شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

بیانات رهبری در دیدار مردم آذربایجان

بیانات رهبری در دیدار مردم آذربایجان





اینفوگرافیک | هسته‌ای بهانه است

اینفوگرافیک | هسته‌ای بهانه است

فتنه‌گران طلبکار بدانند رأفت اسلامی حد و اندازه‌ای دارد

فتنه‌گران طلبکار بدانند رأفت اسلامی حد و اندازه‌ای دارد


آیت‌الله قرهی در پاسخ به این سوال که چرایی فتنه به مبانی غلط فکری اصلاح طلبان بود یا امیال نفسانی آن را به این سو کشاند،‌گفت:آنچه که باعث خود بداخلاقی‌ها می‌شود، عدم تفکر دینی است. اینها جدا تفکر حقیقی نسبت به این نظام مقدس نداشتند و صد در صد در راستای همین مساله به بداخلاقی‌ها هم روی آوردند زیرا کسی که اعتقادی به یک نظام و یک ایده و روش نداشته باشد، طبیعی است که با هر نوع روشی ولو بداخلاقی با آن ایده مبارزه می‌کند.

وی با اشاره به اظهارات موسوی‌خوئینی ها مبنی بر عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اظهار داشت: وقتی خود اینها به عدم این مساله مُقِر هستند، دلالت بر عدم اعتقاد آنان به این نظام مقدس دارد و طبیعی است بعد از آن به هر طریقی که بشود از جمله دروغ‌پراکنی، تقلب و دست در دست دشمن دادن، با نظام مبارزه ‌کنند.


  ادامه مطلب ...

ماجرای آشنایی پروفسور حسابی با امام خمینی

ماجرای آشنایی پروفسور حسابی با امام خمینی

حسابی در این مصاحبه گفته است: در دیداری که پدرم با آیت‌الله العظمی بروجردی داشتند در آن‌جا با حضرت امام(ره)، آشنا شدند و آن زمان، هنگامی بود که قضیه کاپیتولاسیون و کنسرسیوم پیش آمده بود. ایشان یک‌بار در خیابان حافظ مشاهده کرده بودند که یک خودروی مستشار آمریکایی به یک دوچرخه سوار ایرانی زده و باعث مرگ این ایرانی شده بود. ایشان به پلیس گفته بودند: چرا ایشان را بازداشت نمی‌کنید؟ پلیس اعلام کرده بود که ایشان پلاک آمریکایی دارند و بنده حق بازداشت ایشان را ندارم و این موضوع باعث ناراحتی بسیار شدید ایشان شده بود.

وی به خاطره‌ای از زمان نمایندگی پروفسور حسابی در مجلس سنا اشاره کرد و گفت: پدرم برایم تعریف کردند هنگامی‌که ایشان، سناتور بودند به شریف امامی گفته بودند علیه کنسرسیوم لایحه‌ای بنویسیم. در مجلس شریف امامی به من گفتند که شاه به همه پیغام دادند که اگر پست، مقام، ویلا یا ... می‌خواهید بگیرید و علیه آمریکا صحبتی نکنید همه قبول کرده بودند. بنده به شریف امامی گفتم بیائید چون کاپیتولاسیون، عمومی‌تر است شما صحبت کنید و چون کنسرسیوم، فنی‌تر است بنده صحبت می‌کنم ایشان گفتند که شاه برای ما دو نفر که مخالفت کرده و پیشنهاد آنان را قبول نکردیم هم پیغام فرستاده‌اند و گفتند آنان قبول کردند که من نخست وزیر شوم و شما هم رئیس دانشگاه تهران یا وزیر فرهنگ شوید. بنده گفتم آقای شریف امامی، مردم به ما رای دادند که به آنان خدمت کنیم نه خیانت، و ایشان در را کوبیده و بیرون رفتند.

فرزند بنیانگذار فیزیک دانشگاهی در ایران ادامه داد: ایشان به هیئت‌رئیسه اعلام کردند که من می‌خواهم علیه کاپیتولاسیون و کنسرسیوم صحبت کنم. بعد از چند روز اتومبیل ما در خیابان ولیعصر منفجر شد. در آن حادثه خواهرم دچار سوختگی شدید شد بینی مادرم و چهار دنده پدرم شکست.

حسابی گفت: ما در بیمارستان بستری شدیم و ایشان با دنده شکسته سخنان مربوط علیه لایحه کاپیتولاسیون را نوشتند و در روزی که باید نطق خود را ارائه می‌دادند شاگردان پدرم، ایشان را روی برانکارد قرار داده و به مجلس سنا بردند و ایشان نطق خود را به دکتر لسانی دادند که قرائت کنند. بعد از این واقعه، ایشان از مجلس اخراج شده و ما شش ماه به اصفهان تبعید شدیم.

منبع:فرهنگ نیوز

روایتی زیبا از امام علی (ع)

روایتی زیبا از امام علی (ع)

 آیا حیات دنیا فقط به معنى زیست کردن بر روى زمین و در این نشأنه طبیعت است؟ آیا این زندگى، مشترک میان جمیع مردم و پیمبران و امامان بوده است؟ یا اینکه گاهی اوقات زندگی انسانی به معنى زیست کردن در سطح افق بهیمیّت و سبعیّت و شیطنت است که اخلاق و صفات و کردار بهائم و سِباع و شیاطین می ‏باشد؟! راه سعادت در حیات دنیاست یا حیات آخرت که زندگى علیاست و زیست کردن در سطح افق انسانیّت و کمال عقلانى و فطرى می باشد که راه و روش انبیاء و مرسلین و امامان معصومین و اولیاء مقرّبین بارگاه لقاء خداوندى و محرمان سرّ حریم کبریائى احدیّتِ اوست‏.

علامه آیة الله حاج سیّد محمّد حسین حسینى طهرانى‏ (قدس سره) در تفسیر آیاتی از سوره طه،‏ ‏در خصوص سعادت در این زندگی مادی مواعظی دارند و می فرمایند: در این آیات مبارکه خداى علىّ أعلى به پیغمبرش خطاب می ‏کند: «وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَة الْحَیاة الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى، وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاة وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَة لِلتَّقْوى.» (سوره طه آیات 131 و 132)

این آیات تمام برنامه زندگى انسان را در مقابل انسان مى‏ گذارد، و ملاک راه سعادت را از شقاوت جدا مى‏ کند، و هدف هر انسانى را نشان مى‏ دهد؛ (هر انسانى که طالب مقام انسانیّت است) مى ‏گوید: «اى پیغمبر ما! چشمت را مینداز به این زر و زیور، مال و جاه و شوکت، قدرت و ریاست‏ هایى که ما به افراد بشر قسمت کرده ‏ایم، اینها میزان کمال نیست؛ اینها یک جلوه ‏اى است از زندگىِ پست، از زندگى در صدر مظاهرِ احساسِ حیوانى، نه در رتبه عقل و منطق انسانى؛ این جلوه ‏هاى این حیات است.

ما به اینها جلوه زدیم، زینت دادیم براى امتحان، که قلب ها و دل هاى ضعیف را به سمت خود برباید، براى این جهت است؛ امّا روزىِ تو که از طرف پروردگار تو مى‏ رسد آن خیلى عالى است، خیلى مورد پسند و رضایت است، و آن رزقِ باقى است، از این زر و زیورها نیست که روزى باشد و روز دیگر برود؛ آن رزق یک معنى دیگر دارد.

امر کن اهل خود را به نماز و بر این امر پافشارى کن و جدّیت کن! ما از تو طلب روزى نمى ‏کنیم و از تو رزق نمى‏ خواهیم؛ ما به تو روزى مى ‏دهیم و عاقبت براى تقوى و متّقین است.

یعنى آنچه را که ما بر عهده شما گذارده‏ ایم، همان مقام عبودیّت است، ما آن را از شما طلب مى‏ کنیم؛ امّا تحصیل روزى به عهده شما نیست، آن به عهده ماست، ما خداى شما هستیم و ضامن روزى شما شدیم.

دنبال کسب و کار مى‏ روید نه براى تحصیل روزى، روزى مال خداست! براى اینکه افراد جامعه هر کس باید به کارى مشغول باشد، و إعانت و کمک به دیگرى بکند. نجّار باید درهاى مردم را بسازد، آهنگر بایستى که لوازم آهنى مردم را فراهم کند، طبیب باید به مریض ها رسیدگى کند، عالِم باید احکام دینى مردم را بیان کند؛ نه اینکه اینها وسیله ارتزاق باشد.

آن کاسبى که صبح دنبال کار مى‏ رود و کار را وسیله روزى مى‏ داند و به آن اعتماد مى ‏کند کار غلطى کرده، این باید برود توکّلًا على الله! بگوید خدایا تو به من امر کردى که کارى کنم و کمکى به برادران مؤمن خود کنم، مى ‏کنم؛ روزى را هم تو مى‏ رسانى. این یک حسابى است و حساب اینکه انسان دنبال روزى برود و زحمت بکشد، یک حساب دیگرى است.

امیرالمؤمنین علیه السّلام در «نهج البلاغة» می فرماید: «قسم به خدا که خدا روزى شما را به عهده خود گرفته ولى عمل شما را به عهده خود نگرفته، عمل را بر عهده شما گذاشته! ولى سوگند به پروردگار که مطلب عوض شده و در افکار و آراء شما مطلب واژگون شده؛ آنچه خدا بر عهده خود گرفته کأنّه از شما طلب مى ‏کند! و آنچه از شما طلب مى ‏کند کأنّه بر عهده خود گذاشته! روزى را بر عهده خود گرفته، شما خیال مى‏ کنید که از شما مى خواهد؛ عمل را بر عهده شما گذاشته، شما تصوّر مى ‏کنید که عمل را بر عهده خود گرفته و بدون عمل از شما راضى مى‏ شود؛ قضیّه چنین نیست!»


منبع:فرهنگ نیوز

پیام رهبری به تشکل‌های دانشجویی انقلابی

پیام رهبری به تشکل‌های دانشجویی انقلابی

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی شفاهی به تشکل‌های دانشجویی انقلابی، با بیان اینکه عرصه جنگ نرم «بصیرتی عمارگونه» و «استقامتی مالک اشتروار» می‌طلبد، خطاب به افسران جوان جنگ نرم تأکید کردند: برای رویارویی با نظام سلطه، تمام ظرفیت‌های خودتان را بکار گیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید. متن پیام شفاهی رهبر معظم انقلاب که صبح امروز (چهارشنبه) توسط حجت الاسلام و المسلمین محمدیان رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در نشست سراسری اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل(۱) قرائت شد، به شرح زیر است:

 سلام مرا به فرزندان انقلابی‌ام برسانید و از تلاشهای جهادگونه‌ی آنان در ترویج و پاسداری از آرمانها‌ی امام و انقلاب تشکّر کنید و چند نکته را به آنان یادآوری کنید:
 ۱) در کنار تحصیل علم و دانش، از فرصت جوانی برای تهذیب نفس و انس با خدا و آشنایی عمیق با معارف قرآن و اهل‌بیت (علیهم‌‌السّلام) بهره ببرید.
 ۲) شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه‌ی جنگ نرم، بصیرتی عمّارگونه و استقامتی مالک‌اشتروار میطلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید.
 ۳)نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه‌هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیّتهای خودتان را به‌کار گیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید.
 ۴)تشکیلات میتواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛ اصول و ارز‌شهای عقیدتی و معنوی خودتان را در قالب تشکیلات حفظ، و بر صمیمیّت و همدلی بین اعضا تأکید کنید.
 ۵)افقهای روشنی در مقابل شما جوانان قرار دارد، این کشور و انقلاب با دست پرتوان شما آینده‌ای امیدبخش در پیشِ‌رو خواهد داشت؛ بر تلاشهای خود بیفزایید و برای رسیدن به قلّه‌های پیشرفت و تعالی از همدیگر سبقت بگیرید.

زندگینامه شهید سید محسن خاتمی نیاکی

زندگینامه شهید سید محسن خاتمی نیاکی



نام پدر:  سید  ابراهیم
نام مادر:   ایران
تاریخ تولد:   1333

وضعیت اشتغال:    سرباز
تحصیلات:   دیپلم
یگان خدمتی:    ارتش
تاریخ شهادت:   1357/11/22
محل شهادت:   تهران
نحوه‌ی شهادت:    تیر مستقیم در راهپیمایی 22 بهمن
محل دفن:   تهران
سن:   24 سال

 بقیه زندگینامه درادامه مطلب
شهید سید محسن خاتمی، سال 1333 در شهر آمل چشم به جهان گشود. همانند دوستان هم‌سن‌وسال خود بزودی سال‌های کودکی را پشت‌سر گذاشت و وارد دبستان جلالی در نیاکی‌محله شد  . بعد از آن دوران متوسطه را در دبیرستان محمدطبری در رشته ریاضی ادامه تحصیل داد. سال 1355 بود که موفق به دریافت دیپلم شد.  سال 1356 به خدمت سربازی اعزام گردید که پس از فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر خروج سربازان از پادگان‌ها ، به همراه تعدادی از همفکران و دوستداران انقلاب و رهبری از پادگان بیرون آمد و در صف انقلابیون مخالف نظام ستم شاهی جای گرفت و در تظاهرات  مردمی قبل از پیروزی انقلاب حضوری فعال پیدا نمود. به فرمان حضرت آیت‌الله جوادی آملی در روز بیست‌و دوم بهمن‌ سال 1357 جهت شرکت در راهپیمایی به همراه چند تن از دوستانش عازم تهران شد و در بیست‌ودوم بهمن سال 1357 در درگیری با مأموران رژیم ستم‌شاهی در اثر اصابت تیر مستقیم به شهادت رسید.
بعد از پیروزی انقلاب خانواده شهید در مراجعه به دفتر آیت‌الله طالقانی در تهران و در نگاه به آلبوم عکس شهدای 22 بهمن و نیز بررسی دفاتر آدرس شهدایی که شناسایی نشده بودند، متوجه عکس شهید سید محسن خاتمی شده بودند که در اثر اصابت تیرمستقیم و نیز ضربات سرنیزه بر پیکرش به شهادت رسیده بود . خانواده شهید توفیق پیدا کردند تا محل دفن شهید را در قطعه شهدای 22بهمن در بهشت‌زهرای تهران پیدا کنند.
برادر شهید نقل می‌کند: «شهید در اوایل انقلاب به خاطر روحیه‌ی انقلابی و ضدستم‌شاهی که داشت در تلاش بود تا اسلحه‌ای پیدا کند و بدین خاطر به مدت سه‌شب در مقابل نگهبانی پاسگاه ژاندارمری آغوزبن آمل کمین می‌کند تا اینکه در شب سوم موفق به خلع سلاح نگهبان می‌شود و اسلجه ژ3 وی را به غنیمت می‌برد. روز بعد در مقابل پل دوازده چشمه در بالاپشت بام ساختمان عدل سنگر می‌گیرد و به سوی نیروهای گارد شاهنشاهی تیراندازی می‌کند که باعث وحشت و هراس مزدوران رژیم می‌شود. خداوند روحش را قرین رحمت گرداند.

گوشه هایی از وصیت نامه شهید:
سلام من به تو ای مادر بهتر از جانم،درود من به تو ای مادر که خود مبلّغ مذهب اسلام عزیز هستی و من به وجود مادری چون تو افتخار   می کنم و می دانم که با شهادتم از صمیم قلب راضی هستی و صبوری را پیشه راه خود  می کنی و تو می‌دانی شهیدان،مجاهدانی هستند که در راه حق و حقیقت به خالق مطلق پیوسته‌اندو می‌دانی که شهادت مرگ نیست بلکه زندگی ابدی است با ریختن خون ما زمین رنگین می‌گردد و آزادی را برای ایران اسلامی به ارمغان می آورد.