شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

شبی که شهید خرازی دستور داد فانوس‌ها را خاموش کنند

شبی که شهید خرازی دستور داد فانوس‌ها را خاموش کنند

گروه فرهنگی فرهنگ نیوز: عملیات کربلای ۴ هیچ‌گاه مظلومیت و شجاعت رزمندگان را فراموش نمی‌کند؛ عملیاتی که رادارهای آمریکائی به جبران قضیه مک فارلین، تمام جزئیات عملیات را به عراقی‌ها داده بودند.

رمز عملیات یا محمد (ص) بود که ساعت ۲۲: ۴۵ روز سوم دیماه سال ۶۵ اعلام شد. مظلومیت شهدای عملیات کربلای چهار تداعی کننده غربت و مظلومیت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش در روز عاشورا است.

طرح عملیات

چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل‌ام الرصاص و جزیره مینو – به این دلیل که به لحاظ مانور، آتش، عقبه و پشتیبانی به هم وابسته‌اند – برای انجام این عملیات بزرگ انتخاب گردید. بر همین اساس، هر یک از چهار منطقه فوق به عنوان خط حد یک قرارگاه عملیاتی تعیین شد:

قرارگاه نجف: از شمال پنج ضلعی شلمچه تا جزایر بوارین و‌ام الطویله پیشروی در محور شلمچه

قرارگاه قدس: انجام حرکت اصلی عملیات با عبور از تنگه‌ام الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب.

قرارگاه کربلا: مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره‌ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم.

قرارگاه نوح: تامین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره می‌نو.

فرماندهان در خصوص اتفاقات عملیات کربلای ۴ چه گفتند؟

شهید خرازی

شهید حسین خرازی شب عملیات گفت: بچه‌ها امشب، عاشورای امام حسین است؛ ما داریم امتحان می‌شویم، آمده ائیم که به تکلیف خودمان عمل کنیم. بچه‌ها امشب هوا خیلی سرده، عملیات سخت و نفس گیره، موقعیت خاص شلمچه، بچه‌ها شاید یک نفر هم برنگردیم.

ببینید ما خیلی وقته که با هم هستیم. اما تا ساعاتی دیگر فرق دارد، هر کسی ذره‌ای شک دارد توی دلش. ترس دارد، منتظر دارد. بچه‌اش منتظره، زنش منتظره، پدر و مادر پیر دارد، خواهر و برادر بی‌سرپرست دارد. دلش جائی گیر است. وسط صحبت، گفت: بچه‌ها فانوس‌ها را خاموش کنید. فانوس‌ها یکی یکی خاموش و کانال سراسر تاریک شد. چشم چشم را نمی‌دید.

حاج حسین ادامه داد: بچه‌ها الان دیگه اینجا تاریکه، ما هم همدیگر را نمی‌بینیم. من دارم می‌رم. ده دقیقه دیگر بر می‌گردم. من وقتی آمدم، باید ببینم چند نفر از شما مانده ائید، که تصمیم بگیرم باید چکار بکنم.

حاج حسین که گفت من باید چکار بکنم. ناگهان کانال منفجر شد. گریه سراسر کانال را سر گرفت. مگر بچه‌ها گذاشتند که حاج حسین بصیر برود و ده دقیقه دیگر بر گردد.

سردار سرلشکر رحیم‌صفوی

سردار سرلشکر پاسدار «یحیی رحیم‌صفوی» از فرماندهان دوران دفاع مقدس درباره عملیات کربلای ۴ اظهار داشت: «اجرای عملیات کربلای ۴ به دلیل لو رفتن توسط فرد خبیثی که بعد‌ها پناهنده شد با شکست مواجه گردید»

آیت الله هاشمی رفسنجانی

آیت الله «اکبر هاشمی رفسنجانی» یکی از فرماندهان جنگ تحمیلی درباره عملیات کربلای ۴ گفت: «مغرب به پایگاه رسیدیم.

ارتباط با قرارگاه مقدم نداشتیم. معلوم نبود که امشب حمله آغاز می‌شود یا خیر؟ آقای سنجقی را به منطقه فرستادیم. نزدیک ساعت ۱۰ بود که خبر دادند عملیات با نام کربلای ۴ آغاز شده است؛ غافلگیر شدیم....» محسن رضایی «و» محسن رفیق دوست «تلفنی خبر از موفقیت اولیه دادند.

 بعد از ساعت ۱۲ شب خوابیدم. بیدارم کردند و گفتند عراق حمله را اعلام کرده است. ساعت هفت صبح و قبل از اخبار رادیو، اهواز اعلان وضعیت قرمز کرد.

این به معنای تحرک هواپیمای دشمن است. تلفنی اطلاع دادند که آقای سنجقی می‌آید و اخبار حمله را می‌آورد و گفتند به اهداف اولیه نرسیده‌اند. بعد از نماز و شام به قرارگاه خاتم‌الانبیا رفتیم و تا ساعت ۴ بامداد فرماندهان سپاه جمع شدند.

درباره عملیات و زمان آن بحث شد. بعضی‌ها با زمان مقرر به خاطر اشکال مهتاب موافق نبودند و جمعی با تاخیر، به خاطر آماده شدن نیرو‌ها و امکانات در پای کار و احتمال قوی کشف شدن عملیات در صورت تاخیر و برگشتن نیرو‌ها که مدت تعهدشان تمام شده، مخالفان آقایان» محسن رضایی «و» علی شمخانی «موافقان آقایان» غلامعلی رشید «و» رحیم صفوی «مخالف.

تردید‌ها بسیار رنج‌دهنده است. برای اولین بار در تاریخ جنگ، قبل از عملیات دچار چنین حالی شده‌ام. شاید به خاطر وضعی که در عملیات کربلای چهار پیش آمد و چشممان ترسید و به خاطر مسئولیت مستقیمی که دارم و همین وضع درباره فرماندهان دیگر هم صادق است.»

سردار کوثری

سردار محمد اسماعیل کوثری از رزمندگان و فرماندهان دوران دفاع مقدس گفت: عملیاتی که تا حدی لو رفته بود عملیات کربلای چهار بود و همین هم باعث شده بود که عراقی‌ها هوشیار بشوند و نگذارند ما به اهدافمان برسیم و لذا در ‌‌نهایت ما به این دلیل که نتوانستیم در کربلای ۴ موفق شویم آن را به کربلای ۵ تبدیل کردیم، چرا که اگر کربلای ۵ لو رفته بود، ما هچ‌گاه نمی‌توانستیم موفق شویم.

سردار عبدالله عراقی

سردار «عبدالله عراقی» جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه و از فرماندهان دوران دفاع مقدس گفت: کربلای ۴ غم‌بار‌ترین و سخت‌ترین عملیات دفاع مقدس بود که رزمندگان اسلام در آن مظلومانه به خاک و خون می‌افتادند، ولی همین عملیات نیز عملیاتی دیگری را پایه‌ریزی کرد که در آن پیروزی خوبی نصیب نیروهای سپاه اسلام شد و عملیات کربلای ۴ به شدت در آن زمان گره خورده بود و مجبور بودیم نیروهای باقیمانده را که به ام‌الرصاص نفوذ کرده بودند از اروند دوباره عبور داده و بازگردانیم و این مهم با اولویت‌بندی رزمندگان صورت گرفت.

وی گفت: آموزش افسران اطلاعاتی بعثی توسط آمریکایی‌ها و پوشش منطقه توسط آواکس‌های آن‌ها اطلاعات عملیات را در اختیار عراقی‌ها قرار داده و موجب شکست در آن عملیات شد، ولی همین کربلای ۴ اگر رخ نمی‌داد، عملیات پیروزمندانه بعدی در «شلمچه» و پنج‌ضلعی نیز به وقوع نمی‌پیوست.

عراقی در ادامه به تشریح خاطرات عملیات کربلای ۴ پرداخت و ادامه داد: با عبور غواصان از اروند و درگیری در ساحل عراق، چهار قایق از نیرو‌ها بنا بود از کارون به سمت اروند حرکت کنند، ولی به محض ورود قایق‌ها به کارون، مورد اصابت آر پی جی قرار گرفته و نیروهای اسلام مانند شمعی در درون این قایق‌ها آتش گرفته و در آب شناور می‌شدند.

محسن رضایی

محسن رضایی، فرمانده اسبق کل سپاه و از فرماندهان دوران دفاع مقدس درباره عملیات کربلا گفت: «استدلال‌های برخی دوستان سیاسی این بود که اگر ما وارد خاک عراق شویم، از حداقلی در مذاکره برای گرفتن حقوق خود دارا خواهیم بود، استدلال نظامی‌ها این بود که ماندن در لب مرز امنیت شهرهای مرزی ما را حفظ نمی‌کند… در ‌‌نهایت امام وقتی همه نظرات را شنیدند، قبول کردند که وارد خاک عراق شویم.»

سردار احمد غلامپور

سردار احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس دراین باره گفت: شما تصور کنید، یک بسیج عمومی در سال ۶۵ شکل گرفته، این بسیج هم کاملا علنی و آشکار بوده، همهٔ ائمهٔ جمعه آمده‌اند پای کار و همه زحمت کشیدند، نتیجه‌اش سیصد گردان نیرو شد. سیصد گردان نیرو، حالا یک بخش کوچکی از این نیرو صرف شده در کربلای ۴ و بقیه‌اش مانده، اگر به این‌ها بگوییم بروید خانه‌هایتان تا بعد ببینیم چه کار می‌شود کرد، علاوه بر اینکه همهٔ سال را از دست می‌دادیم، در بسیج بعدی هم اگر این دفعه صد هزار نیرو دست ما را گرفته، -باتوجه به آثار و تبعات این اتفاق- ممکن بود پنجاه هزار تا هم دست ما را نگیرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد