شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

انا اعطیناک الکوثر | علم ، مقام ، عبادت ، سیره ، مصحف فاطمی

کلیپ های صوتی انا اعطیناک الکوثر | علم ، مقام ، عبادت ، سیره ، مصحف فاطمی




ویژه‌نامه صوتی «انا اعطیناک الکوثر»، همزمان با عزاداری ایام شهادت حضرت ام‌ابیها فاطمة‌الزهرا سلام‌الله علیها از سوی پایگاه اطلاع‌رسانی رهبر معظم انقلاب منتشر شد. این ویژه‌نامه صوتی، شامل پنج برش از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره حضرت فاطمه(س) است


برای دانلود وخواندن متن به ادامه مطلب مراجعه کنید


در اولین قسمت از این ویژه‌نامه، به سخنانی درباره «مصحف فاطمی» که در تاریخ 71/9/25 بیان شده، می‌پردازیم

البته من از جنبه‌هاى معنوى و روحى و الهىِ آن بزرگوار حرفى نمى‌توانم بزنم. من کوچکتر از این هستم که آن جنبه‌ها را درک‌کنم. حتّى اگر کسى درک هم بکند، نمى‌تواند آن چنان که حقِ‌ آن حضرت است، او را توصیف و بیان کند. آن جنبه‌هاى معنوى، عالم جداگانه‌اى است.


 از امام صادق علیه‌الصّلاةوالسّلام روایت شده است که فرمود: «انّ فاطمة کانت محدّثة؛» آن بزرگوار «محدّثه» بود. یعنى فرشتگان بر او فرود مى‌آمدند، با او مأنوس مى‌شدند و با او سخن مى‌گفتند. این، مشخّصه‌اى است که روایات متعدّدى درباره آن وجوددارد. «محدّثه» بودن مخصوص شیعه هم نیست. شیعه و سنّى معتقدند که در دوران اسلام، کسانى بوده‌اند یا مى‌توانسته‌اند وجودداشته‌باشند که فرشتگان با آنها سخن بگویند. مصداق این در روایات ما، فاطمه زهراست. در روایت امام صادق علیه‌الصّلاةوالسّلام چنین است که فرشتگان الهى نزد فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها مى‌آمدند؛ با او حرف مى‌زدند و آیات الهى را بر او مى‌خواندند؛ همان تعبیراتى که نسبت به مریم، علیهاسلام در قرآن هست که: «ان اللَّه اصطفیک و طهّرک و اصطفیک على نساء العالمین.» این عبارات را فرشتگان به فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها خطاب مى‌کردند و مى‌گفتند: «یا فاطمة، انّ اللَّه اصطفیک و طهَّرک؛» خدا تو را برگزیده و پاک قرارداده‌است. «و اصطفیک على النساء العالمین؛» تو را بر زنان عالم برترى داده‌است. بعد امام صادق، علیه‌الصّلاةوالسّلام، در همین روایت مى‌فرماید: یک شب که ملائکه با آن حضرت مشغول صحبت بودند و این تعبیرات را مى‌کردند، فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها به آنها فرمود: «ألیست المفضّلة على نساء العالمین مریم؟» یعنى آن زنى که خداى متعال فرموده‌است «واصطفیک على نساء العالمین» آیا مریم نیست که خدا او را بر زنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب، به فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها عرض‌کردند: «مریم نسبت به زنان دوران خودش برگزیده بود و تو نسبت به زنان همه دورانها - از اوّلین و آخرین - برگزیده هستى». این چه مقام معنوى والایى است! انسان عادّى - مثل ما - نمى‌تواند این عظمت و رتبه را به درستى، حتّى در ذهن خود، تصوّرکند. یا در روایتى از امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، نقل شده‌است که فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها به ایشان مى‌گوید: «ملائکه مى‌آیند و مطالبى را به من مى‌گویند.» امیرالمؤمنین به ایشان مى‌گوید: «وقتى صداى ملک را شنیدى، به من بگو تا آنچه را مى‌شنوى بنویسم.» و امیرالمؤمنین، آنچه را که ملائکه به فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها املا مى‌کردند نوشت و این، کتابى شد که در نزد ائمّه ما علیهم‌السّلام بود و هست و «مُصْحَفُ فاطمة» یا «صَحیفَةُ فاطمة» نامیده مى‌شود.

 در روایات متعدّدى است که ائمّه علیهم‌السّلام، براى مسائل گوناگون خود، به «مصحف فاطمه» رجوع مى‌کردند. بعد امام مى‌فرماید: «انه لیس فیها حلال و حرام»؛ در این کتاب، احکام حلال و حرام نیست. اما «فیها علم ما یکون»؛ بلکه همه حوداث جارى بشرى در دورانهاى آینده، در این کتاب هست. این، چه دانش والایى است! این، چه معرفت و حکمت بى‌نظیرى است که خداى متعال به یک زن در سنین جوانى بخشیده! این، مربوط به مسائل معنوى است.


دانلودفایل صوتی


=========================================================

دومین قسمت از این ویژه‌نامه، به سخنانی درباره «سیره‌ی فاطمی» که در تاریخ 71/9/25 بیان شده، می‌پردازیم


دخترى که در کوره گداخته مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولّد شد و در شعب ابى‌طالب یار و غمگسار پدر بود. دخترى حدوداً هفت، هشت ساله یا دو، سه ساله - بنابر اختلاف روایات، کمتر و بیشتر - در شرایطى که خدیجه و ابوطالب از دنیا رفتند، آن شرایط دشوار را تحمّل کرد. پیغمبر تنهاست، بى‌غمگسار است، همه به او پناه مى‌آورند؛ ولى کیست که غبار غم را از چهره خودِ او بزداید؟ یک‌وقت خدیجه بود، که حالا نیست. ابوطالب بود، که حالا نیست. در چنین شرایط دشوارى، در عین آن گرسنگیها و تشنگیها و سرما و گرماى دوران سه‌ساله شعب ابى‌طالب که از دورانهاى سخت زندگى پیغمبر است و آن حضرت در درّه‌اى با همه مسلمانان معدود، در حال تبعید اجبارى زندگى مى‌کردند؛ این دختر مثل یک فرشته نجات براى پیغمبر؛ مثل مادرى براى پدر خود؛ مثل پرستار بزرگى براى آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمّل‌کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بردوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازى کرد و راه معرفت و نور الهى را به قلب خود بازکرد. اینهاست آن ویژگیهایى که آدمى را به کمال مى‌رساند. بعد هم در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتى فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها، با على‌بن ابى‌طالب علیه‌الصّلاةوالسّلام، ازدواج مى‌کند، آن مهریه و آن جهیزیه اوست؛ که همه شاید مى‌دانید که با چه سادگى و وضع فقیرانه‌اى، دختر اوّل شخص دنیاى اسلام، ازدواج خود را برگزار مى‌کند.

 زندگى فاطمه زهراسلام اللَّه علیها از همه ابعاد، زندگى‌اى همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالى روحى یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدانهاى جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگى، فاطمه زهرا سلام‌اللَّه علیها، مثل کانونى براى مراجعات مردم و مسلمانان است. او دخترِ کارگشاى پیغمبر است و در این شرایط، زندگى را با کمال سرافرازى به پیش مى‌برد: فرزندانى تربیت مى‌کند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهرى را نگهدارى مى‌کند مثل على و رضایت پدرى را جلب مى‌کند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز مى‌شود، دختر پیغمبر ذرّه‌اى از لذّتهاى دنیا و تشریفات و تجمّلات و چیزهایى را که دل دختران جوان و زنها متوجّه آنهاست، به خود راه نمى‌دهد.

 امیرالمؤمنین درباره فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «ما اغضبنى و لا خرج من امرى.» یک‌بار این زن در طول دوران زناشویى، مرا به خشم نیاورد و یک‌بار از دستور من سرپیچى نکرد. فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آن‌گونه که اسلام مى‌گوید.


دانلودفایل صوتی


=========================================================

سومین قسمت از این ویژه‌نامه، به سخنانی درباره «عبادت فاطمی» که در تاریخ 71/9/25 بیان شده، می‌پردازیم.


«حسن بصرى» که یکى از عبّاد و زهّاد معروف دنیاى اسلام است، درباره فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها مىگوید: به قدرى دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که «تورمت قدماها». پاهاى آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد! امام حسن مجتبى علیهالصّلاةوالسّلام مىگوید: شبى - شب جمعه‌اى - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتى انفجرت عمود الصبح». تا وقتى که طلوعِ فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرّع کرد. امام حسن، علیه‌الصّلاةوالسّلام، مى‌گوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ براى مسائل عمومى دنیاى اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اُمّاه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک؛» «یک دعا براى خودت نکردى! یک شب تا صبح دعا، همه براى دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنىّ، الجّار ثم الدّار؛» «اوّل دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه والاست.


دانلودفایل صوتی



=========================================================

چهارمین قسمت از این ویژه‌نامه، به سخنانی درباره «مقام فاطمی» که در تاریخ 73/9/3 بیان شده، می‌پردازیم.


درباره فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها، هرچه بگوییم، کم گفته‌ایم و حقیقتاً نمى‌دانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدرى ابعاد وجود این انسیّه حوراء، این روح مجرّد و این خلاصه نبوّت و ولایت براى ما پهناور و بى‌پایان و درک ناشدنى است که حقیقتاً متحیّر مى‌مانیم. مى‌دانید که همزمانى و هم‌عصرى از عواملى است که مانع از شناختِ درستِ شخصیتها مى‌شود. ستارگان درخشان عالم بشریّت غالباً در زمان حیاتشان به‌وسیله هم‌عصرانشان شناخته نشده‌اند؛ مگر عدّه کمى از برجستگان که انبیاء و اولیاء باشند؛ آن هم به‌وسیله عدّه معدودى. امّا فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها چنانند که در زمان خودشان، نه فقط پدر و همسر و فرزندان و شیعیان خاصّشان، بلکه حتّى کسانى که شاید رابطه صمیمانه و گرمى هم با ایشان نداشتند، زبان به مدح آن بزرگوار گشودند. اگر به کتابهایى که درباره فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها به‌وسیله محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیارى را مى‌بینید که از زبان پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم در ستایش صدّیقه طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل مى‌کنند. بسیارى از این روایات، از زبان کسانى است که از آن قبیل بوده‌اند؛ مثل بعضى از زوجات پیغمبر و دیگران. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «واللَّه مارأیت فى سمته و هدیه اشبه برسول‌اللَّه صلّى‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم من فاطمة(1)»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگى و حرکات و رفتار، شبیه‌تر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم. «وکان اذا دخلت الیه، اذا دخلت على رسول‌اللَّه قامت قام الیها(2)»؛ وقتى که فاطمه زهرا بر پیغمبر وارد مى‌شد، آن حضرت برمى‌خاست و مشتاقانه به سمت او مى‌رفت. این معناى تعبیرِ «قام الیها» است. این‌طور نبود که وقتى فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌  همین راوى این‌گونه آمده است: «وکان یقبلها و یجلسها مجلسة(3)»؛ فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها را مى‌بوسید، دست او را مى‌گرفت و مى‌آورد در جاى خودش مى‌نشاند. این مقام فاطمه زهراست. انسان درباره این دختر چه بگوید؟ درباره این موجود باعظمت چه بگوید؟

 عزیزان من! این ستاره درخشان عالم خلقت، فقط همان نیست که به چشم ما مى‌آید. فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها بسیار بالاتر از این حرفهاست. ما فقط درخشندگى‌اى مى‌بینیم؛ ولى بسیار بزرگتر از این حرفهاست. امّا من و شما چه استفاده‌اى مى‌کنیم؟ همین قدر که بدانیم او زهراست، کافى است؟ در روایتى خواندم که درخشندگى فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها باعث مى‌شود تا چشمان کرّوبیان ملأاعلى‌ خیره شود: «زَهَر نورها للملائکة السّماء(5)». براى آنها مى‌درخشد. ما از این درخشندگى چه استفاده‌اى بکنیم؟ ما باید از این ستاره درخشان، راه به‌سوى خدا و راهِ بندگى را که راه راست است و فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها پیمود و به آن مدارج عالى رسید، پیدا کنیم. اگر مى‌بینید خدا خمیره او را هم خمیره متعالى قرار داده است، به این دلیل است که مى‌دانست این موجود در عالم مادّه و عالم ناسوت، خوب از امتحان بیرون خواهد آمد؛ «امتحنک اللَّه الذى خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لمااْمتحنک صابره(6)»؛ قضیه این است. خداى متعال حتّى اگر لطف ویژه‌اى درباره آن خمیره مى‌کند، بخشى مربوط به این است که مى‌داند او از عهده امتحان چگونه برخواهد آمد؛ والّا بسیار کسان خمیره خوب داشتند. مگر همه توانستند از عهده برآیند؟ این بخش از زندگى فاطمه زهرا سلام‌اللَّه علیها، آنى است که ما براى نجات خودمان به آن احتیاج داریم. حدیث از طرق شیعه است که پیغمبر به فاطمه سلام‌اللَّه علیها فرمود: «یا فاطمه اننّى لم اغنى عنک من‌اللَّه شیئا(7)»؛ یعنى اى عزیز من! اى فاطمه من! نمى‌توانم پیش خدا تو را از چیزى بى‌نیاز کنم. یعنى خودت باید به فکر خودت باشى، و او از دوران کودکى تا پایان عمر کوتاهش به فکر خود بود. شما ببینید آن حضرت چگونه زندگى کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکى بود، با آن پدرِ به این عظمت کارى کرد که کنیه‌اش را امّ‌ابیها - مادرِ پدر - گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورنده دنیاى نو و رهبر و فرمانده عظیم آن انقلاب جهانى - انقلابى که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بى‌خود که نمى‌گویند امّ‌ابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعب‌ابیطالب - با آن‌همه سختیهاکه داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهى با دو حادثه وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصله کمى این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایى کرد. فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها در آن روزها قدبرافراشت و با دستهاى کوچک خود غبار محنت را از چهره پیغمبر زدود. امّ‌ابیها؛ تسلّى بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت.


دانلودفایل صوتی


=========================================================

 آخرین قسمت از این ویژه‌نامه که با قرائت سوره کوثر توسط رهبر انقلاب آغاز میشود، به سخنانی درباره «علم فاطمی» که در تاریخ 73/9/3 و 71/9/25 بیان شده، می‌پردازیم.


در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبه‌اى که فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده‌است، خطبه‌اى است که به گفته علاّمه مجلسى، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» این‌قدر پرمغز است! از لحاظ زیبایى هنرى، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج‌البلاغه است. فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها مى‌رود در مسجد مدینه، در مقابل مردم مى‌ایستد و ارتجالاً حرف مى‌زند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبده‌ترین و گزیده‌ترین معانى صحبت‌کرده‌است. «بیانات در تاریخ 71/9/25»
 قدیمى‌ترین دانشگاه اسلامى در دنیاى اسلام - مربوط به قرن سوم و چهارم - به نام فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیهاست. نام دانشگاه معروف «الازهر» در مصر از نام فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها گرفته شده است. در گذشته به‌نام فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها دانشگاه تأسیس مى‌کردند. حتّى خلفاى فاطمى که بر مصر حکومت مى‌کردند، شیعه بودند. قرنهاست که شیعه سعى کرده به حقِ‌ّ این بزرگوار معرفت پیدا کند. این، یک مسأله است. مسأله دیگر این است که ما باید راه را از همه ستارگان بیاموزیم؛ «و بالنّجم هم یهتدون(4)». انسان عاقل این‌گونه است. از ستاره باید استفاده کرد. ستاره در آسمان است و مى‌درخشد. آن‌جا عالمِ عظیمى است. مگر این ستاره همینى است که من و شما مى‌بینیم؟ بعضى از ستارگان که در آسمانند و مثل یک نقطه سوسو مى‌زنند، کهکشانى هستند. گاهى یک ستاره بزرگتر است از کهکشان راه شیرى که میلیاردها ستاره داخل آن است! - قدرت الهى که حدّ و اندازه‌اى ندارد - ولى من و شما آن را یک ستاره کوچکِ درخشان مى‌بینیم. خوب؛ مقصود از این مطالب چیست؟ مقصود این است انسان عاقلى که خدا به او چشم داده است، باید از این ستاره براى امرى در زندگى استفاده کند. قرآن مى‌گوید: «و بالنّجم هم یهتدون»؛ به وسیله آن راه را پیدا مى‌کنند. «بیانات در تاریخ 73/9/3»


دانلودفایل صوتی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد