شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت باحضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی

دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت باحضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (چهارشنبه) در دیدار رمضانی رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت به تبیین چند حکمت از نهج‌البلاغه پرداختند.
ایشان با اشاره به کلامی از حضرت امیرالمومنین (علیه‌السلام) درخصوص نحوه‌ی عملکرد در شرایط فتنه، گفتند: حضرت علی (علیه‌السلام) توصیه می‌کنند در شرایط فتنه که تشخیص حق و باطل برای مردم بسیار مشکل می‌شود، باید به‌گونه‌ای عمل کرد که هیچ بهره‌ای به نفع فتنه ایجاد نشود.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در شرایط فتنه همچون قضایای سال ۸۸، نباید سخن، سکوت، اقدام و حتی نوع نگرش، موجب تقویت فتنه شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته ممکن است برخی افراد به‌دلیل گرایش‌های خاص خود، تمایلی به حضور صریح در مقابل فتنه نداشته باشند اما نباید از او هم به نفع فتنه بهره‌برداری شود.
ایشان با اشاره به یکی دیگر از حکمت‌های حضرت علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه، به موضوع نگاه طعمه‌ای به مسئولیت برای رسیدن به ثروت و امتیازهای خاص پرداختند و گفتند: چنین نگاهی به مسئولیت که در واقع یک امانت است، موجب کوچک و حقیر شدن انسان خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی در همین خصوص به موضوع اخیر حقوق‌های کلان اشاره و تأکید کردند: موضوع حقوق‌های نجومی، در واقع هجوم به ارزش‌ها است اما همه بدانند که این موضوع از استثناها است و اکثر مدیران دستگاه‌ها، انسان‌های پاک‌دست هستند، اما همین تعداد کم نیز خیلی بد است و باید حتماً با آن برخورد شود.
ایشان با اشاره به دستور رئیس‌جمهور به معاون اول برای پیگیری موضوع خاطرنشان کردند: این موضوع نباید شامل مرور زمان شود بلکه باید حتماً به صورت جدی پیگیری، و نتیجه‌ی آن به اطلاع مردم رسانده شود.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: براساس اطلاعاتی که به من رسیده است، میزان دریافتی مدیران در بیشتر دستگاه‌ها، در حد معقول است و دریافتی‌های کلان، مربوط به تعداد اندکی از مدیران است که باید با همین موارد اندک هم برخورد قاطعانه انجام شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنان خود به یکی دیگر از حکمت‌های حضرت علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه اشاره کردند و گفتند: باید همواره مراقب زبان بود زیرا بسیاری از مشکلات انسان، ناشی از زبان است.
ایشان تأکید کردند: مشکلات ناشی از مراقبت نکردن از زبان، برخی اوقات جنبه‌های شخصی دارد اما در برخی موارد نیز مشکلات اجتماعی به وجود می‌آورد که باید بسیار مراقب این موضوع بود.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین روحانی رئیس جمهوری، گزارشی از مهمترین اقدامات و فعالیت‌های دولت بیان کرد.
در پایان این دیدار، نماز مغرب و عشاء به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد و حاضران روزه‌ی خود را همراه با ایشان افطار کردند.

دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب

دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب

در شب ولادت خجسته‌ی کریم اهل‌بیت حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)، جمعی از اهالی فرهنگ، شعر و ادب فارسی با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.



بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم (۱)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

 برای بنده این جلسه، جلسه‌ی بسیار مطلوب و شیرینی بود، مثل همه‌ی جلسات نیمه‌ی رمضان در سالهای متمادی؛ جلسه‌ی انس، جلسه‌ی ادب، جلسه‌ی صفا، دیدن پیشرفتها. شعر امروز جوانها را که من مقایسه میکنم با شعر ده سال گذشته و پانزده سال گذشته، یک احساس شوق و شکری به انسان دست میدهد از مشاهده‌ی این پیشرفت. بحمدالله جوانهای ما خیلی خوب شده‌اند، خیلی پیش رفته‌اند، تعداد شعرا زیاد، کیفیّت شعرها خوب، حرکت شعری در کشور بحمدالله رو به پیشرفت است. خب، البتّه ما آرزوهایمان بیش از اینها است؛ کمبودهایی هم در مسائل شعری داریم، حرفهای زیادی انسان برای گفتن با یک چنین جمع فرزانه و خردمند و اهل ذوق و اهل هنری دارد؛ خیلی حرف انسان مایل است که بگوید منتها نه وقت هست، نه حال هست؛ الان نمیدانم شما دو ساعت یا بیشتر است دارید می‌شنوید؛ [اینکه‌] ما هم حالا سربار مجموعه بشویم خیلی مصلحت نیست ولی خب، خیلی حرف هست برای گفتن:
حرفهای نگفته‌ام به دل است‌
غزل ناسروده را مانم‌

 لازم میدانم یاد رفیق عزیز و شاعر ارجمندمان مرحوم آقای حمید سبزواری را تکریم کنم که در طول این سالهای متمادی یار همیشگی این محفل ما بود؛ همیشه -تقریباً در همه‌ی جلسات- ما از حضور ایشان بهره‌مند بودیم. وقتی از مرحوم حمید سبزواری یاد میکنیم صرفاً این نیست که از یک دوستی، از یک شاعری انسان یاد میکند، [بلکه‌] یک آموزشهایی به انسان داده میشود، یک مفاهیمی منتقل میشود به ذهن انسان از یادآوری حمید و شخصیّت حمید و جمع‌بندی زندگی شعری حمید. تا زنده هستند این عزیزان، این جمع‌بندی انجام نمیگیرد -حالا هرکس هم مایل است زودتر جمع‌بندی بشود، راهش این است-(۲) و تا هستند، کسانی فرصت نمیکنند درست جمع‌بندی کنند؛ وقتی رفتند، انسان به فکر فرو میرود و نگاه میکند. در مورد مرحوم حمید، اوّلاً ایشان قریحه‌ی شعری‌اش خیلی خوب بود؛ واقعاً شاعر بود؛ یعنی شاعر بالذّات بود، متصنّع نبود. ثانیاً تسلّط بر انواع شعر داشت، تسلّط بر گستره‌ی واژگانی داشت، یعنی واژگان وسیعی در اختیارش بود، تنوّع در شعر داشت، به‌روز بود، مهم این است که به‌روز بود؛ یعنی از وقتی من شناختم آقای حمید را. بنده از اوایل انقلاب -از همان ماه‌های اوّل انقلاب- با آقای حمید آشنا شدیم و مراوده‌ی ادبی و شعری با ایشان پیدا کردیم در آن گرفتاری‌ها و اشتغالات عجیب و غریب آن روزِ ما؛ او یک دریچه‌ای بود که یک هوای آزادی را به ما میرساند و بنده مغتنم میشمردم. از آن‌وقت تا آخر عمر، همواره این مرد به‌روز بود؛ یعنی شعرش شعر روز بود.

 به نظر من ویژگی بی‌نظیر مرحوم حمید سبزواری سرودهای او است؛ هم از لحاظ کمّیّت، هم از لحاظ کیفیّت و محتوا. ما امروز این خلأ را داریم؛ ما امروز هم به سرود احتیاج داریم؛ سرود یک نیازی است. من البتّه در آخر صحبتم [میخواستم] راجع به سرود یک مطلبی را که یادداشت کرده‌ام [بگویم‌]، خوب است حالا که اسم سرود را آوردیم، همین‌جا من آنچه را یادداشت کرده‌ام بگویم. به نظر من سرود یک نوعی از شعر بسیار پرتأثیر است، اثرگذار است. از بسیاری از انواع شعر، شاید بگوییم از همه‌ی انواع شعر اثرگذاری‌اش بیشتر است؛ یعنی گسترش اثرگذاری و سرعت اثرگذاری آن بیشتر است. فرض کنید اگر ما یک سرود مناسبی مناسب با وضع زمان داشته باشیم که این را جوانها در اردوها بخوانند، مثلاً یک مشت جوان در کوهنوردی که میروند با همدیگر بخوانند؛ در اجتماعاتی که هست بخوانند؛ فرض کنید یک مشت جوان در راه‌پیمایی بیست‌ودوّم بهمن همان سرود را بخوانند. اینها خیلی چیزهای مهمّی است، اینها تکرار معارف و گسترش دادن معارفی است که ما احتیاج به گسترش آنها داریم. سرود این کار را میکند و زود هم اثر میگذارد. فرهنگ‌سازی میکند؛ یکی از خصوصیّات سرود این است که در جامعه فرهنگ‌سازی میکند و سطح هم نمی‌شناسد؛ یعنی از سطوح بالای معرفتی و علمی و مانند اینها تا سطوح عامّه‌ی مردم همه را با سرعت فرا میگیرد که ما این را در سرودهای مرحوم حمید دیدیم.

 خدا رحمت کند شهید مجید حدّاد عادل را -برادر آقای دکتر حدّاد عادل خودمان- که در اوایل سال ۶۰ این را به من میگفت؛ میگفت وقتی در سال ۵۹، سنندج از دست ضدّ انقلاب آزاد شد -دست ضدّ انقلاب بود، مسلّط بودند؛ نیروهای ما فقط در پادگان محصور و محدود بودند- مردم خوشحال شدند و به خیابانها آمده بودند؛ سنندج قبل از اینکه آزاد بشود، خیابانها محصور بود، تهدید بود، دائم صدای گلوله از آنجا می‌آمد، بعد که ضدّ انقلاب را از آنجا بیرون کردند، سنندج شد یک شهر عادی. خب، سنندج شهر قشنگ و مطلوبی هم هست؛ آنهایی که دیده‌اند، میدانند؛ شهر خواستنی و زیبایی است. ایشان میگفت که دیدم یکی از این آبمیوه‌گیری‌ها یک بساط آبمیوه‌گیری کنار خیابان راه انداخته؛ این جوانها هم آمدند ایستادند و منتظر نوبتند که او آبمیوه بگیرد و بدهد به اینها. او همین‌طور که هویج را میگذارد در ماشین آبمیوه‌گیری و دسته را فشار میدهد، این را دارد میخواند: «این بانگ آزادی است کز خاوران خیزد»؛ این را تازه حمید گفته بود؛ شاید مثلاً فرض کنید یک ماه بود، دو ماه بود یا شاید هم کمتر که این شعر گفته شده بود؛ حالا در سنندج یک نفری دارد آب‌هویج میگیرد، کسی هم به او نگفته بخوان، به قول آقای فیض(۳) طرف‌دار نظام هم نبوده(۴) که به او گفته باشند این شعر را بخوان؛ نه، همین‌طور خودش به‌طور طبیعی [میخواند]. ببینید، سرود این است؛ یعنی سرود مثل هوای تازه، مثل هوای بهاری نفوذ میکند؛ هیچ لازم نیست وادار بشوند کسانی که آن را ترویج کنند، تقریظ بنویسند، شعر بگویند؛ نه، خود سرود وقتی که خوب تنظیم شد [اثر میکند]. ما این را امروز کم داریم؛ امروز به نظر میرسد که ما به این احتیاج داریم و مرحوم حمید سبزواری (رضوان‌الله‌علیه) در این زمینه بهترین بود. حالا من درست یادم نیست، به نظرم آماری که به من دادند حدود چهارصد یا بیش از چهارصد سرود ایشان گفته؛ اینها خیلی باارزش است. اینها را نباید از نظر دور داشت.

 حالا اینکه من اسم آوردم از آن شعری که آقای سیّار و آقای عرفان‌پور مشترکاً گفته بودند(۵) -و من گفتم شنیدم آن را- [این بود که‌] به نظرم همین شعر بود که شبکه‌های خارجی ضدّ انقلاب روی آن حسّاس شدند و آن را کوبیدند، یعنی آنها فوراً اهمّیّت این کار را درک کردند -به نظرم برای من نقل کرده بودند و گزارش دادند که از فاکس‌نیوز و مانند اینها، شروع کرده‌اند کوبیدن- و آهنگ خوبی که رویش گذاشته شده بود و مضمون خوب شعر، آنها را عصبانی کرده بود، یعنی ناراحت کرده بود؛ [ولی‌] ما خودمان از آن خبر نداریم؛ یعنی ما ترویج نمیکنیم؛ سرود خوب را ترویج نمیکنیم. به نظر من گفتن سرود خیلی خوب است، آهنگهای خوب روی آن گذاشتن بسیار خوب است و حالا من توصیه‌هایی البتّه در مورد لفظ و ترکیب و مانند اینها دارم که بعد عرض میکنم. خدا رحمت کند حمید عزیزمان را؛ ان‌شاءالله امیدواریم مشمول رحمت الهی باشد و اینهایی که عرض شد که بخشی از خدمات او است، ذخیره‌ی آخرتش باشد.

 عزیزان من! شاعر، سرمایه‌ی کشور است؛ جزو فاخرترین و عزیزترین سرمایه‌های هر کشوری شاعر است؛ البتّه همه‌ی هنرمندها سرمایه‌اند منتها شاعر یک خصوصیّاتی دارد و شعر در بین انواع‌واقسام هنرها یک خصوصیّتی دارد و این خصوصیّات موجب میشود که ارزش شاعر در جامعه بالا برود؛ سرمایه است و ذخیره است. خب، این سرمایه باید در بزنگاه‌ها مورد استفاده‌ی کشور قرار بگیرد؛ این یک استنتاج خیلی روشن و طبیعی است دیگر: آنجایی که کشور -چه در زمینه‌ی مسائل فرهنگی‌اش، چه در زمینه‌ی مسائل سیاسی‌اش، چه در زمینه‌ی مسائل اجتماعی‌اش، چه در زمینه‌ی ارتباطات مردمی و پیوندهای اجتماعی‌اش، چه در زمینه‌ی مواجهه‌ی دشمنان خارجی‌اش- احتیاج به یک کمکی دارد، خب این ذخیره مثل همان ذخیره‌ی صندوق توسعه‌ی ملّی که ما اینجا ذخیره میکنیم از پول نفت برای اینکه یک جایی، یک وقتی به درد کشور بخورد و در آنجا استفاده بشود [باید به درد بخورد]. بنابراین اگر چنانچه ما شعری داشته باشیم که نسبت به مسائل جاری کشور هیچ موضعی نداشته باشد، این شعر به کار نیاز کشور نمی‌آید؛ باید موضع داشته باشد.

 البتّه شماها میدانید من بارها در همین جلسه گفته‌ام که من طرف‌دار این نیستم که حتماً همه‌ی شعری که شماها میگویید شعر موضع‌دار یا سیاسی یا متعهّد یا آن‌چنانی باشد؛ نه، گفتن شعر غزلی و شعر عشقی هیچ اشکالی ندارد، بالاخره اینها جزو طبیعت‌های شاعر است و شعر میگوید، مانعی هم ندارد امّا حتّی در همان هم -یعنی در همان شعر غزلی و عشقی هم- بایستی جان‌مایه‌های هدایت باشد، نه جان‌مایه‌های فساد و انحراف؛ این البتّه به جای خود محفوظ، [امّا] غرضم این است که توقّع این نیست که حالا شما شعر که میگویید، همه‌ی یک غزل از اوّل تا آخر ناظر به مسائل سیاسی باشد؛ نه، ممکن است شما سه بیت، چهار بیت از یک غزل را در مفاهیم عاطفی و عشقی و این چیزها مصرف کنید، ناگهان دو بیت مثل یک نِشتری وسطش بیاورید؛ که این کاری بوده که شعرای خوب ما همواره کرده‌اند؛ یک غزل گفته‌اند، منتها در این غزل ناگهان می‌بینید که دو بیت اشاره به یک مسئله‌ی حسّاس دارد، آن مسئله را زنده میکند، مطرح میکند. بالاخره شعر شاعر بایستی زنده باشد.

 یک مسئله، مسئله‌ی شعرهایی است که در قضایای جاری کشور گفته شده، که خب خوشبختانه ما در این دوره‌ی خودمان شعرایی که این شعر زنده و موضع‌دار را از آنها می‌شنویم کم نیستند؛ بحمدالله هستند؛ یعنی امروز از ده پانزده‌سال پیش، از این جهت جلوتریم و بهتریم؛ منتها اینها ترویج نمیشود. فرض کنید حالا مثلاً برای شهدای غوّاص یا برای مدافعین حرم چندین شعر گفته شد یا همین شعری که امشب آقا(۶) در زمینه‌ی مسائل مدافعین حرم خواندند؛ خب اینها شعرهای خیلی خوبی است، اینها برجسته است؛ اینها چرا ترویج نمیشود؟ سؤال من این است؛ راه ترویج اینها چیست؟ یا مثلاً برای شیخ زکزاکی(۷) شعر گفته شده؛ خب شیخ زکزاکی یک فرد مظلوم و شجاع و مصمّم در راه و طریق خودش بود که مورد تهاجم قرار گرفت و از او انتقام گرفتند. خب اگر چنانچه فرض بفرمایید ما این شعر را ترجمه کنیم، بفرستیم برای جایی که آوازه‌ی او به آنجا برسد، شما ببینید چقدر اثر میگذارد؛ چقدر روحیّه میدهد! این کار را ما نمیکنیم؛ ما در این زمینه‌ها انصافاً کوتاهی داریم؛ یا در زمینه‌ی فلسطین، یا در زمینه‌ی یمن، بحرین، و مانند اینها؛ یا در زمینه‌ی خیانتهای آمریکا. خب در همین قضیّه‌ی برجام، آمریکایی‌ها کم خیانت نکردند که اینها باید گفته بشود؛ و این فقط کار سیاسیّون نیست که سیاسیّون بگویند؛ بهتر از کار سیاسیّون این است که هنرمندها اینها را بیان کنند. در بین هنرها هم آن‌چیزی‌که از همه دَم‌دست‌تر و آسان‌تر و پُررونق‌تر و سریع‌السّیرتر است، شعر است. باید اینها گفته بشود، باید اینها بیان بشود، باید اینها منتقل بشود در افکار عمومی. یا در زمینه‌ی دفاع مقدّس همین‌جور. البتّه من از این برادرهایی که در جلسه‌ی ما هم الحمدلله امشب تعدادی از این برادرهایی که در این زمینه‌ها شعر گفتند حضور دارند، صمیمانه و از تَه‌دل تشکّر میکنم؛ خوب کاری کردند، ولی خب این کار باید ادامه پیدا کند، باید توسعه پیدا کند و باید ترویج بشود؛ باید ترویج بشود. من میبینم یک‌جاهایی گویا عکسِ این موردنظر است.

 از فلان هنرمند بی‌اعتقاد ولنگاری که نسبت به مفاهیم انقلاب‌اسلامی و نسبت به اسلام یک‌ذرّه از خودش گرایش در طول این ۳۸سال نشان نداده است تجلیل میشود [امّا] از یک هنرمندی که همه‌ی عمرش را در این راه گذاشته، اصلاً هیچ تجلیلی نمیشود، هیچ احترامی نمیشود، اعتنائی به او نمیشود؛ این خیلی روش غلطی است؛ مسئولین ما باید توجّه کنند به این مسائل. بنابراین یک حرف ما این است که شعرمان را شعر زنده و جاندار و موضع‌دار قرار بدهیم و آن را منعکس بکنیم، یعنی ترویج کنیم؛ افراد ترویج کنند، صداوسیما ترویج کند، دستگاه‌های دولتی و غیردولتی ترویج کنند.

 خب، خوشبختانه حالا این مجموعه‌ای که مشغول کار هستند، انصافاً کارهای خوبی انجام میدهند. [امّا] دایره‌ی کارشان و امکاناتشان محدود است که امکانات اینها هم باید توسعه پیدا کند و باید بتوانند واقعاً کار کنند. هم در این زمینه‌ای که گفتم، هم در زمینه‌ی تربیت شاعران و رشددادن شعرای جوان که خب خوشبختانه کارهایی در زمینه انجام میدهند.

 یک مسئله، مسئله‌ی شعرهایی است که در بین مردم کاربرد زیادی دارد؛ از جمله نوحه و شعرهای مرثیه؛ نوحه خیلی اثر دارد، خیلی میتواند تأثیر بگذارد؛ [البتّه‌] اگر مضمونی در این نوحه‌ها وجود داشته باشد. فرض بفرمایید در کشور حالا ایّام عاشورا یا بعض ایّام عزاداری دیگر، شما ببینید میلیون‌ها افراد و امروز غالباً جوان، می‌ایستند به یک گوینده‌ای که دارد نوحه میخواند گوش میکنند و آن شعر و آن آهنگ در آنها حالت هیجان به وجود می‌آورد؛ سینه میزنند، گریه میکنند، اعتقاداتشان، احساساتشان، عواطفشان نسبت به مفاهیم دینی بیشتر میشود، این خیلی فرصت مهمّی است؛ ما از این فرصت باید استفاده کنیم. ما که میگویم یعنی کشور باید استفاده کند، اسلام باید استفاده کند، نظام جمهوری اسلامی باید استفاده کند؛ این را من البتّه به مجموعه‌های مدّاح و مانند اینها هم تذکّر داده‌ام، به شما هم که اهل شعرید تذکّر میدهم. مثلاً ایّام انقلاب -در همان ایّام محرّم- یادم است نواری برای من آوردند از سینه‌زنی در جهرم -ما مشهد بودیم- به قدری این مؤثّر [بود]؛ اوّلاً زیبا بود از لحاظ خود شعر و لفظ و معنای شعر؛ ثانیاً از لحاظ آهنگ؛ ثالثاً مهیّج، محرّک، راهنما؛ خیلی ارزش داشت. بعد از آن از یزد [نواری‌] آوردند، که از این دو شهر من یادم است، جایی دیگری من ندیدم؛ خب مفاهیم سیاسیِ آن روز را که در مبارزه مطرح بود، در قالب نوحه منتقل کرده بودند. ما شبیه این را در دوره‌ی دفاع مقدّس داشتیم؛ این نوحه‌هایی که آقای آهنگران خواند -و آن شاعر محترمی که خدا رحمتش کند، آقای معلّمی، که در اهواز برای ایشان شعر میگفت- آنها هم همین‌جور، اینها هم شعرهایی و نوحه‌هایی بود که آموزش‌دهنده بود. ما باید این کار را جدّی دنبال بکنیم؛ البتّه شعر نوحه یک خصوصیّاتی دارد؛ یعنی از لحاظ لفظ، از لحاظ ترکیب، از لحاظ ساخت شعری یک خصوصیّاتی را باید داشته باشد تا جا بیفتد، تا نوحه‌خوان بتواند آن را بخواند. امّا من خواهش میکنم این کسانی که اهل نوحه‌خوانی‌اند، اهل مرثیه‌خوانی‌اند، اینها توجّه کنند؛ بخواهند و بپذیرند، بگیرند استفاده کنند و شما شعرای عزیز هم در این زمینه هرچه ممکن است دنبال کنید.

 یکی از آقایان،(۸) پایین یک شعری خواندند که مضمونش این بود که اگر شمشیر بکشید، سینه‌هایی که بیایند در جلوی شما بِایستند و در مقابل دشمنان شما سینه سپر کنند [زیاد است‌]، من گفتم من شمشیر را کشیدم، مشغولیم، ما از چپ و راست داریم میزنیم؛ این‌جوری نیست؛ منتها نوع شمشیرِ امروز و نوع میدانِ امروز با نوع میدانِ آن سالهای اوّل تفاوت دارد؛ ما در جنگِ نرمیم؛ در جنگِ سیاسی هستیم، در جنگِ فرهنگی هستیم، در جنگِ امنیّتی و نفوذی هستیم؛ فکرها و اراده‌ها دارند با هم میجنگند. امروز ما خیلی احتیاج داریم به ابزارهای مؤثّر و تأثیرگذار؛ یک بخش عمده‌ی این ابزارها، به نظر من شعر است که بایستی مورد توجّه شماها قرار بگیرد.

 من اعتقادم این است که در زمینه‌ی شعر کارهای نکرده زیاد است؛ همچنان‌که گفتیم. یکی‌اش مسئله‌ی ترجمه است؛ حالا امشب ایشان(۹) به من گفتند که شعرهایی را به زبان اردو ترجمه کردیم. بسیار کار خوبی است؛ این کار، کار لازم است. شعر فارسی در زمینه‌های مختلف [ترجمه شود]. حالا مثلاً شعر فلسطین، شعر دفاع مقدّس، شعر زنان، شعر مربوط به مسائل منطقه؛ شعر یمن، اینها تدوین بشود، ترجمه بشود، ترجمه به عربی، ترجمه به اردو و انگلیسی و ترجمه به بعضی از زبانهای دیگر، ترجمه‌های خوب، و منتشر بشود، منعکس بشود و [به خارج از کشور] برود. حالا مثلاً فرض بفرمایید که «فلسطین در شعر فارسی» من باب مثال؛ یک موضوع است دیگر. یا در جنگ هشت‌ساله‌ی بین ایران و عراق چه گذشت، یا ماجرا چه بود. خب نمیدانند دیگر. آن خانم دکتر عراقی، به این دوست ما گفته بود که من سفر اوّل و دوّمی که آمدم ایران -بعد از رفتن صدّام- به هر ایرانی‌ای که میرسیدم، خیال میکردم که این [شخص‌]، دو برادر من را که در جنگ کشته شده‌اند، کشته [است‌]، با این چشم نگاه میکردم. و بغض داشتم -حالا دنباله‌ی حرفش هم این است- تا اینکه «سلیمانی»(۱۰) را دیدم. وقتی دیدم سلیمانی آمده و این‌جور فداکاری دارد میکند، قضیّه برعکس شد. حالا من این بخش اخیرش مورد نظرم نبود، آن بخش اوّل [مورد نظرم است.] یعنی یک جوان عراقی، یک زن عراقی، یک مادر عراقی که خب آن هم نمیداند قضیّه چه بود، نمیداند چه اتّفاقی افتاد. خب ما در خانه‌مان نشسته بودیم، هواپیماها آمدند ما را بمباران کردند، ما چه کار کنیم؟ دست بسته بمانیم؟ آمدند از مرز ما عبور کردند، چند هزار کیلومتر از مرز ما را گرفتند، ما چه کار میکردیم؟ باید همین‌طور می‌نشستیم تا بیایند جلو یا میرفتیم دفاع میکردیم؟ خب ما این کار را کردیم. این حقیقتی است، این حقیقت برای جوان عراقی، مادر عراقی، یتیم عراقی، خواهر عراقی چرا نباید روشن بشود؟ برای دیگران چرا نباید روشن بشود؟ اینها چیزهایی است که در زبان شعر میتواند اتّفاق بیفتد و انجام بگیرد.

 یک نکته‌ی دیگر این است که شعرای عزیز ما خب انصافاً خیلی ترقّی کردند، پیشرفت کردند. یعنی امروز من وقتی نگاه میکنم، هم در بین جوان، هم در بین طبقه‌ی متوسّط انصافاً شعرها پیش رفته؛ یعنی شعر کشور پیش رفته و در مجموع انسان احساس میکند که شعر ما یک قدم جلو رفته نسبت به آنچه هست؛ منتها این معنایش این نیست که ما به آن سرمنزلی رسیده‌ایم که دیگر به جلو رفتن احتیاجی ندارد. من بارها این را تکرار کردم، باز هم تکرار میکنم: من خواهش میکنم از ورزدادن شعر خود و تعالی بخشیدنِ به شعری که بعداً خواهید گفت دست برندارید. یعنی شعر شما امروز شعر خوبی است، ما هم می‌پسندیم وقتی میگویید، هم لذّت میبریم، هم به‌به میگوییم، امّا این معنایش این نیست که این در قلّه قرار دارد. نه، خب شعر خوبی است، [امّا] ما میخواهیم شعر شما در قلّه قرار بگیرد؛ ما دنبال این هستیم. یکی از به‌اصطلاح ابزارهایش الفاظ است؛ لفظهای زیبا، لفظهای فاخر، لفظهای جاافتاده. گاهی انسان می‌بیند شعرها شعرهای خوبی است، [ولی‌] در آنها الفاظ نپخته‌ای یا نابجا به‌کاررفته‌ای وجود دارد؛ اینها خوب نیست. شعر وقتی که الفاظ خوبی در آن باشد انسان [راضی میشود].

 و شعر را باید ارتقا بخشید؛ تشخیص ارتقای شعر هم با صاحب‌نظران شعری است. من شنیده‌ام که حالا بعضی‌ها شعر را در این فضای مجازی که خیلی رایج شده منتشر میکنند، [مثلاً] یک نفری یک چیزی نوشته، ارزش [ندارد]، آن‌وقت مثلاً فرض کنید که نسبت به این شعر چند هزار [نفر] لایک میکنند؛ آن لایک ارزش ندارد؛ آنچه به شاعر و به شعر ارزش میدهد نظر صاحب‌نظر است؛ کسی که اهل شعر باشد و بفهمد شعر یعنی چه، اصلاً شعر خوب یعنی چه، شعر بد یعنی چه؛ یعنی آنها ملاک خوبیِ شعر نیست. به‌هرحال در ارتقای شعر باید کوشید.

 به نظر من حالا که آقای وزیر محترم(۱۱) هم اینجا حضور دارند بله، یک دوره‌هایی -یک دوره‌های کوتاه‌مدّتی- درست کرده‌اند برای اینکه شاعر تربیت بشود، [امّا] با یک روز و پنج روز و دو هفته که شاعر تربیت نمیشود؛ اینها کار همین مجموعه‌های فنّیِ مردمی و مانند اینها است. دستگاه‌های دولتی هم اگر میخواهند کاری بکنند باید به اینها کمک کنند؛ باید کمک کنند به اینها، اینها را تقویت کنند، تجهیز کنند تا اینها بتوانند کار خودشان را انجام بدهند.

 یک نکته‌ی دیگری که وجود دارد [این است‌]: مرحوم آقای بهجتی (رحمةالله‌علیه) -رفیق قدیمی عزیز ما که ایشان هم مثل آقا(۱۲) اهل یزد بودند، منتها آقای بهجتی اهل اردکان بود، ایشان اهل میبدند که میبد و اردکان هم غالباً با همدیگر سرِ قضایای مختلف اختلاف‌نظر و دعوا و مانند این چیزها دارند؛ ولی خب ایشان شاعر خوبی بود- دعای ابوحمزه را به شعر درآورده بود؛ حالا چقدر از دعا را، من الان درست در ذهنم نیست. خود ایشان برای من یک فِقره‌ای را ذکر کرد و گفت این فِقره برایم سخت بود و نمیتوانستم تمام کنم. یکی از کارها این است که انسان بتواند واقعاً مضامین این متونِ فاخرِ برجسته‌ی دینی را در شعر بیاورد؛ این یک رشته است، یک شعبه‌ی کار است؛ به قول سینماچی‌ها این یک ژانر شعری است، یعنی این‌جور نیست که بخواهیم حالا همه را منحصر کنیم در این، امّا یک کار این است. چون خود این دعاها علاوه بر مضامین عالی‌ای که دارد، الفاظ عالی هم دارد. این دعاهایی که وجود دارد، [مثل‌] همین دعای عرفه، دعای ابوحمزه، مناجات شعبانیّه، دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه، مشحون از مفاهیم عالی و معارف عالی اسلامی است، آن هم انصافاً با بهترین الفاظ و با زیباترین الفاظ؛ اینها را خوب است که منعکس بکنید.

 من پارسال این شعر اخوان را اینجا خواندم(۱۳) که البتّه او برای مقصود دیگری گفته: «ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های پُرعصمت و پُرشکوه تنهایی و خلوت من، ای شطّ شیرین پُرشوکت من»؛(۱۴) خب ببینید چقدر این شعر قشنگ است. من گفتم وقتی این شعر را میخوانم مخاطب من در این شعر دعا است. دعا همین است: «ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های پُرعصمت و پُرشکوه تنهایی و خلوت من، ای شطّ شیرین پُرشوکت من». البتّه او این شعر را در یک مسیر دیگری برده؛ خب حالا اگر شما بتوانید شعر مربوط به دعا را با این‌جور ادبیّاتی که هم الفاظ قشنگ است، هم مضامین قشنگ است، مضمونها چقدر زیبا است، موسیقی شعر چقدر عالی است -موسیقی شعر خودش یک بابی است، آن روانی و زیبایی و صافی و موسیقی شعر از حالت لکنت زدن و مانند اینها شعر را خارج میکند- با این مایه‌ها و با این شیوه‌ها بگویید به نظر من خیلی خوب است.

 و آخرین مطلب هم راجع به شعرهای آئینی است. خب، بعضی از شعرای ما که خوشبختانه بعضی از دوستان شعرای آئینی هم اینجا الان تشریف دارند، انصافاً خوب شعر میگویند؛ شعرهای مضمون‌دار خوب راجع به ائمّه (علیهم‌السّلام) -چه مراثی‌شان، چه مدایحشان، چه مناقبشان- و خیلی حرفهای خوبی در شعرهایشان هست لکن بعضی هم نه. کاری کنیم که شعرهای آئینی یک مجموعه‌ای از معارف ائمّه باشد؛ یعنی وقتی‌که این شعر را شما دادید به مدّاح و فرض کنید این را در جلسه خواند، این به‌قدر چند منبر خوب -که همین‌جور هم هست- اثر بگذارد. یعنی اگر واقعاً مضامین خوب باشد -فرض کنید این شعری که آقای انسانی(۱۵) در جلسه میخواند- اگر شعرش شعر خوبی باشد، چون از شیوه‌ی هنری استفاده میشود به‌قدر چند منبر خوب اثر میگذارد؛ اگر نه، شعرش همین حرفهای متعارف و معمولی و مثلاً همین چیزهایی که ارزش بیان آن‌چنانی ندارد جز برای گریه گرفتن -که خب گریه گرفتن هم البتّه یک امتیازی است- لکن [هدف‌] فقط این نیست. ما نگاه کنیم به شعرهایی که امثال کُمِیت و دِعبل و مانند اینها درباره‌ی ائمّه (علیهم‌السّلام) گفتند، ببینیم آنها چه‌جوری میگفتند، چه میگفتند، چه مضامینی را در آن قصاید بلند میگنجاندند؛ اگر انسان بخواهد شعر خوب بگوید باید این‌جور شعری را بگوید. اگر اینها در اختیار مجموعه‌ی اداره‌کنندگان این جلسات باشد، البتّه خیلی باارزش است.

 امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال همه‌ی شماها را محفوظ بدارد، باقی بدارد و بتوانید کار کنید، خوب کار کنید، کار بهنگام بکنید و نیازهای کشورتان، جامعه‌تان، نظامتان را برآورده کنید.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌


۱) قبل از شروع بیانات معظّمٌ‌له، تعدادی از شعرا، اشعار خود را قرائت کردند.
۲) خنده‌ی حضّار و معظّمٌ‌له‌
۳) اشاره به این بیت از شعر آقای ناصر فیض: «شد قافیه تکرار ولی مسئله‌ای نیست / چون شاعر این شعر طرف‌دار نظام است»
۴) همراه با خنده‌ی معظّمٌ‌له‌
۵) شعر «هتل کوبرگ» سروده‌ی مشترک آقایان محمّدمهدی سیّار و میلاد عرفان‌پور
۶) حجّت‌الاسلام سیّدمحمّدمهدی شفیعی‌
۷) رهبر شیعیان نیجریه‌
۸) آقای امیر عاملی‌
۹) آقای علیرضا قزوه‌
۱۰) سرلشکر قاسم سلیمانی (فرمانده سپاه قدس)
۱۱) آقای علی جنّتی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)
۱۲) حجّت‌الاسلام زکریا اخلاقی‌
۱۳) بیانات در دیدار جمعی از شاعران به‌مناسبت میلاد امام حسن (علیه‌السّلام) (۱۳۹۴/۴/۱۰)
۱۴) مهدی اخوان ثالث. آخر شاهنامه، غزل ۳
۱۵) علی انسانی‌

دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها با رهبر انقلاب

دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (شنبه) در دیدار جمعی از اساتید، نخبگان علمی و پژوهشگران دانشگاه‌ها، پارک‌های علم و فناوری و مراکز علمی و تحقیقاتی، با ترسیم اهداف بیست‌ساله‌ی نظام اسلامی برای دستیابی به جایگاه ایرانی «مقتدر، عزتمند، مستقل، متدین، ثروتمند، برخوردار از عدالت و دارای حکومتی مردمی، پاک، جهادگر، دلسوز و پرهیزگار»، دانشگاه‌ها را پایه و اساس این اهداف والا برشمردند و تأکید کردند: «افزایش سرعت رشد علمی در دانشگاه‌ها و مراکز علمی»، «ایجاد و تقویت احساس هویت افتخارآمیز ایرانی-اسلامی در جوانان»، «انقلابی بودن دانشگاه‌ها و دانشجویان»، و «نقش‌آفرینی واقعی فرماندهان و افسران جنگ نرم»، ازجمله الزامات تبدیل شدنِ نظام اسلامی به یک قدرت علمی مطرح، و الگوی مردم‌سالاری همراه با اسلام و معنویت، در دنیا است.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با تأکید مجدد بر اینکه برگزاری جلسات با اساتید دانشگاه‌ها، به‌منظور احترام و تکریم علم و استادان علم است، به مجاری ارتباطی متعدد خود با دانشگاهیان، نخبگان علمی و دانشجویان اشاره و خاطرنشان کردند: برگزاری چنین جلساتی، علاوه بر نمادین بودن، تصویری اجمالی از فضای گفتمانی، علمی و فکری دانشگاه‌ها ارائه می‌کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس، نگاه به آینده‌ی کشور را از دغدغه‌های دانایان، خردمندان و نخبگان هر کشور برشمردند و گفتند: ترسیم چشم‌انداز آینده از آن جهت مهم است که اداره‌ی کشور در سال‌های آینده بر عهده‌ی دانشجویانی است که اکنون در دانشگاه‌ها مشغول تحصیل و تلاش علمی هستند.
ایشان این موضوع را نشانگر اهمیت جایگاه اساتید و مسئولان دانشگاه‌ها دانستند و خاطرنشان کردند: زنجیره‌ی علم و معرفت از آموزش‌وپرورش تا دانشگاه، وظیفه‌ی اصلی برای تحقق آینده‌ی مطلوب کشور را بر عهده دارند.
رهبر انقلاب اسلامی با طرح این سؤال که برای ایرانِ پس از ۲۰ سال، چه آینده‌ی مطلوبی متصور است، افزودند: اگر آینده‌ی مطلوب مورد نظر، ایرانی مقتدر، عزتمند، مستقل، متدین، ثروتمند و برخوردار از عدالت، و دارای حکومتی مردمی، پاک، جهادگر، دلسوز و پرهیزگار باشد، ضروری است دانشگاه‌ها آراسته به این شاخص‌ها باشند و نسل جوان را معتقد و مؤمن به این عناصر تربیت کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: اگر در دانشگاه‌ها به این شاخص‌ها اهمیت داده نشود، در آینده، ایرانی وابسته، از لحاظ فرهنگی رها شده، مبتلا به گسست‌های اجتماعی و قومی و مذهبی و سیاسی، و دارای حاکمیت اشرافی را شاهد خواهیم بود.
ایشان خاطرنشان کردند: نتیجه‌ی چنین آینده‌ای، کشوری خواهد بود با قله‌های ثروت در کنار دره‌های بدبختی و نابسامانی و محرومیت که نمونه‌ی بارز آن جامعه‌ی آمریکا یا وال‌استریت آمریکایی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در چنین آینده‌ای، همه‌ی اقشار جامعه از رفاه برخوردار نخواهند بود و کشور، درواقع «وال‌استریت ایرانی» خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود گفتند: به همین دلیل است که من همواره تأکید بسیار زیادی بر موضوع دانشگاه‌ها، اساتید و وزرای علوم دارم زیرا رسیدن به آینده‌ی مطلوب ایران، نیازمند تربیت انسان‌هایی عالِم، صبور، مجاهد فی سبیل الله، کاربلد و شجاع است که این افراد عمدتاً در دانشگاه‌ها پرورش می‌یابند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه به بیان الزامات تربیت چنین جوانانی در دانشگاه‌ها پرداختند و افزودند: «پیشرفت علمی»، «انضباط اخلاقی»، «خویشتنداری دینی»، «بصیرت سیاسی» و «ایجاد احساس هویت و افتخار» در محیط دانشگاه‌ها، از الزامات این کار مهم است.
ایشان درخصوص «پیشرفت علمی»، بر لزوم افزایش سرعت رشد علمی تأکید کردند و گفتند: من چندی پیش نیز درخصوص کاهش سرعت رشد علمی تذکر دادم زیرا سرعت کم شده است و برای جبران فاصله‌ی عقب‌ماندگی علمی چاره‌ای جز افزایش سرعت رشد علمی وجود ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اظهارات برخی صاحبنظران درباره کاهش سرعت رشد علمی در غرب، خاطرنشان کردند: اگر در غرب سرعت رشد علمی کاهش پیدا کرده به این دلیل است که آنها از بیشتر ظرفیت‌های خود استفاده کرده اند اما ما باید عقب ماندگی شصت یا هفتاد ساله خود را که بوسیله حکومتهای خائن و غافل بوجود آمده، جبران کنیم تا بتوانیم در این مسابقه جهانی خود را به سطوح بالا و قله‌ها برسانیم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به نقش اساتید در ایجاد و تقویت «هویت ایرانی و اسلامی» در دانشجویان اشاره کردند و گفتند: استادان با بیان پیشرفتهای کشور در عرصه‌های هوا فضا، نانو، هسته ای، زیست فناوری و پزشکی، می توانند احساس هویت را در دانشجویان بوجود آورند.
ایشان با تأکید بر اینکه ایجاد هر نوع احساس حقارت و واگرایی در دانشجویان، خیانت محسوب می شود، افزودند: دانشجویان باید همواره به ایرانی بودن و مسلمان بودن و انقلابی بودن خود افتخار کنند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: اگرچه ما در زمینه پیشرفتهای علمی عقب ماندگی تاریخی داریم اما با تلاش و انرژی جوانان با استعداد کشور می توانیم این عقب ماندگی‌ها را جبران کنیم.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به گزارشهای برخی پایگاههای استنادی و مجلات معتبر دنیا درخصوص پیشرفتهای علمی ایران اشاره کردند و افزودند: در این گزارشها به پیشرفتهای علمی ایران با عباراتی همچون «پیشرفتهای ایران خیره کننده است»، «ایران قدرت نوظهور علمی است»، «ایران به دنبال تبدیل اقتصاد منبع محور به اقتصاد دانش محور است»، و «پیشرفتهای ایران در سلولهای بنیادی، علوم هسته ای، هوا – فضا، تبادل انرژی و فناوری اطلاعات» اشاره شده است که باید این واقعیت‌ها به نسل جوان منتقل شود تا آنان ضمن احساس هویت ، به ایرانی بودن خود نیز افتخار کنند.
ایشان، سخن نوِ نظام اسلامی در عرصه مردم سالاری را نیز یکی دیگر از افتخارات برشمردند و تأکید کردند: نظام اسلامی ایران تنها حکومتی است که مردم سالاری را همراه با اسلام و معنویت ارائه کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: مردم سالاری غرب، در واقع حزب سالاری است و احزاب در غرب بیشتر از آنکه یک شبکه گسترش یافته در میان مردم باشند، باشگاههای سیاسی متشکل از برخی سیاستمداران و سرمایه داران هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: اگر این واقعیت‌های افتخار آمیز به جوان دانشجو گفته شود، او دیگر دچار حس واگرایی نخواهد شد و اگر هم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود، قطعاً باز خواهد گشت زیرا احساس هویت و افتخار می‌کند.
ایشان درباره هویت اسلامی در دانشگاه‌ها نیز افزودند: مسئولان دانشگاه‌ها باید در مقابل هر اقدام و موضوعی همچون اردوهای مختلط که هویت اسلامی دانشگاه‌ها را خدشه دار می‌کند، حساس باشند و با آن برخورد کنند.
بصیرت سیاسی و سیاست در دانشگاه‌ها یکی دیگر از الزامات دستیابی به ایرانی با آینده مطلوب بود که رهبر انقلاب اسلامی درخصوص آن گفتند: من همواره بر کار سیاسی در دانشگاه‌ها تأکید داشته ام و حتی سالها پیش گفتم، " خدا لعنت کند کسانی را که بساط فکر و کار سیاسی را در دانشگاه‌ها جمع کردند».
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: مسئولان آن زمان، از این عبارت بسیار ناراحت شدند ولی عقیده آنها جلوگیری از کار سیاسی در دانشگاه‌ها بود، اگرچه این روزها ریاکارانه حرفهای متفاوتی درباره دانشگاه‌ها می زنند.
ایشان با تأکید بر اینکه محیط دانشگاه، محیط تضارب آرا و بحث و چالش است، خاطرنشان کردند: وجود این فضا برای دوران پرانرژی دانشجویی اشکالی ندارد اما اشکال آنجا است که از این محیط برای مخالفت با انقلاب و ارزشهای انقلابی بهره برداری شود.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: وجود گرایش‌های مختلف سیاسی در دانشگاه‌ها مانعی ندارد اما مسئولان دانشگاه‌ها اعم از مدیران ارشد وزارتخانه و رؤسا و اساتید باید همواره مدافع و هدایت کننده فضای چالشی دانشگاه‌ها به سوی مبانی و اهداف  انقلاب اسلامی باشند و به هیچ وجه نباید از گرایش‌های مخالف انقلاب حمایت شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: دانشگاه و دانشجو باید همواره انقلابی باشند.
ایشان با اشاره به برخی گزارشها مبنی بر گرایش به سوی جانبداری از جریانهای مخالف نظام، در برخی دانشگاه‌ها خاطرنشان کردند: مسئولان آموزش عالی باید بسیار مراقب باشند تا دانشگاه تبدیل به جایگاهی برای واگرایی از مفاهیم و ارزشهای انقلاب نشود.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: وجود فضای انقلابی گری و تدین و یاد و نام امام (ره) از الزامات حتمی در دانشگاه‌ها است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته نباید در دانشگاه‌ها فضای اجبار و زور و امنیتی بوجود آید بلکه باید فضای انقلابی و تدین را با کار طبیبانه و خردمندانه بوجود آورد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه چند توصیه خطاب به مسئولان آموزش عالی و دانشگاه‌های کشور بیان کردند.
«حفظ روحیه امیدواری و نشاط در محیطهای علمی و تحقیقاتی»، «اهمیت دادن به علوم پایه»، «هدایت مقالات علمی به سمت نیازهای کشور»، «لزوم تبیین نقشه جامع علمی برای دانشگاهیان و تبدیل آن به برنامه» و «تأکید بر علوم انسانی اسلامی» از توصیه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مسئولان بود.
«اهمیت دیپلماسی علمی» توصیه دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی بیان و در عین حال تأکید کردند: دیپلماسی و ارتباطات علمی مهم است و با آن موافق هستیم اما باید هوشیار باشیم که فریب نخوریم و بستر ارتباطات علمی به دریچه‌ای برای نفوذ امنیتی تبدیل نشود، زیرا دشمن از هر وسیله‌ای از جمله ارتباطات علمی برای نفوذ استفاده می‌کند و این اتفاق در گذشته اتفاق افتاده است و اکنون نیز در مواردی دیده می‌شود.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود، اقتصاد مقاومتی را زمینه ساز عزت ملی و گره گشای نیازهای فعلی دانستند و گفتند: برخی می گویند با تأکید‌های مکرر بر عزت ملی، چگونه می خواهید نیازها و مشکلات فعلی جامعه را برطرف کنید که در پاسخ باید گفت: تنها راه علاج، اجرای واقعی و صحیح سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
«اهمیت و اصل دانستن کار فرهنگی در دانشگاه‌ها» توصیه بعدی رهبر انقلاب اسلامی بود.
ایشان افزودند: البته کار فرهنگی به معنای برگزاری کنسرت و یا حرکات موزون در دانشگاه‌ها نیست، بلکه مسئولان باید میدان را برای دانشجویان و اساتید ارزشی باز، و ذهنها را با فرهنگ اسلامی و انقلابی آشنا کنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین خطاب به اساتید انقلابی به عنوان فرماندهان جنگ نرم و دانشجویان انقلابی به عنوان افسران جنگ نرم تأکید کردند: وظیفه شما نیز نقش آفرینی واقعی و جدی است زیرا شدت جنگ نرم دشمن نسبت به  سال‌های گذشته چند برابر شده است.
«پرهیز از حضور و به‌کارگیری عناصر نامطمئن در دانشگاه‌ها» توصیه دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی بر آن تأکید و خاطرنشان کردند: کسی که به هر بهانه‌ای مانند انتخابات و امثال آن، نظام را به چالش می‌کشد، نامطمئن است و صلاحیت حضور در دانشگاه‌ها را ندارد، همانگونه که هیچ کشوری اجازه به چالش کشیدن نظام حاکم بر آن، را نمی‌دهد.
 در ابتدای این دیدار جمعی از اساتید، صاحبنظران و متخصصان حوزه‌های علوم مهندسی، علوم پزشکی و علوم انسانی در سخنانی پیشنهادها و نظرات خود را در مسائل مختلف بیان کردند.
آقایان:
- دکتر حسین بلندی، دکترای مهندسی برق و دانشیار دانشگاه علم و صنعت
- دکتر مسعود درخشان، دکترای اقتصاد و استاد دانشگاه علامه طباطبایی
- دکتر مصطفی قانعی، فوق تخصص ریه و استاد دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله
- دکتر محمدرضا پاکروان، دکترای مهندسی برق و دانشیار دانشگاه شریف
- دکتر حسینعلی قبادی، دکترای ادبیات و استاد دانشگاه تربیت مدرس
- دکتر توکل حبیب زاده، دکترای حقوق بین الملل و استادیار دانشگاه امام صادق (ع)
- دکتر علی اکبر فرهنگی، دکترای مدیریت و استاد دانشگاه آزاد اسلامی
- دکتر هادی آجیلی، دکترای روابط بین الملل و استادیار دانشگاه علامه طباطبایی
- دکتر جعفر مهراد، دکترای تخصصی سیستم‌ها و استاد دانشگاه شیراز
و خانم‌ها:
- دکتر زینب کدخدا، جراح دندانپزشک و دانشیار علوم پزشکی تهران
- دکتر سوسن قهرمانی، دکترای آموزش زبان و دانشیار آموزش زبان انگلیسی دانشگاه الزهرا
بر محورهای زیر تأکید کردند:
- جایگاه علم فضا در فناوریهای نوین و توانمندیهای کشور در این عرصه
- ضرورت همخوانی سیاستهای دولت بویژه در بخش واگذاری اکتشاف و بهره برداری از میادین نفتی به شرکتهای خارجی، با سیاستهای اقتصاد مقاومتی
- اهمیت توسعه اقتصاد دانش بنیان در بخشهای مختلف کشور
- نقش و جایگاه فناوری اطلاعات و شرکتهای فناور در تولید علم و ثروت
- ضرورت تأسیس قرارگاه مرکزی جهادی برای ارائه خدمات پزشکی و سلامت در مناطق محروم
- لزوم استفاده از مبانی دینی و فقهی برای تدوین چارچوب‌های نظری حقوق بشر اسلامی و ارائه گزارش سالانه حقوق بشری
- اهمیت درک شیوه‌ها و لایه‌های پنهانی گسترش زبان انگلیسی در کشورهای هدف و لزوم چارچوب صحیح برای آموزش زبانهای خارجی
- ضرورت باز تولید نظری و عملی گفتمان انقلاب اسلامی در دو بُعد داخلی و خارجی با رویکرد کارآمدی نظام اسلامی

در پایان این دیدار اساتید دانشگاه‌ها نماز مغرب و عشا را به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی اقامه و روزه خود را به همراه ایشان افطار کردند.

سخنان رهبر معظم انقلاب درباره مرحوم حمید سبزواری

سخنان رهبر معظم انقلاب درباره مرحوم حمید سبزواری

حمید سبزواری در دورانی که جریانی به عنوان روشنفکری هنر در مقابل انقلاب قرار گرفت در میدان بود وهر کار در حوزه گفتن و سرودن توانست انجام داد.
به گزارش عمارنامه، نخستین «نکوداشت استاد حمید سبزواری» سال 91 در شهر سبزوار برگزار شد. پیش از این بزرگداشت اعضای ستاد برگزاری مراسم به خدمت رهبر انقلاب رفتند و گزارشی ارائه کردند. رهبر انقلاب در این جمع سخنانی درباره مرحوم حمید سبزواری بیان کردند که در ذیل می‌آید.
تجلیل از آقای حمید سبزواری کار بسیار شایسته‌ای است. هر کسی که این به ذهنش رسیده و مطرح کرده و هر کس که این کار را دنبال می‌کند بداند که کار بسیار خوب و مناسب و لازمی را دارد انجام می‌دهد.

در مورد آقای حمید دو بخش در مورد شخصیت ایشان هست که هر کدام باید جداگانه مورد توجه قرار بگیرد:

یکی رتبه شعری ایشان است. ایشان شاعر بسیار خوبی هستند، یعنی هم قریحه شعری خوبی دارند و هم مضمون‌ساز هستند.هم تسلط بر لفظ و گستره میدان واژگانی دارد و هم از واژگان فراوانی استفاده می‌کند.
ایشان در شعر هم متنوع هستند. غزل، قصیده، تصنیف و ترانه‌های گوناگون می‌گوید.این تنوع در باب شعر و شاعری خصوصیتی است که در همه شاعران یافت نمی‌شود. این که یک شاعر بتواند در انواع شعر طبع آزمایی کند یک امتیاز است و آقای حمید سبزواری از این امتیازات برخوردار هستند،و همین مطلب ایشان را در رتبه بالای شعر معاصر ما قرار می‌دهد.

نکته دوم که اهمیتش از نکته اول کمتر نیست این است که ایشان این هنر را در خدمت مردم و انقلاب و در خدمت بصیرت‌افزایی قرار داده است و این خیلی مهم است.

آقای حمید سبزواری در آن دورانی که یک جریانی به عنوان روشنفکری هنر در مقابل انقلاب قرار گرفت و از معارضین و مزاحمین انقلاب حمایت کرد و عده‌ای در کوچه و بازار با ادعای روشن بینی و روشن فکری مردم را کشتند، کاسب را کشتند، روحانی را کشتند، دانشجو و رهگذر را کشتند و آن جریان مدعی روشنفکری نه تنها حرفی نزد بلکه حمایت هم کرد، در یک چنین شرایطی آقای حمید سبزواری در میدان بود و با همه وجود ایشان هر کار در حوزه گفتن و سرودن توانست انجام داد و این مهم است.
به نظر من، این بعد دوم شخصیت آقای حمید نباید نادیده گرفته شود و در بزرگداشتی که از ایشان می‌شود این بعد مورد توجه قرار بگیرد.

حکم قاطع رهبر انقلاب علیه اهانت به زوجات پیامبر

حکم قاطع رهبر انقلاب علیه اهانت به زوجات پیامبر

حکم قاطع رهبر انقلاب در عینیت اهانت به زوجات مطهرات پیامبر(صلی الله علیه و اله) با اهانت به پیامبر(صلی الله علیه و اله) برای اولین بار درجدیدترین شماره خط حزب الله منتشر شد.
سی و ششمین شماره هفته‌نامه خبری-تبیینی خط حزب‌الله با اشاره به بیان رهبر انقلاب درخصوص شرمندگی نظام و رهبری در باب بیکاری جوانان، گزارش ویژه‌ای از شاخص و معیار افتخار و یا شرمندگی مردم، نظام اسلامی و رهبر انقلاب، منتشر کرده است.
سخن هفته این شماره نیز با بررسی بیانات ماه‌های اخیر رهبر انقلاب به ۶ مطالبه ایشان از مجلس نوپای دهم پرداخته است.
در این شماره هم‌چنین تصویری از همراهی آیات عظام حسن زاده و جوادی آملی با رهبر انقلاب در سفر به شهرستان آمل منتشر شده است.
خط حزب الله، سی و ششمین شماره خود را به امید بازگشت پیروزمندانه به وطن، به پاسدار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان تقدیم می‌کند.
نسخه‌ی PDF نشریه در سه نسخه‌ی تابلوی اعلانات، A4 جهت مطالعه و A3 برای چاپ و تکثیر بر روی پایگاه KHAMENEI.IR قرار گرفته است و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند. برای دسترسی به آرشیو نشریه هم می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

دریافت "خط حزب‌الله" نسخه‌ی مطالعه (A۴)  دریافت نسخه‌ی چاپ (A۳)

بیانات مقام معظم رهبری در محفل انس با قرآن کریم

بیانات مقام معظم رهبری در محفل انس با قرآن کریم

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصّلاۃ والسّلام علی سیّدنا  و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیةالله فی الارضین.

 خیلی خوش‌آمدید، خیلی خرسند بودیم امروز، واقعاً استفاده کردیم؛ بحمدالله این دائره‌ی مبارک اُنس با قرآن و تلاوت قرآن روزبه‌روز در کشور ما توسعه‌ی بیشتری پیدا میکند و این از برکت انقلاب و نظام اسلامی است. البتّه امسال ما در غم فقدان این عزیزانی که عکسشان اینجا است(۱) -به نظرم همه‌شان سال گذشته اینجا بودند، با ما بودند، بعضیشان خواندند، تشویقشان کردیم، تأییدشان کردیم- امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال این عزیزان را در جوار قرآن، در سایه‌ی قرآن، با شفاعت قرآن به مراتب عالیه‌ی رحمت و غفران خودش برساند؛ به بازماندگانشان صبر بدهد؛ و حجّ نیمه‌تمام آنها را به تمامی و به بهترین وجه مورد قبول قرار بدهد.

 زیبایی قرآن فقط در معانی و معارف قرآن نیست؛ الفاظ قرآن هم زیبا است. همین زیبایی لفظی موجب شد که آن کسانی که دلهایشان را قفل زده بودند و بر روی قرآن بسته بودند و حاضر نبودند مفاهیم قرآن را در هنگام نزول بفهمند و ببینند و استفاده کنند و قبول کنند، همانها هم در مقابل زیبایی معجز‌آسای این الفاظ درماندند؛ با این دیگر کاری نمیتوانستند بکنند. الفاظ قرآن، آهنگ قرآن، شیوه و سبک قرآن، خودش یک معجزه است. قرآن شعر نیست، نثر هم نیست؛ چیزی است که نه شعر است، نه نثر است امّا هم زیبایی بهترین شعر را و هم زیبایی بهترین نثر را دارد. وزن هم گاهی در بعضی از آیات قرآن هست امّا زیباییِ لفظی قرآن با وزن نیست؛ آنجایی که وزنی هم وجود ندارد، زیبایی و لفظ قرآن، انسان را مجذوب میکند؛ تعبیر «مسحور» درست نیست امّا باید بگوییم دل انسان را میرُباید. این‌جوری است.

 خب، از این زیبایی باید به عنوان ابزار استفاده کرد؛ مقصود از قرآن، این نبود که کلام زیبایی را ارائه کند تا فصحاء و بلغاء و شعرا و مانند اینها در مقابل آن تصدیق کنند و به زانو دربیایند و مجبور بشوند بگویند این خوب است، زیبا است؛ مقصود این نیست فقط؛ مقصود این است که ما از این دریچه، از دریچه‌ی زیبایی، خودمان را برسانیم به آن فضای بوستانِ پُربرکت و پُرشکوه معارف قرآنی؛ مقصود این است. هرچه که لفظ قرآن زیبا است، هزار برابر -حالا من هزار را به عنوان یک حرف رائج عرض میکنم؛ شاید هزاران برابر، ما که قادر به اندازه‌گیری نیستیم- معنای قرآن و معارف قرآن زیباتر است. چه کسی آن را میفهمد؟ آن کسی که تدبّر کند، درِ دل را باز کند، این حقایق را به دل راه بدهد. در هر عصری، در هر زمانی، اگر انسانی که با مسائل زندگی سروکار دارد و مسائل زندگی برایش مهم است، با قرآن این‌جور ارتباط نزدیک داشته باشد، معجزه‌ی قرآن را درمی‌یابد؛ بعضی کمتر بعضی بیشتر؛ در بعضی زمانها کمتر در بعضی زمانها بیشتر.

 به  نظر من معجزه‌ی معارف قرآنی را اگر ما اهل دل باشیم «لِمَن کان لَهُ قَلبٌ اَو اَلقی السَّمعَ وَ هُوَ شَهید»؛(۲) اگر اهل دل باشیم، اگر گوش جان را در اختیار قرآن بگذاریم، ما امروز بیشتر میتوانیم به معجزیّت قرآن پی‌ببریم از آنهایی که هزار سال قبل بودند. در این دنیای پیچیده، در این دنیای طوفانی، در این دنیای سرشار از معضلات -این قدرتها، این پیشرفت علمی- اینجا است که قرآن وقتی وارد میدان میشود، وقتی حرف میزند «اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ»، آدم این را حس میکند که واقعاً «یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ وَ یُبَشِّرُ المُومِنینَ».(۳)

 خب، [از خواندن] شما خوش‌خوان‌ها -که امروز من واقعاً لذّت بردم از خواندن [شما]؛ چه خواندن‌های فردی، چه خواندن جمعی، چه این آهنگهایی که اجرا کردند- واقعاً انسان قلباً لذّت معنوی میبرد؛ و دو لذّت: یک لذّت از خود این خواندن‌ها و تلاوتها و صداها و اجراها؛ یک لذّت -که برای بنده‌ی حقیر این لذّت دوّم بالاتر از لذّت اوّل است- لذّت مشاهده‌ی رشد روزبه‌روز قرآنی‌های کشور. بیست سال پیش این خبرها نبود، سی سال پیش این خبرها نبود، قبل از انقلاب اصلاً این خبرها نبود که جوان ما، میان‌سال ما، کودک ما، نوجوان ما، در راه قرآن، در راه حفظ، در راه شیوه‌های تلاوت [باشند].

 خب، این زیبایی‌هایی که امروز شما آفریدید -و هرچه میتوانید بیشتر از این بیافرینید، باید بیافرینید- اینها باید دریچه‌ای باشد به‌سمت معارف قرآن؛ ما را باید آشنا کند و مأنوس کند با قرآن. قرآن را با آوازه‌خوانی اشتباه نگیرید؛ آوازه‌خوانی یک مقوله‌ی دیگر است؛ البتّه الان متأسّفانه در خوانندگان مصری کسانی هستند که تالی قرآنند امّا آواز میخوانند، آوازه‌خوانی میکنند؛ هستند. آن قرّاء نسلهای قبل -مثل شیخ مصطفی اسماعیل، مثل شیخ عبدالفتّاح شعشائی، حتّی مثل محمّد رفعت- این بزرگان همه موسیقی‌دان بودند امّا قرآن را با آهنگ و الحان قرآنی میخواندند؛ نمیگذاشتند با الحان کاباره‌ای و نمیدانم موسیقی‌های مبتذل مخلوط بشود. امروز بعضی‌ها این ملاحظات را ندارند؛ آدم میبیند در آنها. این زیبایی‌ها باید ما را به قرآن نزدیک بکند؛ باید اُنس ما را با قرآن زیاد کند.

 یکی از کارهایی که خیلی خوب است در کشور انجام بگیرد -البتّه کم‌وبیش هست، قبل از انقلاب هم به یک شکلی بود؛ بعد از انقلاب البتّه بهتر است و به یک شکل بهتری وجود دارد لکن باید رواج پیدا کند- این است که ما جلسه‌ی تلاوت قرآن داشته باشیم. قبل از انقلاب خب جلسه‌ی دوره و قرآن داشتیم؛ بنده خودم آن وقتها چندین جلسه‌ی این‌جوری تشکیل میدادم و حضور پیدا میکردم و دیده بودم و شرکت کرده بودم؛ آن منظور نیست؛ آن جلسات برای تعلیم قرآن بود؛ یکی یکی میخواندند، تعلیم پیدا میکردند. منظور از جلسه‌ی تلاوت قرآن این است که جلسه‌ای تشکیل بشود، افراد حاضر بشوند، قاری قرآن بنشیند آنجا یک ساعت -کمتر یا بیشتر- قرآن بخواند؛ مستمعین [هم] فقط برای شنیدن قرآن بیایند آنجا بنشینند؛ بیایند بنشینند و قرآن را بشنوند. این خیلی مؤثّر است. این از خواندنِ خود انسان هم در مواردی تأثیرش بیشتر است. بعضی هستند که معانی قرآن را میفهمند، معانی این کلمات را میفهمند. ما البتّه -غیرعربها- این بداقبالی را داریم که زبانمان زبان قرآن نیست؛ عربها زبانشان زبان قرآن است؛ وقتی که قاری روی یک جمله‌ای تأکید میکند و آن را تکرار میکند و دو بار سه بار پنج بار میگوید، آنها همه متوجّهند که او چه دارد میگوید. اگر بخواهیم یک تشبیه ناقصی بکنیم، فرض بفرمایید مثل این جملاتی که از گلستان سعدی مثلاً در ذهن همه‌ی ماها هست؛ مثلا فرض کنید «آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است» را وقتی بگویند، همه میفهمند، گوش میکنند. جملات قرآنی که هزاران برابر حکمتش بیشتر است -هم کمّاً، هم کیفاً- وقتی قاری آن را میخواند، مستمع عرب این را درک میکند؛ [امّا] مسمتع غیر عرب ممکن است بفهمد، ممکن است نفهمد. سعی کنیم اوّلاً با زبان قرآن آشنا بشویم؛ با زبان قرآن خودمان را آشنا کنیم؛ این یکی از امتیازاتی است که اگر چنانچه این را بتوانیم تأمین کنیم در جامعه‌ی خودمان [خوب است]؛ روی این در قانون اساسی ما و در قوانین اوّلیِ انقلاب تأکید شده، روی این تکیه شده که ما باید زبان عربی را -که زبان قرآن است- یاد بگیریم. آنهایی هم که حالا ندارند این امکان را یا نمیتوانند، خیلی خب قرآن را جلویشان باز کنند، این قاری شروع کند قرآن خواندن -حالا اینجا قرّای ما مثلاً ده دقیقه، دوازده دقیقه میخوانند، آنجا یک ساعت بخوانند؛ یک ساعت، سه ربع ساعت، یک نفر یا دو نفر، قرآن بخوانند، تلاوت کنند، با صوت خوش، با همین شیوه‌های قرائتی دارای زینت تلاوت- و افراد حاضر باشند، قرآن را باز کنند، اگر معنایش را نمیفهمند ترجمه را نگاه کنند و گوش کنند به آنچه که او [میخواند]. این از جمله‌‌ی چیزهایی است که معارف قرآن را در کشور توسعه میدهد: جلسات قرآن؛ اصلاً جلسه برای قرآن. مثل اینکه جلسه برای محبّت اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) میگذاریم -جلسه‌ی مرثیه یا جشن برای ائمّه (علیهم‌السّلام)- یکی از دو ثقل، اهل‌بیت هستند، یک ثقل دیگر هم قرآن است؛ جلسه برای قرآن بگذارید. این از جمله‌ی کارهایی است که اگر ان‌شاءاالله انجام بگیرد و رواج پیدا کند و شما قرآنی‌ها -این کار، کار شما است- همّت کنید و یک چنین مجالسی تشکیل بدهید، سرعت رشد حرکت قرآنی در کشور را افزایش خواهد داد و [مردم را] آشنا خواهد کرد.

 و بدانید عزیزان من! امروز دنیا محتاج قرآن است؛ چه قبول کند و اعتراف کند و چه اعتراف نکند. امروز دنیا در خلأ هویّتی است، در خلأ فکری است، در خلأ ایمانی است؛ انسان بی‌ایمان مثل یک میوه‌ی پوک و ازدرون‌خالی میمانَد. اینکه شما می‌بینید قتل و جنایت در کشورهای غربی روزبه‌روز زیاد میشود به‌خاطر این است، یکی از عللش این است؛ اینکه می‌بینید خودکشی زیاد میشود، یکی از عللش این است. بشر دیگر متاعی برای قانع کردن ذهن و دل و جان انسانها ندارد که ارائه کند. میگویند، میبافند، امّا در دلهای مردم قبول پیدا نمیکند. قرآن چرا. اگر چنانچه رشحه‌ای از رشحات قرآن -نه کلّ قرآن، [فقط] یک رشحه‌ای از رشحات قرآن- با بیان متناسبِ امروز فرستاده بشود، دلها جذب میشود؛ ما خودمان این را داریم تجربه میکنیم، این را داریم می‌بینیم؛ امروز بشر، محتاج قرآن است.

 و قرآن در دنیای امروز میتواند فعّال‌مایشاء باشد؛ میتواند کار بکند، میتواند پیش برود. قدرتها و ابرقدرت‌‌ها و بمب اتم و رژیم صهیونیستی و امثال اینها، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند؛ مهم این است که ما پایه‌های ایمانیِ قرآنی خودمان را روزبه‌روز مستحکم‌تر کنیم، و زبان انتقال قرآن را بلد بشویم و مفاهیم قرآن را منتقل کنیم؛ مثل یک داروی مقوّی که شما یک قطره‌اش را در یک لیوان میریزید میدهید طرف میخورد و استفاده میکند؛ [امّا] اگر پنج قطره به جای یک قطره ریختید ممکن است ضرر کند و نتواند هضم کند؛ آن زبان مناسب را باید پیدا کرد؛ منتها ما باید خودمان را اشباع کنیم، دلهایمان را اشباع کنیم، روحمان را اشباع کنیم و پُرکنیم از معارف قرآنی؛ ما خودمان هم خیلی محتاجیم.

 برکات قرآن در این چیزهایی که بنده با بیان قاصر عرض کردم، محدود نمیشود؛ برکات قرآن برکات بی‌انتهایی است. در قرآن و با قرآن عزّت هست، قدرت هست، پیشرفت هست، رفاه مادّی هست، تعالی معنوی هست، گسترش فکر و عقیده هست، شادی و سکینه‌ی روح هست؛ سکینه و آرامش روح؛ فَاَنزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسولِهِ وَ عَلَی المُؤمِنینَ وَ اَلزَمَهُم کَلِمَهَ التَّقوی وَ کانوا اَحقَّ بِها وَ اَهلَها.(۴) وقتی که آن آرامش دینی و آن سکینه‌ی دینی آمد، تقوا زیاد میشود: هُوَ الَّذی اَنزَلَ السَّکینَهَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایمانًا مَعَ ایمانِهِم؛ این سکینه و آرامش موجب میشود ایمان انسان روزبه‌روز افزایش پیدا کند؛ ایمان به چه؟ ایمان به خدا، ایمان به قدرت الهی؛ دنبالش میگوید: وَ لِلّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الارض؛(۵) همه چیز دست خدا است، همه چیز لشکر خدا است. در یک جای دیگر [میگوید]: وَ ما یَعلَمُ جُنودُ رَبِّکَ اِلا هُو؛(۶) هیچ‌کس جز خود او، قادر به شمارش جنود الهی نیست. قرآن این است: یک قدرت فوق‌العاده و بی‌انتها که ما به قدر ظرفیّت خودمان باید بتوانیم ان‌شاءالله از آن استفاده بکنیم.

 به‌هرحال امیدواریم خداوند شماها را حفظ کند، شما جوانها را حفظ کند؛ خدا شما جوانها را به ما ببخشد ان‌شاءالله، محفوظ باشید و پای قرآن بِایستید و ان‌شاءالله قرآنی زندگی کنید و قرآنی دنیا را ترک کنید.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته



۱) قاریان:‌حسن دانش، محسن حاجی حسنی کارگر، محمّدسعید سعیدی‌زاده، امین باوی، فؤاد مشعلی
۲) سوره‌ی ق؛ بخشی از آیه ‌ی ۳۷
۳) سوره‌ی اسرا؛ بخشی از آیه‌ی ۹
۴) سوره‌ی فتح، بخش از آیه‌ی ۲۶؛ «... پس خدا آرامش خود را بر فرستاده‌ی خویش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت...»
۵) سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۴؛ «اوست آن کس که در دلهای مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند. و سپاهیان آسمان و زمین از آنِ خدا است ...»
۶) سوره‌ی مدّثر، بخشی از آیه‌ی ۳۱؛ «... سپاهیان پروردگارت را جز او نمیداند ...»

رساله آموزشی | احکام روزه

رساله آموزشی | احکام روزه

به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR مجموعه احکام روزه را که برگرفته از کتاب رساله آموزشی است، منتشر می‌نماید.
در این مجموعه‌ی آموزشی، علاوه بر موارد موجود در رساله‌ی «اجوبة الإستفتائات»، استفتائات جدید نیز اضافه و از جزوه‌های دروس خارج فقه معظّمٌ‌له نیز بهره گرفته شده است، تا بر غنای آموزشی مجموعه،‌ بر طبق اسلوب و بیان معظم‌له اضافه شود.
شایان ذکر است که دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای این رساله‌ی آموزشی را تأیید و عمل به آن را مجزی اعلام کرده است. آنچه در زیر می‌آید "دروس پنجاه‌وهشتم تا شصت‌و‌پنجم" جلد اول رساله‌ی آموزشی است.



برای دریافت این مجموعه اینجا را کلیک کنید.
همچنین می‌توانید برای دریافت پاسخ‌های آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به استفتائات درباره «روزه»، اینجا را کلیک نمایید.