شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

آمریکا در کشور ما فرعونیّت میکرد : یَستَضعِفُ طآئِفَةً مِنهُم یُذَبِّحُ اَبنآءَهُم وَ یَستَحیِ نِسآءَهُم؛(۳) /رهبری انقلاب

آمریکا در کشور ما فرعونیّت میکرد : یَستَضعِفُ طآئِفَةً مِنهُم یُذَبِّحُ اَبنآءَهُم وَ یَستَحیِ نِسآءَهُم؛(۳) /رهبری انقلاب


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
و الحمدللَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.


 خوشامد عرض میکنیم به همه‌ی شما برادران و خواهران عزیز که از شهرهای مختلف رنج سفر را تحمّل فرمودید و زحمت کشیدید و تشریف آوردید و فضای حسینیّه‌ی ما را با حضور خودتان، با احساسات خودتان متبرّک کردید. بخصوص برادران و خواهرانی که از راه‌های دور تشریف آوردند، و امیدواریم که رحمت الهی و فضل الهی شامل حال یکایک شما برادران و خواهران باشد.

 این ایّام تصادفاً مقارن است با ایّام متبرّک ماه ذی‌قعده و روزهای پرخاطره‌ی ماه شهریور. برکات ماه ذی‌قعده هم برکات فراوانی است؛ خاطرات شهریورماه هم خاطرات پرمعنا و پرمغزی است. ماه مبارک ذی‌قعده، اوّلِ ماه‌های حرام است؛ یازدهم این ماه ولادت مبارک حضرت ثامن‌الحجج (علیه آلاف التّحیّة و الثّناء) و دهه‌ی کرامت است؛ روز بیست‌وسوّم این ماه روز زیارتی مخصوص حضرت ثامن‌الحجج (علیه الصّلاة و السّلام) است؛ روز بیست‌وپنجم این ماه روز دحوالارض است که روز با برکتی است؛ شب نیمه‌ی ماه ذی‌قعده از شبهای متبرّک سال است که اعمالی دارد؛ روزهای یکشنبه‌ی ماه ذی‌قعده ایّام توبه و انابه است و عملی دارد که مرحوم عارف بزرگوار حاج میرزا جواد آقای ملکی در المراقبات نقل میکند از رسول مکرّم اسلام که خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامِ از شماها مایلید توبه کنید؟ همه گفتند ما میخواهیم توبه کنیم -ظاهراً ماه ذی‌قعده بوده است- طبق این نقل و این روایت حضرت فرمودند که در روزهای یکشنبه‌ی این ماه این نماز را -یک نمازی با یک خصوصیّتی در مراقبات ایشان ذکر میکنند- انجام بدهید. غرض، ایّام در ماه ذی‌قعده که اوّل ماه‌های حرام است در این سه ماه متوالی، ایّام و لیالی مبارک و متبرّکی است، پر از برکات است؛ باید از اینها استفاده کرد.


 ماه شهریور هم از ماه‌های پرخاطره است. هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷، یعنی چند ماه به پیروزی انقلاب، در همین میدان شهدای تهران، عوامل رژیم طاغوت مردم بی‌پناه را به رگبار مسلسل بستند و تعداد زیادی -که هنوز هم برای ما معلوم نیست لکن تعداد کثیری [بودند]- از مردم را در آن میدان به قتل رساندند. در همین ماه شهریور، ترور ناجوانمردانه‌ی رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر کشور -مرحوم شهید رجائی و مرحوم شهید باهنر- اتّفاق افتاد. در همین ماه شهریور، ترور شهید آیت‌الله قدّوسی -دادستان کلّ کشور- اتّفاق افتاد. در همین ماه شهریور، شهادت امام‌جمعه‌ی تبریز(۱) به‌دست منافقین اتّفاق افتاد. در همین ماه شهریور -روز آخر شهریور- حمله‌ی نظامی رژیم بعثی صدّام به کشور اتّفاق افتاد. اینها خاطرات عجیبی است، پرمعنا است، پُرمغز است. در همه‌ی این حوادث، رژیم آمریکا پشت قضیّه بود؛ عوامل آمریکایی بودند که یا به‌طور مستقیم کمک کردند یا تشویق کردند یا حدّاقل چشمشان را بر این جنایات بستند.

 جوانهای ما باید این خاطرات را فراموش نکنند؛ یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ی ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده به‌کار است، وسط میدان است، انقلابی است، بتدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد؛ این کم‌کاری ما است، کم‌کاری دستگاه‌های مسئول است؛ این حوادث نباید کهنه بشود؛ حافظه‌ی تاریخی یک ملّت نباید ضعیف بشود. اگر جوانهای ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمق‌یابی نکنند، در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوانها باید این حوادث را درست بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتّفاق افتاد، چه کسی بود؛ اینها را باید جوانها بفهمند.

 یک کشتار دیگری مثل کشتار هفدهم شهریور، در هشتم بهمن در همین میدان انقلاب در اینجا اتّفاق افتاد که غالباً بی‌توجّه به آن هستند؛ عوامل رژیم افتادند به جان مردم. از خاطرات این ژنرال آمریکایی(۲) که در روزهای آخر عمر رژیم گذشته برای نجات رژیم به تهران آمده بود، نقل کردند؛ او میگوید من ژنرال‌های شاه را جمع کردم و به آنها گفتم که لوله‌های تفنگها را پایین بیاورید؛ یعنی مسلّحین رژیم شاه که با مردم مواجه بودند، خیلی اوقات تیرهای هوایی میزدند که مردم را بترسانند، این آقا به ژنرال‌های شاه توصیه میکند و میگوید لوله‌ی تفنگها را بیاورید پایین و به مردم بزنید؛ آنها هم اینجا در این میدان انقلاب به این دستور عمل کردند؛ لوله‌های تفنگ را پایین آوردند، مردم را هدف قرار دادند، عدّه‌ی زیادی را به شهادت رساندند؛ ولی اثر نکرد، مردم عقب نرفتند، مردم ادامه دادند. بعد یکی از فرماندهان ارتش شاه -ارتشبد قره‌باغی- می‌آید پیش هایزر و میگوید این دستور تو فایده‌ای نداشت و مردم را نتوانست به عقب براند. هایزر در خاطراتش مینویسد که چقدر اینها تحلیل‌های کودکانه‌ای دارند! یعنی چه؟ یعنی [میگوید] توقّع قره‌باغی این بود که با یک بار مردم را به رگبار بستن قضیّه تمام میشود؛ نه، باید ادامه پیدا کند، باید هرجا با مردم مواجه میشوند، آنها را قتل‌عام کنند! آمریکا این است؛ آمریکا ۲۵ سال در این کشور حاکمیّت مطلق داشته است؛ به ژنرال‌های رژیم شاه این‌جور دستور میدهد؛ در زمینه‌های اقتصادی، در زمینه‌های سیاسی، در زمینه‌های امنیّتی، در زمینه‌های سیاست خارجی، در ایران حرف حرف آمریکایی‌ها بود؛ حاکمیّت مطلق آمریکا در دوران رژیم طاغوت. این‌جور رژیمی بر کشور ما حکومت میکرد که افسرش هم تابع آمریکایی است، وزیر دارایی‌اش هم تابع او است، وزیر دفاعش هم تابع او است، نخست‌وزیرش هم تابع او است، خود شاه هم تابع آمریکا است؛ بی‌چون‌وچرا! یک چنین رژیمی بر این مملکت حکومت میکرد.

 آمریکا در کشور ما فرعونیّت میکرد، مثل فرعون: یَستَضعِفُ طآئِفَةً مِنهُم یُذَبِّحُ اَبنآءَهُم وَ یَستَحیِ نِسآءَهُم؛(۳) با مردم ما این‌جور رفتار میکردند؛ موسای زمان آمد، تخت‌وبخت این فرعون و دنباله‌روهای او را واژگون کرد و از بین برد؛ انقلاب این است. یک‌سال و دو ماه بعد از همین حادثه‌ی شهریور -یعنی در آبان ۱۳۵۸- جوانان امام بزرگوار ما، جوانان پیرو خطّ امام، رفتند این جاسوس‌خانه‌ی آمریکا را فتح کردند؛ آمریکایی‌ها را دست‌بسته و چشم‌بسته اسیر خودشان کردند؛ موسی‌ این‌دفعه فرعون را این‌جور شکست داد. حالا بعضی میگویند چرا آمریکایی‌ها با ایران بدند؟ خب علّتش همین است؛ ایران یکسره در مشت آمریکا بود، در دست آمریکا بود؛ همه‌ی اجزای اصلی وجود کشور با اراده‌ی آمریکایی‌ها حرکت میکرد؛ امام آمد و به‌وسیله‌ی این مردم، آمریکا را از این مملکت بیرون کرد؛ باید هم دشمن باشند، باید هم دشمنی بکنند؛ و دارند میکنند، همین حالا دارند دشمنی میکنند.

 امام بزرگوار فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛(۴) این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همه‌ی شیطانهای عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که میتواند بکند این است که انسانها را اغواء میکند؛ بیشتر از اغواء، کاری نمیتواند بکند؛ انسانها را اغواء میکند، فریب میدهد، وسوسه میکند؛ امّا آمریکا، هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد، هم ریاکاری میکند؛ پرچم حقوق بشر را بلند میکند، ادّعای طرف‌داری از حقوق بشر میکند [امّا] هر چند روز یک بار در خیابانهای شهرهای آمریکا یک بی‌گناهی، یک بی‌سلاحی به دست پلیس آمریکا به خاک‌وخون میغلتد؛ غیر از بقیّه‌ی جنایات و فجایعشان. این هم رفتارشان در ایران در دوران رژیم طاغوت و جنگ‌آفرینی‌هایشان، جنگ‌افروزی‌هایشان، به راه انداختن جریانهای جنگ‌افروز از قبیل همینهایی که حالا در عراق و سوریه و بقیّه‌ی جاها مشغول خرابکاری هستند؛ اینها کارهای آمریکا است. حالا بعضی‌ها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات -که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به‌کنار، انقلابیگری به‌کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به‌عنوان دوست، به‌عنوان مورد اعتماد، به‌عنوان فرشته‌ی نجات انتخاب بکند؟ این‌[گونه‌] هستند؛ حقیقت امر این است. بله، خودشان را می‌آرایند؛ با ظاهر اتوکشیده، با کراوات، با ادکلن، با ظواهر بظاهر چشمگیر، خودشان را در چشم افراد ساده‌لوح جور دیگری جلوه میدهند؛ حقیقت رژیم آمریکا اینها است. این در مورد ما است؛ در مورد کشورهای دیگر هم همین‌جور است. ملّت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود.

 بعد از قضیّه‌ی «برجام» و این توافقی که سرنوشت آن هم اینجا و آنجا درست معلوم نیست، الان همین حالا در کنگره‌ی آمریکا علیه ایران مشغول توطئه‌اند؛ خبرهایی که به ما میرسد، نشان میدهد که همین حالا یک عدّه‌ای در داخل کنگره‌ی آمریکا مشغول طرّاحی مصوّبه‌ای هستند برای اذیّت کردن و برای ایراد درست کردن و برای مشکل فراهم کردن برای جمهوری اسلامی ایران؛ دشمنی اینها این‌جور است؛ تمام‌شدنی نیست.

 این دشمنی‌ها ادامه پیدا میکند؛ تا کی ادامه پیدا میکند؟ تا وقتی شما قوی بشوید، تا وقتی ملّت ایران آن‌چنان قوی بشود که دشمن مأیوس بشود از تهاجم سیاسی یا امنیّتی یا نظامی یا اقتصادی یا تحریم و غیرذلک. باید ما قوی بشویم؛ باید در داخل، خودمان را قوی کنیم. بنده مکرّر عرض کرده‌ام این قوّتی که برای کشور لازم است چه‌جوری تأمین میشود؛ اوّلاً از راه یک اقتصاد قوی؛ همین اقتصاد مقاومتی که سیاستهای آن ابلاغ شده است و بر روی زمین و به‌صورت کار عملی و عملیّاتی و اجرائی هم باید با شدّت هرچه تمام‌تر و بدون فوت وقت دنبال بشود؛ خب یک کارهایی را دوستان ما در دولت دارند انجام میدهند بحمدالله؛ یکی این است که اقتصاد کشور قوی بشود، جوان کشور بیکار نماند، ابتکارهای جوانها روی زمین نماند؛ این یکی از راه‌هایش است.

 یک راه دیگر، توسعه‌ی علم است؛ کاروان علم شتاب خود را از دست ندهد، در علم پیشروی کنیم، همه چیز به علم وابسته است؛ این هم یکی از راه‌های تقویت است.

 یکی از مهم‌ترین راه‌های تقویت درونی، حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیّه‌ی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّه‌ی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوانهای حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه‌ی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد. سه عامل اساسی اقتدار ملّی اینها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری در همه بخصوص در جوانها؛ اینها است که میتواند کشور را حفظ کند؛ آن‌وقت دشمن مأیوس خواهد شد.

 آمریکا دشمنی خودش را پنهان هم نمیکند. بله، تقسیم وظایف میکنند؛ یکی لبخند میزند، یکی مصوّبه علیه جمهوری اسلامی تهیّه میکند و دنبال میکند؛ این به‌نحوی تقسیم وظایف است. دنبال چیزی به نام مذاکره‌ی با ایرانند؛ [امّا] مذاکره بهانه است، مذاکره وسیله برای نفوذ است، مذاکره وسیله برای تحمیل خواستها است. ما فقط در قضیّه‌ی هسته‌ای به دلایل مشخّصی که مکرّر هم این دلایل را ذکر کرده‌ایم، موافقت کردیم بروند مذاکره کنند؛ خب مذاکره کردند. بحمدالله مذاکره‌کنندگان ما هم در این عرصه خوب ظاهر شدند؛ امّا در عرصه‌های دیگر ما اجازه‌ی مذاکره ندادیم و با آمریکا مذاکره نمیکنیم؛ با همه‌ی دنیا ما مذاکره میکنیم، [امّا] با آمریکا نمیکنیم. ما اهل مذاکره‌ایم، اهل تفاهمیم؛ هم مذاکرات در سطح دولتها، هم مذاکرات در سطح اقوام، هم مذاکرات در سطح ادیان؛ ما اهل مذاکره‌ایم و با همه مذاکره میکنیم جز با آمریکا؛ و البتّه رژیم صهیونیستی بجای خود محفوظ که اصل وجود رژیم صهیونیستی، وجود نامشروع و دولت جعلی است.

 یک جمله راجع به رژیم صهیونیستی عرض بکنیم؛ بعد از اتمام این مذاکراتِ هسته‌ای، شنیدم صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه‌ی ایران آسوده‌ایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را میکنیم. بنده در جواب عرض میکنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه‌ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیست‌ها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شده‌اند، میدانند دشمن کیست؛ حالا دولتها و بوقهای تبلیغاتی و مانند اینها میخواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، [امّا] به جایی نمیرسد. ملّتها -ملّتهای مسلمان، بخصوص ملّتهای منطقه- حواسشان جمع است و میدانند. خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم [وضع‌] آمریکا.

 یک جمله در باب مسئله‌ی انتخابات عرض بکنیم.(۵) مسئله‌ی انتخابات یکی از مسائل فعلی و نقد ما است. البتّه برخی متأسّفانه از ۱.۵ سال پیش، دو سال پیش از انتخابات شروع کردند مسائل انتخابات را مطرح کردن؛ این به‌نظر ما مصلحت نیست؛ فضای کشور را بی‌موقع نباید فضای انتخاباتی کرد؛ از ۱.۵ سال پیش -که تقریباً دو سال به انتخابات امسال مانده بود که آخر سال است- بعضی‌ها شروع کردند در مطبوعات و در حرفها، راجع به انتخابات حرف زدن، بحث کردن. وقتی فضای انتخاباتی در کشور به‌وجود می‌آید، بسیاری از مسائل اصلی جامعه به حاشیه میرود و فراموش میشود. خب، فضای انتخابات، فضای رقابت و تعارض است؛ ما چرا بیخود این فضای رقابت را، فضای تعارض را، بکشانیم به یک سال دو سال قبل؟ شروع زودهنگام این بحثها به نظر ما مصلحت نیست. لکن حالا چرا؛ الان که سه چهار ماه مثلاً به انتخابات باقی است، جای آن است که راجع به انتخابات عرایضی عرض بشود. حالا من امروز برخی از نکات را عرض میکنم و در آینده هم اگر عمری بود و زنده بودیم، عرایضی در باب انتخابات خواهیم داشت.

 مسئله‌ی انتخابات برای کشور، مسئله‌ی بسیار مهمّی است. انتخابات، مظهر کامل حضور و انتخاب مردم است. مردم با حضور خودشان در صحنه‌ی انتخابات -چه در انتخابات ریاست جمهوری، چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی، چه در انتخابات مجلس خبرگان- مردم‌سالاری واقعی را در این کشور شکل میدهند؛ این خیلی مهم است. ما این را در طول این ۳۶ سال، ۳۷ سالی که از اوّل انقلاب گذشته است، نگذاشتیم تعطیل بشود یا تأخیر بیفتد. در کشورهای گوناگون وقتی جنگ میشود یا یک حادثه‌ای اتّفاق می‌افتد، انتخابات را عقب می‌اندازند، [امّا] در ایران انتخابات یک روز از موعد مقرّر خودش عقب نیفتاده است؛ در هیچ برهه‌ای از برهه‌ها. تهران بمباران میشد، شهرهای خوزستان و ایلام و کرمانشاه و بقیّه‌ی جاها بمباران میشد، درعین‌حال انتخابات در موعد معیّن انجام میگرفت. در اقصی‌نقاط کشور همین‌جور بود؛ در روستاها و [حتّی] در جاهایی که رفت‌وآمد سخت است. انتخابات در این کشور تعطیل نشده است. بعضی میخواستند تعطیل کنند انتخابات را -در بعضی از دوره‌ها برخی از آدمهای سیاست‌باز و سیاست‌زده سعی‌شان این بود که انتخابات را تعطیل کنند یا عقب بیندازند- [امّا] به توفیق الهی جلوی اینها گرفته شد و انتخابات در موعد معیّن انجام گرفت. این اهمّیّت انتخابات است. خب، به همین دلیل هم هست که بحمدالله انتخابات ما مظهر مردم‌سالاری است.

 نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردم‌سالار به معنای واقعی است. خب، دشمن البتّه حرف میزند؛ آمریکایی‌ها و عوامل تبلیغاتی‌شان دائماً علیه انتخابات ما به شکلهای مختلف حرف میزنند. آمریکایی‌ها ۲۵ سال در دوران رژیم طاغوت، در ایران حضور داشتند، [امّا] مجلسهای شورای فرمایشی و مسخره‌ی آن روز، یک بار مورد انتقاد آمریکایی‌ها قرار نگرفت. اگر به تاریخ مراجعه کنید و قضایای انتخابات دوران محمّدرضا را بخوانید -و قبل از آن هم بدتر از آن، دوران رضاشاه- [اوّل‌] که انگلیس‌ها در اینجا مسلّط بودند و بعد هم آمریکایی‌ها مسلّط شدند، یک بار به این انتخابات فرمایشیِ نمایشیِ مسخره اعتراض نکردند؛ الان هم به رژیمهای مستبد و دیکتاتور و وراثتی‌ای که در این منطقه هست، یک کلمه اعتراض نمیکنند، امّا به ایران که این‌جور پشت سر هم انتخابات انجام گرفته است و همه‌ی ارکان نظام -از رهبری نظام و رئیس‌جمهوری نظام، تا نمایندگان مجلس، تا نمایندگان خبرگان، تا نمایندگان شوراهای شهری- به‌وسیله‌ی مردم انتخاب میشوند، دائم اعتراض میکنند، اشکال میکنند، ایرادهای دروغین میکنند.

 انتخابات‌های ما بحمدالله در این مدّت، انتخابات‌های سالمی بوده است. نکته‌ای که بنده میخواهم عرض بکنم این است که انتخابات‌های ما انتخابات‌هایی بوده است که برطبقِ معیارهای متعارف بین‌المللی، یکی از بهترین و سالم‌ترین انتخابات بوده است با نصابِ شرکت بالای مردم. متأسّفانه یکی از عادتهای بدی که بعضی در داخل دارند، این است که دائماً در سلامت انتخابات در هر دوره‌ای خدشه کنند. از قبل از انتخابات مکرّر دَم بزنند از تقلّب، از دغدغه، از اینکه چنین بشود، چنان بشود؛ این کار غلطی است. در طول این ۳۷ سال، مردم به‌خاطر اعتمادی که در دوره‌های مختلف و دولتهای مختلف به نظام داشتند، در عرصه‌ی انتخابات شرکت کردند، حضور پُرشور پیدا کردند. چرا بعضی‌ها به دست خودشان این اعتماد را میخواهند خدشه‌دار کنند؟ مردم به نظام اعتماد دارند. وقتی انتخابات هست، می‌آیند وارد انتخابات میشوند و رأی میدهند؛ چرا انسان بایستی این را خدشه‌دار بکند با دغدغه‌های بیخود و دروغین که نبادا [تخلّفی بشود]. خب، معلوم است؛ اجازه داده نمیشود؛ مراقبتهای شدید انجام میگیرد. یکی از بزرگ‌ترین برکات وجود شورای نگهبان همین است که مراقبند؛ مراقب خطا و اشتباهند و اجازه نمیدهند تخلّفی انجام بگیرد؛ دیگر دستگاه‌ها هم همین‌جور. در طول این سالها هم گاهی در بعضی از دوره‌ها به ما گزارش میشد که انتخابات اشکال پیدا کرده است؛ ما دستور میدادیم میرفتند تحقیق میکردند، معلوم میشد که نخیر، این‌جوری نیست. گاهی ممکن است در گوشه‌وکنار یک تخلّفی انجام بگیرد که در نتیجه‌ی انتخابات هیچ تأثیری نداشته باشد -آن مهم نیست- [امّا] انتخابات در همه‌ی دوره‌ها سالم است.

 رأی مردم هم به معنای واقعی کلمه حقّ‌النّاس است؛ حقّ‌النّاس است. وقتی می‌آید برادر و خواهر ایرانی در انتخابات شرکت میکند و رأی در صندوق می‌اندازد، رعایت این حقّ او واجب شرعی است، واجب اسلامی است؛ در این امانت او نباید خیانت کرد؛ واقعاً حقّ‌النّاس است. نتیجه‌ی آراء هم هرچه شد، بایستی به آن ملتزم بود؛ این هم حقّ‌النّاس است. اینکه ما در سال ۸۸ در مقابل کسانی که اصرار میکردند باید انتخابات باطل بشود ایستادیم، به‌خاطر همین بود که از حقّ‌النّاس دفاع کردیم. چهل میلیون [نفر] -بالاترین نصاب انتخابات- در سال ۸۸ در [دادن‌] آراء شرکت کردند. خب، یک نتیجه‌ای داد. هر کسی [هم‌] برنده‌ی این انتخابات میشد، ما همین‌جور می‌ایستادیم، دفاع میکردیم. بنده از حقّ‌النّاس دفاع کردم، از حقّ مردم دفاع کردم. باز هم هر وقتی که مردم رأی بدهند -به هر کسی که مردم بپسندند و بپذیرند و رأی بدهند- بنده از رأی مردم دفاع خواهم کرد؛ پشت سرِ مردم خواهم ایستاد. رأی مردم حقّ‌النّاس است. ما بیخود این اعتمادی را که مردم به نظام دارند، با حرفهای بی‌منطق مخدوش نکنیم. گاهی به وزارت کشور ایراد میگیرند، گاهی به شورای نگهبان ایراد میگیرند.

 شورای نگهبان، چشم بینای نظام برای انتخابات است؛ در همه‌ی دنیا هم یک چنین چیزی وجود دارد -حالا اسمش چیز دیگر است؛ اینجا اسمش شورای نگهبان است- مراقبند، ببینند آن کسی که وارد میدان انتخابات میشود، نامزد انتخابات میشود، آیا صلاحیّت دارد یا نه؛ و باید احراز کنند صلاحیّت را؛ اگر دیدند که کوتاهی شده است و آدمی که صلاحیّت ندارد وارد شده، جلویش را میگیرند؛ این حقّ آنها است، حقّ قانونی آنها است، حقّ عقلی و منطقی آنها است؛ بعضی بیخود ایراد میکنند. بخشی از این حقّ‌النّاس، همین حقّ رأی شورای نگهبان است؛ همین حقّ نظارت استصوابی و مؤثّر شورای نگهبان است؛ این جزو حق‌النّاس است، این را باید رعایت کرد، این را باید حفظ کرد. انتخابات مهم است. این عرض فعلی ما درباره‌ی انتخابات است.

 البتّه من اعتقاد به حضور پُرشور مردم دارم؛ معتقدم کشور را این [حضور] حفظ میکند. در آینده هم اگر زنده بودیم، دراین‌باره باز بیشتر صحبت خواهم کرد.

 آنچه به شما برادران و خواهران عزیز مؤکّداً عرض میکنم، این است که بدانید جمهوری اسلامی ایران با این مردم، با این منطق، با این قانون اساسی بر همه‌ی دشمنانش پیروز خواهد شد. شرطش این است که به خدای متعال توکّل کنیم، با همدیگر دست برادری و یگانگی‌مان را مستحکم کنیم، در کشور دودستگی ایجاد نکنیم، همدیگر را تضعیف نکنیم. اگر این‌جور رعایت بکنیم، خدای متعال هم رعایت خواهد کرد. هر کسی که اسلام را نصرت کند، خدای متعال او را نصرت خواهد کرد.

 پروردگارا! روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائت محشور کن؛ روح شهدای عزیز ما را با اولیائت محشور کن. پروردگارا! برکات و الطاف خود را به‌طور روزافزون بر این ملّت مؤمن و صالح نازل بفرما.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌

۱) آیت‌الله شهید سیّداسدالله مدنی‌
۲) ژنرال رابرت هایزر
۳) سوره‌ی قصص، بخشی از آیه‌ی ۴؛ «... طبقه‌ای از آنان را زبون میداشت، پسرانشان را سر میبُرید و زنانشان را [برای بهره‌کشی‌] زنده بر جای میگذاشت...»
۴) از جمله، صحیفه‌ی امام، ج ۱۰، ص ۴۸۹؛ سخنرانی درباره‌ی توطئه‌ی آمریکا (۱۳۵۸/۸/۱۴)
۵) دهمین دوره‌ی انتخابات مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره‌ی انتخابات مجلس خبرگان رهبری، در اسفند سال جاری برگزار خواهد شد.

بررسی برجام درمجلس نقاط ضعف آن را آشکارمی کند/کیهان/حسین شریعتمداری

بررسی برجام درمجلس نقاط ضعف آن را آشکارمی کند/کیهان/حسین شریعتمداری

تلخ و ناگوار است ولی واقعیت دارد که مخالفت دولت محترم با ارسال لایحه برجام به مجلس شورای اسلامی به اندازه‌ای گسترده و عمیق است که «نگرانی» برخاسته از آن قابل توجیه به نظر نمی‌رسد و این پرسش را به دنبال دارد که چرا؟!
1- هفته گذشته طی یادداشتی با عنوان «اگر فتح‌الفتوح است چرا قانونی نشود؟!» با استناد به اصول 77 و 125 قانون اساسی و ارائه دلایل و مستندات دیگری از متن برجام و چرخه‌ای که برای عملیاتی شدن آن پیش‌بینی شده است به الزام قانونی دولت در ارسال لایحه برجام به مجلس شورای اسلامی پرداختیم- که تکرار آن اطاله کلام و غیر ضروری است- در بخشی از یادداشت مورد اشاره آمده بود؛
«موافقان برجام از این سند با عنوان «فتح‌الفتوح»! «بزرگترین‌دستاورد»! «تسلیم قدرت‌های جهانی در مقابل کشورمان»! «برجسته‌ترین معاهده تاریخ معاصر»! «پیروزی 3 بر 2» و... یاد می‌کنند و سوال آن است که اگر آقایان، به این دیدگاه و نظر خود درباره برجام اعتقاد دارند، چرا از تصویب آن در مجلس ابراز نگرانی کرده و می‌فرمایند تصویب برجام در مجلس، این سند را به عنوان یک قانون مصوب مجلس، الزام‌آور می‌کند؟! قانونی شدن «فتح‌الفتوح»! و تثبیت «برد 3 بر 2» که باید افتخارآفرین و غرورانگیز باشد، پس چرا برای آقایان نگران‌کننده و دغدغه‌آور است؟! تعجب‌آور نیست؟!
اگر نگرانی آقایان از آن است که تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی این سند را قانونی و الزام‌آور می‌کند باید پرسید مگر تصویب احتمالی آن در شورای عالی امنیت ملی، همین نتیجه را به دنبال ندارد؟ بنابراین چنانچه نگرانی از تصویب مجلس باشد این نگرانی از تصویب در شورای عالی امنیت ملی هم باید وجود داشته باشد. از این روی به نظر می‌رسد نگرانی آقایان از تصویب احتمالی برجام در مجلس نیست، بلکه نگران رد آن هستند و یا خدای نخواسته از تریبون باز مجلس نگرانند، زیرا مردم را در جریان بحث و بررسی برجام قرار می‌دهد که می‌تواند اطلاع و باخبر شدن آنان از عدم توازن میان آنچه داده‌ایم و آنچه قرار است- تاکید می‌شود قرار است- بگیریم، را در پی داشته باشد. ممکن است گفته شود مجلس نیز می‌تواند برجام را در جلسات غیرعلنی بررسی کند که باید گفت واقعیات تلخ برجام بعد از مطرح شدن در میان چند صد نماینده مجلس نمی‌تواند در نهایت پنهان باقی بماند.»
2- روز پنج‌شنبه 12 شهریورماه رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اعضای مجلس خبرگان با ایشان بر ضرورت بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی تاکید کرده و فرمودند؛
«من معتقدم و به آقای رئیس‌جمهور هم گفتم که مصلحت نیست مجلس شورای اسلامی از موضوع بررسی برجام کنار گذاشته شود» و در ادامه یادآور شدند که؛ «من در مورد نحوه بررسی (برجام) و اینکه آن را رد کنند یا تصویب کنند، هیچ توصیه‌ای به مجلس ندارم و این، نمایندگان ملت هستند که باید تصمیم بگیرند».
و اما، در حالی که علاوه بر صراحت قانون اساسی درباره لزوم ارجاع برجام به مجلس شورای اسلامی و تأکید رهبر معظم انقلاب، انتظار می‌رفت دولت محترم بلافاصله و بدون فوت وقت به وظیفه قانونی خود عمل کند، از فردای آن روز، اعضای تیم مذاکره‌کننده در مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای پی‌درپی اعلام کردند که ارجاع برجام به مجلس شورای اسلامی را «به‌مصلحت»! نمی‌دانند! و بی‌آن که توضیح بدهند از کدام جایگاه سخن می‌گویند؟ و مسئولیت خود خوانده! تشخیص مصلحت مردم و نظام را با استناد به کدام سند قانونی و شرعی برای خود قائل شده‌اند؟ در توجیه این اقدام عجیب و سوال‌برانگیز خود به تکرار همان بهانه‌های بی‌پایه و اساس قبلی روی آوردند، بهانه‌هایی که بارها پاسخ مستند آن را دریافت کرده بودند! البته با همه احترامی که برای رئیس‌جمهور محترم، برادران عضو تیم مذاکره‌کننده و سخنگوی دولت قائل هستیم این نکته را نیز گفتنی و تاکید کردنی می‌دانیم که آنان در جایگاه و مرتبه‌ای نیستند که بخواهند یا  بتوانند قانون اساسی  را دور بزنند و این میثاق برخاسته از خون دادن‌ها و خون‌ دل‌خوردن‌های ملت را نادیده بگیرند.
پیش از این درباره غیرقانونی بودن تعلل دولت و خودداری از ارسال لایحه برجام به مجلس و نیز، ضرورت تصویب یا رد آن از سوی نمایندگان ملت، گزارش‌ها و نوشته‌های مستند و متعددی داشته‌ایم و تیتر یک کیهان امروز با عنوان «استقبال دشمن از دهن‌کجی دولت به قانون اساسی» نیز به همین موضوع اختصاص دارد. در یادداشت پیش روی اما، سخن بر چرخه دیگری می‌چرخد.
3- این دیدگاه با مستندات فراوانی از متن توافق وین، قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و ملحقات دیگر آن همراه است که «برجام» در صورت تصویب برای آینده «علمی»، «امنیتی» و «اقتصادی» کشور فاجعه‌آفرین خواهد بود. بنابراین، اگر دولت محترم این دیدگاه را باور ندارد، انتظار منطقی آن است که دلایل مستند صاحبان این نظریه را با استناد به متن برجام پاسخ داده و رد کند و نه آن که دهان منتقدان را با ردیف کردن الفاظ  ناروایی نظیر؛ برو به جهنم! بی‌سواد! تازه به دوران رسیده! و... ببندد! بدیهی است که این برخورد، قبل‌از هر چیز نشانه عبور از پاسخگویی است و البته، برخی از پاسخ‌ها که هر‌از چندگاه در جاده یکطرفه صدا و سیما ارائه می‌دهند نیز، پاسخ نیست.
می‌فرمایند، پذیرش برجام از جانب ما «داوطلبانه» است! و توضیح نمی‌دهند  که آیا این اقدام داوطلبانه- به قول شما- تعهدآور نیز هست یا نه؟ اگر هست باید مجلس درباره آن تصمیم بگیرد و اگر نیست چالش 12ساله برای چیست؟ و یا مگر تعهدات دور اول نیز داوطلبانه نبود؟ چرا بعد از آن که باج‌خواهی  حریف را نپذیرفتیم، شورای امنیت سازمان ملل سه قطعنامه علیه کشورمان صادر کرد؟ و یا ادعا می‌کنند توافق وین، معاهده جدیدی نیست بلکه همان معاهده NPT است! و حال آن که توافق وین بیرون از معاهده ان.پی‌.تی تدوین شده، چرا که معاهده یاد شده را پیش از این امضاء کرده و پذیرفته‌ایم و امضای مجدد آن معنا و مفهومی ندارد! ضمن آن که برجام در بسیاری از موارد حقوق مسلم و ثبت شده کشورمان در معاهده ان.پی.تی را حذف کرده است. مثلا اگر فردا اعلام کنیم مطابق ماده 4 NPT از حق غنی‌سازی اورانیوم بدون محدودیت در میزان ذخیره مواد غنی‌شده و درصد غنی‌‌سازی، برخورداریم، پاسخ خواهند داد این حق در چارچوب برجام قابل ارزیابی است که در آن بر میزان مواد غنی‌شده و درصد آن به وضوح تصریح شده است. و یا آقای لاریجانی رئیس‌محترم مجلس در مصاحبه با رادیو سراسری آمریکا-ان.‌پی‌‌آر- می‌گوید «اگر احساس کنیم طرف مقابل دارد توافق را نقض می‌کند، خب! ما هم مقابله به مثل می‌کنیم»! و این پرسش را بی‌پاسخ می‌گذارد که از دست دادن  ذخیره 9700 کیلوگرمی اورانیوم غنی شده که طی 10 سال فراهم آمده و قرار است از کشور خارج شود چگونه در فاصله کوتاهی قابل جبران است؟ و یا بعد از آن که سامانه 14 هزار سانتریفیوژ از هم گسیخته شد با کدام مکانیسم بازگشت‌پذیر خواهد بود؟!  و یا اگر قلب راکتور آب سنگین اراک را با بتن مسدود کردیم، بازسازی آن در صورت نقض تعهد حریف چه سرنوشتی خواهد داشت؟!  اگر با استناد به بند 3 از ضمیمه B قطعنامه 2231، خواستار توقف تولید موشک‌های بالستیک شوند و با تأکید بر بازرسی از مراکز نظامی، اسرار نظامی کشورمان را به دست آورند و... آیا به این خواسته آنان تن می‌دهیم؟ اگر پاسخ آری است که ایران اسلامی را در مقابل دشمنان وحشی و خونریز خلع سلاح کرده‌ایم و اگر پاسخ منفی باشد که به تعهدات خود عمل نکرده‌ایم! و... دهها نمونه فاجعه‌بار دیگر که به آن پرداخته‌ایم و طرح مجدد آن بیرون از محدوده و موضوع اصلی یادداشت پیش روی است.
4- آنچه به اختصار اشاره شد اگر  به زعم آقایان، ناشی از توهم! و زائیده ذهن یک مشت بی‌سواد، تازه به دوران رسیده، باشد کمترین انتظار منطقی آن است که آنها را از توهم بیرون آورید و اگر واقعیت‌هایی است که از متن برجام برمی‌خیزد، چرا بر پذیرش و اجرای آن اصرار می‌ورزید و از بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی که احتمال عدم تصویب آن می‌رود، نگران هستید؟!
بی‌تردید دولت و اعضای محترم تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، حتی در دوردست‌ترین افق ذهن خود نیز تصور- خدای نخواسته- کمترین آسیب به عرصه‌های اقتصادی، امنیتی و علمی و تکنولوژیک کشورمان را نداشته و برنمی‌تابند، اما صاحبان این دیدگاه که تصویب و اجرای توافق وین می‌تواند آینده کشورمان را با آسیب‌های جدی یاد شده روبرو کند نیز برای دیدگاه و نظر خود، شواهد و اسناد در خور توجهی از متن برجام ارائه می‌دهند بنابراین، بایسته آن است که دولت محترم از اصرار غیرقانونی خود در مخالفت با بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی دست بکشد و به جای ایستادگی در برابر قانون به وظیفه قانونی خود در این زمینه عمل کند. بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی، نقاط ضعف و آسیب‌رسان این سند را از لایه‌های به ظاهر پنهان آن بیرون کشیده و در میدان قضاوت همگان می‌گذارد. این اقدام که برخاسته از نص صریح قانون اساسی است، برخلاف تصور رئیس‌جمهور و اعضای تیم مذاکره‌کننده کشورمان علاوه بر آن که مخالف مصالح مردم و نظام نیست به نفع دولت محترم نیز هست.

منبع:سایت کیهان

زندگینامه شهید سید مرتضی حسنی نیاکی

زندگینامه شهید سید مرتضی حسنی نیاکی
نام پدر:    سید یوسف
نام مادر:   سیده زبیده
تاریخ تولد:   1338/8/30

وضعیت اشتغال:   کاسب
تحصیلات:   ابتدائی
تاریخ شهادت:   1360/6/16
محل شهادت:   آمل
نحوه ی شهادت:   ترور توسط منافقین
محل دفن:    روستای نوا
سن:   22 سال

شهید بزرگوار سید مرتضی حسنی در تاریخ سی‌ام آبان ماه سال 1338 در روستای نوا (لاریجان) در خانواده‌ی مذهبی از پدری بسیار زحمتکش و مؤمن و مادری باتقوا و دائم‌الذکر چشم به جهان گشود. او آخرین فرزند خانواده بود و به همین دلیل،اعضای خانواده، به خصوص پدر و مادر،علاقه‌ی خاصی نسبت به او داشتند.دوران کودکی را با همان ساده‌زیستی و صفای روستایی و بازی‌های کودکانه به پایان رساند و در سن هفت سالگی پا به دبستان گذاشت. تحصیلات خود را تا کلاس پنجم ادامه داد و سپس برای یافتن کار مناسب، به شهر آمل عزیمت کرد، دو سه سالی را در مغازه برنج‌فروشی کار کرد و سپس عازم تهران گردید.حدود دو سه سال در تهران در یک تراشکاری مشغول به کار شد و دوباره به آمل بازگشت. در سال 1356به خدمت سربازی رفت. در این ایام بود که انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری بزرگی از نوادگان عترت ،آرام و آرام شکل می‌گرفت. شهید نیز کم و بیش در جریان اطلاعیّه‌های امام(ره)قرار می‌گرفت  و به همراه دیگر سربازان وفادار به امام و انقلاب ، پادگان را رها نمود و بعد از پیروزی انقلاب به سربازی بازگشت و به عنوان یک سرباز اسلام در پادگان دزفول و سایت های موشکی،دوران مقدس سربازی را به پایان برد.
پس از پایان خدمت،به آمل بازگشت و با کمک خانواده و دریافت مقداری وام، مغازه ای در خیابان امام خمینی(هراز)تهیّه کرد و در آنجا مشغول به خرید و فروش لوازم خانگی و وسایل پلاستیکی شد.
از آنجایی که.بسیار خوش برخورد بود دوستان زیاردی پیدا کرد.جالب اینکه چون خودش بسیار ساده دل و با صداقت بود دوستانش نیز از این دست بودند و سعی می‌کردند ساعات بیکاری را با او و در مغازه‌اش بگذرانند.به همین دلیل مورد سوء‌ظن منافقین از خدا بی خبر، قرار گرفت.
در شانزدهم شهریور ماه،  هزار و سیصدوشصت در حالیکه منافقی کوردل از او تقاضای وسیله‌ای کرده بود و او روی چهارپایه، رو به قفسه، قرار گرفت تا آن جنس را از قفسه بردارد.آن نانجیب با اسلحه کلت،از پشت سر،دو تیر،یکی را به سر و دیگری را در قلب او شلیک کرد و خود گریخت.
صدای شیون همسایه ها و عابرین،برادر بزرگش را که روبروی مغازه‌اش مشغول به کار بود به طرف او کشاند و زمانی به بالین او رسیدند که آن بزرگوار آخرین نفسهایش را در خون پاکش می‌کشید.سراسیمه او را به بیمارستان بردند امّا دیگر دیر شده بود و او به راهیان شهدای هشتم شهریور یعنی شهیدان رجایی و باهنر و خیل شهدای دیگر پیوست. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
از خاطرات قاتل ملعونش که بعدها در کتاب«کارنامه سیاه منافقین،جلد سوم» درج شده، آمده است : من در مراسم هفتمین روز شهادتش در روستای نوا و بر سر مزارش رفتم و وقتی این ابیات را در اطلاعیّه مراسمش دیدم:
خنجر آبدیده را ، رنگ عوض نمی کند        
چهره‌ی انقلاب را ، جنگ عوض نمی‌کند
تمامی جهان اگر، پر شود از منافقین        
شیعه‌ی پیرو علی، رنگ عوض نمی کند
و آن همه مردم ساده دل و عاشق سید مرتضی،که در مزارش گرد آمده بودند و بر سر و سینه می‌زدند و می‌گریستند و از اینکه من حتّی یک بار تا روز قبل از شهادتش که برای شناسایی به اطراف مغازه‌اش رفته بودم او را نمی‌شناختم وصرفاً با همان فرمان کورکورانه و دروغین از اعضای مافوق،مرتکب چنین جنایت هولناک شده بودم از خودم خجالت می کشیدم. که صد البته دروغ می‌گفت چرا که بعد از این جنایت او مرتکب جنایات دیگری هم شده بود.

خاطرات مادر شهید

مادر شهید می گوید: من همراه خانواده‌ام تازه از روستای نیاک به نوا رفته بودم و هنوز نوجوان بودم که شبی خواب دیدم در مسجد نوا مراسمی برپاست و یک آقای بزرگواری همراه دو بانوی مجللّه،در حال کشیدن غذا برای عزاداران هستند،من نیز مشغول جارو کردن داخل مسجد هستم.
وقتی کار جاروب کردن به پایان رسید،نزد یکی از آن بانوان که چهره‌ای نورانی داشت رفتم او رو به من کرد و فرمود: آیا کارتان تمام شد؟عرض کردم آری.سپس فرمود: بین دو زیارت کربلا ویک روضه برای حسین(ع)یکی را انتخاب کن،من گفتم که هر سه را می خواهم و او فرمود که نمی‌شود یا دو زیارت یا یک روضه برای امام حسین(ع).من دو زیارت کربلا را خواستم و او فرمود به تو دادم. ولی وقتی از مسجد بیرون آمدم پشیمان شدم که چرا روضة آقا اباعبدالله را انتخاب نکردم که هر ساله برگزار می‌شود.خواستم برگردم ولی از خواب بیدار شدم و حالا می‌فهمم که یکی از آن دو زیارت، شهادت دلبندم بود و زیارت دیگر چه باشد خدا می‌داند.
در خاطره‌ای دیگر می‌گوید:صبح همان روزی که سید مرتضی، شهید شد ما در نوا بودیم.نیمه‌های شب بود که برای انجام وضوی نماز شب به حیاط منزل آمدم امّا به محض اینکه از اتاق خارج شدم بوی بسیار شدیدی از کافور که البته بارها نیز آن بو را استشمام کرده بودم به مشامم خورد.البته این بار این بو بسیار شدید و معطر بود.خدا می‌داند که یک لحظه گویی به من الهام شد که اتفاق بزرگی خواهد افتاد. ولی نمی دانستم چه اتفاقی و کی؟ تا اینکه حدود ظهر بود که آن اتفاق به وقوع پیوست و خبر شهادت عزیزم را به من دادند.
خداوندا:تو را به آبروی محمد و آل محمد،شهیدان ما را با شهدای کربلا خصوصاً سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین، محشور فرما.

امکان شناسایی افراد با گوشی‌های هوشمند/ دشمن توان ایجاد بلواهای سیاسی بوسیله این گوشی ها را دارد

امکان شناسایی افراد با گوشی‌های هوشمند/ دشمن توان ایجاد بلواهای سیاسی بوسیله این گوشی ها را دارد

به گزارش بسیج پرس؛ سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور در رابطه با نفوذ و دسترسی به اطلاعات کاربران گوشی‌های هوشمند گفت: در فضای مجازی رویکرد جهانی و تکنولوژی طوری راه اندازی شده که اطلاعات به سرمایه و دارایی تبدیل شده است، خیلی از کشورها خودشان را صاحب آن دارایی دانسته و با آن معامله می کنند.

وی افزود: مثلا مجموعه ای مثل واتس‌آپ که ظاهرا همه خدماتش رایگان است بعد از گذشت 3 سال از تاسیس ارزش چندین میلیاردی پیدا کرده و توسط گوگل خریداری می شود. علی القاعده بازار دانش اطلاعات وجود دارد و اطلاعات جمع آوری شده دارای ارزش است.

جلالی در ادامه گفت: گوشی های هوشمند طیف عمده ای از اطلاعات ما را دریافت می کنند که بعد دیگر صاحب آن اطلاعات نیستیم. همانطور که شاید خیلی‌ها از گوشی‌های هوشمند استفاده کنند، اولین چیزی که وارد می کنند اثر انگشت است، اثر انگشت فرد توسط گوشی دریافت می شود. اگر ID و Password شما در جایی لو برود می شود آن را عوض کرد ولی اثر انگشت را نمی توان عوض کرد.

وی تاکید کرد: دوم اینکه هر نرم افزاری را که بخواهید روی گوشی های هوشمند نصب کنید یک لیست از اجازه ها(Agreements) را می خواهد که معمولا کسی آن را نمی خواند؛ همه شماره تلفن ها، پیامک ها، ارتباطات بانکی و عکس ها را درخواست می کند که بدون توجه قبول (accept) می کنند، نرم افزار هم تمام اطلاعات دریافتی را در یک دیتا سنتر که این روزها بیشتر به صورت ابر و cloud computing است، ذخیره می کند.

رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور گفت: هنگام نگاه به گوشی عکس قرنیه چشم توسط گوشی ذخیره می شود و امکان شناسایی فرد توسط قرنیه چشم ممکن می شود، همچنین از طریق بلوتوث یا وای فای می شود از بیرون به گوشی فرمان داده و به عنوان دوربین و میکروفن افراد و زندگی شخصی آن ها را پایش کند.

وی ادامه داد: با این اطلاعات چه کار می کنند؟ در واقع نوعی ابزار اطلاعاتی وجود دارد که برای شبکه سازی اطلاعات به کار می رود، با ابزارهای مهندسی ارتباطات و مهندسی اجتماعی تمامی بافت و ساز و کار اجتماعی کشور را به دست می آورند، حوادثی مثل مهاباد و اردبیل در واقع نوعی فراخوان اجتماعی از طریق شبکه های اجتماعی است که برای یک جمعیت خاصی این فراخوان ارسال می شود.

جلالی در ادامه خاطرنشان کرد: این جمعیت چگونه انتخاب می شود؟ بر اساس اطلاعاتی که از قبل به دست آورده اند قدرت مدیریت و کنترل مهندسی اجتماعی اجتماعات را به دست آورده و می تواند بلواهای سیاسی، اجتماعی، امنیتی ایجاد کند در واقع مبنای تمام این ها اطلاعات است.

وی گفت: برای مقابله باید یکسری اقدامات انجام داد، برای مثال گوشی های هوشمند که می‌خواهد وارد کشور شود مشروط بر این شود که سرورهای منطقه‌ای آنها داخل کشور و در کنترل باشد.

رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور در پایان اظهار داشت: در فضای مجازی و سایبری هر چیزی تبدیل به اطلاعات می‌شود. داده تبدیل به اطلاعات و اطلاعات تبدیل به سرمایه می شود. این سرمایه‌ها آن قدر ارزشمند است که بین اتحادیه اروپا و آمریکا سر این موضوع که مرکز اینترنت کجا و در کنترل چه کشوری باشد بحث و جدل است. آمریکایی ها با این مساله، فراتر از منافع حیاتی خود با آن برخورد کرده اند.


انتهای پیام//

منبع : فارس

دیدار رئیس و اعضای شورای‌ عالی فضای مجازی با رهبر انقلاب

دیدار رئیس و اعضای شورای‌ عالی فضای مجازی با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای شورای عالی فضای مجازی، این شورا را مرکز اصلی سیاستگذاری آگاهانه، مسئولانه و مقتدرانه در خصوص فضای مجازی خواندند و با اشاره به گسترش روزافزون و پرسرعت پدیده‌ی عظیم و بی‌نظیر فضای مجازی تأکید کردند: باید با استفاده از توانایی‌ها و استعدادهای جوان کشور و با سیاستگذاری صحیح و اقدامات سنجیده و هماهنگ و بدون از دست دادن زمان به سمت خروج از حالت انفعال در عرصه‌ی فضای مجازی، و حضور فعال و تأثیرگذار و تولید محتوای اسلامی متقن و جذاب حرکت کنیم.
ایشان با اشاره به تأثیرگذاری گسترده‌ی فضای مجازی به عنوان یک قدرت نرم فوق‌العاده در عرصه‌های مختلف از جمله فرهنگ، سیاست، اقتصاد، سبک زندگی، ایمان، اعتقادات دینی و اخلاقیات، بر لزوم طراحی مناسب و دقیق برای حفظ حریم امنیت فکری و اخلاقی جامعه در این عرصه تأکید کردند و افزودند: لازمه‌ی حضور فعال و تأثیرگذار در فضای مجازی، «تمرکز در تصمیم‌گیری»، «جدیت در اجرا بدون از دست دادن زمان»، «هماهنگی میان دستگاه‌ها» و «پرهیز از موازی‌کاری و تعارض» است.
رهبر انقلاب همچنین برنامه‌ریزی و حمایت دولت به‌ویژه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای گسترش صنایع مرتبط با فناوری ارتباطات را بسیار ضروری خواندند و تأکید کردند: گسترش این صنایع از طریق شرکت‌های دانش‌بنیان، تأثیر بالایی در اشتغال‌زایی و تحول در اقتصاد کشور خواهد داشت.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین از زحمات رئیس‌جمهور و اعضای قبلی شورای عالی فضای مجازی و دبیران فعلی و قبلی این شورا تشکر کردند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام والمسلمین روحانی رئیس‌جمهور و آقای مهندس انتظاری دبیر شورای عالی فضای مجازی گزارشی در خصوص اهمیت فضای مجازی و برنامه‌ها و اقدامات شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی در دوره‌ی اول مسئولیت ارائه کردند. همچنین آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه‌ی قضائیه نکاتی در خصوص الزامات و اقتضائات مرتبط با فضای مجازی بیان کرد.

به بهانه روز زیارت مخصوص امام رضا (ع)

به بهانه روز زیارت مخصوص امام رضا (ع)

در اینفوگرافی زیر به بهانه فرا رسیدن 23 ذیقعده (روز زیارت مخصوص امام رضا علیه السلام)، اطلاعاتی از وجود نازنین هشتمین امام و پیشوای مسلمانان آورده شده است.

به گزارش گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز: نگاهی به سیره زندگی اهل بیت و همچنین آشنایی بیشتر با معارف آنها زمینه را برای درک بیشتر از فیوضات آن معادن حکمت الهی فراهم می کند. آگاهی بیشتر از معارف الهی می تواند آمادگی لازم را برای زیارت با معرفت و در نهایت چشیدن از شهد شیرین معنویات امام را برایمان به ارمغان بیاورد.

در اینفوگرافی زیر به بهانه فرا رسیدن 23 ذیقعده (روز زیارت مخصوص امام رضا علیه السلام)، اطلاعاتی از وجود نازنین هشتمین امام و پیشوای مسلمانان آورده شده است. گوشه ای از سیره زندگی امام رضا علیه السلام (علمی، رفتاری، اجتماعی و سیاسی)، بیان اتفاقاتی از مسیر حرکت حضرت، آداب زیارت آن امام بزرگوار و همین طور اطلاعاتی دیگر در این اینفوگرافی آورده شده است:



برای دریافت تصویر با کیفیت بالا روی تصویر کلیک کنید

برای دریافت با کیفیت چاپ اینجا کلیک کنید


دیدار رئیس‌جمهور قرقیزستان با رهبر انقلاب

دیدار رئیس‌جمهور قرقیزستان با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار آقای آلماس بیگ آتامبایف رییس جمهوری قرقیزستان، با تأکید بر ضرورت تقویت هر چه بیشتر روابط دو جانبه میان کشورهای برادر و مسلمان، تأکید کردند: اساس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران افزایش ارتباطات و پیوندهای همه‌جانبه و مستحکم بین کشورهای برادر اسلامی است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، مخالفت با تحمیل قدرت‌های زورگو را یک اصل الهی و اسلامی برشمردند و با اشاره به اظهارات رئیس‌جمهور قرقیزستان در خصوص تعطیل کردن  پایگاه هوایی آمریکا در این کشور و ضرورت مقابله با زورگویی قدرت‌ها گفتند: قدرت‌های سلطه‌گر و متجاوز دائماً علیه همه‌ی ملت‌های دنیا توطئه می‌کنند اما اسلام، خواهان عزت ملت‌های مسلمان است و تنها راه مقابله و دفع شرّ قدرت‌ها نیز ایستادگی و تقویت ارتباطات کشورهای اسلامی است.
رهبر انقلاب همچنین افزایش همکاری‌های دو کشور در بخش‌های مختلف از جمله مواصلات را ممکن و منوط به اراده در ایجاد پیوندهای محکم خواندند.

در این دیدار که آقای روحانی رئیس‌جمهور نیز حضور داشت، آقای آلماس بیگ آتامبایف رئیس‌جمهوری قرقیزستان با ابراز خرسندی از سفر به تهران، گفت: ایران و قرقیزستان دو ملت برادر و دارای دین، تاریخ و فرهنگ مشترک هستند و در هر دو ملت روح آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی وجود دارد.
وی خواستار توسعه‌ی ارتباطات و حمل و نقل و برقراری خطوط مواصلاتی جاده‌ای، ریلی و هوایی بین دو کشور شد و خاطرنشان کرد: باید حجم روابط بین دو کشور به مراتب به بیش از آنچه که هست، افزایش یابد.
رئیس جمهور قرقیزستان با اشاره به تعطیل کردن پایگاه نظامی آمریکا در منطقه‌ی مِناس و لغو قرارداد همکاری با آن کشور، گفت: هیچ کشوری در دنیا حق ندارد خود را بالاتر از دیگران بداند و علیه دیگر کشورها تحریم‌های ظالمانه وضع کند.
آقای آلماس بیگ آتامبایف افزود: کشور آمریکا با سابقه‌ی حدود ۲۰۰ساله می‌خواهد اراده‌ی خود را به کشوری مثل ایران با سابقه‌ی تمدن و تاریخ پنج هزار ساله تحمیل کند که این امکان ندارد.
وی با تجلیل از ایستادگی دولت و ملت ایران در مقابل آمریکا گفت: ایران در مقابل تحریم‌ها نه تنها متزلزل نشد بلکه محکم‌تر شد، و ما جمهوری اسلامی را برای خود یک الگو می‌دانیم.