شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

غزه پیروز شد؛ ثمره شیرین ۵۱ روز ایستادگی زیر باران بمب و موشک

غزه پیروز شد؛ ثمره شیرین ۵۱ روز ایستادگی زیر باران بمب و موشک


به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، خبر آتش‌بس رسمی را محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرد.
پیش از اعلام رسمی آتش‌بس، از  مساجد نوار غزه ــ که بیشتر آنها در جنگ 51روزه رژیم صهیونیستی متحمل خسارت‌های سنگینی به‌سبب اصابت موشک و بمب شده است ــ به‌مناسبت پیروزی نهایی مقاومت و ملت فلسطین در این جنگ نابرابر صدای الله اکبر شنیده می‌شود.
منابع آگاه فلسطینی به المیادین گفته بودند پیشنهاد آتش‌بس به‌گونه‌ای است که ضمن پایان دادن به تجاوزگری رژیم صهیونیستی، تمام نیازهای فلسطینی‌ها را برآورده می‌کند.
خالد البطش از رهبران جنبش جهاد اسلامی فلسطین در گفت‌وگو با پایگاه خبری العهد اظهار داشت: این تفاهم‌ها بر بازگشایی گذرگاه‌های نوار غزه به‌روی مسافران و وارد کردن مصالح ساختمانی برای بازسازی در مرحله اول و ارجاع مسائل دیگر و در صدر آن ساختن بندر و فرودگاه (غزه) به مذاکرات غیرمستقیمی که یک ماه دیگر انجام خواهد شد، تأکید دارد.
رفع محاصره نوار غزه و بازگشایی گذرگاه‌ها از مهمترین خواسته‌های مقاومت به‌نمایندگی از ملت فلسطین بود که در کارزار سیاسی پس از موفقیت در عرصه میدانی بر تحقق آن پافشاری کرد و یک ذره هم از آن عقب‌نشینی نکرد.
توافق آتش‌بس طولانی‌مدت پس از آن به دست آمد که گروه‌های مقاومت بر خواسته‌های مشروع ملت فلسطین در مذاکرات قاهره پافشاری کردند و رژیم صهیونیستی که به کارشکنی و وقت‌کشی معروف است، با وجود مانع تراشی گسترده سرانجام تن به این خواسته‌ها داد تا پیروزی بزرگ دیگری برای محور مقاومت در تاریخ نبرد مقدس با اشغالگران قدس ثبت شود.
نماد شکست‌های صهیونیست‌ها در جنگ
اما بدون تردید نماد شکست‌های صهیونیست ها در جنگ را می‌توان در فرودگاه استراتژیک بن‌گوریون تل‌آویو خلاصه کرد، این فرودگاه به یکی از نمادهای نبرد میان مقاومت فلسطین و اشغالگران صهیونیست تبدیل شد به‌طوری که به یکی از اشکال چالشی تبدیل شد که مقاومت توانست از طریق آن، معادلات خود را در جنگ فرسایشی و بازدارندگی بر اقتصاد رژیم صهیونیستی تحمیل کند به‌طوری که نهادها و مراکز اقتصادی این رژیم به زیان‌های شدید ناشی از حملات موشکی مقاومت به این فرودگاه بر وضع اقتصادی رژیم اعتراف کرده‌اند.
روزنامه اسرائیلی معاریو در این زمینه نوشته بود خسارت‌های وارده در نتیجه حملات موشکی مقاومت به فرودگاه بن‌گوریون در صورت ادامه جنگ علیه غزه افزایش خواهد یافت که بخشی از خسارت‌ها و زیان‌هایی است که تمام مراکز اقتصادی و حیاتی رژیم اسرائیل را شامل می‌شود که کارشناسان اقتصادی صهیونیست تأکید می‌کنند میزان خسارت‌ها بسیار بیشتر از آمار رسمی اعلام شده است.
موشک‌های تلافی جویانه مقاومت چنان فرودگاه بن‌گوریون را بدنام و به یک فرودگاه ناامن و متزلزل تبدیل کرد که صهیونیست‌ها مجبور شدند مسافران پروازهای خود را به فرودگاه بین المللی ملکه علیا در اردن راهی کنند و  ترکش‌های آن، دیگر بخشهای اقتصادی رژیم صهیونیستی را هم هدف قرار داد، زیرا برای اولین بار بود که این فرودگاه استراتژیک هدف حملات موشکی مقاومت قرار می‌گرفت و بارها فعالیت آن تعطیل شد و پروازهای خارجی به این فرودگاه یا لغو می‌شد یا به تأخیر می‌افتاد.
فلج شدن استراتژیک‌ترین فرودگاه اسرائیل در حالی بود که این رژیم با تبلیغات گسترده ادعا می‌کرد که موشک‌های مقاومت، دقت لازم را ندارند و گنبد آهنین هم همه آنها را رهگیری خواهد کرد.
تخلیه شهرک‌های کمربندی نوار غزه و فرار دسته‌جمعی صهیونیست‌های ساکن در آن به مناطق دوردست و تجمع اعتراض آمیز آنها مقابل منزل بنیامین نتانیاهو و فشار بر وی برای متوقف کردن جنگ، اثبات ناکارآمدی سامانه پرسروصدای گنبد آهنین در حفظ امنیت شهرک‌ها و مناطق صهیونیست نشین و ناتوانی آن در برابر موشک‌های مقاومت، حاکم شدن سایه رعب و وحشت بر تمام مناطق اشغالی، زمینگیر شدن نیروی زمینی ارتش رژیم اشغالگر در نوار غزه و مجبور شدن آنها به فرار از باتلاق غزه به‌سبب غافلگیر شدن از مقاومت شجاعانه رزمندگان فلسطینی و ناتوانی در جنگ تن‌به‌تن با آنها، افزایش شکاف و دودستگی میان تصمیم گیرندگان اسرائیلی از جمله نشانه‌های شکست ماجراجویی جدید رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت بود، به راه افتادن یک موج جهانی همبستگی با ملت و مقاومت، درخواست‌های گسترده برای تحریم رژیم صهیونیستی و حتی تسلیح مردم فلسطین در کرانه باختری از دیگر نشانه‌های شکست صهیونیست‌ها و پیروزی مقاومت فلسطین به شمار می‌رود.
آمار بالای قربانیان حملات رژیم صهیونیستی که بیشتر آنها را زنان و کودکان بیگناه تشکیل می‌دهند و صدها نفر دیگر هم دچار نقص عضو شدند، علاوه بر اینکه بیش از گذشته، جهانیان را با خوی وحشی‌گری و جنایتکارانه رژیم آشنا کرد، دلیل دیگری بر شکست صهیونیست‌های مغرور است که خواستند ناکامی خود در برابر رزمندگان مقاومت را با ریختن هزاران بمب و موشک و گلوله بر سر مردم بی‌دفاع و تخریب منازل، مدارس، مساجد و حتی بیمارستان‌ها جبران و جام خشم و کینه خود را بر سر کودکان بی‌دفاع خالی کنند، کودکانی که تعطیلات تابستانی آنها و بازی‌های کودکانه‌شان، زندگی میان آوارهای ناشی از بمباران و دیدن پیکرهای قطعه قطعه پدر، مادر، برادر، خواهر و یا همبازی‌های‌شان بود، اما همه این جنایات ضدانسانی که از سوی مجامع و نهادهای حقوق بشری به‌عنوان جنایات جنگی هم معرفی شد، باعث نشد تا مردم غزه در برابر اشغالگران سر سازش فرود آورند.
مردم مظلوم و تحت محاصره غزه، با صبر و ایستادگی خود، روحیه مضاعفی به رزمندگان مؤمن و بی‌ادعای مقاومت دادند تا 51 روز سخت و نفسگیر در یک نبرد نابرابر در برابر ارتش مجهز به ویرانگرترین و کشنده‌ترین سلاح‌های اهدایی مدعیان دفاع از حقوق بشر، ایستادگی کنند و رژیم را به اعتراف به شکست خود در چهارمین ماجراجویی علیه محور مقاومت از سال 2006 تاکنون وادار کنند، وقتی یکی از رسانه‌های اسرائیلی به‌نام هاآرتص در پنجاه و یکمین روز جنگ این‌گونه تیتر می‌زند:"نتیجه جنگ یک بر صفر به‌نفع حماس (مقاومت) در برابر اسرائیل"، معنایش ثبت یک پیروزی درخشان دیگر برای کل محور مقاومت و شکست خفت‌بار دیگر برای ماجراجویان صهیونیست و حامیان و همدستانشان و اینکه غزه به کابوسی برای غاصبان سرزمین فلسطین و نماد صبر و ایستادگی در برابر این رژیم تبدیل شد.
انتهای پیام/ر*

دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت با رهبر انقلاب(15توصیه رهبری به دولت یازدهم)

دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت با رهبر انقلاب(15توصیه رهبری به دولت یازدهم)

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت، ایجاد آرامش روحی و روانی در جامعه، کنترل تورم، تثبیت قیمت ارز و اجرای طرح نظام سلامت را از اقدامات با ارزش و خوب دولت یازدهم در یک‌سال گذشته برشمردند و همه دولت‌مردان را به حفظ و تقویت جهت‌گیری و روحیه‌ی انقلابی، تکیه بر ظرفیت‌ها و تولید داخلی، اجرای دقیق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، توجه ویژه به بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی در روستاها، جدی گرفتن ادامه‌ی رشد علمی و تقویت شرکت‌های دانش‌بنیان، موضع‌گیری صریح در قبال مسائل منطقه و جهانی به‌ویژه دخالت‌های آمریکا، حفظ انسجام درونی دولت، رعایت خطوط قرمز و فاصله‌گذاری‌ها به‌ویژه در موضوع فتنه‌ی سال ۸۸ و سعه‌ی صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه، توصیه کردند.

در این دیدار که به مناسبت هفته‌ی دولت برگزار شد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با گرامی‌داشت یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر، جهت‌گیری و روحیه‌ی انقلابی و طلب رضای الهی را از مهم‌ترین ویژگی‌های این دو شهید بزرگوار دانستند و افزودند: باید همه‌ی ما به عنوان مسئولان نظام همواره جهت‌گیری و روحیه‌ی انقلابی را حفظ کنیم و هدف نیز کسب رضای الهی باشد.
رهبر انقلاب اسلامی با قدردانی از گزارش رئیس‌جمهور از عملکرد یک‌ساله‌ی دولت یازدهم، گفتند: گزارش عملکرد دولت باید به افکار عمومی ارائه شود تا مردم ضمن اطلاع از اقدامات انجام گرفته، از کارها و برنامه‌های آینده نیز مطلع شوند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: ارائه‌ی گزارش عملکرد، موجب امیدواری مردم به آینده خواهد شد. البته باید دقت شود که در این گزارش‌ها، آمارها دقیق و به‌دور از اغراق باشند.
ایشان با تأکید بر اینکه یکی از برکات تغییر دولت‌ها و روی کار آمدن دولت‌ها با شعارهای جدید، ایجاد امید در مردم است، افزودند: باید این امید را در مردم حفظ و تقویت کرد که یکی از راه‌های تقویت آن، اطلاع افکار عمومی از کارهای انجام گرفته است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته امید مردم فقط با ارائه گزارش، تقویت نخواهد شد بلکه مردم به دنبال عمل، و نتیجه‌ی عملی، صحبت‌ها هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه‌ چند توصیه مهم به دولت داشتند که «کار و فعالیت و خدمت مستمر به مردم» و «پرهیز از حاشیه‌سازی‌ها» اولین توصیه به دولتمردان بود.
حفظ انسجام درونی و شنیده شدن یک صدا از دولت، دومین توصیه‌ی رهبر انقلاب اسلامی بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: باید مراقبت شود تا در سخنان مسئولان دولتی تعارض وجود نداشته باشد و فلسفه‌ی تعیین سخنگو هم این است که از دولت صدای واحد در مسائل مختلف شنیده شود.
رهبر انقلاب اسلامی در توصیه‌ی سوم خود، دولت‌مردان را به پرهیز از دوقطبی کردن جامعه با شعارها و دعواهای سیاسی سفارش کردند و گفتند: جناح‌بندی‌های سیاسی اشکالی ندارد اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد زیرا این کار موجب دل‌زدگی و خستگی مردم و شکننده‌شدن محیط جامعه می‌شود.
چهارمین توصیه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عبور دولت از جناح بندی‌ها در مسائل سیاسی، بود که ایشان تأکید کردند: علائق اعضای دولت به برخی جناح‌های سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناح‌بندی‌ها شوند.
ایشان افزودند: در موضوع جناح‌بندی‌های سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.
 رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: مسئله فتنه و فتنه‌گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همان‌گونه که در جلسه‌ی رأی اعتماد خود بر فاصله‌گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توصیه‌ی پنجم خود را به رعایت سعه‌ی صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه اختصاص دادند و گفتند: آقای رئیس‌جمهور از برخی انتقادها ناراحتند که البته در برخی موارد هم واقعاً حق با ایشان است و برخی انتقادها، تند و گاهی غیرمنصفانه هستند.
ایشان افزودند: لزومی ندارد که انسان بخواهد به هر مطلب یا انتقادی، پاسخ دهد زیرا در برخی موارد سکوت بهتر است ضمن آنکه هر حرفی هم که بر ضد ما زده شود این‌گونه نیست که حتماً در ذهن افراد جامعه تأثیر بگذارد و مورد قبول قرار گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: انتقاد باید باشد اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بی‌آبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشد که این روش قطعاًَ غلط است.حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود.
ایشان با تأکید بر اینکه انتقادهای منصفانه دشمنی نیست بلکه کمک به دولت است، گفتند: یکی از مسائل بسیار مهم کنونی، آرامش روانی موجود در جامعه است که باید حفظ شود.
رعایت انصاف در انتقاد از اقدامات و سیاست‌های دولت‌های گذشته، توصیه‌ی ششم رهبر انقلاب اسلامی به اعضای دولت بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: همواره دولت‌ها نسبت به دوره‌های گذشته خود منتقد بوده‌اند که ایرادی هم ندارد اما این انتقاد نباید حالت اغراق‌آمیز و تخریب پیدا کند زیرا در روحیه‌ی مردم تأثیر بد می‌گذارد و آنان را نسبت به آینده نیز نامطمئن می‌کند.
ایشان با اشاره به برخی اظهارنظرهای مبالغه‌آمیز و غیرمنصفانه درخصوص دولت‌های گذشته افزودند: اگر در این اظهارنظرها بی‌انصافی شود، قطعاً در آینده نیز نسبت به عملکرد ما هم بی‌انصافی خواهد شد. اگر برخی سیاست‌ها یا عملکردهای دوره‌ی گذشته را قبول نداریم، بهترین شیوه، اصلاح آن در عمل است و این روش، بهتر از اظهار نظر است.
موضع‌گیری صریح و قاطع در قبال مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی، هفتمین توصیه‌ی رهبر انقلاب اسلامی به دولت بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای موضع‌گیری‌های دولت در یک‌سال گذشته را خوب ارزیابی کردند و گفتند: موضع‌گیری صریح و قاطع در مسائلی همچون فلسطین، رژیم صهیونیستی، غزه، سوریه، عراق، تکفیری‌ها و دخالت‌های آمریکا، به نفع نظام جمهوری اسلامی است و منافاتی هم با زبان دیپلماسی و مذاکره ندارد.
ایشان تأکید کردند: موضع‌گیری صریح و شفاف درخصوص این مسائل شاکله‌ی کلی نظام اسلامی و عقبه‌ی راهبردی نظام در میان ملت‌ها را حفظ خواهد کرد.
توصیه‌ی هشتم رهبر انقلاب اسلامی تأکید بر ادامه‌ی پرشتاب رشد علمی کشور و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و نقش تعیین‌کننده تحقیقات کاربردی و تحقیقات بنیانی بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای طرح نظام سلامت را یکی از اقدامات بسیار خوب دولت یازدهم برشمردند و در توصیه نهم خود گفتند: باید این طرح پشتیبانی شود و ادامه یابد، ضمن آنکه مراقبت شود برخی تصمیم‌ها، این طرح را به ضد خود تبدیل نکند.
توصیه های بعدی رهبر انقلاب اسلامی به دولت، عمدتاً توصیه‌های اقتصادی بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه دهم خود با اشاره به لزوم تکیه بر توان و ظرفیت‌های داخلی و حمایت از تولید، افزودند: کلید رونق اقتصادی که مورد تأکید رئیس جمهور محترم نیز است، مسئله تولید است. باید با استفاده از ظرفیت‌های فراوان داخلی، تولید را به حرکت درآورد تا رونق اقتصادی و افزایش صادرات غیرنفتی محقق شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را برای بالفعل کردن ظرفیت‌های داخلی و به حرکت درآوردن تولید، بسیار مهم دانستند و خاطرنشان کردند: دولت باید بسته‌ی سیاست‌های اقتصادی خود را با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی تطبیق دهد و مواردی را که غیرمنطبق با این سیاست‌ها است، حذف کند.
ایشان، تثبیت قیمت ارز و کنترل تورم را از اقدامات باارزش دولت در یک‌سال گذشته برشمردند و افزودند: نباید به این اقدامات بسنده کرد زیرا این موارد، قدم‌های اول هستند.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از مشکلات جدی کنونی کشور را بنگاه‌داری بانک‌ها دانستند و تأکید کردند: دولت باید این موضوع را بطور جدی پیگیری و حل کند زیرا بانک‌ها باید در خدمت تولید باشند و اگر در خدمت تولید قرار گیرند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.
توجه ویژه به بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی در روستاها توصیه یازدهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به دولت بود. ایشان تأکید کردند: صنایع بخش کشاورزی، یکی از بخش‌های راهبردی است که در همه‌ی کشورها به آن کمک ویژه می‌شود و دولت باید به بخش کشاورزی مساعدت ویژ‌ه‌ای داشته باشد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین خاطرنشان کردند: راه توسعه‌ی روستاها، ایجاد صنایع تبدیلی در روستاها است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اهمیت ویژه بخش معدن و ارزش افزوده و اشتغال‌زایی این بخش را به عنوان توصیه‌ی دوازدهم بیان کردند و سپس با اشاره به ضررها و زیان‌های واردات بی‌رویه و تأثیر منفی آن بر تولید داخلی، توصیه‌ی سیزدهم خود را به این موضوع اختصاص دادند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه موضوع واردات، فقط از طریق تعرفه حل نخواهد شد، افزودند: دولت باید در خصوص واردات کالاهای غیر ضروری و تجملی سخت‌گیری بیشتری انجام دهد و اِعمال قدرت کند.
چهاردهمین توصیه رهبر انقلاب اسلامی درخصوص آب کشاورزی بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ضمن تأیید سیاست‌های وزارت نیرو درخصوص آب، گفتند: یکی از راه‌حل‌های جدی برای مشکل آب در کشور، صرفه‌جویی در آب کشاورزی از طریق استفاده از شیوه‌های نوین آبیاری به‌ویژه آبیاری تحت فشار است.
توجه جدی برای تکمیل مسکن مهر، پانزدهمین و آخرین توصیه‌ی رهبر انقلاب اسلامی به دولت بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: اگر احتمالا با اصل طرح مسکن مهر و یا نحوه‌ی تزریق اعتبارهای بانکی به آن مخالفتی وجود دارد، اما این را هم بدانیم که اکنون چند میلیون نفر چشم انتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار به‌طور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنان خود، خطاب به اعضای دولت یازدهم گفتند: به خدا تکیه و به او توکل کنید اگر به کمک خداوند امیدوار باشید، قطعاً پروردگار هم به شما کمک خواهد کرد و این را هم بدانید که موفقیت شما، موفقیت و سرافرازی نظام اسلامی است.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین روحانی رئیس‌جمهور، گزارشی از عملکرد یک‌ساله‌ی دولت بیان کرد.
آقای روحانی با اشاره به تحقق حماسه‌ی سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، گفت: تمام تلاش دولت حرکت به سمت ثبات و آرامش در جامعه و امیدوار کردن مردم به آینده‌ی رشد و توسعه‌ی کشور بوده است و امروز دولت، مهمترین دستاورد خود را ایجاد همین آرامش و طمأنینه می‌داند.
رئیس‌جمهور سپس به بیان آمارهایی از تغییرات در برخی شاخص‌های اقتصادی پرداخت و خاطرنشان کرد: برنامه دولت در ابتدای کار بر مهار رشد نرخ سریع تورم متمرکز بود و بر اساس وعده‌ی داده شده به مردم، تورم در پایان سال ۹۲ به کمتر از ۳۵ درصد کاهش یافت که این رقم در پایان سال جاری به کمتر از ۲۰ درصد خواهد رسید، همچنین امیدواریم در پایان سال ۹۵، برای اولین بار نرخ تورم در کشور تک‌رقمی شود.
آقای روحانی گفت: در کنار مشکل تورم، رکود بی‌سابقه در دو سال پیاپیِ ۹۱ و ۹۲، یکی دیگر از مشکلات دولت در آغاز کار بود و دولت برای خروج از رکود پس از ماه‌ها برنامه‌ریزی، بسته‌ی سیاستی مناسبی را تهیه کرد.
رئیس‌جمهور رشد تولید در بخش‌های «نفت و گاز، کشاورزی، صنایع و معادن» و افزایش ورود گردشگر خارجی به کشور را از جمله نشانه‌های آغاز رونق و رشد مثبت اقتصادی برشمرد و افزود: البته برای خروج از رکود، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی که مبتنی بر اتکا به تولید داخل و افزایش صادرات غیر نفتی است، مورد توجه جدی دولت قرار دارد.
وی مسئله‌ی اشتغال و حل مشکل بیکاری را دغدغه دیگر دولت خواند و خاطرنشان کرد: دولت باید برای حل این مشکل اقداماتی فوری در بستر افزایش رونق اقتصادی و سرمایه‌گذاری انجام دهد.
آقای روحانی در بخش دیگری از گزارش خود به اقدامات دولت در بخش آب و مشکلات جدی در تأمین آب کشاورزی، صنعتی و حتی آب شرب اشاره کرد و با تشکر از حمایت و کمک رهبر معظم انقلاب در اجرای این طرح‌های مهم و زیربنایی، گفت: ۱۰ میلیارد دلار در این بخش سرمایه‌گذاری و ۱۲ میلیارد متر مکعب آب در ظرف ۴ سال آینده مهار خواهد شد.
رئیس جمهور با اشاره به نگرانی‌های موجود در تأمین برق نیز، راه حل این مشکل را تشویق سرمایه‌داران و کارآفرینان برای سرمایه‌گذاری در این بخش عنوان کرد.
گزارش آقای روحانی با بیان اقدامات انجام شده در افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز به ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه ادامه یافت. رئیس‌جمهور همچنین گفت: تلاش می‌کنیم تا ابتدای زمستان سال جاری، ۱۰۰ میلیون متر مکعب به تولید روزانه گاز و در سال آینده نیز ۱۰۰ میلیون متر مکعب دیگر به تولید روزانه افزوده شود.
وی با اشاره به مشکلات زیست‌محیطی در مناطقی نظیر دریاچه‌ی ارومیه، دریاچه‌ی هامون، جنگل‌های بلوط و همچنین معضل ورود ریزگردها به کشور، افزود: این مسائل هنوز بطور کامل رفع نشده اما دولت مصمم به پیگیری و رفع نگرانی‌هاست.
آقای روحانی سپس به کسری بودجه ۱۴ هزار میلیارد تومانی ناشی از پرداخت یارانه نقدی تا قبل از اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها اشاره کرد و افزود: با اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی در یک شیب ملایم، این کسری جبران و بخشی از منابع حاصله نیز صرف اجرای طرح تحول سلامت شد.
رئیس‌جمهور، کنترل و تثبیت قیمت دارو و کاهش قیمت داروهای خارجی و لوازم پزشکی و همچنین کاهش سهم مردم از هزینه درمان در بیمارستان‌ها از ۳۵ درصد به کمتر از ۱۰ درصد و اعزام متخصصان به مناطق محروم را از دستاوردهای مهم دولت در بخش سلامت برشمرد و گفت: اجرای بیمه همگانی سلامت نیز از جمله موفقیتهای دولت در این بخش است.
وی برنامه دولت در زمینه تأمین امنیت غذایی، طرحهای مربوط به سواحل مکران و انجام ۷ سفر استانی با دادن تعهدات قابل اجرا به مردم را از دیگر اقدامات دولت در یکسال گذشته خواند و افزود: در بخش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آرامش، همدلی، وحدت و انسجام ملی افزایش یافته است.
رئیس جمهور سپس به تشریح رویکرد سیاست خارجی دولت پرداخت.
آقای روحانی افزود: دولت در حمایت از مردم عراق، سوریه، لبنان و بخصوص مردم فلسطین، همه توان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خود را بکار گرفته است.
وی اظهار امیدواری کرد آینده‌ی منطقه شاهد پیروزی ملتهای منطقه علیه تروریسم و رژیم جنایتکار صهیونیستی و بازگشت آرامش باشد.
رئیس جمهور همچنین از کوتاه شدن دیوار «ایران هراسی» در افکار عمومی دنیا خبر داد و در خصوص تحریمهای ظالمانه علیه کشور نیز گفت: قدمهایی در زمینه کاهش و رفع تحریمها برداشته شده و قدمهای بسیار زیادی نیز پیش روی دولت است.
آقای روحانی در خصوص راهبرد مذاکراتی دولت نیز گفت: طرف ایرانی، منطق و شفافیت و صلح خواهی خود را نشان داده و مذاکرات را بگونه‌ای ادامه خواهیم داد که اگر زیاده‌خواهی برخی قدرتها مانع از موفقیت مذاکرات شد، افکار عمومی دنیا مسئولیت آن را متوجه همان زیاده‌خواهان کند.
رئیس جمهور سپس با مقایسه وضعیت ۳ دوره هشت ساله شروع بکار دولتها تا قبل از دولت یازدهم از لحاظ شاخص تورم و رشد اقتصادی، محور پایانی سخنان خود را به ضرورت کمک و حمایت همه دستگاهها به دولت برای عبور از این شرایط سخت اختصاص داد و گفت: دولت همواره توفیقات خود را مرهون لطف خداوند، توجهات حضرت ولی‌عصر(عج)، حمایت مردم و هدایتها و کمکهای رهبر معظم انقلاب می‌داند.

پهپاد متجاوز مطمئنا نمی تواند از پایگاه های سرزمین اشغالی پریده باشد/ پاسخ ما عملیاتی است

پهپاد متجاوز مطمئنا نمی تواند از پایگاه های سرزمین اشغالی پریده باشد/ پاسخ ما عملیاتی است



به گزارش بسیج پرس؛ سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران در مراسم گرامیداشت روز بسیج کارمندانگفت: یک پرنده کوچک رادار گریز رژیم صهیونیستی که پیشرفته ترین فناوری های رادار گریز بودن در آن به کار رفته شده بود در یک جثه کوچک وارد آسمان بزرگ ایران شد و به محض ورود این پرنده در رهگیری سیستم هوایی ما قرار گرفت. ما آن را رهگیری کردیم تا سناریو دشمن را کشف کنیم و به محض اینکه متوجه شدیم، این پهپاد را در موقعیت مناسبی شکار کردیم. این واقعه اگرچه به ظاهر یک واقعه محدودی به نظر می رسد اما پیام های بزرگی را در پی داشت.

وی افزود: این پرنده با توجه به مشخصات فنی اش و برد کم آن مطمئنا نمی تواند از پایگاه های سرزمین های اشغالی پریده باشد و ممکن است از کشورهای اطراف وارد آسمان ما شده باشد و ما به دنبال آن هستیم که مبدا این پرنده را پیگیری کنیم.

سلامی افزود: پاسخ ما به این اتفاق، دیپلماتیک نیست و در میدان عمل پاسخ می دهیم. واکنش های عملیاتی خود را اعلام نکرده بلکه اعمال می کنیم و دشمنان ما این واکنش ها را می بینند و حس خواهند کرد.

جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران اظهار داشت: ما هرگز در برابر دشمن کوتاه نمی آییم و سطوح اهداف خود را تنزل نمی دهیم. تجربه و تاریخ نشان داده است که ما در دستیابی به اهداف خود با اتکا به خدا و تفکر بسیجی همواره پیروز بوده ایم.

انتهای پیام//

«نوپو» مخفف «نیروهای ویژه پاسداران ولایت»

 «نوپو» مخفف «نیروهای ویژه پاسداران ولایت» 


به گزارش خبرنگار انتظامی خبرگزاری تسنیم، پا گذاشتن به نقطه‌ای که تا‌ آن لحظه، پای هیچ خبرنگاری به آن باز نشده، شمه‌ای از حس «کریستوف کلمب» در لحظه‌ پا گذاشتن به «قاره‌ای ناشناخته» را در وجودت زنده می‌کند؛ حسی که این روزها و در عصر انفجار اطلاعات، کم‌تر می‌توان مشابه آن را یافت؛ حسی که کمیاب بودنش تلفیق دو حس نگرانی و شادی را در وجودت به اوج خود می‌رساند؛ شادی از یک تجربه جدید و نگرانی باز از همان تجربه جدید...

چند ماهی بود که ناامیدانه پیگیر حضور در مکانی بودیم که زبده‌ترین نیروهای ویژه کشور در آن آموزش می‌بینند ولی هر بار پاشنه قسمت بر «درِ بسته» می‌چرخید ولی بالاخره، گردونه بخت،‌ روی خوشش را به ما نشان داد و با مساعدت یکی از دوستان، در بزرگ و آهنی مقر یگان ویژه نیروی انتظامی، بر پاشنه گذشته نچرخید و راه برای قدم گذاشتن به مکانی برای ما باز شد که نه تنها مردم کوچه و خیابان، که حتی بسیاری از اهل رسانه‌ و فن نیز تصور درستی از آن‌جا و فعالیت‌های انجام شده در آن ندارند و به قول یکی از ظریفان، «حتی‌ نامش را هم به درستی نمی‌دانند.»

صبح یک روز گرم تابستان و درست در وسط مرداد، تقدیر به گونه‌ای رقم می‌خورد که ما مجوز ورود به مقر نیروهای نوپو یگان ویژه پاسداران ناجا را پیدا می‌کنیم؛ از در آهنی بزرگی عبور می‌کنیم و به محوطه وسیعی می‌رسیم که انبوه خودروهای یک‌دست مشکیِ منقش به آرم «نوپو» حس قدم گذاشتن به منطقه ممنوعه را بدجوری در درونت زنده می‌کند و کنجکاوی خفته در پس گذر سن و سالت را دوباره بیدار می‌کند تا دزدکی سرکی بکشی و ببینی در پشت این شیشه‌های مشکی و در درون این خودروهای تمام قد سیاه، چه می‌گذرد...

از محوطه‌ای عبور می‌کنیم که مأموران این واحد با لباس‌های یکدست مشکی خود در حال به سر کشیدن نقاب‌ها و نصب تجهیزات برای انجام تمرینات هر روزه خود هستند؛ مأمورانِ با انگیزه و نشاطی که نوع شوخی‌ها و خوش و بش آن‌ها و نحوه تعامل با فرماندهانشان، آشکارا از اتصال روابط عمیق عاطفی میان آن‌ها حکایت دارد. مأمورانی که همواره برای انجام مأموریت، آماده‌اند و به قول معروف، با چشمان باز می‌خوابند... مأمورانی که به قول خودشان در زمان لزوم و برای حفظ امنیت، هر کسی را می‌توانند از پای درآورند.

وارد مقر فرماندهی و دفتر کار سرهنگ حسین امجدیان فرمانده واحد نوپو، می‌شویم؛ قد نسبتاً بلندی دارد با اندامی ورزیده، که ورزیدگی عضلاتش حتی از پسِ لباس پلنگی گشادش نیز به خوبی قابل تشخیص است؛ دفتر کارش بسیار ساده‌ است و در میان این سادگی، انواع اتیکت‌های چسبیده شده بر روی سینه و بازو‌انش نخستین و تنها چیزی است که توجه و نگاهت را معطوف به خود می‌کند؛ اتیکت‌هایی خاص با نشان ببر، عقاب، چتر نجات، کوهستان، ورزش‌های رزمی و ... که نشان از مهارت او در تمامی این زمینه‌ها دارد؛‌ خیلی اهل تعارف و شعار نیست ولی به وضوح باهوش است و از رد نگاه‌هایمان، متوجه موضوع می‌شود و با فروتنی خاصی مساله را به شوخی و خنده می‌کشاند.

سر صحبت با یکی از زبده‌ترین فرماندهان نیروهای ویژه کشور باز شده و در ابتدای بحث چگونگی انتخاب نام و واژه «نوپو» به میان کشیده می‌شود. او که خود از محدود بودن اطلاعات ما در خصوص این واحد، مطلع است، شروع می‌کند به توضیح دادن موضوع و تأکید دارد که «نوپو» مخفف «نیروهای ویژه پاسداران ولایت» است نه «نیروهای ویژه پاد وحشت»! او می‌گوید: «نیروهای ویژه پاد وحشت» یک اصطلاح فرانسوی است که به تمامی نیروهای ویژه دنیا اطلاق می‌شود ولی واحد نوپو، با این نیروها متفاوت و یک نیروی ویژه تمام عیار با فاکتورهای بومی است که به نام «نیروهای ویژه پاسداران ولایت» نامگذاری شده است.

این مصاحبه گرچه نخستین مصاحبه رسمی در خصوص ریزترین اقدامات و فعالیت‌های یکی از زبده‌ترین نیروهای ویژه کشور است ولی فرمانده این واحد سعی می‌کند در پاسخ به سوالات بسیار و در عین حال پراکنده ما به تمامی این پرسش‌ها با در نظر گرفتن محدودیت‌های امنیتی و حفاظتی، پاسخ جامع و کاملی بدهد که شرح این گفت‌وگو به تفصیل در زیر آمده است:

تاریخچه تشکیل «نوپو» /«رهایی گروگان» و «عملیات ضد تروریستی» تنها وظایف «نوپو» است

تسنیم: با توجه به این‌که اطلاعات اندکی از وظایف و مسئولیت‌های محوله به واحد نوپو در جامعه وجود دارد و شایعات بسیاری از ورود این نیروها در موارد مختلف منتشر شده، مختصری در خصوص وظایف این واحد توضیح دهید...

امجدیان: نیروی نوپو به عنوان نیروی اصلیِ ضدتروریستی نیروی انتظامی به شمار می‌رود و مسئولیت اصلی آن، «رهایی گروگان و برخورد و خنثی‌سازی عملیات‌ تروریستی است.» لذا طبق قانون، در عملیات رهایی گروگان، فرماندهی عملیات به فرمانده واحد رهایی گروگان سپرده می‌شود و تنها فرمانده رهایی گروگان نوپو، مسئولیت فرماندهی به سایر نیروها را در اختیار دارد و سایر نیروهای پلیس در چنین عملیاتی تحت اختیار واحد رهایی گروگان قرار می‌گیرند.

تسنیم: این واحد از چه سالی کار خود را آغاز کرد و پایه‌ریزی آن و آموزش‌های ارائه شده برای تربیت این نیروها توسط چه نیروهایی انجام شد؟

امجدیان: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مأموریت‌های رهایی گروگان و ضدتروریستی در اختیار تیپ 65 نوهد قرار داشت و تشکیل آن نیز به زمان ستمشاهی بازمی‌گردد که 33 نفر از افراد گارد شاهنشاهی توسط کارشناسان خارجی، انتخاب شدند و تحت آموزش قرار گرفتند اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این نیاز در نیروی انتظامی دیده شد تا نیروهای ویژه‌ای با هدف انجام «مأموریت‌های رهایی گروگان و ضدتروریستی» تربیت شوند لذا در سال 1370 نخستین جرقه تشکیل واحد رهایی گروگان توسط تیمسار حسینی زده شد، این واحد در سال 74 به شکل منسجم‌تری درآمد و در سال 76 وظیفه مقابله با تیم‌های تروریستی به این واحد سپرده شد که کمیته بازنشستگان تیپ 65 نوهد نیز در آموزش این نیروها، کمک بسیاری در ابتدای امر داشتند و ادامه این راه توسط خود نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی ایران طی شد و امروز شاهدیم که از نظر تجهیزات، مأموریت‌ها و توانایی، حرف اول را در میان تمامی کشورهای منطقه و حتی دنیا می‌زنیم.

نحوه جذب در «نیروی ویژه»/نیروهای ویژه نوپو چه آموزش‌هایی می‌بینند؟

تسنیم: با توجه به این‌که مأموران این واحد یکی از زبده‌ترین نیروهای ویژه کشور به حساب می‌آیند بسیاری از جوانان علاقمند به عضویت در این واحد هستند. مشخصاً نحوه جذب نیرو و آموزش‌های تخصصی در این واحد چگونه است؟

امجدیان: نیروهای نوپو نیروهای فوق‌تخصصی و ویژه‌ای هستند که از میان برترین‌های یگان ویژه که این نیروها نیز خود برترین‌های نیروی انتظامی هستند با توجه به ملاک‌ها و معیارهایی خاص انتخاب می‌شوند البته دواطلبان پیوستن به واحد نوپو یگان ویژه، بسیار زیاد هستند، ما از میان داوطلبان گزینش لازم را برای عضویت در این واحد به عمل می‌آوریم. ناگفته نماند، پیوستن به نیروهای نوپو نیازمند گذر از مراحل مختلف و موفقیت در آزمایشات و امتحانات بسیاری است که مهم‌تر از تمامی آن‌ها، التزام و پایبندی عمیق به اعتقادات مذهبی و ولایت فقیه است. چرا که لازمه موفقیت در مأموریت‌های ما ایمان و اعتقاد قوی است تا اعضای این نیرو بتوانند در شرایط حساس و مأموریتی خود همچون رهایی یک گروگان بی‌گناه از دست گروگانگیران، بتوانند به راحتی بهترین انتخاب ممکن را داشته باشند و در صورت لزوم از جان خود برای آزادی گروگان‌ها، مایه بگذارند.

تسنیم: از نظر مهارت‌های تکنیکی و شرایط جسمی، داوطلبان باید چه شرایطی را دارا باشند؟

امجدیان: فیزیک جسمی متناسب و آمادگی بدنی بسیار بالا جزو شرایط اولیه است که اگر داوطلبان موفق به داشتن این موارد شوند به مرحله سنجش روحی و شرایط شخصیتی می‌رسند که در این مرحله نیز تست‌های مختلف شخصیتی از این افراد گرفته می‌شود که شامل تست‌های شخصیت، روان‌شناسی و هوش است. دقت عمل در انجام این تست‌ها بسیار مهم است چراکه موفقیت در مأموریت‌های این واحد، نیازمند ثبات شخصیت، روان سالم و هوش بسیار بالای مأموران این واحد است و مأموران نوپو باید بتوانند در کم‌ترین زمان ممکن با استفاده از این داشته‌های شخصیتی و بهره‌گیری از آموزش‌های حرفه‌ای بهترین تصمیم‌گیری لازم را داشته باشند؛ تصمیم‌گیری‌هایی که قطعاً به جان خود، همکاران و گروگان‌ها وابسته است.

در مرحله بعد انتخاب شدگان باید بتوانند از مصاحبه، موفق بیرون بیایند و پس از این موفقیت در یک آزمون علمی، میزان دانسته‌های علمی آن‌ها محک زده می‌شود. لذا اگر داوطلبی موفق به گذراندن تمامی این مراحل شد، به عنوان «هنرآموز» وارد واحد نوپو می‌شود و تحت آموزش‌های تخصصی قرار خواهد گرفت.

حداقل زمان لازم «رویت، هدف گیری و شلیک» برای یک نیروی ویژه چقدر است؟

تسنیم: آموزش تخصصی در واحد نوپو بر چه مواردی متکی است؟

امجدیان: یک نیروی ویژه در نوپو باید تحت آموزش‌هایی قرار بگیرد که به توانایی و مهارت لازم برای رویت، هدف گیری و شلیک در حداقل زمان ممکن که یک تا 3 ثانیه است، دست پیدا کند. یعنی باید در مهارت تیراندازی به بالاترین حد ممکن برسد و امروز ما مدعی هستیم که تیراندازان نوپو بهترین تیراندازان نیروهای مسلح هستند و این مهارت به اندازه‌ای پر اهمیت است که نمی‌توان از کسر حتی یک امتیاز نیز چشم‌پوشی کرد و این مهارت نیروهای ما به صورت هفتگی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد چرا که در مأموریت‌های رهایی گروگان تنها یک آن فرصت دیدن گروگان‌گیر و شلیک به سمت او پیدا می‌شود و این نیروهای ویژ باید تا اندازه‌ای مهارت در تیراندازی را داشته باشند که در همان لحظه، گروگانگیر را از پا درآورند.

علاوه بر مهارت شلیک و تیراندازی، مأموران ویژه باید از مهارت‌های بدنی و جسمی فوق تصوری نیز برخوردار باشند و آموزش‌های ویژه‌ای در رشته‌های مختلف ورزشی از جمله عبور از موانع شهری (پارکور) و پرش از ساختمان و ارتفاعات بلند، دفاع شخصی و ورزش‌های رزمی همچون جودو و تکواندو آموزش‌های ویژه‌ای را پشت سر می‌گذارند.

این نیروها پس از گذراندن این دوره‌های مقدماتی وارد آموزش‌های تخصصی خاصی می‌شوند که در دوره‌های هوابرد، آموزش‌های چترریزی با انواع چترها از جمله چترهای  مختلف و فرود نقطه‌ای را آموزش می‌بینند و تمرینات خود را با پرش در مناطق جنگلی، کوهستانی، دریا و در شرایط شب و روز ادامه می‌دهند و امروز شاهدیم که بهترین چتربازهای جمهوری اسلامی ایران از نیروهای ویژه نوپو هستند و این قابلیت را دارند که در هر نقطه‌ای و حتی در کوچک‌ترین فضای ممکن در بالای هر ساختمانی فرود آیند و این تمرینات به صورت هفتگی برای تمامی این نیروهای ویژه برگزار می‌شود. حتی این نیروها مهارت ویژه و در حد مربی‌گری در پرواز با پاراگلایدر، پاراموتور و پاراسل را نیز کسب می‌کنند چراکه در پاره‌ای از مأموریت‌ها نیاز است این افراد با پرنده‌های بدون صدا به محل مأموریت خود اعزام شوند. همچنین تمرینات و آموزش‌های ویژه‌ای نیز برای کسب توانایی لازم برای «راپل» از هلی‌کوپتر را در شرایط مختلف آب و هوایی و عملیات هلی برد را نیز پشت سر می‌گذارند.

دوره دیگری که به صورت ویژه برای این نیروها در نظر گرفته شده است دوره غواصی و سکان‌داری در شرایط آبی و برخورد با عملیات‌های تروریستی بر روی کشتی‌ها و شناوها است که علاوه بر این دوره نیز، این نیروهای ویژه، دوره‌های آموزشی خاصی موسوم به دوره آبی و خاکی را نیز می‌گذارنند. البته آموزش‌های این نیروها، به این موارد نیز ختم نمی‌شود و آن‌ها دوره‌های کوهستان و آموزش اسکی را نیز در برنامه‌های خود دارند و آن‌چه که فراتر از تمام این آموزش‌ها قرار دارد، آموزش‌های اعتقادی و بصیرتی است که در تمامی دوره‌ها به صورت خاص بر آن تأکید می‌شود.

علاوه بر این آموزش‌ها، تمامی افراد این یگان آموزش‌های نرم‌افزاری خاصی را در راستای مأموریت‌های خود فرا می‌گیرند و به نرم‌افزارهای روز دنیا که در عملیات‌های ضدتروریستی و رهایی گروگان استفاده می‌شود، مسلط هستند.

آموزش زبان‌های خارجی و گویش‌های مختلف به نیروهای ویژه/مقایسه نیروهای ویژه ارتش، سپاه و ناجا

تسنیم: با توجه به اینکه کشور ما از قومیت‌های مختلف تشکیل شده و ممکن است در عملیات‌ این واحد، ارتباط با اتباع دیگر کشورها نیز ضروری باشد، آیا آموزش زبان نیز در دستور کار این نیروهای ویژه قرار دارد؟

امجدیان: بله با توجه به اینکه اولویت ما در انجام ماموریت‌هایمان استفاده از فن مذاکره و روان‌شناسی است ما آموزش روان‌شناسی و زبان‌ها و گویش‌های مختلف را دستور کار قرار داده‌ایم و این نیروها دوره‌های زبان‌های مختلفی را پشت سر می‌گذارند و حتی تیم‌های ویژه‌ای از این افراد به اغلب گویش‌های کشورمان نیز مسلطند تا در صورت لزوم بتوانیم از این تیم‌ها برای انجام هرچه بهتر مأموریت‌های خود استفاده کنیم. به عنوان مثال ما در دهه 70 با مأموریتی در شهر کرمان مواجه شدیم که یک توریست خارجی توسط گروگانگیران به گروگان گرفته شد و لازم بود در آن شرایط نیروهای ما بتوانند با فرد به گروگان گرفته شده ارتباط برقرار کنند.

تسنیم: شما به نقش معنویت و اعتقادات مذهبی در این نیروها تاکید ویژه‌ای دارید. چرا معنویت تا این اندازه در این واحد مورد تاکید است؟

امجدیان: همانطور که در ابتدا عنوان کردم، ایمان، اعتقاد و روحیه شهادت طلبی جزو اصلی‌ترین ویژگی‌های یک نیروی ویژه است که ماموریت آن در جهت حفظ جان و امنیت شهروندان قرار دارد و یک نیروی ویژه تا هر اندازه نیز از مهارت‌های بالایی برخوردار باشد تا زمانی که روحیه ایثارگری نداشته باشد نمی‌تواند به صورت کامل ماموریت خود را انجام دهد چراکه در بسیاری از مهارت‌ها لازم است تا برای نجات جان یک فرد دیگر از جان خودت بگذری و خوشبختانه نیروهای ویژه پاسداران ولایت از بالاترین اعتقادات معنوی و روحیه شهادت طلبی و ایثارگری برخوردارند و موفقیت 100 درصدی این واحد در تمامی عملیات‌های محوله، موید این موضوع است و ما شهیدانی همچون شهید سهرابی را داشتیم که برای نجات جان یک کودک، جان خود را فدا کرد و به درجه رفیع شهادت نائل شد.

تسنیم: جناب سرهنگ با توجه به اینکه در حال حاضر واحدهای مختلفی در سایر قوای مسلح کشورمان در خصوص رهایی گروگان و عملیات ضد تروریستی در حال فعالیت هستند، آیا می‌توان مقایسه‌ای میان توان این نیروهای ویژه با یکدیگر داشت؟

امجدیان: ساختار واحد رهایی گروگان نوپو با ساختار واحدهای رهایی گروگان ارتش و سپاه متفاوت است و ماموریت‌های ما در محدوده جغرافیای ایران و در رابطه با ماموریت‌های پلیسی تعریف شده است لذا ما از گستردگی بیشتری در منطقه جغرافیای ایران برخورداریم و در هر نقطه از کشور و در کم‌ترین زمان ممکن، بنا بر دستور حضورمان، می‌توانیم در صحنه عملیات حاضر شویم ولی در مجموع می‌توانم این موضوع را عنوان کنم که مهارت‌های ما با توجه به مأموریت‌هایمان، تخصصی‌تر از آن‌هاست.

موفقیت 100 درصدی نوپو در عملیات‌های سال 92/ رویکرد نیروهای ویژه ایران با دیگر نیروهای ویژه دنیا متفاوت است

تسنیم: شما در میان توضیحاتی که ارائه دادید به موضوع موفقیت ایران در رهایی گروگان در میان سایر کشورهای منطقه و حتی دنیا اشاره کردید، این عنوان موفقیت تنها یک موضوع تبلیغاتی است یا در واقعیت نیز نمونه عینی دارد؟

امجدیان: ما در سال 92 در 11 عملیات محول شده موفق بودیم و آن عملیات‌ها را با موفقیت کامل پشت سر گذاشتیم ولی موضوع اصلی در موفقیت ما به نسبت سایر کشورهای دیگر، نگاه ایران به مساله رهایی گروگان است که با سایر کشورهای دنیا متفاوت است. به عنوان مثال در کشورهای غربی شاهدیم که در صورت گروگان‌گیری در این کشورها، به محض این‌که عملیات مذاکره برای رهایی گروگان به نتیجه نرسد، اقدام به انجام عملیات رهایی خشن می‌کنند که عمدتاً شاهدیم که این عملیات‌ به کشته شدن گروگان و گروگانگیر منجر می‌شود ولی هدف اصلی ما در انجام مأموریت‌هایمان نجات جان گروگان است و تحت هر شرایطی، حفظ جان گروگان را یک فرض واجب می‌دانیم و در بسیاری از ماموریت‌های ما، مأموران این واحد برای حفظ جان گروگان حاضر شده‌اند جان خود را فدا کنند ولی در نیروهای ویژه سایر کشورها همچون دلتای آمریکا، نیروی ویژه آلمان و نیروهای ویژه انگلستان، شما چنین موضوعی را مشاهده نمی‌کنید و وقتی دستور اجرای این عملیات به این نیروها می‌رسد آن‌ها وارد عمل می‌شوند و در خیلی از موارد همچون عملیات گروگانگیری در متروی مسکو، گروگان و گروگان‌گیر جان خود را از دست می‌دهند. این در حالی است که علاوه بر حفظ جان گروگان در سخت‌ترین شرایط، ما سعی می‌کنیم اجرای عملیات سخت نیز به کشته شدن گروگان‌گیر منجر نشود.

حفظ جان گروگان،‌ بزرگترین ملاک ارزیابی موفقیت در عملیات رهایی/ لباس یکدست سیاه، مخصوص کدام نیروی ویژه؟

تسنیم: ملاک ارزیابی موفقیت‌های شما در عملیات‌های محوله به این واحد چیست؟

امجدیان: بزرگ‌ترین هدف ما در انجام ماموریت‌هایمان آزادی گروگان‌ها و در عین حال سلامت آن‌هاست. حتی ما در مأموریت‌های خود تأکید داریم که گروگانگیران نیز به سلامت دستگیر شوند و کم‌ترین تلفات را هم به آن‌ها وارد کنیم. لذا یکی از اولویت‌های ما بهره‌گیری از فن مذاکره و کاهش خشونت در مأموریت‌هاست. حتی زمانی که به این نتیجه برسیم که عملیات روانی و مذاکره به نتیجه نمی‌رسد، این دستورالعمل وجود دارد که گروگانگیر از پا درآید و سعی می‌شود تا کمر به پایین هدف، مورد اصابت گلوله قرار گیرد. آخرین عملیات در ملایر انجام شد که در آن عملیات یک سارق مسلح که از زندان آزاد شده بود،‌ چند نفر را به گروگان گرفته بود در هنگامی که ما وارد این عملیات شدیم با استقرار چتر امنیتی خود، این گروگانگیری را بدون هیچ‌گونه تلفاتی خاتمه دادیم و گروگان‌ها را آزاد کردیم. این در حالی است که فرد گروگانگیر پیش از ورود ما، 26 گلوله به سمت مأموران پلیس شلیک کرده بود.

تسنیم: با توجه به این‌که واحد رهایی گروگان نوپو یک واحد به روز شونده است از اهداف آینده ترسیم شده برای این واحد بگویید و این که آیا برنامه‌ای برای افزایش وظایف محوله به نوپو وجود دارد یا خیر.

امجدیان: اهداف ما همان‌طور که در ابتدا نیز عنوان کردم اهداف مشخصی است و به هیچ عنوان برنامه‌ای برای افزایش برنامه‌های واحد نوپو وجود ندارد ولی ما در چشم‌انداز آینده خود، اهداف یک، 3 و 7 ساله را ترسیم کرده‌ایم و امیدواریم تا پایان برنامه 7 ساله، بتوانیم تمامی خلاءهای موجود را برطرف کنیم و در عین حال توانایی خود از نظر آمادگی جسمانی و روحی خود را تا مرز نهایی، ارتقا دهیم.

تسنیم: به عنوان آخرین پرسش، در خصوص لباس‌های نیروهای ویژه رهایی گروگان و تشابه این لباس با تعدادی از واحدهای دیگر دستگاه‌ها و سازمان‌ها نظامی بگویید و این که در سال‌های اخیر تصاویری از نیروهای سازمان‌های دیگر با لباس مشکی نوپو منتشر شده است...

امجدیان: طبق مصوبه ستاد کل نیروهای مسلح، لباس سراپا مشکی، مخصوص نیروهای ویژه پاسدار ولایت یا نوپو است و این که سایر نیروها از این لباس استفاده می‌کنند موضوعی است غیرمعمول… ولی طراحی این لباس و انتخاب نوع رنگ آن با هدف ایجاد رعب و وحشت در اهداف مورد نظر طراحی شده است. البته در خصوص کیفیت لباس‌های این واحد، اصلاحاتی در راستای کاهش وزن این لباس‌ها و کمک به انجام هرچه بهتر مأموریت‌های این نیروها، انجام شده است.

گزارش از محمد قربانی

انتهای پیام/

استاد مورد تأیید آیت‌الله بهجت/تدریس «کلیله و دمنه» توسط علامه حسن‌زاده آملی

استاد مورد تأیید آیت‌الله بهجت/تدریس «کلیله و دمنه» توسط علامه حسن‌زاده آملی




به گزارش فرهنگ نیوز ، حجت‌الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی استاد اخلاق، امام جمعه شهر تهران و از خطبای قدیم پایتخت است که همزمان با آغاز قیام امام خمینی(ره) در ۱۵ خرداد سال ۴۲ تصمیم خودش را عزم کرد که طلبه شود و به همین منظور وارد حوزه علمیه قم شد و از محضر اساتیدی نظیر آیات علی مشکینی، احمد جنتی، محمد محمدی گیلانی، محمدتقی مصباح یزدی، سید محمد حسینی بهشتی دروس فقه، اصول، منطق و فلسفه را تلمذ کرد، اینک وی مدیریت حوزه علمیه امام خمینی(ره) را در منطقه ازگل تهران بر عهده دارد، همچنین در شورای عالی حوزه‌های علمیه‌ به ایفای مسئولیت می‌پردازد.

وی با اشاره به دوران طلبگی خود و کرامات برخی از اساتیدش به تشریح ویژگی‌های حوزه‌های علمیه قدیم پرداخت و در بخشی دیگر از سخنانش به سبک زندگی اسلامی اشاره کرد.

مشروح این گفت‌وگو فارس را در ادامه می‌خوانید:

ابتدا کمی از خودتان بگویید درس‌آموخته تهران هستید یا قم؟ از چه زمانی حوزه را آغاز کرده‌اید؟

از زمان دستگیری امام خمینی (سال ۱۳۴۲) بعد از ششم ابتدایی به قم آمدیم. طولی نکشید که امام آزاد شد اجمالاً در شرایطی که بگیر و ببند بود خیلی‌ها از اینکه ما به حوزه برویم منع‌مان می‌کرد و می‌گفتند حوزه آینده‌ای ندارد اما خداوند در آن شرایط، عشق راه را در دل ما قرار داد ما به حوزه علمیه قم هدایت شدیم.

 از تهرا رفتید؟

بنده اهل ابهر و ابهری هستم.

* فلسفه هگل را زیر نظر شهید بهشتی خواندم

از اساتیدتان برای‌مان بگویید؟

از افتخارات ما استفاده از ممتازین اساتید حوزه علمیه بود، در زمانی که نوجوان بودم یا به قولی بچه‌طلبه بودم.

مرحوم شهید مفتح استاد منطق ما بود و آیت‌الله جنتی استاد ادبیات‌مان بود. در بخشی از منطق و حکمت، آیت‌الله شیخ یحیی انصاری شیرازی استاد ما بود و چند سالی را در این زمینه در خدمت آیت‌الله جوادی آملی بودیم و به اصطلاح آقایان دانشگاهی، دوره کارشناسی فلسفه ما زیر نظر آیت‌الله مصباح بود که هم فلسفه ملاصدرا و مشاء، فلسفه غرب و هم فلسفه مقایسه‌ای بود که ایشان به عنوان استاد و مشاور ما بودند و ما در یک مرحله‌ای آن دوران را طی کردیم.

همچنین مرحوم شهید آیت‌الله بهشتی رضو‌ان‌الله علیه خدمت ایشان فلسفه هگل را خواندم و با آقای دکتر احمدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز فلسفه ژیلسون را خواندم.

* نزد آیت‌الله بهشتی درس خواندید پس احتمالاً به زبان انگلیسی هم مسلط هستید؟

زبان فرّار است اما زمانی می‌توانستیم کنفرانس هم بدهیم، یک استادی داشتیم که زبان فارسی بلد نبود و از ابتکارات مرحوم آقای بهشتی این بود که تابستان‌ها ما را به مشهد می‌بردند و آنجا از خدمت اساتید زبان بهره‌ می‌بردیم. یک سال آقایی از آمریکا آمده بود که شیعه هم بود آقای بهشتی ایشان را شکار کرد و ایشان به عنوان استاد زبان به ما تدریس می‌کردند برخی اوقات که بنده تأخیر داشتم می‌گفت جریمه‌ات این است که راجع‌ به پیامبر اکرم(ص)‌ به زبان انگلیسی صحبت کنید. استاد دیگری هم آقای دکتر سالاری از اساتید دانشگاهی از آمریکا بودند.

* تفهیم درس آیت‌الله محمدی گیلانی بسیار خوب و وی فردی بذله‌گو بود

در زبان عربی اساتید عرب داشتیم از جمله آقای امین که قاضی بود و از لبنان آمده بود. ایشان نوه آقاسید محسن امین، قاضی بود و از لبنان آمده بود، شیخ اسحاق خاقانی که بعدها در جریانات خوزستان تا حدودی از خط خارج شد اما زبان عربی را به صورت فصیح صحبت می‌کرد و ما از گفت‌وگو با او لذت می‌بردیم و آقای کرمی استاد محاوره زبان عربی بود.

در فقه آیت‌الله محمدی گیلانی قسمت عمده شرح لمعه را در خدمت ایشان بودیم وی فردی بسیار خوش‌بیان بود و کلاس بسیار شادابی داشت به طوری که احساس نمی‌کردیم کلاس درس علمی باشد بلکه احساس می‌کردیم محیط تفریح است. بنابراین هم تفهیمش خیلی خوب و هم بذله‌گو بود. آیت‌الله حسن‌زاده آملی «کلیله و دمنه» و بخشی از هیئت را تدریس می‌کرد و انسان باور نمی‌کرد که یک عارف فقیه و یا کسی که راه را طی کرده و باطن‌ها را می‌بیند و با گذشتگان ارتباط دارد تا این اندازه شوخ و بذله‌گو باشد که نظیری برای ایشان سراغ ندارم.

بعد از آقای محمدی گیلانی آیت‌الله حرم‌پناهی فقیه برجسته‌ای بود؛ ظاهر درسش لمعه بود اما باطنش مجتهدانه و کارشناسانه برخورد می‌کرد و روش اجتهاد را به ما یاد می‌داد. رسائل را خدمت آیت‌الله محمدی گیلانی گذراندیم آیت‌الله احمدی میانجی، الحق و النصاف هم اخلاقی بود و هم ملای به تمام معنا در فنون مختلف حوزوی بود که مکاسب را در خدمت ایشان گذراندیم. بنده در دوره درس خارج، مجتهدان زیادی را دیدم اما کسی که تمرکز بیشتری نسبت به آن داشتیم بخشی در درس آیت‌الله وحید خراسانی و سپس مرتضی حائری یزدی آقازاده مؤسس حوزه علمیه بود.

درایه و حدیث را خدمت آیت‌الله شبیری که از مراجع فعلی است و انصافاً هم علامه است، گذراندم. بنابراین به صورت جسته و گریخته‌ای در مقاطع و فنون مختلف اساتیدی داشتیم که نمی‌توان همه آنها را نام برد لذا این برای آن نبود که ما خودمان را مطرح کنیم بلکه برای این بود که یادی از بزرگان‌مان کرده باشیم که الحق والنصاف همه بزرگ بودند.

آیت‌الله شهید قدوسی اعلی‌الله مقامه الشریف با اینکه از شاگردان خوب امام بود و تقریرات درس ایشان هم‌اکنون که برخی از رفقا در جمع‌آوری آن هستند به ۴ هزار صفحه می‌رسد بدون هیچ ادعای برای ما عروة‌الوثقی می‌گفت و از نظر اخلاقی هم درس اخلاق‌شان خیلی اثرگذار بود هم‌چنین در زهد، بی‌تعلقی به دنیا و شهرت‌گریزی، من نظیری برای ایشان نمی‌شناسم و یا کم سراغ دارم آیت‌الله قدوسی از نظر خودشناسی فردی شاخص بود بدین معنا وقتی دادستان کل شد کمترین مصاحبه را از ایشان دیدیم و اصلاً دوست نداشت پشت دوربین باشد.

* تدبیر آیت‌الله قدوسی برای فرار از شهرت

اوایل طلبگی زمانی که تازه معمم شده بودم وقتی بردم خیاط برایمان قبا بدوزد، خیاط ما نقل می‌کرد مرحوم آیت‌الله قدوسی پارچه‌ایی را آورد تا برایش قبا بدوزم و گفت آن را پشت‌ و رو بدوزید وقتی علت آن را پرسیدم شهید قدوسی گفت آن طرفش کمی زرق و برق دارد، نمی‌خواهم اینگونه باشد. -مرحوم آقای بهشتی، شهید قدوسی را به مدرسه حقانی کشاند- شهید بهشتی می‌گفت وقتی آقای قدوسی به عنوان مدیر مدرسه حقانی وارد حوزه شد طولی نکشید هیچ حجره‌ای در سحر سراغ نداشتم که نماز شبی در آنجا خوانده نشود و عده‌ای هم که نمی‌خواستند پیش هم‌حجره‌ای‌های خویش ناله و ضجه بزنند عبای خویش را بر سرشان می‌کشیدند و در گوشه و کنار مدرسه حقانی صدای ناله‌ای می‌شنیدیم. بُعد معنوی آقای قدوسی بسیار بالا بود و شهرت‌گریزی ایشان باعث شد تا این جنبه وی هم شناخته نشود؛ آن را که خبر شد، واقعاً باز هم خبری نیامد.

آیت‌الله شب‌زنده‌دار نیز یکی از اساتید ما بودند ایشان از چهره‌های عجیبی بود؛ خیلی ملا و هم بسیار بی‌تعیّن بود ایشان بر شعار آن زمان مبنی بر «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار» اصرار داشت و بسیار مقید بود که در صف اول نماز بیاستد و با صدای بلند این شعار را بعد از هر نماز بگوید از این‌رو آیت‌الله شب‌زنده‌دار یک عنصر اخلاقی،‌ متواضع، ملا و دانشمند بود.

اصول فقه را خدمت آیت‌الله مؤمن گذراندم آقامیرزا سیدابوالحسن مصلحی پدر مرحوم آیت‌الله اراکی نیز یکی از اساتید بود اجمالاً در هر برهه‌ای که توفیق حضور در یک رشته و مبحثی از مباحث علمی داشتیم اساتید ما همه از برجسته‌ترین افراد حوزه آن زمان بودند.

* آیت‌الله انصاری شیرازی استادی که کفش طلاب را جفت می‌کرد

حاج‌آقا صدیقی! به جز مرحوم آقای قدوسی آیا اساتید اخلاق دیگری هم داشتید؟

بله؛ شیخ یحیی انصاری شیرازی بود که در حال حاضر بیمار است و امیدواریم خداوند شفای عاجل به ایشان عنایت کند. ایشان مظهر زهد بود و هست و به هیچ چیز دنیا آلودگی پیدا نکرد و ارادت ایشان به امام و انقلاب در حد عشق بود، واقعاً عاشق بود. ایشان منظومه سبزواری را برای ما می‌گفت و وقتی می‌خواست درس خود را به پایان برساند با همان لهجه شیرازی می‌گفت روضه‌اش را هم بخوانیم و بعد شروع می‌کرد از حضرت امام تعریف می‌نمود و با وجود اینکه آن زمان بردن نام امام، خفقان بود اما هیچ درسی نبود که در پایان آن گریزی به گذشته امام، برجستگی‌ها و مدح امام نداشته باشد.

آیت‌الله انصاری شیرازی درس که می‌گفتند -معمولاً استاد جلوتر از شاگردان از کلاس خارج می‌شد- تا ایشان قدمش را از کلاس بیرون می‌گذاشت شروع به جفت کردن کفش‌های طلاب می‌کرد و کسی هم حریفش نمی‌شد بنابراین این بزرگان هم عملاً درس می‌دادند و هم حرف‌های خوبی داشتند و اگر کسی طالب و دنبال گوهر بود باید سرمایه‌دار اخلاق‌شان می‌شد.

درس اخلاق مرحوم آیت‌الله مشکینی و هم درس عمومی حوزوی ایشان مطرح و اثرگذار بود که هفته یک روز برای مدرسه ما درس اخلاق می‌گفتند. در میان این اساتید که همگی عالم، عامل و اخلاقی بودند بالأخره تأثیر نفس آیت‌الله قدوسی چیز دیگری بود.

آیت‌الله احمد میانجی هم مدرس اخلاق بود و هم علم کلام می‌گفت و علاوه بر این استاد پخته مکاسب بود و درس‌های اخلاق بسیار مفیدی تدریس می‌کرد.

* وقتی آیت‌الله بهاءالدینی از سوی آیت‌الله بهجت برای درس اخلاق انتخاب شد

آیا آیت‌الله بهجت هم درس اخلاق داشتند؟

آیت‌الله بهجت(ره) درس فقه داشتند و در بیشتر مباحثمان به سخنان ایشان استناد می‌کردیم در آن دوران آیت‌الله بهجت به عنوان درس اخلاق اصلاً به میدان نیامدند. آیت‌الله وافی را که می‌شناسید -قبل از آقای رحیمیان تولیت مسجد مقدس جمکران را برعهده داشت- ایشان استاد ریاضیات بود و آقای قافی به همراه فرد دیگری استاد ریاضیات ما بودند. آیت‌الله وافی نقل می‌کرد: ما در خدمت آیت‌الله مصباح به خدمت آیت‌الله فکور یزدی رفتیم و به ایشان عرض کردیم حوزه با این عظمت، درس اخلاقی ندارد و فقط طلبه‌ها درس می‌خوانند و برای خودسازی، راهنمایی ندارند و بابی هم در این زمینه باز  نشده لذا شما بیاید یک درس اخلاق را شروع کنید ایشان فرمود من از شما محتاج‌ترم اگر کسی را پیدا کردید من را نیز خبر کنید. خیلی ناراحت و نگران شدیم، گفتیم شما چه کسی را پیشنهاد می‌کنید که ما به خدمت وی برویم ایشان فرمودند: آیت‌الله بهجت. خدمت آیت‌الله بهجت که رسیدیم به ایشان عرض کردیم ما به محضر آقای فکور رفتیم و ایشان در پاسخ ما گفت خودمان محتاج‌تریم، گفتیم فردی را به ما معرفی کنید ایشان شما را معرفی کردند و آقای بهجت نیز گفت من هم همان حرفی را می‌زنم که آقای فکور گفته است. گفتیم پس تکلیف ما چیست سرگردانیم و تشنه‌ایم یک آبی به ما نشان دهید فرمودند بروید پیش حاج‌آقا رضا.

آن روزها مرحوم آقای بهاءالدینی به نام بهاء‌الدینی مشهور نبود به ایشان می‌گفتند حاج‌آقارضا آسید صفی! نام پدر مرحوم بهاءالدینی آسید صفی بود و ایشان نیز به همین نام مطرح بود.

ایشان را در یکی از گوشه‌های شهر قم یافتیم؛ در یک بیغوله‌ای که درب خانه آن داشت از جا کنده می‌شد! در زدیم سید آمد پشت در و ماجرا را برای او تعریف کردیم و گفتیم بألاخره آخرین پناه ما شمایید، شما ما را رد نکنید و ایشان پذیرفت.

 کرامتی هم از آیت‌الله بهاءالدینی در ذهن دارید برای ما تعریف کنید؟

از جمله دلبران ما در حوزه علمیه قم مرحوم آقای بهجت و مرحوم آقای بهاءالدینی بودند. وقتی آیت‌الله بهاءالدینی قبول کردند بنا شد درسی در منزل آیت‌الله مصباح برگزار شود آیت‌الله وافی می‌گوید: مدتی گذشت آقای بهاءالدینی پولی نداشت ولی این جزو کرامت‌های ایشان بود که روزی پولی به بنده دادند تا غذایی برای شاگردان کلاس تهیه کنم، جمعی که در درس آیت‌الله بهاءالدینی شرکت می‌کردند ۲۸-۳۰ نفر بودند اما ایشان هزینه دو نفر بیشتر از تعداد افراد کلاس را به بنده دادند و ما دیدیدیم وقتی سفره غذا پهن شد، آن دو نفر هم آمدند و ما فهمیدیم که حساب و کتاب در دست ایشان است. 

بله از جمله عزیزانی که به عنوان درس اخلاق، ما خدمتشان نبودیم اما یکبار دیدنشان انسان را بیمه می‌کرد و شاید بیش از ده‌ها صحبت و جزوه بر روی انسان اثر می‌گذاشت یکی آیت‌الله بهجت بود و دومی آیت‌الله بهاءالدینی رحمت‌الله علیهما. این بزرگواران به تمام عوالم آشنا بودند و دنیا به اندازه یک سر سوزن هم برایشان کششی نداشت.

حاج آقا شما از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۵۷ طلبه حوزه علمیه بودید چه خاطراتی از آن دوران دارید؟

اجمالاً طلبگی همه‌اش خاطره است در دوره خفقان، خیلی مشقت‌ها داشتند طلاب. هم از نظر امکانات زندگی، ما در مدرسه‌ای زندگی می‌کردیم که حتی یک پنکه نداشتیم با حجره‌های کوچک که گاهی اوقات در گرمای تابستان یخچالی هم نبود، آب سالمی وجود نداشت، آب انبار بود و حدوداً چهل پله باید می‌رفتیم پایین، تازه آبی بود که از آن دانه‌های قرمز در آن دیده می‌شد سرِسوزنی توقع نداشتیم که غیر از این باشد صفا می‌کردیم، عشق می‌کردیم.

بنده جایی در اطراف شهر «بروجن» برای تبلیغ رفتم که مردم آنجا هیچ گاه یک فرد روحانی ندیده بودند وقتی من ما با عمامه رفتیم مردم خانه‌های مختلف را برای تماشا دعوت می‌کردند.

* حوزه علمیه آن دوران به لحاظ ظاهری پُر مشقت اما پرنشاط بود

چه سالی بود؟

حدوداً سال ۱۳۴۶ بود. اوایل طلبگی بود که کوله‌بار کتاب را بر دوشمان بر می‌داشتیم و گاهی هم در برف‌های سنگین در اطراف همدان می‌رفتیم که مجبور بودیم بخشی از راه را با پای پیاده عبور کنیم و واقعاً حوزه علمیه در آن دوران به لحاظ ظاهری پُر مشقت بود اما به لحاظ همت طلبگی و خودسازی طلاب، بسی پرنشاط بود.

تفاوت طلبه‌های قدیم با جدید را در چه چیزی می‌بینید؟

مهمترین تفاوتی که داشت این بود که هیچ رفاهی وجود نداشت ولی این روزها نه اینطور نیست، به طوری که حتی طلبه‌ها با ماهی تقریباً ۳۰۰ هزار تومان شهریه بعد از ازدواجشان مشکل دارند و بعضی از آنها به دلیل وضعیت بدِ معیشتی مجبورند زیرزمینی را برای سکونت اجاره کنند اما طلاب مجرد و جوان‌‌تر در حجره‌های حوزه زندگی می‌کنند که عموماً وضعیت بهتری دارند و امکانات خوبی در اختیارشان قرار می‌گیرد سختی‌ها و مشقت‌هایی که طلاب آن روز تحمل می‌کردند امروز شاهد آن نیستیم.

حاج آقا صدیقی از سخنان گرم و صمیمانه شما بهره‌مند شدیم. اگر صحبتی هست، بفرمایید؟

ما از محضر شما بهره بردیم شما سربازان انقلاب و دین هستید، بُرد سنگرهای شما در جنبه دفاعی و دینی جایگاه خاصی دارد، ان‌شاءالله موفق و مؤید باشید.

دیدار با مقام معظم رهبری تنها خواسته جانباز مشهدی حاج رجب محمدزاده

دیدار با مقام معظم رهبری تنها خواسته جانباز مشهدی حاج رجب محمدزاده 


به گزارش فرهنگ نیوز ،  حاج رجب محمدزاده نانوای بسیجی که سال ۱۳۶۶ در منطقه حور عراق بر اثر اصابت خمپاره صورت خود را از دست داد و امروز با ۷۰ درصد جانبازی در هیاهوی شهر به فراموشی سپرده شده است تنها برای اینکه سیرت دارد اما صورت ندارد.

تسنیم -ساکن یکی از محلات پائین شهر مشهد است، منطقه ایثارگران، به‌راستی که نام زیبنده‌ای است، برای دیدنش لحظه شماری می‌کردم، مدت‌ها بود پیگیر گفت‌وگو با جانباز ۷۰ درصد مشهدی حاج رجب محمدزاده بودم و امروز همان روز است.

وارد منزل این جانباز که شدیم آقای محمدزاده و خانواده‌اش به استقبالمان آمدند، تصورش را هم نمی‌کردم، این‌همه رشادت و از خودگذشتگی را از کمتر کسی دیده‌ام، مردی ۷۴ ساله که ۲۴ بار صورتش را جراحی کرده است اما با تمام این اوصاف هنوز هم نمی‌تواند به‌درستی صحبت کند، غذا بخورد، نفس بکشد، ببیند، استشمام کند و... .

مردی با چهره‌ای درهم اما با قلبی پاک و ساده به استقبالمان آمد، تصورش برایم سخت بود، برای نخستین بار بود که جانبازی را با چنین چهره‌ای می‌دیدم، تا امروز هر وقت سخن از جانباز به میان می‌آمد ویلچر و دست و پای قطع‌شده به ذهنم خطور می‌کرد، هیچ‌گاه تصور نمی‌کردم جانبازی از ناحیه صورت آسیب دیده باشد.

حاج رجب سال ۶۴ به‌عنوان بسیجی، چهار مرحله به جبهه اعزام شده و آخرین باری که خاک جبهه را لمس کرده است، سال ۶۶ و در مکانی به‌نام ماهوت عراق بوده است، اینها را طوبی زرندی همسرش گفت و افزود: در آن لحظه چهار نفر در سنگر حضور داشتند، یک سرباز رفته بود تا از تانکر آب بیاورد، حاج آقا هم در حال شکستن یخ بوده و بقیه هم خواب بودند که خمپاره جلوی سنگر می‌خورد، دوستش می‌گفت: یک‌دفعه دیدم آقا رجب افتاد، تا آمدم از جایم بلند شوم و به او کمک کنم دیدم نمی‌توانم، یک دست و یک پایم قطع شده بود و دیگر هم‌سنگری‌هایش هم شهید شده بودند، آن جانباز نیز چند سال پیش بر اثر جراحاتش شهید شد، هیچ‌کس تصور نمی‌کرد حاج رجب زنده بماند.

حاج رجب با صدایی که به‌سختی و کمی نامفهوم شنیده می‌شد، لحظه مجروحیت خود را این‌گونه وصف کرد: زیاد یادم نیست، فقط اندازه یک ثانیه، در سنگر داشتم یخ می‌شکستم و دو نفر از هم‌رزمانم کنارم بودند، ناگهان نیروهای عراقی خمپاره زدند و بعد از اینکه احساس کردم خون زیادی از من می‌رود، بیهوش شدم. هم‌رزمانم فکر می‌کردند شهید شده‌ام، صورتم مانند یک تکه گوشت از بدنم جدا شده بود.

محمدرضا محمدزاده، فرزند بزرگ حاج رجب که تنها هشت سال پدرش را با صورت عادی‌اش دیده، اظهار کرد: دوم دبستان بودم، قبل از اینکه خبر جانباز شدن پدر را به ما بدهند، او نامه‌ای نوشته بود که مرخصی گرفته و به مشهد برمی‌گردد، ما هنوز از چیزی خبر نداشتیم تا اینکه یکی از هم‌رزمان پدرم من را در کوچه دید و پرسید: پدرت نیامده؟ من جواب دادم: نه، و او که باخبر از ماجرا بود، گفت: ان‌شاءالله خبرش می‌آید.

۲۴ بار عمل جراحی صورت در یک سال

بعد از آن بود که متوجه شدیم جانباز شده ولی نمی‌دانستیم از چه ناحیه‌ای، فکر می‌کردیم دست یا پایش قطع شده است، اما وقتی وارد بیمارستان فاطمة الزهرا(ع) تهران شدیم من و مادرم با صحنه‌ای مواجه شدیم که برایمان قابل درک نبود، پدرم را فقط از پشت سر توانستم تشخیص دهیم، ترکشی که به او خورده بود تمام صورتش را از بین برده بود، پدرم ۲۰ روز در بیمارستان تبریز بستری بود و ۱۸ ماه در بیمارستان فاطمة الزهرای تهران و در این مدت ما حتی یک بار هم صدای او را نشنیدیم.

وی عنوان کرد: صورت پدر باندپیچی بود و نمی‌توانست صحبت کند و تکلم او در این مدت تنها از طریق نوشتن بود، روزهای سختی بود، ۲۴ بار عمل روی صورت پدر انجام شد، صورت پدر بعد از اینکه مرخص شد و به منزل آمد مدام عفونت می‌کرد، شرایط سختی را گذراندیم خصوصاً مادرم روزهای سختی داشت، در هر یک از این عمل‌ها یک تکه پوست از دست، پا یا سرش جدا می‌کردند و به صورتش پیوند می‌زدند، از پوست سرش محاسنش را درست کردند، ولی استخوان دماغش جوش نخورد.

همسر محمدزاده از لحظه‌ای که برای نخستین بار همسرش را دید، گفت: بعد از اینکه باندهای صورتش را برداشتند دیدم فک بالای همسرم از بین رفته، صورتش صاف صاف شده بود و زبان کوچک ته گلویش به‌راحتی دیده می‌شد. یک چشمش هم به‌دلیل افتادگی نابینا شده بود و تنها چشم دیگرش آن هم از فاصله‌های نزدیک می‌بیند، بعد از دیدن آن صحنه از حال رفتم و در اتاق دیگری بستری شدم، آن‌قدر وضعیتش وخیم بود که در همان ابتدا وقتی متوجه میزان آسیب‌دیدگی همسرم می‌شوند، یک ملحفه سفید روی او می‌کشند، گوشه سالن رهایش می‌کنند تا تمام کند، ولی گویا یک پزشک جراح خارجی از کنارش رد می‌شود، وضعیت او را می‌بیند و می‌گوید: او را مداوا می‌کنم.

۲۸ سال است نتوانسته سر سفره با خانواده غذا بخورد

همسر محمدزاده از خوابی که زندگی‌اش را تغییر داد، گفت: خواب دیدم در پایین جایی شبیه به جبل‌النور کوه‌سنگی ایستاده‌ام، مقام معظم رهبری در بالای این کوه دستشان را دراز کرده‌اند و مرا به بالای بلندی آوردند، مادر شهیدی را که کنارمان ایستاده بود نشان دادند و گفتند: مقام شما با مقام این مادر شهید یکی است، گاهی با خود می‌گفتم کاش رجب قطع نخاع می‌شد ولی این اتفاق نمی‌افتاد، بچه‌ها نیز کوچک بودند، نمی‌توانستند با شرایط کنار بیایند.

دختر حاج رجب می‌گوید: آرزوی پدرم این است که بعد از ۲۶ سال لقمه نانی را در دهانش بگذارد و غذاهای خانگی بخورد به‌ویژه سالاد شیرازی که خیلی دوست دارد، پدرم تا یک سال فقط با سرنگ غذا می‌خورده است و الآن نیز با گذشت ۲۸ سال فقط مایعات می‌خورد، حتی پدر به‌خاطر اینکه اعضای خانواده در سختی نباشند جدا از دیگر اعضای خانواده غذا می‌خورد، همیشه آرزویم این بوده است که تمام اعضای خانواده سر یک سفره غذا بخوریم.

همسرم جلوی چشمانمان روزی چند بار شهید می‌شود

همسرش تصریح کرد: تمام هم‌سنگرهایش به شهادت رسیدند اما ۲۸ سال است که حاج رجب جلوی چشمانم روزی چند بار شهید می‌شود، خیلی سخت است، در خیابان همه او را به یک چشم دیگر نگاه می‌کنند، کمتر کسی باور می‌کند که حاج رجب جانباز باشد، اکثر مردم فکر می‌کنند بر اثر سوختگی و یا جذام صورتش به این شکل در آمده است. قبلاً در آپارتمان زندگی می‌کردیم اما به‌خاطر اینکه همسایه‌ها می‌ترسیدند مجبور شدیم جابه‌جا شویم، من که نمی‌توانم همسرم را در خانه زندانی کنم، او چهره‌اش را برای آزادی مردم ایران داده است، من نمی‌توانم آزادی‌اش را بگیرم.

پسرش افزود: پدرم را به‌خاطر عمل قلب باز در بیمارستان بستری کرده بودند، زمانی که حاج آقا عمل قلب باز در بیمارستان داشتند، در بخش آی‌سی‌یو مانیتورهایی برای ملاقات‌کنندگان جهت آگاهی از وضعیت بیمارشان نصب شده بود، وقتی برای ملاقات پدر به بیمارستان آمدیم، متوجه شدیم که مانیتور اتاق حاج آقا را قطع کرده‌اند، با پرس‌وجوهایی که کردم متوجه شدم مردم شکایت کرده و از تصویر پدرم ترسیده بودند، به همین دلیل مانیتور اتاقش را قطع کردند، این‌قدر رفت و آمد کردم تا پس از مدتی تصویر وصل شد ولی از دور پدرم را نشان می‌دادند، پرستاران بیمارستان داروهای پدر را نمی‌دادند و می‌گفتند: خودتان این کار را انجام دهید، برخورد مردم برای من خیلی سنگین بود، به آنها می‌گفتم: پدر من ترسناک نیست، او یک جانباز است مثل همه جانبازان دیگر... .

همسرش می‌گوید: طاقت شنیدن حرف‌های مردم را ندارم، وقتی بیرون می‌رویم و به حاج رجب توهینی می‌کنند، نمی‌توانم ساکت باشم، جوابشان را می‌دهم و در نهایت دعوایی اتفاق می‌افتد و ترس از این دعواها ما را خانه‌نشین کرده است، چند سال است با همسرم بیرون نرفته‌ام، رفتن یک روز خارج از شهر بر دلمان مانده است، بچه‌هایم بزرگ شده‌اند و امروز ۶ نوه دارم اما هنوز فرزندانم با پدرشان به تفریح نرفته‌اند و این خیلی سخت است.

حاج رجب جانباز ۷۰ درصد مشهدی هرچند صورت ندارد اما سیرت دارد، سیرتی که او را به درجه ایثارگری رسانده است به‌راستی که او ایثارگری را به حد اعلی رسانده است.

حاج رجب تنها جایی را که خیلی دوست دارد حرم امام رضا(ع) است، انگار عهد و پیمانی با امام رضا(ع) بسته است، که هر روز برای زیارت به حرم می‌رود، با همان کلمات شکسته‌ای که از دهانش بیرون می‌آید می‌گوید: می‌خواهم خدا از من راضی باشد، همین برایم اندازه تمام دنیا ارزش دارد، روزی هزار بار عذاب وجدان دارم که مردم با دیدن من اذیت و ناراحت می‌شوند و بچه‌ها می‌ترسند، این موضوع خیلی ناراحتم می‌کند.

نمی‌دانم شاید محمدزاده‌های زیادی در گوشه و کنار این شهر باشند که تمام زندگی و جوانی خود را برای دفاع از میهن و انقلاب و اسلام گذاشته‌اند و از خود گذشته‌اند و امروز حتی یادی از آنها نمی‌شود، کسانی که از خود گذشتند تا ما امروز بتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم.

دیدار با مقام معظم رهبری تنها خواسته جانباز مشهد

پدرم تنها آرزویش دیدار با مقام معظم رهبری است، در حالی که بنیاد شهید هر سال خانواده شهدا و جانبازان و ایثارگران را به دیدار رهبر می‌برد اما دریغ از اینکه در این ۲۸ سال یک بار پدر من به دیدار مقام معظم رهبری رفته باشد، تمام تفریح پدر شده است رفتن به حرم آن هم بیشتر وقت‌ها تنهایی می‌رود، حتی راننده تاکسی‌ها نیز پدر را سوار نمی‌کنند، می‌گویند مسافران می‌ترسند.

حاج رجب محمدزاده که تنها آرزویش دیدار با مقام معظم رهبری بود چند روز گذشته در منزلش میزبان نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور بود و علاوه بر دلجویی از این جانباز به وی وعده داده شد تا  نیمه شهریورماه در دیداری که جانبازان با مقام معظم رهبری دارند این جانباز بتواند بعد از ۲۸ سال به آرزوی خود برسد.

قطعاً از امروز حاج رجب محمدزاده برای شهریورماه و دیدار رهبر معظم انقلاب لحظه شماری می‌کند، عشق که باشد یک سال که سهل است کسانی هستند که ۲۸ سال با صبر و استقامت انتظار بکشند.

ما تضمین می‌دهیم که کرانه باختری مسلح شود/ رئیس جمهور در سازمان ملل سیلی محکمی به آمریکا بزند

ما تضمین می‌دهیم که کرانه باختری مسلح شود/ رئیس جمهور در سازمان ملل سیلی محکمی به آمریکا بزند

به گزارش بسیج پرس؛ سردار محمدرضا نقدی مسئول سازمان بسیج مستضعفین در کنگره ملی 10 هزار شهید اصناف و بازار که پیش از ظهر امروز درمرکز همایش‌های مرکز صدا وسیما برگزار شد گفت: شهدا به ما آموختند که همه چیز برای خدااست ودرهمین جهت بازاری شکل می‌گیرد که بازاری و کاسب آن قبل از اینکه تجارت با انسان ها را در برنامه خود داشته باشد تجارت با خدا را بر می‌گزیند.

وی ادامه داد: این مکتب اسلام است که همه انسان‌ها را در هر قشر و کسوتی برای تعالی و کمال می‌خواهد وهیچ انسانی در هیچ شغلی مسیر تعالی برایش بسته نیست. تعالی فقط مخصوص انسان‌هایی که میدان‌های تعلیم وتربیت و تزکیه را به عنوان شغل خودشان برگزیده‌اند نیست وهمه انسان‌ها می‌توانند به اوج برسند. دراین میدان تلاش برای کسب وکار هم جهاد است؛ در اینجا است که تجارت به دلیل ارتباط زیادش با دنیا می‌تواند به اندازه لهو انسان را از آخرت و خدا غافل کند اما در همین میدان انسان‌هایی تربیت می‌شوند که نه فقط مجاهد هستند بلکه در صف اول جهاد قرار دارند و بهترین بهترین ‌ها هستند.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین اظهار داشت: وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد و آمریکا ترور افراد انقلابی را در دستور کار خود قرار داد جزو اولین شهدا در کنار شهیدانی چون مطهری، شهید عراقی دیده می شود. در معماری بازار ما همیشه مسجد وحوزه علمیه کانون مرکزی بازار را تشکیل داده است و رمز موفقیت و تربیت انسان‌ها در درون بازار همین امر بوده است ولذا می‌بینیم رهبر انقلاب نیز در سال 70 در دیدار با بازاریان می‌فرمایند برخی علما می‌خواستند یک حضور مردمی قاطع را نشان دهند دستور به تعطیلی بازار می‌دادند و بازاریان نیز این کار را انجام می‌دادند. رهبر بزرگ ما بازار را لشکر مردمی اسلام در برابر استکبار معرفی می‌کند و لذا چنین مجموعه ارزشمندی آنچنان انسان‌هایی را تربیت می‌کند که شهید می‌شوند وامروز نیز این راه ادامه دارد.

وی در بخشی دیگر از سخنان خود با بیان اینکه وقتی رهبر انقلاب فرمودند کرانه باختری باید مسلح شود این بازاریان بودند که جزو اولین نهادها، به این امر رهبر لبیک گفتند و با اختصاص شماره حساب برای کمک و تسلیح کرانه باختری به میدان آمدند.

وی افزود: نتانیاهو وقتی پیام های رئیس جمهور آمریکا را مبنی براینکه کارهای شما به آبروریزی منجر شده است دریافت کرد به تلویزیون آمد تا پاسخ این پیام را بدهد وگفت چه کسی تضمین می‌دهد که کرانه باختری مسلح نشود.

ما تضمین می‌دهیم که کرانه باختری مسلح خواهد شد

 مسئول سازمان بسیج مستضعفین تاکید کرد : من به نتانیاهو می‌گویم آمریکا عرضه ندارد کاری را از پیش ببرد و با حمایت های امریکا از از شما  در سال های متمادی دیده‌ایم که همیشه سر به زیر و سر شکسته شده اید. اما ما و بسیجیان اصناف بازار به شما تضمین می‌دهیم که کرانه باختری مسلح خواهد شد. ما تضمین می‌ کنیم که تونل‌ها نه فقط به کرانه باختری که به تلاویو هم می‌رسد و شاید هم رسیده باشد . ما تضمین می‌کنیم که رسانه‌ها خبر بدهند که صدها قایق مملو از صهیونیست ها در  حال فرار در دریا  غرق شدند. این ها را ما تضمین می‌دهیم اما رئیس جمهور آمریکا تضمینی برای شما ندارد؛ آمریکا حتی برای نظام خود نیز هیچ تضمینی ندارد و حنای او دیگر برای بشریت رنگی ندارد.

وی با بیان اینکه شهدای ما آرزوی آزادی فلسطین ونماز در بیت‌المقدس را داشته اند تصریح کرد: شرایط امروز مقتضیات خودش را دارد و ما باید کارلاجوردی‌ها و طیب‌ها و حاج مهدی عراقی‌ها و صادق امانی ها را انجام دهیم. در حال حاضر بزرگترین رسالت ما جهاد فرهنگی و اقتصادی است که در جهاد اقتصادی نیز باید به تقویت تولید ملی و پاک کردن بازارهای خود از وجود کالاهای خارجی به خصوص کالاهای دشمنان خود بپردازیم.

وی در همین زمینه خاطرنشان کرد: اگر بازارهای مسلمین دست به دست هم دهند و حامیان رژیم صهیونیستی را تحریم کنند آن‌ها به زانو در خواهند آمد و ما باید این کار را انجام دهیم تا برای دیگران الگو باشیم چرا که کمک به آن کشورها کمک به کودک کشی وجنایت است.

 بازار می تواند مانند مدرسه فرهنگ ساز باشد

بسیج سازمان بسیج مستضعفین درارتباط با جهاد درعرصه فرهنگی ونقش بازاریان درآن گفت: در عرصه فرهنگ نیز اثر گذاری بازار امروز دست کمی از بازار قدیم ندارد و بازار می‌تواند به اندازه مدرسه فرهنگ ساز باشد. بازار می تواند با انتخاب درست در نوع لباس و شعارهایی که روی آن ها و به طور کل پیام‌هایی که در کالاهای موجود در بازار وجود دارد نقش موثری را در فرهنگ ایفا کند.

رئیس جمهور در سازمان ملل سیل محکمی به آمریکا بزند

وی در پایان با بیان اینکه امروز اگر شهدا بودند احتمالا در عرصه های فرهنگی بودند و از ما و ملت می‌خواستند که در راه آنان بایستیم و در برابر دشمن کوتاه نیاییم به اجلاس سازمان ملل در ماه‌های آینده اشاره کرد و گفت: خواست ما از دولت این است که تمام قد در مقابل استکبار بایستد. ما منتظریم که رئیس جمهور کشورمان در اجلاس سازمان ملل چنان سیلی به گوش امریکا بنوازد که همه صدای آن را بشنوند.

انتهای پیام//