آمریکا در باتلاق سیاستهایش در منطقه فرو رفته است/ فصل سلطه غرب بر مسلمانان تمام شده است
به گزارش سپاه نیوز؛سردار سرتیپ پاسدار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه در مراسم یادبود شهادت سردار همدانی که امروز در حسینیه ثارالله کرمانشاه برگزار شد، اظهار داشت: اگر جامعهای لباس جهاد را از تن بیرون کند خداوند لباس ذلت را بر آن جامعه میپوشاند.
وی با بیان اینکه محرمالحرام ماه درخشش فضیلتها است، بیان کرد: در این ماه خداوند زیباترین گوهر هستی یعنی امام مسلمانان و اهل بیت رسولالله را برای احیای دین خدا و اقامه عدل و تحقق حقیقت به میدان سختی وارد کرد.
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به اینکه خداوند بر شهادت عزیزترین و حجت خود بر روی زمین ثبت کرد، افزود: عاشورا برای ابدیت تاریخ حجتی آشکار فراتر از تمام قلل الهی بوده و پیام الهی عاشورا این است که برای دفاع از دین خدا، احیای احکام الهی و فروپاشی حکومت فاسدان فدا شدن جان و مال مسلمانان یک حقیقت ارزشمند است.
سردار سلامی شهادت امام حسین و یارانش را آگاهانه بیان و اظهار داشت: امام میدانستند خود و یارانش به شهادت رسیده و اهلبیت ایشان اسیر میشوند ولی حجت حقیقی این بود که امام با آگاهی به این تبعات وارد میدان جهاد شد و با وجود توصیه بسیاری از دلسوزان برای عدم ورود این حضرت امام حسین دست به جهاد زد.
وی تصریح کرد: قلهای که عاشورا در بروز فضایل نشان داد هرگز تکرار نخواهد شد و این واقعه درسی برای ما است که برای ورود به عرصه جهاد چیزی نباید مانع ما باشد.
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه این مصیبت بسیار سخت بود، بیان کرد: هر چه زمان از وقوع این واقعه میگذرد حقایق آن بیشتر در جانها مینشیند و دلها و چشمها بیشتر و حقیقت آن را درک میکنند که این تأثیرگذاری در طول تاریخ و راز جاودانگی عاشورا در شهادت زیباترین انسان عالم هستی است.
سردار سلامی خاطرنشان کرد: امروز برای تجلیل از یک مبارز بزرگ و یکی از اصحاب صادق، با اخلاق، مؤمن در این مکان جمع شدهایم و تجلیل از یک مقام و اسطوره تاریخساز سردار شهید حسین همدانی رویدادی ماندگار خواهد بود.
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه مردم کرمانشاه به مردانگی، مهربانی و وفای به عهد شهره هستند، بیان کرد: استان کرمانشاه با سند زنده چند هزار شهید، آزاده، ایثارگر و جانبار به این صفات دست یافته و با ایستادگی در طول دوران دفاع مقدس، موفقیت در این آزمون را نشان داد و مردم این دیار رشادتهای سردار همدانی را در این آزمون در خاطر دارند.
وی با بیان اینکه سردار شهید همدانی بیرق افتاده بر خاک کنار نهر فرات را بر دوش گرفت و در مسیر یک تاریخ به پیش رفت، تاکید کرد: سردار همدانی برای یک لحظه لباس جهاد را از تن خود بیرون نکرد و سرزمینهای غرب و جنوب از ارتفاعات بازی دراز، قصرشیرین، مهران تا فکه، چنانه، هور، شلمچه، آبادان، فاو و غیره به پژواک صداهای حماسهساز این مجاهد متقی، که خدا را اجابت میکرد و شمشیر میزد، شهادت میدهند.
سردار سلامی جبهه را محراب نماز و محراب نماز را سنگر جهاد سردار شهید همدانی بیان کرد و گفت: ایران اسلامی چنین سرمایههایی داشته و دارد که در دنیای پر از طوفان و فتنهی امروز، دارای عزت و آرامش است؛ این شهید بزرگوار مرزهای جغرافیایی را در دفاع از حریم اسلامی نادیده گرفت.
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه سردار همدانی هرگاه میجنگید، گمنام و خاموش در قلب و مرکز خطر حضور داشت، بیان کرد: شهید همدانی یک نابغه نظامی بود. این شهید بزرگوار جهان را میشناخت و دشمن را تهدید میکرد؛ از ویژگیهای این شهید میتوان به آرامش، گذشت، ایمان و صفای باطنی وی اشاره کرد و هیچکس جز خاطرهای شیرین از وی، چیزی به یاد ندارد و خداوند وی را عزیز کرده است.
وی افزود: در روز تشییع پیکر پاک سردار شهید همدانی، مردمی که حتی یک بار وی را ندیده بودند، برای قرار گرفتن در زیر پیکر این شهید بر یکدیگر سبقت میگرفتند. این شهید سند جاودانگی و آبروی ما شد و پیام بلند نایب امام زمان(عج) برای این شهید حاوی مطالبی بلند است.
سردار سلامی با بیان اینکه خداوند، اینگونه مجاهدان خود را عزیز میکند که امروز آزادگان جهان اسلام در کنار ملت ایران اسلامی داغدار این حادثه هستند، بیان کرد: سردار همدانی که روزگاری در کنار کارون جنگ میکرد، پیش از شهادت در فاصله دو هزار کیلومتر جلوتر از کارون و در کنار ساحل مدیترانه برای اسلام میجنگید که نظام این تغییر میدان جهاد قابل توجه است.
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه بیش از صد سال است که از سوی استعمار آمریکا، انگلستان و غرب بر ملتهای مسلمان ظلم شده است، بیان کرد: همواره غربیها نقشههای خطرناکی برای از بین بردن هویت مسلمانان طراحی کردهاند که با قراردادی همچون «سایکس - پیکو» جهان اسلام را تکه تکه کرده و هر تکه را یک استعمارگر تصاحب کرد.
سردار سلامی با اشاره به توطئههای دشمنان برای هویت مسلمانان خاطرنشان کرد: دهها سال تحقیر مسلمانان، برداشتن پوشش از زنان مسلمان، نقاشی چهره جوانان مسلمان با نمادهای شیطانی و سالها تلاش برای جلوگیری از زمزمه وحی به گوش مسلمانان، غارت فرهنگی غرب برای جدایی مسلمانان از ارزشهای اسلام است تا ثروتهای مادی این ملتها را به یغما ببرد.
وی با بیان اینکه امروز قبرستانهای مسلمانان از پیکرهای در خاک افتاده تحتتاثیر سیاستهای آمریکا، انگلستان و غیره پر شده است، بیان کرد: سیاستهای استعمار غرب زخمهای جبران ناپذیری بر پیکر مسلمانان و گروه اسلام وارد کرده و خنجر زهرآگین رژیم صهیونیستی در منطقه و حاکمیت دیکتاتورها بر سرنوشت مسلمان از جمله این توطئهها هستند.
جانشین فرمانده کل سپاه با اشاره به ادامه نقشههای جدی استعمار غرب برای شکست اسلام افزود: در قرن معاصر وقوع جنگهای متعدد در منطقه که یک پای تمامی آن آمریکا بوده، دلیلی بر اثبات این نقشه و توطئه است.
سردار سلامی با بیان اینکه امروز با یک موقعیت عادی در جهان اسلام روبهرو نیستیم، تصریح کرد: تقابل اسلام و دنیای استکبار یک حقیقت جدی است که وقوع جنگ میان ملتهای فلسطین و لبنان با رژیم صهیونیستی که در این جنگها این رژیم تجاوزکار ضرب شستی از رزمندگان اسلام خورد، دلیل بر اثبات این ادعا است.
جانشین فرمانده کل سپاه خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی تلنگری برای فروپاشی هیمنه استکبار شد تا از این پس مسلمانان تسلط غرب را نپذیرند و داستان حضور سردار شهید همدانی در جهت عدم تحقق سیاست غرب برای اسارت مسلمانان بود.
وی با اشاره به اینکه فصل سلطه غرب بر مسلمانان تمام شده است، تاکید کرد: در حال فتح قلهها هستیم و از 36 سال پیش که نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل(ره) به پیروزی رسید و در تداوم این نهضت که پرچم آن در یَدِ مقام معظم رهبری قرار گرفت، تمامی نقشههای غرب در منطقه به شکست منجر شده است.
سردار سلامی با بیان اینکه آمریکا در باتلاق سیاستهای خود در منطقه خاورمیانه فرو رفته است، تصریح کرد: امروز دیگر صدایی از نقشهراه غرب برای تامین امنیت رژیم صهیونیستی وجود ندارد و امنیت برای این رژیم از میان رفته است، دیگر توطئه خاورمیانه بزرگ که درصدد ایجاد یمن، عراق، عربستان و سوریه جدید بود وجود ندارد.
وی با طرح این پرسش که چه کسانی سیاستهای آمریکا را در جهان اسلام متوقف و دفن کردند؟ بیان کرد: امروز آمریکا توانایی نگهداری از هویت و حمایت از هیچ رژیمی در برابر بیداری اسلامی را ندارد و مثال این عدم توانایی، فروپاشی حکومت «حسنی مبارک» در مدت کوتاهی بود که آمریکا توانایی نگهداری آن را نداشت.
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه استکبار جهانی دچار پوکی استخوان و زوال عقل شده است، خاطرنشان کرد: هیکل بزرگ استکبار از درون پوک شده و دیگر رقمی برای ادامه حیات ندارد که درخشش فرزندان اسلام در برابر استکبار، هیکل پوکی آن را اثبات میکند.
وی با بیان اینکه همه ظرفیتهای استکبار برای نبرد به میدان آمده و آنچه که امروز مشاهده میشود تمامی این ظرفیت است، بیان کرد: در برابر این صفآرایی هنوز همه ظرفیتهای جهان اسلام کامل نشده است و طوفانها در راه هستند.
سردار سلامی ترور دانشمندان ایرانی، بستن راه ورود پول و سرمایه، تهدید جهان برای عدم ارتباط با ایران را نشانه واماندگی غرب در برابر قدرت ایران اسلامی بیان کرد و گفت: در برابر این تهدیدات محصول درخشان ایران و قلب تحول در جهان اسلام بروز کرد.
وی با بیان اینکه نام ایران در بلاد اسلامی روحیه بخش است، تاکید کرد: یمنیها از نفس گرم امام مسلمانان روحیه گرفتند و در برابر متجاوزان میایستند، مقاومت میکنند و آنها را شکست داده و به گورستان میبرند و این روحیه مقاومت و ایستادگی در سوریه، لبنان و عراق نیز وجود دارد.
جانشین فرمانده کل سپاه بیان کرد: این شاهکار انقلاب اسلامی است که دشمنان دیگر یک قدرت بزرگ جهانی نیستند و براساس واقعیتها دشمنان رو به زوال هستند.
سردار سلامی با بیان اینکه امروز دشمنان در دل آرزو میکنند ولی در عمل با هنر انقلاب اسلامی به بنبست میرسد، افزود: توطئه دشمنان با تحریمهای بینالمللی برای منزوی ساختن ایران، با فتنه داخلی برای از بینبردن انسجام ملی و با تهاجم فرهنگی برای خارج کردن جوانان از صحنه انقلاب نمود یافت که در تمامی پروژهها با مجاهدتهای انجام شده شکست خوردند.
وی از شکست دشمن در خاموش ساختن جهان اسلام خبرداد و تصریح کرد: از تاریخ صدر اسلام تا تاریخ نزدیک درس گرفتهایم که مسیر سعادت ما از مجاهدت و شهادت عبور میکند.
«شهر موشکی سپاه» در دل زمین/یگان های موشکی در انتظار دستور فرمانده کل قوا/گزینه های «زیر میز» سپاهیان اسلام به نمایش درآمد + فیلم
به گزارش عمارنامه به نقل از سپاه نیوز؛ سردار سرتیپ پاسدار امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که برای نخستین بار فقط به رسانه ملی اجازه تصویربرداری از یکی از پایگاههای موشکی در دل کوه را داد اظهارداشت: موشکها در بردهای مختلف در همه پایگاهها بر روی پرتابگر (لانچر) سوار، آماده پرتاب و دستها بر روی ماشه است و فقط منتظر دستور فرمانده معظم کل قوا هستیم.
وی گفت: در مقابل جدیدترین و پیشرفته ترین نسل ماهوارهها و تجهیزات جاسوسی و تهاجمی دشمنان انقلاب اسلامی، کوچکترین نگرانی نداریم.
سردار حاجی زاده با اشاره به طراحی وساخت انواع موشکهای دوربرد، میان برد و کوتاه برد توسط متخصصان ایران اسلامی در وزارت دفاع و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: این نمونهای از انبوه پایگاههای موشکی کشور میباشد و از سال آینده نسل جدید و پیشرفته موشکهای دوربرد سوخت مایع و جامد جایگزین تولیدات فعلی خواهد شد.
وی گفت: آنها که دل خوش به گزینههای روی میز خود هستند، تنها نگاهی به گزینههای زیر میز سپاهیان اسلام بیاندازند.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه افزود: توانایی و اقتدار ما، مانند کوه یخی است که بر آب شناور و تنها گوشهای کوچک از آن روی آب عیان است.
سردار حاجی زاده تأکید کرد: به ملت ایران قول میدهم که کوچکترین تهدید و ناامنی از بیرون مرزها متوجه کشور نخواهد بود و مسئولان باید با قدرت تمام مقابل نفوذ دشمنان بایستند و هیچ سستی از خود نشان ندهند.
وی گفت: این عظمت و اقتدار موشکی که گوشهای از آن را امروز جهان به چشم دید شرط لازم برای اقتدار کشور است، اما شرط کافی آن وحدت، یکدلی، ایستادگی و استکبارستیزی مردم و مسئولان است که میتواند تضمین کننده ثبات و امنیت کشور باشد.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای ناامن از ثبات کامل برخوردار است گفت: این نتیجه تلاش شبانه روزی همه نیروی مسلح از سپاه، بسیج، ارتش و نیروی انتظامی است و ملت ایران مطمئن باشد دشمن هیچ کاری از پیش نمیبرد.
وی تأکید کرد: ایران آغاز کننده هیچ جنگی نیست اما اگر اشتباهی از بیگانه سربزند، پایگاههای موشکی از اعماق زمین مانند آتشفشان فوران میکند و این برای دشمن خانمان سوز است.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پایان از برگزاری رزمایش گسترده در آیندهای نزدیک خبر داد.
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا»
بسماللهالرّحمنالرّحیم(۱)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.
اوّلاً خیلی خوشآمدید جوانان عزیز! و دیدار شماها برای امثال بنده حقیقتاً انرژیبخش و همچنین امیدبخش است. وقتی انسان چهرههای جوان و آمادهی به کار و مصمّم و بااستعداد را مشاهده میکند، امیدی که خدای متعال بحمدالله در دل ما گذاشته و روزبهروز این امید بیشتر هم شده بارور میشود. امیدواریم انشاءالله همهی شماها و همهی جوانان این کشور مشمول هدایت الهی و لطف الهی قرار بگیرند و بتوانند برای آیندهی کشورشان و در مرحلهی بعد برای آیندهی بشریّت مفید باشند؛ انشاءالله.
خب، ما یک حرف تکراری داریم که نمیخواهیم حالا راجع به آن زیاد صحبت بکنیم و آن، ثروت عظیم نیروی انسانی است. ثروت واقعی یک کشور، نیروی انسانی آن کشور است؛ بخصوص اگر جوان و هوشمند باشد. بنده مکرّر در صحبتهای سالهای گذشته بر روی سطح بالای هوشیِ ایرانیان نسبت به متوسّط جهان صحبت میکردم؛ بعضی خیال میکردند این از روی احساس ناسیونالیستی و ملّتخواهی و مانند اینها است؛ درحالیکه اینجور نبود؛ بنده اطّلاعات آماری داشتم نسبت به این قضیّه و خوشبختانه در این دو سه سال اخیر، آدم میشنود از شخصیّتهای معروف دنیا -حتّی سیاستمدارها و دشمنان ملّت ایران- که به مناسبتهای مختلف، به ضریب هوشیِ بالای ملّت ایران اعتراف میکنند؛ اَلفَضلُ ما شَهِدَت بِهِ الاَعداء.(۲) سطح هوشیِ متوسّط کشور ما از متوسّط دنیا بالاتر است؛ خب جوان هم که خیلی داریم بحمدالله؛ این خیلی ثروت عظیمی است، این خیلی داراییِ ارزشمندی است و برای کشور فرصت است.
البتّه همهی کشورها و همهی رژیمهای گوناگون عالَم اینجور نیست که وجود جوانها را فرصت بدانند؛ نه، مثلاً رژیم پهلوی حضور جوانها و تحرّک جوانها را فرصت نمیدانست، تهدید میدانست -این هم از آن حرفهایی است که استدلال کاملاً متّکی به آمار، برای آن ممکن است که حالا مجالش اینجا نیست- آنها دلشان میخواست جوانها حضور نداشته باشند؛ نه حضور علمی، نه حضور سیاسی، نه حضور اجتماعی، و خیلی چیزها ترویج میشد برای اینکه این حضور را تضعیف کنند. جوان را واقعاً تهدید میدانستند. هر چه هم میتوانستند، خارج میفرستادند تا آنهایی که نخبه هستند، آنهایی که سرشان به تنشان میارزد به نظر آنها، بروند و اینجا نباشند. در جمهوری اسلامی اینجور نیست؛ جمهوری اسلامی متّکی به خود است، درونزا است، قدرت خود را در درون خود و در معنویّات خود و در موجودی خود میداند، لذا بزرگترین ثروت جمهوری اسلامی، در واقع نیروی انسانی او است؛ یعنی همین جوانهای هوشمند، متعهّد، علاقهمند، درسخوان و آیندهدار. خب، این جزو مسلّمات ما است.
امروز که حالا ما با شما تعدادی از جوانهای خوب کشورمان ملاقات داریم، من چند سفارش میخواهم بکنم به شما؛ سفارشهای پدرانه. شما جوانها جای فرزند من هستید -بعضیتان جای فرزند، بعضیتان جای نوه- و جا دارد که من پدرانه چند نکته را به شما عرض بکنم؛ چند سفارش مدیریّتی و کاری هم دارم، آنها را هم عرض خواهم کرد که مربوط به مسائل کاریِ مرتبط با شما جوانها است؛ یک هشدار و نگاه بیمناک هم دارم که آن را هم اگر انشاءالله وقت و مجال باقی ماند، با شما در میان میگذارم.
امّا آن سفارشهایی که پدرانه به شما عرض میکنم، اوّلش این است که شما موجودیِ خودتان را، یعنی این نخبگی را، از خدا بدانید؛ این نعمت خدا است، این موهبت الهی است، این یک نعمتی است که خدا به شما داده؛ شکر کنید خدا را، ارتباطتان را با خدا زیاد کنید، از خدای متعال متشکّر باشید و این تشکّر را بین خودتان و خدا، به زبان بیاورید. این بر توفیقات شما میافزاید، بر نعمت الهی که به شما داده میافزاید؛ از خدا بدانید. و از انقلاب بدانید؛ این هم یک نگاه و یک لایهی تفکّر دربارهی این موجودی است که این حرکت عظیم عمومی کشور در راه علم، از برکات انقلاب است. اگر انقلاب نبود، این چیزها نبود. حالا آقای ستّاری یک خاطرهای را از قول بنده خواندند،(۳) دنبالهاش این است که همان هواپیماهایی که به ما میگفتند تا ۳۰ روز، ۳۱ روز، همه بکلّی زمینگیر خواهد شد، تا امروز دارند کار میکنند؛ امروز سیوچند سال از آن روز دارد میگذرد جوانهای ما در نیروی هوایی، نیروهای فنّیمان، همّت کردند، وارد شدند؛ -که پدر خود ایشان یکی از همان جوانهای آن روز بود-(۴) دستهای معجزهگر خودشان را به کار انداختند، ذهنشان و فکرشان را به کار انداختند و همان هواپیماهایی که به ما گفته میشد اینها زمینگیر خواهند شد، تا آخر جنگ کار کردند، و تا امروز هم همانها دارند کار میکنند؛ همان سیصدوسیها، همان افچهاردهها، همان افچهارها، همان افپنجها، الان هستند و مشغول کارند. معجزهی دستها را انقلاب بهوجود آورد. آن برادرانی که به من میگفتند کار تمام شد، مردمان خوبی بودند -چند نفرشان هم شهید شدند- لکن تفکّرشان تفکّر انقلاب نبود، تفکّر مربوط به قبل از انقلاب بود و با آن دید نگاه میکردند. قطعات این هواپیماها را وقتی میخواستند تعمیر کنند، قطعههای دربسته را -یعنی یک قطعهی بزرگ که متشکّل است در درون خودش از مثلاً چهل پنجاه قطعه- حق نداشتند باز بکنند؛ این قطعهی دربسته را در هواپیما میگذاشتند میبردند آمریکا، آنجا عوض میکردند و برمیگرداندند. یعنی هُمافر ایرانی، افسر فنّی ایرانی حق نداشت دست بزند به این قطعه تا ببیند چه هست و چهجوری باید عمل کند؛ تفکّر قبل از انقلاب اینجوری بود. انقلاب آمد ورق را برگرداند؛ به ایرانی شخصیّت داد، هویّت داد، جرئت داد، او را تشویق کرد به اینکه نیروی درونی خودش را به کار بیندازد. نتیجه این شده که ما در بین اینهمه کشور دنیا در رتبهی پانزدهم علمی قرار بگیریم؛ این خیلی حرف بزرگی است. در بین دویست کشور دنیا که در این دویست کشور کشورهایی هستند که دویست سال، سیصد سال سابقهی صنعت و سابقهی کار علمی دارند، ایران بعد از انقلاب -قبل از انقلاب که هیچ؛ هیچچیز نبود- با فشار جنگ، با تحریم، با اینهمه مشکلات بتواند خودش را برساند به این سطح؛ این را انقلاب به ما داد.
این تواناییها را، [این] «هر کاری میتوانید بکنید» را از انقلاب و نیز از تأمینکنندگان امنیّت کشور بدانید. این شهید همدانی که چند روز قبل شهید شد،(۵) شما دیدید وقتی [پیکرش] رفت به همدان، همهی شهر آمدند و تشییع جنازهاش کردند؛ این قدردانی است. اینها اسمی هم ندارند؛ یک تعدادیشان معروف میشوند و شناخته میشوند، اکثرشان معروفیّتی هم ندارند امّا اینها دارند امنیّت را برای من و شما حفظ میکنند. اگر امنیّت نباشد، دانشگاه نیست، تحقیق نیست، پژوهش نیست، نخبهسازی نیست. آنجایی که امنیّت نیست، در واقع هیچچیز نیست؛ آنجا زندگی انسانها هم در خطر تهدید لحظهای و دائمی است. این آمادگیها را، این آموزشها را، این فرصتها را از این تأمینکنندگان امنیّت هم بدانید. توصیهی اوّل من این است. این را بهعنوان سفارش پدر پیری به شما جوانهای عزیز، از ما بپذیرید و یادتان باشد.
سفارش دوّم: روحیّهی جهادی را بر روحیّهی تافتهی جدابافته بودن ترجیح بدهید. یکی از خطراتی که گریبان کسانی را که یک امتیازی دارند میگیرد، این است که احساس کنند تافتهی جدابافتهاند، احساس کنند یک سر و گردن از همه بالاترند؛ این خطر بزرگی است، این یک خطر شخصیّتی است، یک بیماریِ شخصیّتی است؛ نگذارید این بیماری در شما رشد بکند و راهش هم این است که کار جهادی و روحیّهی جهادی را در خودتان تقویت کنید. روحیّهی جهادی یعنی کار را برای خدا انجام دادن، کار را وظیفهی خود دانستن، همهی نیروها را در راهِ کارِ درست به میدان آوردن؛ این روحیّهی جهادی است. برای اینکه این روحیّهی جهادی در شما تقویت بشود، حضورتان در اردوهای جهادی خیلی خوب است. نگویید وقتمان تلف میشود؛ نه، بیشترین و بهترین استفاده از وقت همین است. درستان را بخوانید، پژوهشتان را بکنید، کارتان را بکنید، در اردوهای جهادی هم که در دورهی سال، چند هفتهای انسان را مشغول میکند شرکت کنید. این شما را با متن مردم آشنا میکند، این شما را با مشکلات و معضلات جامعه که غالباً از چشم مسئولین دور میماند، آشنا میکند. بعضی از مسئولین خبر از واقعیّتهای جامعه ندارند، دُور خودشان و یک شعاع محدودی را فقط میبینند؛ [اینکه] در روستاها چه میگذرد، در شهرهای دور چه میگذرد، در خانوادههای فرودست چه میگذرد، اینها را اصلاً ملتفت نیستند. این را من در طول این تجربهی طولانی بیست سی ساله، مکرّر تجربه کردهام؛ این را دیدهام در بعضیها که به شما عزیزانم دارم عرض میکنم؛ خبر ندارند که چه هست. شما الان جوان هستید، نیرو دارید، حوصله دارید، وقت دارید، گرفتاری زیادی ندارید، از این فرصت استفاده کنید. یکی از فرصتها هم همین اردوهای جهادی است؛ این اردوهای جهادی بمراتب بهتر از اردوهایی است که متأسّفانه هنوز هم معمول است. با اینکه من هشدار دادهام، بعضیها اردو درست میکنند که بفرستند اروپا؛ اردوی دانشجویی به اروپا! یکی از غلطترین کارها این است؛ این اردوی جهادی، از آن بمراتب بهتر و شرافتمندانهتر و مفیدتر است. حضور در اردوهای جهادی، تماس مستقیم با مردم، احساس مسئولیّت پیدا میکنید. انسان وقتی خدمت کرد بهطور مستقیم، خدمت در چشم انسان عزیز میشود؛ نقاط ضعف را پیدا میکنید.
یک سفارش دیگری میکنم؛ یکی از چیزهایی که برای نخبههای ما پیش میآید [مهاجرت است]؛ چون همینطور که اشاره کردند، جوانهای نخبهی ما در کشورهای مختلف دنیا طلبکار و متقاضی کم ندارند، زیاد دارند، به دلایل مختلف؛ یکی از دلایلش این است که آنجاها جوان کم است، یا جوان بااستعداد کم است، یا جوان بیگانهای که طمعش کم باشد کم است؛ میخواهند جذب کنند. یک تصوّر خیالی از یک رفاه، در این مواقع ذهن انسان را پُر میکند؛ ممکن است خیالی باشد، توهّم باشد، ممکن هم هست واقعی باشد، واقعاً یک رفاهی در انتظار انسان باشد؛ اینجا را ترجیح بدهید. بهجای اینکه خودتان را در معدهی بیرحم جوامع بیگانه هضم کنید، در کشور خودتان سازنده و تنظیمکنندهی مغز و سلسله اعصاب و استخوانبندی جامعهی خودتان بشوید. این افتخار دارد؛ این شرف است؛ برای کشورتان کار کنید. میتوانید شما کشورتان را بسازید، میتوانید ضعفهایش را برطرف کنید؛ ما ضعفهای زیادی داریم. من خیلی ستایش میکنم از وضع کشور امّا شاید کمتر کسی به قدر من اطّلاع دارد از ضعفهایی که در کشور وجود دارد. میدانیم خیلی ضعف داریم؛ این ضعفها را باید برطرف کنیم؛ شما باید برطرف کنید. میتوانید شما آن کسی باشید که هندسهی صحیح سلامت این کشور را طرّاحی کنید؛ میتوانید بخشیاش را پیش ببرید. وقتی رفتید یکجایی، حالا گیرم یک پولی هم گیرتان آمد، امکانات رفاهی هم -فرضاً اگر واقعیّت داشته باشد- گیرتان آمد، امّا شما آنجا در معدهی آزمندِ اجتماعهای بیگانه هضم خواهید شد؛ [ولی] اینجا میتوانید منشأ اثر باشید.
توصیهی آخر -زیاد نمیخواهم طولانی کنم- مرعوب غرب هم نشوید. درست است که امروز غربیها از لحاظ علم و فنّاوری از ما خیلی جلوترند امّا شما مرعوب این جلوتر بودن نشوید. چرا؟ برای اینکه شما از آنها بالاتر هستید. آنکه شما میبینید امروز فنّاوری پیشرفته دارد و صنایع و اختراعات و مانند اینها دارد، ۲۰۰ سال است شروع کرده؛ شما ۳۵ سال است شروع کردهاید؛ انقلاب شما ۳۵ ساله است؛ شما در طول ۳۵ سال توانستهاید این همه راه بروید و این شتاب را در پیشرفتها پیدا کنید. آنها در طول ۳۵ سال اوّل استقلالهایشان [خیلی عقب بودند]؛ مثلاً کشور آمریکا؛ ۳۵ سال بعد از تاریخ استقلال از زیر یوغ انگلیسها آمریکا هیچ چیز نبود. آمریکای ۳۵ سال یا ۴۰ سال بعد از استقلال، با ایران ۳۵ سال بعد از پیروزی انقلاب، زمین تا آسمان فرق دارد؛ شما بمراتب از آنها جلوترید. عمر تمدّن مادّی آنها بمراتب کمتر خواهد بود برای شما که بخواهید به این رتبهی از تمدّن مادّی برسید؛ حالا جدای از معنویّات. مرعوب آنها نشوید. ۱۰۰ سال بعد از پیروزی آمریکاییها بر ارتش انگلیس و استقلال آمریکا، این مجسمهی آزادی معروف آمریکا ساخته شده. این مجسمه را آمریکاییها نساختند -اگر حافظهی من خطا نکرده باشد، قدیم دیدم- این مجسمه را یک مهندس فرانسوی از فرانسه آمد ساخت. یعنی صد سال بعد از استقلال، آمریکاییها هنوز از لحاظ علمی و فنّی و صنعتی به آنجایی نرسیده بودند که بتوانند این مجسمهی آزادی را بسازند؛ یک مهندسی از فرانسه آمد، این را طرّاحی کرد و ساخت. شما خیلی جلوترید؛ مرعوب نشوید. تواناییهای شما بمراتب بهصورت بالقوّه بیشتر از آنها است؛ پیش بروید، حرکت کنید.
نسل جوان دورهی ما یعنی شماها، میتوانید این افتخار را برای خودتان به ثبت برسانید که شما نسل جوانی بودید که توانستید کشور را به مراحل بزرگ پیشرفت علمی برسانید؛ این افتخار، خیلی افتخار بزرگی است. نسل جوانِ امروز، میتواند این افتخار را برای خودش جلب بکند که به جای اینکه به شکل تبعی دنبالهی دیگران باشد، عزّتمندانه توانسته پایههای استقلال علمی و پیشرفت علمی را در این کشور محکم کند و کار کند و تلاش کند. این افتخار میتواند برای نسل جوان دورهی ما و دورههای اوّلیّهی انقلاب باشد؛ خب، اینها توصیههای ما است به شما عزیزان، برادران، خواهران، فرزندان عزیز من و جوانهای عزیز.
چند توصیه هم توصیههای مدیریّتی و کاری است که هم برادران مسئول در بنیاد نخبگان و معاونت علمی و هم خود شماها مخاطب این توصیهها هستید. اوّل این است که بنیاد نخبگان را باید جدّی گرفت؛ بنیاد نخبگان یک بنیاد ملّی است؛ یک بنیاد راهبردی است؛ این را باید کاملاً جدّی گرفت. شنیدم که برخی کارهای بنیاد نخبگان به دانشگاهها سپرده میشود؛ این کار مصلحت نیست. دانشگاهها اگر میتوانستند کار بنیاد نخبگان را بکنند، این بنیاد را اصلاً ما راه نمیانداختیم. بعضی از دانشگاههای ما واقعاً برجستهاند، مرکز نخبههایند امّا کار بنیاد نخبگان را نمیتوانند بکنند. کار دانشگاه چیز دیگر است، کار بنیاد نخبگان چیز دیگر است. بنیاد نخبگان را جدّی بگیرید؛ یک بنیاد ملّی است، یک بنیاد راهبردی است؛ هم مسئولین بنیاد، هم مسئولین کشور، چه [سازمان] برنامه و بودجه، چه وزرای محترم مربوط، چه شوراهای علمی و مانند اینها که وجود دارند و چه شما جوانها. بنیاد خیلی مهم است.
یک توصیهی دوّمی دارم؛ برنامههای بنیاد نخبگان باید جوری باشد که نخبهی جوان احساس کند که وجودش مفید است. حالا به شما جوانها هم خواهم رسید؛ شما هم خودتان نقش دارید و در این زمینه میتوانید نقش ایفا کنید. باید برای جوان نخبه، میدان کار بهوجود بیاید؛ احساس کند مفید است؛ احساس مفید بودن بکند. این آن چیزی است که او را تشویق میکند به ادامهی راه؛ همچنانکه تشویق میکند به ماندن در خانهی خود و در کشور خود و کار کردن برای کشور خود. میدان کار ایجاد کنید؛ چهجوری میدان کار [ایجاد کنید]؟ یکی مسئلهی تکمیل فرایند تحصیلی است. بتوانند جوانها این فرایند تحصیلی خودشان را تکمیل کنند؛ تسهیل بشود حضور آنها در مراتب بالاتر علمی؛ تحصیلاتشان را بالا ببرند. مقرّرات دستوپاگیری ممکن است وجود داشته باشد در این مورد؛ این مقرّرات، مانع نشود.
یک مسئله تشکیل شرکتهای دانشبنیان است که حالا در این زمینه من بعداً عرض خواهم کرد. این شرکتهای دانشبنیان، چیز بسیار خوبی است. البتّه امروز من اطّلاع دارم، هزاران شرکت دانشبنیان در کشور هست لکن همین تعدادی که الان وجود دارد، میتواند به دهبرابر افزایش پیدا کند؛ دهبرابر. جوانها، آن کسانی که محصول علمی دارند، وجودشان در شرکتهای دانشبنیان، مفید است.
ایجاد هستههای علمی در دانشگاهها با محوریّت اساتید برجسته؛ یکی از کارها این است. این بنیاد میتواند در ارتباط با دانشگاهها، این کار را انجام بدهد. هستههای علمی تشکیل بشود در دانشگاههای مختلف؛ محورش هم یک یا چند استاد برجسته باشد. البتّه استادها باید دلسوز باشند؛ استادها باید متعهّد باشند؛ باید ایران را دوست بدارند. استادهایی را ما میشناسیم -البتّه بنده از دور میشناسم- که ایران را دوست نمیدارند؛ آبادی ایران، آیندهی ایران برایشان مهم نیست؛ اینجور استادی بهدرد نمیخورد. نمیتوانم در دل، به چنین استادی امید ببندم؛ استادی که کشورش را دوست ندارد، استادی که اتّحاد کشورش را دوست ندارد، استادی که سر کلاس درس حرفی میزند -ولو ارتباط به موضوع درسی هم ندارد- که نتیجهاش اختلافات قومی در کشور است و دانشجو را به آن سمت میراند، این استاد استاد مطلوبی نیست. استادی که اگر در دانشجو تعهّد مذهبی احساس بکند با او سر ستیز پیدا میکند، این استاد استاد خوبی نیست. استادانی که متعهّد باشند، دلسوز باشند، کشورشان را دوست بدارند، انقلابشان را دوست بدارند و برجستهی علمی باشند، بر محور یکچنین استادی اگر هستههای علمی بهوجود بیاید، این بسیار چیز مفیدی است؛ دانشجو را حرکت میدهد و دانشجو احساس میکند که مفید است، دارد پیش میرود.
انجمنهای علمی؛ بالاخره نخبهی جوان باید فرصت ظهور و بُروز پیدا بکند، احساس کند که وجود او به «نظر» آمده است، برای او ارج قائلند، روی وجود او حساب میکنند؛ این را باید در عمل احساس کند. بعد، بنیاد نخبگان عمدتاً و حالا دستگاههای دیگر هم در کنارش، رصد کنند، خروجی کار را ملاحظه کنند؛ چون اگر خروجی کار عیب داشته باشد، اشکال داشته باشد، پیدا است یک جایی اشکال در بین راه وجود دارد؛ عیبها را بشناسند، عیبها را علاج بکنند. یکی از توصیههای مهمّ بنده هم این است.
یک سفارش دیگری که در این زمینه میکنم، مربوط به اقتصاد مقاومتی است. خب شما میدانید اقتصاد مقاومتی که بحمدالله مطرح شد، سیاستهایش اعلام شد، مورد استقبال صاحبنظران اقتصادی و سیاسی و غیره قرار گرفت. اسم اقتصاد مقاومتی هم زیاد تکرار میشود؛ حالا چقدر اقتصاد مقاومتی در کشور پیشرفت کرده، بحث الان من نیست -من البتّه خیلی خشنود نیستم از مقدار پیشرفت این فکر و این بنیان مهم در کشور لکن بههرحال یک حرکتی وجود دارد- [امّا] یکی از پایههای محکم اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانشبنیان است؛ اساس کار در اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانشبنیان است؛ [زیرا] اقتصاد مقاومتی اقتصاد درونزا است، اقتصادی است که در داخل پایههای مستحکمی دارد که تکانههای بینالمللی و جهانی و اقتصادی آن را از جا درنمیبرد؛ این اقتصاد مقاومتی [است]، اقتصاد مقاوم. یکی از اساسیترین پایههای این اقتصاد عبارت است از اقتصاد دانشبنیان؛ اقتصادی که متّکی باشد به علم، این خیلی مهم است. خب، به نظر ما نخبههای جوان میتوانند در اقتصاد دانشبنیان که درواقع ستون اصلی اقتصاد مقاومتی است، نقش ایفا کنند. چطور نقش ایفا کنند؟ خب، این طرّاحی لازم دارد. چهجور جوانهای ما نقش ایفا کنند در اقتصاد مقاومتی؟ من جواب این سؤال را از شما میخواهم، بنشینید طرّاحی کنید، منتظر نمانید که دیگران طرّاحی کنند. شما جوانهای نخبه در یکی از اجتماعات خودتان موضوع را همین قرار بدهید: چگونگی نقشآفرینی نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتی یا اقتصاد دانشبنیان. گروههایی بهوجود بیایند، گروههایی تقسیم بشوند، کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند، با دست پُر در این اجتماع شرکت کنند، راه بدهند، آنوقت بنیاد نخبگان از این طرحی که از درون خود نخبگان بیرون آمده، حمایت کند، پشتیبانی کند. به نظر من یک تحوّل بهوجود میآید؛ هم در زمینهی فکر کردن و اندیشیدن و کار کردن، هم در زمینهی واقعیّت، روی زمین؛ در زمینهی اقتصاد [هم] قطعاً تحوّل بهوجود میآید.
یک نکتهی دیگر هم -که این نکتهی آخر است- مسئلهی شناسایی و پرورش استعدادهای برتر در آموزشوپرورش [است]. خب، این طرح «شهاب»،(۶) اشاره کردند طرح خوبی است. من شنیدم طرح شهاب مورد بیتوجّهی و بیلطفی قرار گرفته؛ نگذارید، مراقبت کنید. شناسایی استعدادهای برتر در دوران تحصیلات ابتدائی و تحصیلات متوسّطه بسیار مهم است، این چیزی است که نخبهی حقیقی را به ما میشناسانَد، این چیزی است که نوابغ را به ما میشناساند. خب نوابغ در هر جامعهای معدودند؛ خیلی از نوابغ هستند که بهخاطر ناشناخته بودن، وجودشان بکل بیاثر میشود؛ اصلاً هضم میشوند، محو میشوند؛ چون شناسایی نشدهاند. گاهی انسان مشاهده میکند یک انسان بیسوادی در یک روستایی یک حرفی میزند، یک کاری میکند که نشاندهندهی نبوغ است؛ این اگر تربیت میشد، اگر شناسایی میشد، اگر استعداد او بهکار گرفته میشد و بهحساب میآمد، یک انسان برجستهای بود؛ [امّا] متأسّفانه شناخته نشده. نگذاریم این خسارت بر کشور وارد بیاید. این در دوران مربوط به آموزش و پرورش، کار بسیار مهمّی است؛ این طرح را دنبال بکنید. واقعاً وزیر محترم بروند بررسی کنند که طرح شهاب در چه وضعی است و آیا کارهای خودش را انجام میدهد یا نه.
امّا آن چیزی که به نظر من هشدار است، خطر است: ما در داخل کشور عناصر دلسردکننده داریم؛ مراقب باشید؛ مسئولین مراقب باشند. چهجوری دلسرد میکنند؟ موجودیها را نفی میکنند. حالا مراکز علمی که شاخصهای پیشرفت علمی را در دنیا معرّفی میکنند، مراکز مشخّصی هستند که همه میشناسید. اینها یک شهادتی میدهند بهنفع جمهوری اسلامی، این حضرات در داخل کشور، یا در روزنامه و مجلّه، یا در تریبونهای رسمی و غیر رسمی این دستاوردها را انکار میکنند، اینها را توهّم میشمرند! که گاهی اوقات میشنفیم. [این] توهّم نیست، واقعیّت است. سلّولهای بنیادی واقعیّت است، نانوی پیشرفته واقعیّت است، پیشرفتهای هستهای واقعیّت است؛ همهی دنیا آن را میدانند؛ [امّا اینها] منکر میشوند. حالا یک روزی، حدود پانزده شانزده سال قبل از این، اگر کسی منکر میشد اشکالی نبود، [چون] شروع کار بود، خبر نداشتند؛ [امّا] امروز همهی دنیا میدانند -یعنی مراکزی که باید بدانند- که ایران در یک حرکت عظیم، سریع، در جادّهی علم و فنّاوری دارد پیشرفت میکند؛ این را همهی دنیا میدانند، آنوقت کسانی بیایند جوانهای ما را دلسرد کنند؛ هم دلسردی از حال، هم دلسردی از آینده؛ [این که بگویند] «آقا چه فایده دارد؟ برای که؟ برای چه؟» اینها دلسردکننده است، اینها خیانت است. هرکس بکند، خیانت است. مدیری انجام بدهد، خیانت است؛ استادی انجام بدهد، خیانت است؛ نویسندهی روزنامه و مجلّهای انجام بدهد، خیانت است؛ خیانت به کشور است، خیانت به ناموس ملّی است.
یکی [دیگر] از خطرها: شناسایی کردن نخبهها برای عوامل بیرونی؛ این هم هست؛ از این هم بنده گزارشهایی دارم، خبرهایی دارم؛ بررسی میکنند، جستجو میکنند، نخبهها را پیدا میکنند؛ نه برای اینکه در داخل تشویق بشوند، تربیت بشوند؛ [بلکه] برای عوامل بیرونی، که به آنها معرّفی کنند، حلقهی واسطی بشوند برای مهاجرت نخبگان و به تعبیر رایج «فرار مغزها». این هم خیانت است؛ این خیانت است؛ این ولو ممکن است در پوشش دلسوزی برای این دانشجو انجام بگیرد امّا این دلسوزی نیست. اینکه ما دانشجو را تشویق کنیم و بگوییم «آقا! اینجا چیست؟ چه کسی به تو میرسد؟ چه کسی به تو اعتنا میکند؟ بگذار برو آنجا، زندگی کن، پیش برو، پیشرفت کن» این خیانت است، این پشتکردن به کشور و منافع کشور و آیندهی کشور است و وادارکردن یک جوان نخبه به این کار است.
یکی از هشدارهایی که واقعاً باید وزرای محترم به آن توجّه کنند، مقابلهی با عناصر متدیّن و انقلابی در دانشگاهها است. عناصری هستند متعهّد به انقلاب، پایبند انقلاب، پایبند به مسائل دینی و ظواهر دینی، کسانی با اینها از مسئولین -حالا بین خود دانشجوها سلایق مختلفی هست، اشکالی هم ندارد؛ ممکن است بگومگویی هم بینشان بشود، اهمّیّتی ندارد؛ محیط دانشگاه است- از طرف اساتید، مدیران، با یک چنین عنصری، با یک چنین جوانی، با پسری یا دختری که متعهّد و پایبند است، مقابله کند، این قابل قبول نیست؛ باید عناصر مؤمن تشویق بشوند. حالا ازاینقبیل مسائل وجود دارد.
جمعبندی من از همهی این حرفها، عبارت است از خوشبینی مستدل نسبت به آینده؛ نه فقط شعار، نه فقط رجزخوانی؛ واقعیّت این است. آیندهی کشور به توفیق الهی، به فضل پروردگار، آیندهی خوبی است؛ انبوه جماعت جوان این کشور، در دل خود نخبگان زیادی دارند؛ حالا عمده نخبگان دانشگاهی هستند، در بخشهای دیگر هم نخبگانی هستند که ولو دانشگاهی نیستند امّا بهمعنای حقیقی کلمه نخبهاند، میتوانند نقشآفرینی کنند. و این نخبهها کار خود را خواهند کرد؛ احساس مسئولیّت میکنند. بحمدالله اهداف انقلابی و شعارهای انقلابی زنده است؛ دشمن نتوانسته است شعارهای انقلابی را کمرنگ بکند؛ جوری است که اگر کسانی هم در دل با این شعارها همراه نیستند، در زبان ناچارند بهخاطر افکار عمومی، بهخاطر دل مردم و حضور مردم، با این شعارها همراهی کنند. شعارها بحمدالله زنده است؛ حرکت انقلابی حرکت زندهای است و این از استثناهای تاریخ است؛ هیچ انقلابی را در دنیا ما سراغ نداریم که در طول ۳۵ سال ۴۰ سال، با اینهمه مخالفت، با اینهمه دشمنی، آن خطّ مستقیم و صراط مستقیم خودش را توانسته باشد ادامه بدهد؛ وجود ندارد. حتّی انقلابهای بزرگی که در دنیا میشناسید -حالا به این تحوّلات کوچک و کودتاها و مانند آن که اسمش را انقلاب میگذارند کار نداریم؛ آنها اصلاً داخل در حساب نیستند- و انقلابهای واقعی که اتّفاق افتاده، نتوانستهاند راه خودشان را ادامه بدهند؛ هدفها تغییر پیدا کرده. همین هم هست که دشمنان ما را عصبانی میکند؛ همین است که امروز -اگر با خبرهای خارجی آشنا باشید- مکرّر میشنوید، گفته میشود که تا وقتی ایران دنبال انقلاب است، کار ما با ایران مشکل است؛ راست میگویند. و من اضافه میکنم تا وقتی این تفکّر انقلابی و حرکت انقلابی هست، به توفیق الهی پیشرفت ایران، نفوذ روزافزون ایران، هیمنه و تسلّط معنوی و روحی ایران در منطقه و فراتر از منطقه، روزبهروز انشاءالله بیشتر خواهد شد.(۷) خیلی متشکّر؛ ظاهراً این تکبیر، اعلام ختم جلسه هم بود!(۸)
خداوند انشاءالله شماها را حفظ کند؛ انشاءالله همهتان برای آیندهی انقلاب وجودهای بابرکتی باشید و انشاءالله سی سال دیگر چهل سال دیگر پنجاه سال دیگر که این کشور دست شماها است، مال شماها است، از این روزها با افتخار یاد کنید که توانسته شماها را اینجور در خط قرار بدهد و ثابتقدم نگه دارد و با آیندهی بهتری انشاءالله، شماها را توفیق بدهد.
والسّلام علیکم و رحمةالله
۱) این دیدار بهمناسبت نهمین همایش ملّی «نخبگان فردا» -که از بیستویکم مهر ماه سال جاری به مدّت سه روز در تهران گشایش یافته است- برگزار میشود. در ابتدای این دیدار، آقای دکتر سورنا ستّاری (معاون علمی و فناوری رئیسجمهور و رئیس بنیاد ملّی نخبگان) گزارشی ارائه کرد.
۲) من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۴۳۸
۳) اشارهی رئیس بنیاد ملّی نخبگان به خاطرهای که معظّمٌله در دیدار ۱۳۸۸/۵/۵ نقل کرده بودند.
۴) تیمسار سرلشکر شهید منصور ستّاری (فرمانده نیروی هوایی ارتش)
۵) از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران که حین حضور مستشاری برای مقابله با گروههای تکفیری، در تاریخ ۱۳۹۴/۷/۱۶ در سوریه به شهادت رسید.
۶) طرح «شهاب» -شناسایی و هدایت استعدادهای برتر- با هدف شناسایی استعدادهای برتر از بین دانشآموزان دورههای ابتدائی و متوسّطه در تاریخ ۱۳۸۶/۱۱/۲۵ به تصویب هیئت امنای بنیاد ملّی نخبگان رسید.
۷) تکبیر حضّار
۸) خندهی حضّار
اژدر پیشرفته والفجر" به تولید انبوه رسید+فیلم و تصویر
به گزارش حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سردار دهقان در مراسم افتتاح خط تولید اژدر پیشرفته والفجر در جمع خبرنگاران طی سخنانی اظهار داشت : یکی از اولویتهای اصلی وزارت دفاع تجهیز نیروهای دریایی ارتش و سپاه به تجهیزات و سلاحهای پیشرفته و قدرتمند است تا آنان بتوانند به تعبیر و تأکید فرمانده معظم کل قوا بعنوان دستان بلند جمهوری اسلامی ایران ضمن دفاع از حریم دریایی کشور ، تهدید هر خصم متجاوزی را با قاطعیت درهم کوبند.
وزیر دفاع گفت : در اجرای این اولویت راهبردی ، دانشمندان و متخصصان سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع با روحیه و تلاش جهادی اقدام به طراحی ، ساخت و فراهمسازی تولید انبوه اژدر والفجر نموده و با بهرهگیری از فناوریهای بسیار پیشرفته موفق شدند این پروژه مهم را به نتیجه برسانند.
سردار دهقان در تشریح این اژدر بومی اظهار داشت : اژدر پیشرفته "والفجر" با ویژگیهای هوشمندی ، قابلیت ضد فریب ، سرعت زیاد و سرجنگی با قدرت انفجاری و تخریب بسیار بالا قادر است با غافلگیری ظرف چند ثانیه اهداف و شناورهای بزرگ دریایی را بطور کامل منهدم و غرق کند.
وی افزود: از ویژگیهایی که اژدر والفجر را نسبت به سایر محصولات مشابه در دنیا متمایز کرده ، زمان کوتاه آمادهسازی در یگانهای پشتیبانی کننده و یگانهای شلیککننده است که موجب افزایش فوقالعاده توان تاکتیکی ، سرعت عمل و واکنش سریع یگانهای رزمی سطحی و زیر سطحی نیرویهای دریایی ارتش و سپاه میشود.
سرداردهقان تصریح کرد: افتتاح این خط تولیدی نشان از عزم وزارت دفاع و دولت یازدهم در پشتیبانی مؤثر و همه جانبه از نیروهای مسلح برای تحقق اصل بازدارندگی و اجرای آیه شریفه ترهبون به عدوالله و عدوکم دارد ؛ که فرمانده معظم کل قوا در دیدار اخیر کارکنان نیروهای دریایی سپاه با معظم له ، بدان تأکید ویژهای داشتند.
وزیر دفاع با بیان اینکه این تجهیزات و تسلیحات پیشرفته صرفاً جنبه دفاعی دارد گفت : گلولهها ، موشکها و اژدرهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران فقط به سمت کسانی نشانه روی و شلیک خواهد شد که قصد تعرض به این آب و خاک را داشته باشند.
وزیر دفاع تأکید کرد : ما بر مبنای تهدیدات محتمل پیش روی ملت ایران با تمام توان نسبت به تقویت بنیه دفاعی خود اقدام خواهیم کرد و هیچ قطعنامه ای نمی تواند مانع افزایش توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران شود.حتی اگر زمانی تهدیداتی در فراجو را محتمل بدانیم خود را قادر می دانیم تا در این زمینه نیز وارد شده و پیش بینی های لازم دفاعی را بعمل آوریم.آنچه که برای ما مهم است تضمین امنیت پایدار ملی و منطقه ای است.
وی با تبریک این موفقیت و دستاورد بزرگ به ملت رشید ایران و فرماندهی معظم
کل قوا که همواره در مسیر خودکفایی صنعت دفاعی هادی و حامی بودهاند ؛ از زحمات و تلاش مدیران ، دانشمندان ، متخصصان و کارگران افتخارآفرین سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع که با طراحی و ساخت این اژدر پیشرفته برگ زرین دیگری به مجموع افتخارات وزارت دفاع و صنعت دفاعی افزودند تشکر و قدردانی نموده و تاکید کرد: روند تعالی و پیشرفت برای خلق و ابداع فناوریهای جدید با سرعت ادامه داشته و لحظهای دچار توقف نخواهد شد.
در ادامه امیر دریادار "حبیب اله سیاری " فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز طی سخنانی با تشکر و قدردانی از وزارت دفاع که با پشتیبانی های موثر، نیروی راهبردی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را به انواع سلاح های پیشرفته مجهز می کند گفت: یکی از سلاح های موثر و ارزشمند در تقویت توان رزم دریایی اژدر است و اژدر پیشرفته والفجر که به دست متخصصان صنایع دریایی وزارت دفاع به تولید انبوه رسیده است نسبت به اژدرهایی که تاکنون مورد استفاده قرار گرفته از برد مناسب تر ، دقت و قدرت انفجار و تخریب بالاتر برخوردار است .
وی در ادامه افزود:این سلاح که بیشترین کاربرد را در زیر دریایی ها دارد با استفاده از رادار و سونار قادر است اهداف را شناسایی و به صورت هوشمند مورد تعقیب قرار داده و با قدرت تخریب بسیار زیاد آن را منهدم کند.
امیر سیاری در پایان گفت:این موفقیت بزرگ را به همکارانم در سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع تبریک عرض می کنم و برای آنها آرزوی موفقیت دارم.
فیلم شلیک و اصابت اژدر پیشرفته والفجر را اینجا ببینید.
آیتالله مهدوی در فتنه 88 دوست 50سالهاش را بهدلیل زاویهگرفتن با ولی فقیه کنار گذاشت.
مهدوی گفت: حاجآقا در برخی برهههای حساس همچون فتنه 88 وقتی دیدند حتی دوست قدیمیشان از ولی فقیه فاصله گرفته، فوراً جبهه خود را جدا کرده علیه او موضع صریح گرفتند؛ ایشان میگفتند: آنجا که احساس کنم اصل ولایت فقیه لطمه بخورد با هیچکس تعارف نمیکنم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، آیتالله محمدرضا مهدوی کنی رئیس وقت مجلس خبرگان رهبری، سال گذشته بعد از حضور در مراسم رحلت امام(ره) بهدلیل عارضه قلبی به کما رفت و 29 مهرماه دعوت حضرت حق را لبیک گفت.
آیتالله مهدویکنی از جمله عالمان عاملی بود که امام راحل را در مسیر پیروزی انقلاب اسلامی یاری کرد و سختیهای فراوانی را به جان خرید و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز مسئولیتهای خطیری را بهعهده گرفت که ریاست مجلس خبرگان رهبری آخرین آن بود.
برای آشنایی بیشتر با ابعاد شخصیتی و اخلاقی آیتالله مهدویکنی با دکتر مهدیه مهدویکنی دختر آیتالله مهدویکنی که مسئول گزینش واحد خواهران دانشگاه امام صادق(ع) نیز هست به گفتوگو نشستیم که متن کامل این مصاحبه بهشرح زیر است:
* توصیه شهید مطهری به امام درباره آیتالله مهدویکنی
مهدیه مهدوی دختر مرحوم آیتالله مهدویکنی که بهمناسبت اولین سالگرد رحلت آیتالله مهدویکنی با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، گفتوگو میکرد، با بیان اینکه آیت الله مهدویکنی پیش از انقلاب به مبارزه فرهنگی و سیاسی با رژیم پهلوی همت داشتند، گفت: حاج آقا پیش از انقلاب مسجد جلیلی را در مرکز تهران بهعنوان مقری برای تربیت نیروهای مذهبی و مبارزه با رژیم پهلوی انتخاب کردند و در این مسجد نیروهای فراوانی برای آینده انقلاب تربیت کردند. پس از پیروزی انقلاب نیز بهعنوان یکی از اعضای شورای انقلاب اسلامی ازسوی امام منصوب شدند.
همچنین بهپیشنهاد استاد شهید مطهری به امام راحل مسئولیت کمیتههای انقلاب اسلامی را بهعهده گرفتند. استاد به امام گفته بودند: "ما فکر میکنیم آقای مهدویکنی یکی از بهترین افراد برای مدیریت کمیته است". حاج آقا در کمیتهها با استفاده از پیوند عاطفی و قلبی روحانیت، نیروهای عادی و مردم را برای امنیت کشور به صحنه آوردند و از همین نیروهای عادی افرادی مناسب در حوزه امنیت تربیت نمودند. همین نیروها و جوانان انقلابی بعدها بهعنوان فرماندهان و سرداران مطرح فعالیت کردند و یا به شهادت رسیدند.
"جاذبه حاج آقا خیلی عجیب بود، افراد تعجب میکردند چطور جوانان با سبکهای فکری وگرایشهای مختلف در مسجد جلیلی دور حاج آقا جمع میشوند و خیلی از همین جوانان پس ازانقلاب بعدها مسئولیتهای مختلفی را در انقلاب بهعهده گرفتند. حاج آقا روش تربیتی خاصی داشتند، هیچگاه مسایل اخلاقی را اجبار نمیکردند. ما را با روشهای تربیتی صحیح خانواده مدیریت کردند و بستر رشد اسلامی را برای ما و دوستان و شاگردانشان فراهم میکردند".
وی با بیان "آیتالله مهدویکنی در ابتدای انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف برای دفاع از انقلاب اسلامی ورود کردند"، به بحث تأسیس دانشگاه امام صادق علیه السّلام اشاره کرد و گفت: بزرگانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و حاج آقا از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در همان دوران زندان مصمم بودند بعد از انقلاب مرکزی علمی برای تربیت نیروهای مؤثر و کارآمد تأسیس شود. حاج آقا بهطور خاص به تلفیق حوزه و دانشگاه اعتقاد داشتند و میگفتند که تنها افراد با بار علمی نمیتوانند مؤثر واقع شوند و باید ایمان لازم را برای حضور در عرصه سیاست، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد و... داشته باشند. منظور ایشان از نیروهای کارآمد و مؤثر، نیروهایی هستند که علاوه بر علم، ایمان نیز دارند، حاج آقا همیشه میگفتند اینکه فردی مؤمن باشد و تهذیب داشته باشد برای مدیریت کافی نیست و افراد مؤمن باید مسلط به علم روز باشند و بتوانند در حوزههای علمی نیز همانند کسب تهذیب موفق عمل کنند.
مهدیه مهدوی افزود: با عنایت بزرگان و تلاشی که امثال حاج آقا داشتند، دانشگاه امام صادق(ع) تأسیس شد و فعالیتش را در حوزه علمی ادامه داد، مقام معظم رهبری رسالت دانشگاه امام صادق(ع) را مرجعیت علمی دانشگاهی جهان اسلام دانستند و این تکلیف عظیم را برای مسئولان، استادان و دانشجویان این دانشگاه ترسیم نمودند. پیش از انقلاب حوزه در تزکیه و تهذیب سرآمد بود و دانشگاه پویا در بعد علمی، اما دانشگاه امام صادق(ع) بهعنوان الگویی بینظیر در پیوند این دو نهاد مقدس و تهذیب و علم تشکیل شد. در دانشگاه امام صادق سعی میشود با جذب حداکثری اساتید مهذب کنار سطح علمی بالای ایشان، فضای پاک و مقدس علمی دانشگاه حفظ شود و دانشجویان علم خود را از قویترین منابع علمی و متعهدترین متخصصان کسب نمایند. حاج آقا همیشه میگفتند: "توقع ما از دانشجو تنها این نیست که نماز و قرآن بخواند و سلوک اخلاقی داشته باشد بلکه توقع داریم یک دانشجوی عالم و فاضل و در عین حال مؤمن و باتقوا داشته باشیم". ایشان همیشه به ما میگفتند: "ما تنها دانشجوی مؤمن نمیخواهیم که فقط نماز بخواند و یا تنها دانشجوی نخبهای نمیخواهیم که در ابعاد ایمانی خود اهمال ورزد".
* پاسخ آیتالله مهدویکنی به خرده برخی درباره استفاده از اساتید روشنفکر
مسئول گزینش واحد خواهران دانشگاه امام صادق(ع)، با بیان اینکه برخی به آیتالله مهدویکنی بهدلیل همکاری با اساتید روشنفکر خرده میگرفتند، گفت: حاج آقا در پاسخ به این دسته از منتقدین میگفتند: "اگر ما بخواهیم همپای علوم روز پیش برویم حضور چنین اساتیدی در دانشگاه مانعی ندارد چرا که اگر فضا و بستر ما معنوی و روحانی باشد، آن استاد هم در این فضا خودش را تعریف میکند و در چارچوبهای معنوی و مذهبی تدریس کرده و عمل مینماید".
"حاج آقا درباره مدیریت تربیتی و اخلاقی دانشگاه امام صادق(ع) وقت زیادی میگذاشتند، روش حاج آقا در تربیت علمی و اعتقادی دانشجویان سبک مرشدی دلسوز و معلمی باحوصله و هنرمند بود. در تربیت دانشجویان هرگز از رعایت باورها و ارزشها چشم نمیپوشیدند اما افراط و تفریط را نمیپسندیدند، نمیگویم ما قوانین اجباری مثل حجاب یا عدمآرایش برای دختران نداریم اما حاج آقا میگفتند: "باید بهگونهای عمل کنید این چادر پوشیدنها و عفاف برای دانشجویان دختر اعتقاد و باور قلبی باشد نه اینکه در دانشگاه چادر سر کنند و خارج این فضا سر نکنند." الحمدلله با همین توصیههای حاج آقا بود که امروز دختران دانشجوی ما اعتقاد قلبی به حجاب و عفاف، امور ایمانی و رشد و ارتقای علمی کنار حفظ نهاد مقدس خانواده دارند".
وی با بیان اینکه حتی برخی اساتید دانشگاه علیرغم اینکه خط و طریق سیاسی آیتالله مهدویکنی را قبول نداشتند و گرایشات سیاسی دیگری داشتند، بازهم بهدلیل مسائل اخلاقی و روح پاک و مهذب حاج آقا، به شخصیت ایشان علاقمند بودند، گفت: سال گذشته در همین روزها بود که حاج آقا در بستر بیماری و در وضعیت کما بودند و ما در دانشگاه ورودیهای جدید داشتیم، خیلی برای همه ما عجیب بود؛ دانشجویان تازهوارد همپای ما در بیمارستان بودند. اینها همه نشانگر جاذبه و علاقه حاج آقا به جوانان بود. در بیمارستان، یک جسم روی تخت بیمارستان افتاده بود اما دانشجویان دانشگاه از عمق جان برای حاج آقا اشک میریختند و برایشان دعا میکردند. میخواهم بگویم اگر برای خدا بودی و محور زندگیات مانند حاج آقا خدا بود حتی در وضعیت کما جذبه معنوی و تأثیر اخلاقی را خواهی داشت.
دختر آیتالله مهدویکنی یکی از تأکیدات آیتالله مهدویکنی را در تربیت نیروهای مؤثر در عرصه مرجعیت علمی جهان اسلام مسلح بودن ایشان به ابزار تبلیغ ازجمله تسلط به زبانهای زنده دنیا، فن بیان و مخاطب شناسی و اخلاق و تبلیغ خواند.
* آیتالله مهدوی در فتنه 88 از دوست قدیمیاش فاصله و علیه او موضع گرفت
مهدیه مهدوی در پاسخ به سؤالی درباره اهمیت آیتالله مهدویکنی به ولایت فقیه و مواضع شفاف ایشان درباره دوستان 50ساله خود بهدلیل زاویه گرفتن از ولی فقیه، اظهار داشت: حاج آقا، اهل تعارف نبودند. همیشه میگفتند: "من رک و صریح هستم". ایشان همواره میزان را حق قرار میدادند و میگفتند، ولایت فقیه میزان حق است یعنی هرکس با ولی فقیه نباشد و از ولی فقیه زاویه بگیرد از حق زاویه گرفته است. در جریان انقلاب، برخی دوستانی داشتند که کنارشان مبارزه کرده بودند و با هم در زندان بودند اما بعد از انقلاب و در برخی برهههای حساس همچون فتنه 88، وقتی دیدند حتی دوست قدیمیشان از ولی فقیه فاصله گرفته، فوراً جبهه خود را جدا کرده علیه او موضع صریح گرفتند. ایشان میگفتند: "من آنجا که احساس کنم اصل ولایت فقیه لطمه بخورد با هیچکس تعارف نمیکنم". برای حاج آقا، اصل ولایت فقیه، شخص ولی فقیه، رسالت روحانیت و ارزشهای انقلاب یک اصل بسیار مهم و غیرقابل اغماض بود.
"البته حاج آقا، ضمن اینکه موضع محکم علیه کسانی که از ولی فقیه زاویه داشتند، اتخاذ میکردند بعضاً هم وقتی میدیدند مثلاً تخریب یا تضعیف بیش از حد یک شخص موجب تضعیف نظام میشود، ورود میکردند. ایشان میگفتند نباید برای دفع یک شر کوچک، شر بزرگتر رقم بخورد؛ حاج آقا در مقابل برخی اشتباهات که برخیها داشتند، میگفتند: "اینها اشتباهاتی دارند اما نباید خدماتشان را نادیده بگیریم"، حاج آقا حتی به خانواده خود اجازه تحلیلهای سوگیرانه درباره شخصیتهای انقلاب نمیدادند و خودشان نیز حرمت این آقایان را حفظ میکردند".
*پیغام آیتالله مهدویکنی به سران فتنه
دختر آیتالله مهدویکنی با اشاره به مواضع قاطع آیتالله مهدویکنی علیه سران فتنه، تأکید کرد: حاج آقا به سران فتنه توصیه کردند، و پیغام دادند: "آب به آسیاب دشمن نریزید!"، ایشان میگفتند: "ببیند دشمن برای فتنهگران دست میزند" و بهدلیل تقابلی که فتنهگران با ارزشهای انقلاب و ولایت فقیه داشتند، قاطعانه مقابل فتنه ایستادند.
* آیتالله مهدوی میگفت اختلاف سلیقه احتمالی با آیتالله مصباح دلیل بر اختلاف نیست
مهدیه مهدوی با بیان اینکه آیتالله مهدویکنی، همواره بر رعایت حرمت بزرگانی چون آیتالله مصباح تأکید داشتند، گفت: حاج آقا، میگفتند: "ممکن است بهطور طبیعی بین ماها اختلاف سلیقههایی هم باشد اما این دلیل نمیشود که برخی بگویند ما اختلاف یا تفرقه داریم، ما باید مراقب باشیم و قدر بزرگان را بدانیم" لذا ایشان در ایامی که برخی دنبال سوءاستفاده بودند، مدام میگفتند باید حرمتها حفظ شود و خودشان هم، حرمت بزرگانی چون علامه مصباح را داشتند. حاج آقا واقعاً به علما و روحانیت بهعنوان جناحی و حزبی نگاه نمیکردند و مدام میگفتند: "ما روحانیون، این جناح و آن جناح نیستیم. من نه حزب راست میخواهم باشم نه حزب چپ و یک روحانی هستم و در سلک روحانی وظیفهای دارم، وظیفه من هدایت مردم براساس اصول مذهب و دین است".
وی درباره کتابهایی که از آیت الله مهدوی به یادگار مانده است، گفت: کتابهای اخلاق عملی، 22 گفتار، 10 گفتار، اقتصاد اسلامی و درسهای تفسیری ایشان آثار مهمی است که از ایشان به یادگار مانده است. البته شاید بعد از کتاب اخلاق عملی، کتاب خاطرات ایشان برای کسانی که میخواهند درباره وقایع انقلاب تحقیق کرده و مطالعه داشته باشند، منبع مهمی باشد. مرکز آثار حاج آقا نیز تأسیس شده که خانواده ایشان عضو آن هستند و امیدواریم در آینده کلاسهای اخلاق و اصول فقه و دروس دیگر حاج آقا بهعنوان کتاب منتشر شود.
* گفتوگو از مهدی مشکینی
وصیت نامه سرلشکر پاسدار شهید حسین همدانی
به گزارش بسیج پرس؛ در مراسم تشییع پیکر سردار سرافراز اسلام شهید حسین همدانی، فرزند برومند ایشان، وهب همدانی وصیتنامه پدر شهید خود را قرائت کرد.
در این وصیت نامه آمده است:
بسمالله الرحمن الرحیم
سپاس خدای را که نعمتها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم.
دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملتهای مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملتها، عصر زوال طاغوتها، عصر فروپاشی قدرتهای استکباری و عصر برگشتن به خویشتن.
خدا را هزاران شکر به خاطر نعمتهایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شدهاند.
زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئهها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملتها که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند.
چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و 10 سال در اردوگاههای حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد.
خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع).
مگر میتوان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامهدهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنهها و کمینها عبور میدهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم.
بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف میکنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقعها این نفس سرکش سراغ من میآمد و مرا گول میزد، وسوسه میشدم، نق میزدم، در درونم اعتراض ایجاد میشد اما خدا مرا کمک میکرد، متوجه میشدم، پشیمان میشدم، توبه میکردم و از خدا طلب عفو و بخشش میکردم و مرا میپذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود.
خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم.
از همه دوستان و آشنایان حلالیت میطلبم، از امام و مولایم حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا انشاالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند.
از خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان همیشه شرمنده بودم که نمیتوانستم خدمتگذار خوبی باشم؛ مرا حلال کنند.
تشکر دارم از همسر عزیزم که همسنگر و همراه خوبی بودند، خداوند انشاالله این عمل شما را ذخیره آخرت قرار دهد و اما سفارش میکنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کممهریها صبر داشته باش و مراقب باش فضاسازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد.
فرزندانم را سفارش میکنم و تأکید بر حفظ ارزشهای اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلامی که با حفظ ارزشهایش میتوانند تأثیرگذار و مدل و الگو باشند، حجاب برتر بر شما واجب است رضایت پدر پیر شما با حفظ ارزشهاست. سعادتمندی و عاقبت به خیری شما را از خدای مهربان خواستارم.
برای خواهرانم و برادرم و فرزندان عزیزشان آرزوی سعادتمندی دارم، بسیار دوستان خوبی داشتم که یکایک آنها و زندگی با آنها همیشه در ذهن و خاطراتم ماندگار است و به این دوستی مفتخر هستم.
از همه آشنایان و دوستان میخواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر انشاالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم!
هیچگونه بدهی ندارم و به کسی هم بدهکار نیستم، اما اگر کسی طلبکار بود بدهی را بدهید شاید یادم رفته باشد، به امید رحمت خدایم، خداحافظی با شما و طلب مغفرت بنده گنهکار حسین همدانی.