


حالا این دو مطلب را در چه قالبی بریزیم و به خدا عرض کنیم؟ در بین دعاها و روایات که میدیدم، روایتی توجّه من را جلب کرد و چه بسا قبلاً هم در بحث‌ها تنبّه داده باشم. راوی میگوید در مسجد الحرام بودم، به حجرالاسود رسیدم. شخصی را دیدم که مشغول نماز است، دقّت کردم که ببینم کیست؛ خوب که دقّت کردم دیدم زینالعابدین(صلوات‌الله‌علیه) امام چهارم است. حضرت را زیر نظر گرفتم تا اینکه از نماز فارغ شد. راوی تعبیر میکند که: «وَ رَفَعَ بَاطِنَ کَفَّیْهِ إِلَى السَّمَاءِ»؛ کف دستانش را دوتایی به آسمان بلند کرد، «وَ جَعَلَ یَقُولُ»؛ شروع کرد و این جملات را فرمود: «سَیِّدِی سَیِّدِی»؛ آقای من! آقای من! «هَذِهِ یَدَایَ»؛ اینها دو دست من است، «قَدْ مَدَدْتُهُمَا إِلَیْکَ»؛ این دستها را به سوی تو دراز کردم، اما یک چیز هست، «بِالذُّنُوبِ مَمْلُوءَةً»؛ دستهایم را که به سوی تو دراز کردم، پر از گناه است، «وَ عَیْنَایَ»؛ با چشمهایم هم به سوی تو نگاه میکنم، امّا، «بِالرَّجَاءِ مَمْدُودَةً»؛ چشمهایم پر از امید به توست.


این شبها به خدا چه بگویم؟


امشب به خدا چه بگوییم؟ زین العابدین(صلوات‌الله‌علیه) به ما یاد داده است. دستهایمان را بلند کنیم و بگوییم: خدا! آقای من! دستهایم را به سوی تو دراز کردم امّا پر از گناه است، چشمهایم هم به سوی تو دوخته ام امّا آن هم پر از رجا و امید من به توست.



  بقیه درادامه مطلب

ادامه مطلب ...

کاسه های شیر یتیمان +تصویرسازی و پوستر

کاسه های شیر یتیمان +تصویرسازی و پوستر



حکومت على علیه السلام حکومت «عدل» بود، او در عمل براى جهان و اندیشمندان روشن ساخت که در زعامت آن حضرت حتى یک نفر یتیم، خود را بى‏پناه ندانسته، و با درگذشت پدر مستقیما تحت نظارت «ولى امر» و جانشین به حق انبیاء و اولیاء قرار گرفته، و آن چنان مورد لطف و عنایت مولایش قرار مى‏گیرد، که دیگران در آن عصر آرزوى یتیمى مى‏کردند!
 امیرالمؤمنین در قول و عمل به فکر یتیمان بود، و جاى خالى پدران را بر آنان پر مى‏کرد، و نمى‏گذاشت هیچ فرزند یتیمى با فقدان والدین خود احساس نیاز و سرپرست نماید!
 
یتیم نوازی و ترس از آتش دوزخ
 روزى امام علی (ع) زنى را مشاهده کرد که او مشک آبى را به دوش گرفته و با زحمت و مشقت آن را حمل مى‏کند.
 
حضرت از آن بانو درخواست کرد که ظرف سنگین آب را در اختیار وى قرار دهد... على علیه السلام مشک را برداشت و از احوال زن پرسش نمود، معلوم شد شوهر وى از سربازان شهید اسلام در رکاب آن حضرت بوده است، و هزینه زندگى فرزندان شهید باعث کار آن زن و آب کشى به خانه دیگران گردیده است!
 
مولاى متقیان آدرس خانه او را گرفته و شب را در تمام ناراحتى به سر برد، و سحرگاه زنبیلى پر از خرما و روغن و آرد و گوشت... را به دوش گرفته، و به خانه مزبور حمل کرد، در طول راه برخى از مؤمنین درخواست کمک کردند، ولى حضرت مى‏فرمود: روز رستاخیز بار مرا چه کسى حمل مى‏کند؟!
 
على علیه السلام پس از در زدن و اجازه گرفتن به طور ناشناخته وارد خانه شد، و پیشنهاد فرمود: زن اجازه دهد یا او بچه‏ها را به بازى گرفته و مشغول کند، و یا به خمیر کردن و نان پختن بپردازد، زن گفت: شما بچه‏ها را مشغول کنید، من به کار خمیر کردن و پختن نان مى‏پردازم، خدا از تو راضى شود، و بین من و «على بن ابى طالب» حاکم گردد! ! (۵)
 
حضرت على(ع) فورى مقدارى گوشت را پخت و با خرما و غیره بر دهان بچه‏ها گذاشت، و هر بار لقمه‏اى را که به آنان مى‏خورانید مى‏فرمود: اى فرزندانم! على را حلال کنید!!!

بقیه مطالب درادامه

 
ادامه مطلب ...

توصیه‌های اخلاقی آیت الله حق شناس برای شب‌های قدر

توصیه‌های اخلاقی آیت الله حق شناس برای شب‌های قدر



ثواب فراگیری علم در شبهای احیا

 در روایت وارد شده است که هر کس این دو شب (نوزدهم و بیست‌ویکم) احیا را به مذاکره علم بگذراند؛ هر یک ساعت ثواب یک احیای تام و تمام را در بردارد. مذاکره علم همین است، همین «قال‌الصادق» و «قال‌الباقر» است.

برترین عمل در ماه رمضان

 رفقای عزیز من! اگر بخواهید از امیرمومنان(علیه السلام) تبعیت بکنید؛ باید به این نکات توجه بفرمایید.

 امیرمومنان(علیه السلام) عرضه داشت: یا رسول‌الله! افضل اعمال در این ماه کدام است؟ حضرت فرمودند: «الورع عن محارم‌الله».

توبه نصوح

 مقام ورع اقسامی دارد. یک قسم آن برگشتن از نادانی، فسق و عمل بد به عمل صالح است. اگر این مرحله ورع را به کار بستی؛ از علی(علیه السلام) پیروی کرده‌ای و به مقام توبه نصوح‌ دست‌یافته‌ای.

 فرمود: «حب علیٍ حسنة لاتضر معها‌السیئة» محبت علی(علیه السلام) حسنه‌ای است که با بودن آن، گناه ضرر نمی‌رساند. یک کسی عبای امیرمومنان(علیه السلام) را بوسید.

 حضرت(علیه السلام) فرمودند: «این معنای محبت نیست». معنای محبت پیروی از امیرمومنان و مقام عترت(علیهم السلام) است.

 مرحله دوم ورع، پرهیز از مشتبهات است. مرحله سوم هم مقام متقین است که شخص حرف نمی‌زند، مبادا اگر تعریف کسی را بکند؛ یک‌کسی بگوید: این‌طور نیست (و غیبت پیش بیاید).

 خطاب آمد که ای خاتم‌الرسل! باید به توبه‌کنندگان سلام کنی! به‌به! به‌به! شخص اول امکان - اول ما خلق‌الله نوری- باید به استقبال توبه‌کنندگان برود و به آن‌ها سلام بکند! (انعام/54)


تو استغفارکننده نیستی!

 حضرت ثامن‌الحجج(علیه السلام) وقتی از درون مسجد می‌گذشتند، یک نفرگفت: «استغفرالله».

 حضرت به مقام ولایتی به قلب او نگاه کرده و فرمودند: تو استغفارکننده نیستی، زیرا خیال بازگشت به همان معصیت را داری!

سخن گفتن دو ملک الهی درباره انسان‌ها

 دو ملک الهی با هم سخن می‌گویند که ای‌کاش مردم خلق نمی‌شدند! حال که خلق شده‌اند، بدانند برای چه خلق شده‌اند. - شما را برای چه به دنیا آورده‌اند؟- و حال که نمی‌دانند برای چه خلق شده‌اند، به دانسته‌های خودشان عمل کنند. حال که عمل به دانستنی‌های‌شان نمی‌کنند، از بدی‌هایی که کرده‌اند، توبه کنند. اول قدم، توبه است.

ذکر دائمی علامه طباطبایی(ره)

 «لاخیر فی نسک لاورع معه؛ عبادتی که پرهیز از گناه با آن نباشد، سودی ندارد.» (کافی/1/36) ورع یعنی این‌که دهان و زبانم را نگه دارم.

 مرحوم علامه طباطبایی(ره) - که هم در معقول و هم در منقول مجتهد بودند- زبان‌شان همیشه مشغول به ذکر بود؛ مگر این‌که مورد سؤال واقع شده و جواب می‌دادند. آن‌وقت ما چرا باید این‌قدر حرف بزنیم؟!

 وقتی بنده می‌آمدم، یکی از رفقا گفت: آقا! راجع به غیبت و اهانت و تهمت یک‌قدری صحبت بکنید. من انتظار نداشتم امشب - که شب بیست‌ویکم ماه رمضان است- این آقا به من بگوید: درباره غیبت و اهانت صحبت بکن.


عمل ائمه(علیهم السلام) باید نصب‌العین ما باشد.

 تنها گریه‌کردن برای حضرت علی(علیه السلام) فایده ندارد، عمل علی(علیه السلام) را باید نصب‌العین خودتان قرار دهید. در عیون اخبارالرضا(علیه السلام) می‌فرماید که عمل علی(علیه السلام) را باید سرلوحه زندگی خودتان قرار بدهید که چه فداکاری‌هایی کرد.

 حضرت می‌فرمایند: «انما هی نفسی اروضها بالتقوی لتأتی آمنهً یوم ‌الخوف‌الاکبر، نهج‌البلاغه/ نامه 45»؛ من باید به قدر درازی قبرم برای خودم احراز بکنم.


اخلاص باطن

 یکی از شرایط توبه، اخلاص باطن و سریره است. باید خالصاً و مخلصاً بیایید وسط. از دیگر شرایط توبه، معرفت است، یعنی ببینم که پروردگار چقدر به من مهربان است. بدانم که چه پروردگاری دارم. توبه نصوح یعنی این‌که من با قصد و یقین و قاطعیت از معصیت صرف‌نظر بکنم و قصد برگشت به گناه نداشته باشم.

 حضرت فرمودند: چنین کسی نداریم که دوباره به گناه مبتلا نشود. انسان در معرض حوادث است، شاید دوباره گرفتار معصیت شود؛ ولی باید تصمیم قاطعانه در توبه بگیرد.

 وقتی توبه‌کننده تصمیم قاطع گرفت؛ پروردگار آن دو ملک مأمور ثبت اعمال انسان را احضار می‌فرماید و گناهان توبه‌کننده را از یاد ملکین می‌برد.

 به اعضا و جوارح هم خطاب تکوینی می‌شود که حق ندارید علیه این بنده شهادت بدهید. به زمین هم خطاب می‌رسد که باید از شهادت علیه این بنده توبه‌کننده خودداری بکنی. خدای ما چنین خدایی است!

منبع: روزنامه افق حوزه

درشب قدرنشاط خیلی مهم است (استادفاطمی نیا)

درشب قدرنشاط خیلی مهم است (استادفاطمی نیا)



من قبلا در جاهای دیگر عرض کرده ام تاکید روایات بر این است که ما به نشاط نگاه کنیم، نشاط نشاط! فردا ان شاء الله شب های قدر می آید حالا این حدیث را هیچ کس عمل نمیکند، جلسه های احیاء خواهیم داشت پنج ساعت الی شش ساعت! مردم را مینشانیم کاملا که دیگر رمقشان گرفته شد هیچ حالی که دیگر نماند تازه قرآن ها توضیع میشود بگذارند روی سرشان بگویند بک یا الله!

دعای کمیلمان که باید بیست دقیقه طول بکشد معمولا دو ساعت و نیم، سه ساعت، ببینید اینها روز قیامت جواب دارد، اگر صاحب شریعت بگوید چرا لطائف و ظرائف شریعت ما را در ذهن مردم ثقیل جلوه دادید، چه جواب خواهیم داد؟! یک جوان میخواهد برود دعای کمیل میداند که رفتنش با خودش است برگشتنش با کرام الکاتبین است! میخواهد برود احیاء رفتنش با خودش است برگشتن با کرام الکاتبین، بابا شش ساعت هم آخر احیاء می شود؟! آخر چه کسی گفته است؟ اگه تو خودت حال داری خوب برو یک گوشه، برادر من عزیز من حالت را که نمیتوانی به کسی منتقل کنی.

خلاصه نشاط خیلی مهم است، روایت داریم که آقا خطرناک است، تو همین قم یک طلبه ای بعضی ریاضت ها را برخودش تحمیل کرده بود، حتما باید نماز شب بخواند، روزی سه جزء قرآن بخواند، چه بکند، چه بکند، چون پشتوانه علمی هم نداشت یکدفعه بریده بود، آمده بود میگفت بله ما یکوقت بیکار بودیم نماز شب میخواندیم!، چرا؟ برای اینکه پشتوانه علمی نداشت، نشاط هم نداشت، یک وقت حاج آقا حسین فاطمی است رضوان الله علیه قریب به یک قرن نماز شب خواند و سیر نشد، یک وقت مرحوم آیت الله العظمی اراکی بود قریب به یک قرن نماز شب خواند و سیر نشد، امام همینطور بزرگان همینطور، یک وقت هم یک آدمی که پشتوانه علمی ندارد روی احساس آمده، فقط احساس.

احساس یک اندازه ای دارد عزیز من، اگر کسی علوم اولین و آخرین را داشت باشد حال نداشته باشد یک عباسی نمی ارزد و اگر کسی حال داشته باشد پشوانه علمی نباشد، بالاخره نمیخواهم بگویم همه علامه بشوند ولی حال هم که پیدا میکنی باید یک پشتوانه ای داشته باشد، یک حدیثی، آیه ای، مبنایی، اما دیگر همه اش بشود احساس. خدا شاهد است الان در حتی تهران هم یک مجالسی روی احساس برگزار میشود، خیلی ببخشید نواری را آورده بودند یک جایی در آن نوار آن بنده خدایی که میخواند می گفت که بله امام حسین به قمر بنی هاشم گفت که شب عاشورا اگر تو هم میخواهی بروی، برو! خیلی ببخشید، اینها درد دل من است،اینها چیزهایی است که در پایتخت شیعه خوانده میشود، نوار میشود، پخش میشود،مشتری هم دارد.

بعد میگوید: عباس خوشگله! آمد زینب کبری را پیدا کرد گفت به داداش حسین یک چیزی بگو! مثل اینکه میدان مولوی بوده مثلا، دروازه غار بوده نعوذبالله، این شد حرف؟! همش احساس؟! آدم قمر بنی هاشم را اینطور یاد میکند؟! قمر بنی هاشمی که ائمه وقتی اسمش می آمد تعظیمش میکردند، میگفتند عموی ما نافذالبصیره بود عموی ما پرده ای برابر چشمش نبود، آنوقت اینطور میگویند؟! که دو نفر عوام میخواهند گریه کنند؟! میخواهم صد سال گریه نکنند، اگر میخواهیم به یک آدم عوامی هم حالی بدهیم به او بفهمانیم روی این روایت داریم این را به تو میگوییم، روی این مبنا داریم میگوییم، مبنایش این است.


چرا شیعه شبهای 19، 21و 23 ماه مبارک رمضان را شب قدر می داند؟

چرا شیعه شبهای 19، 21و 23 ماه مبارک رمضان را شب قدر می داند؟



پرسش :


 چرا شب قدر، شب نزول قرآن کریم بین مسلمین مورد اختلاف است؟ چرا شیعه شبهای 19، 21 و 23 و اهل سنت شبهای 23 و 27 را شب قدر می دانند؟


پاسخ :


 سنت در نزد اهل تسنن به قول، فعل و تقریر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ اطلاق شده و در نظر شیعه علاوه بر آن، شامل امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ نیز می شود. سؤال مذکور از سه بخش تشکیل یافته که هر کدام به صورت جداگانه مورد بحث واقع می شود.


الف) علت اختلاف در مورد شب قدر بین مسلمین:
بعد از رحلت نبی اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل و کتابت احادیث و روایات از طرف خلیفة اول ممنوع گردید. و این منع حدیث تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز (99 هجری) ادامه داشت. این مسئله باعث ضربة جبران ناپذیری به احادیث خصوصاً احادیث اهل تسنن گردید. به موجب این امر سلسلة اسناد روایات اهل تسنن از بین رفت و از ارزش حدیث کاسته شد و از طرفی احادیث ساختگی زیادی نیز به همین خاطر وارد جوامع حدیثی اهل تسنن گردید. ولی خوشبختانه جوامع حدیثی شیعه به خاطر عدم پیروی از این منع، و وجود جانشینان به حق که علوم خود را از ایشان می گرفتند از این ضایعات مصون ماند. این امر موجب اختلافات زیادی در جزئیات و بسیاری از مسائل گردید. ولی از آنجا که شیعه احادیث خود را از اهل بیت می گیرند و همواره در مشکلات، سخنان این بزرگواران چاره ساز بوده فلذا مشکل چندانی ندارند.
اما در قرآن در تعیین شب قدر چیزی نیامده. و آنچه از قرآن در این رابطه به طور قطع می توان فهمید این است که شب قدر فطعاً در ماه مبارک رمضان واقع شده و اما اینکه کدام یک از شبهای آن است، قرآن دلالتی بر آن ندارد.[1]


ب) شبهای 19 و 21 آیا به خاطر حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به عنوان شب قدر معروف هستند؟


احادیث زیادی در مورد تعیین شب قدر وارد شده و در بعضی از این احادیث، شبهای 19 و 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفی و بیان شده که یکی از اینها شب قدر است.[2] در برخی دیگر، 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفی شده است.[3] بعضی از روایات به صراحت شب 23 را به عنوان شب قدر معرفی و آن را افضل از همة شبهای 19 و 21 دانسته اند.[4] در بعضی از احادیث، از امام پرسیده اند کدامین از 2 شب 21 و 23 قدر است؟ امام تعیین نکرده اند و فرموده اند: چه می شود بر تو اگر در هر دو شب خیر انجام دهی؟[5] و...

بنابراین روشن شد که شبهای 19 و 21 به عنوان احتمال شب قدر بودن در لسان روایات ذکر شده، نه به خاطر حضرت علی ـ علیه السّلام ـ هر چند فضل این دو شب به خاطر قرار گرفتن شهادت حضرت در آن دو قطعاً بیشتر شده است.


ج) 23 افضل است یا 27

طبق گفتار بند الف، شبهایی که احتمال قدر در آنها داده می شد و یکی از آنها قطعاً شب قدر است،‌ به ترتیب افضلیت عبارتند از: شب 19، 21 و 23 که شب 23 افضل از دو شب دیگر بوده و بلکه طبق تصریح بعضی از احادیث، شب قدر همین شب است و می دانیم که در تمام طول سال شبی به فضلیت شب قدر نمی رسد. بنابراین 23 از شب 27 و از تمام شبها افضل خواهد بود. 


نتیجه


1. نظر شیعه در مورد شب قدر و تعیین آن مشخص بوده و چون از ائمه ـ علیهم السّلام ـ یعنی وارثان علم پیامبر به ما رسیده قطعاً صحیح می باشد.

2. شبهای 19 و 21 نیز طبق بعضی روایات احتمال شب قدر بودن داده می شود.
3. شب 23 از تمام شبها افضل است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 7، باب تعیین لیلة القدر.
2. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج20، ص 561.
3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج27، ذیل سوره قدر.
4. دعائم الاسلام، نعمان بن محمد تمیمی مغربی، ج1.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم سید محمد باقر موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، ج 20، ص 561.
[2] . ر. ک: کلینی، الکافی، تهران، ‌دارالکتب الاسلامیه، 1365، هـ . ش، چاپ چهارم، ‌ج 4،‌ص 158، ح 8. وسائل الشیعه ، حر عاملی، مؤسسة آل البیت، چاپ اول،‌ج 10.
[3] . ر. ک: کافی، ج 3، ص 40 و ج 4، ص 154، مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404 هـ ق، ج 94، ص 2 و 8.
[4] . ر. ک: بحارالانوار، ج 94، سید بن طاووس، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 هـ ش، چاپ دوم، ص 190.
[5] . ر. ک: ‌طوسی، التهذیب، دارالکتب الاسلامیه، 1365 هـ ش، چاپ چهارم، ج 3،‌ص 58.


منبع:راسخون

این شب ها از خدا چه بخواهیم

این شب ها از خدا چه بخواهیم




یکی از مراجع تقلید شیعیان در نوشتاری به دستورات مربوط به ماه رمضان اشاره کرده و درخواست‌هایی که ما می توانیم از خدا در این ماه داشته باشیم را تشریح کرده است.

متن نوشته شده توسط آیت الله العظمی جوادی آملی بدین شرح است:

ماه مبارک رمضان دو دستور دارد:

۱ـ عمومی: انسان تمام ماه مبارک رمضان را به عنوان یک واحد دانسته و برای آن نیّت کند؛ یعنی در شب اول ماه مبارک رمضان، می‌توان قصد کند که تا آخر ماه، روزه بگیرد.

۲ـ خصوصی: هر روز از روزهای ماه مبارک رمضان دارای تکالیفی مستقل است. «وأیّامه أفضل الأیام ولیالیه أفضل اللّیالی» یعنی تمام روزهای ماه مبارک رمضان از تمام ایّام سال افضل است و تمام شبهای ماه مبارک رمضان، از تمام شبها و لیالی سال برتر است. «وساعاته أفضل الساعات» (ساعات یعنی چند لحظه) و لحظات آن بهترین لحظه‌هاست.

این جمله که فرمود: شهرالله به شما رو کرده، مناسب با حدیث شریف «الصّوم لی» است. اگر روزه متعلق به خداست، پس این ماه هم ماه خدا و «شهرالله» است. و به همان نسبت تنها «الصّوم لی» نخواهد بود؛ دعاهای سحر هم «لله» است؛ آن عبادت‌های دیگر هم «لله» است؛ چون این شهر «شهرالله» است. اگر این ماه، ماه خداست، تمام آنچه که در این ماه انجام می‌گیرد، خواه دعاهای شب و سحر، و خواه عبادات روز و روزه، همه «لله» است.

ماه رمضان و تخلّق به اخلاق الهی

فرمود: «هو شهرٌ دُعیتم فیه إلی ضیافة الله» در این ماه شما مهمان خدا هستید. پس میهمان باید کاری که صاحب خانه می‌کند. را انجام دهد روزه‌دار، میهمان خدایی است که «یُطعِمُ ولایُطَعم»(۱) اطعام می کند ولی خود اطعام نمی‌شود؛ پس او هم می‌تواند «یُطعِمُ ولایُطَعم» باشد. اگر خدای سبحان می‌بخشد و نمی‌گیرد، انسان هم بایستی در این ماه رفتاری داشته باشیم که بخشد و نگیرد؛ چون هیچ دستی بهتر از دست بخشنده و هیچ دستی هم بدتر از دست بگیر نیست. رفتار گدامنشی را خداوند ناپسندی دارد و خوی بخشش را می‌پذیرد. اگر کسی تلاش و کوشش کرد که دیگران در کنار سفرهٴ او به بهشت بروند، دست او دست بخشنده است، اما اگر کسی تلاش کرد که به برکت دیگران به بهشت برود، او دست گیرنده دارد.

یکی از کلمات بلندی که قبل از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) کسی نگفته است، این است که : «الید العُلیا خیرٌ من الید السُفلی»(۲)دست بالایی بهتر از دست زیرین است؛ زیرا انسانی که می‌بخشد دستش بالاست، اما وقتی می‌گیرد، دستش پایین است.

در ضمن دعاهای شب‌های ماه مبارک رمضان، داشتن چنین روحی بلند را به انسان توصیه می‌کنند که به خدا عرض کنید: «خدایا تو که دینت را حفظ می‌کنی و ممکن نیست دست از آن برداری، توفیق بده تا دین تو به دست من زنده شود» نه این که دیگران دین تو را زنده کنند و من کنار سفرهٴ دین بنشینم. بگذار، نماز و روزه به دست من و با خون من زنده شود که دیگران میهمان من باشند؛ نه این که دیگران بجنگند، خون دهند، دین را احیا کنند، اما من فقط نماز بخوانم و روزه بگیرم. «واجعلنی ممّن تنتصر به لدینک ولا تستبدل بی غیری»(۳)

خدای سبحان عده‌ای را تهدید کرده می‌فرماید: من از دینم حمایت می‌کنم و دست از آن بر نمی‌دارم، شما توفیق اجرای این فیض را نیافتی به دست دیگری انجام خواهم داد: ﴿إِن تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لاَ یَکُونُوا أَمْثَالَکُم﴾(۴) چنین نیست که اگر دیگران در برابر دین اسلام صف بستند، خداوند دست از اسلام بکشد، بطور یقین خدا دینش را حفظ می‌کند. حال اگر حفظ دین با شما ممکن نشد، و خلوص را از دست دادید، شما را می‌برد و دیگران را جای شما می‌آورد.

براساس این تهدید و تعلیم قرآن کریم است که فرموده‌اند: در شب‌های ماه مبارک رمضان بگویید: خدایا تو که دینت را حفظ می‌کنی، این توفیق را بده که دین تو به دست من حفظ و زنده شود. این را دست‌های بخشنده و همّت بلند می‌گویند.

در دعاهای این ماه صاحب‌خانه را به ما معرفی کرده‌اند که: «وهو یُطعِم ولا یُطعَم ویُجیر ولا یُجار علیه»(۵) یا: «یُهلک ملوکاً ویَستخلف آخرین»(۶) سپس به ما گفته‌اند که شما میهمان چنین خدایی هستید.

[۱]ـ امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: هنگام غذا خوردن نام خدا را ببر، آن گاه که دست کشیدی بگو: «الحمد لله الذی یُطعِم ولا یُطعَم» (کافی، ج۶، ص۲۹۴)..

[۲]ـ الکافی، ج۴، ص۱۱.

[۳]ـ مفاتیح الجنان، اعمال شبهای ماه رمضان، دعای سیزدهم.

[۴]ـ سورة محمد، آیة ۳۸.

[۵]ـ بحارالانوار، ج۶۳، ص۳۸۱.

[۶]ـ از فقرات دعای افتتاح.


منبع: مهر