شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

کار بزرگ امام، راز ماندگاری نظام

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

کار بزرگ امام، راز ماندگاری نظام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «راز پُرشکوه و افتخاربخشِ این نظام و ماندگاریِ این نظام همین دو کلمه است: یعنی «جمهوری» و «اسلامی». کار بزرگ امام بزرگوار ما این بود که این فکر را، این نظریّه را خلق کرد، آن را وارد میدان نظریّه‌های سیاسی گوناگون کرد، بعد به آن تحقّق بخشید، عینیّت بخشید. کار بزرگ امام این است.» ۱۴۰۰/۰۳/۱۴
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ایام سالگرد رحلت حضرت امام خمینی رحمةالله علیه لوح « کار بزرگ امام، راز ماندگاری نظام» را منتشر میکند.


خط حزب‌الله ۳۴۳ | امام مردم

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

خط حزب‌الله ۳۴۳ | امام مردم

شماره‌ی سیصد و چهل و سوم هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله با عنوان «امام مردم» منتشر شد.

خط حزب‌الله به مناسبت فرارسیدن چهاردهم خردادماه و سی‌وسومین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمةالله علیه) در گزارش هفته این شماره خود با عنوان «امام مردم»، مروری بر دستاوردهای عظیم باور متقابل امام(رحمةالله علیه) و مردم به یکدیگر داشته است.

یادداشت هفته خط حزب‌الله با عنوان «انقلاب ماندگار»، به این سوال پاسخ داده است که اقبال روزافزون نسل جوان به  ارزش‌های اسلام و انقلاب، نشانه چیست؟

شماره‌ی این هفته‌ی خط حزب‌الله به روح مطهر مهندس شهید احسان قدبیگی تقدیم می‌شود.


دریافت «خط حزب‌الله» نسخه‌ی مطالعه | نسخه چاپی


محاسبه دشمن در قرار دادن مردم مقابل نظام غلط است/ پیشرفت‌ها و موفقیت‌های بزرگی داشتیم اما ناکامی‌ها هم کم نبوده است

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سی‌وسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله)

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) با حضور در مراسم سی‌وسومین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) به سخنرانی در جمع مشتاقان و دلدادگان بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران پرداختند.



حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز (شنبه) در اجتماع پرشور مردم در مرقد مطهر رهبر کبیر انقلاب به مناسبت سی‌وسومین سالگرد عروج آن عزیز سفر کرده، امام خمینی را روح جمهوری اسلامی، شخصیتی حقیقتاً استثنایی وامامِ «دیروز و امروز و فردای ملت ایران» خواندند و تأکید کردند: نسل جوان و هوشمند کنونی برای اداره آینده کشور و رساندن ملت به قله‌های پر شکوه به نرم‌افزاری مطمئن، جامع، شتابدهنده وتحول‌آفرین یعنی درسها و گفتار و رفتار امام نیاز دارد.
ایشان همچنین با بیان توصیه‌هایی مهم، مردم و فعالان انقلابی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را به جلوگیری از هویت‌زدایی از انقلاب و تحریف امام، افشای دروغ و جنگ روانی دشمن، جلوگیری از نفوذ رگه‌های ارتجاع و سبک زندگی غربی، و قدرشناسی از مسئولان انقلابی سفارش کردند.
رهبر انقلاب در این مراسم که بعد از دو سال به صورت حضوری برگزار شد، با اشاره به ابعاد همچنان ناشناخته شخصیت امام خمینی گفتند: با وجود حرفها و نوشته‌های فراوان درباره آن حکیم هدایتگر، ناگفته‌ها درباره عظمت و قدرت شخصیتی و رهبری او بسیار است و نسل جوان که امام را به‌درستی نمی‌شناسد، برای ایفای مسئولیت ملی و انقلابی و برداشتن گام دوم انقلاب و اداره بهینه کشور، باید درس‌های پیش‌برنده و تعیین‌کننده مکتب امام را بیاموزد تا با اطمینان به‌سوی آینده درخشان کشور گام بردارد.
ایشان، انقلاب اسلامی را بزرگ‌ترین انقلابِ تاریخ انقلابها خواندند و با مقایسه روند دو انقلاب مشهور معاصر یعنی انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب شوروی با انقلاب اسلامی گفتند: در این انقلابها معنویت مغفول بود و هر دو انقلاب بعد از مدتی کوتاه منحرف شدند و مردم را که باعث پیروزی آنها بودند به کنار زدند و عملاً به دوران گذشته برگشتند اما انقلاب اسلامی بعد از پیروزی هم با انتخابات پی در پی، تکیه مستمر بر مردم و توجه همزمان به جنبه‌های مادی و معنوی انسان جلو رفته است که این واقعیات از جمله دلایل برجسته‌ی برتری انقلاب اسلامی بر همه انقلابهای تاریخ، ونشان‌دهنده عظمت رهبری امام است.
ایشان حضور ملت را عامل قطعی پیروزی انقلاب برشمردند اما گفتند: آن دست قدرتمند، شخصیت فولادین، دل مطمئن و زبان ذوالفقارگونه که توانست اقیانوس عظیم ملت را به میدان بکشاند و به تلاطم بیاورد و بدون یأس ونا امیدی در میدان نگهدارد و جهت حرکت را به آنها تعلیم دهد، امام بزرگوار و خمینی عظیم بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح جلوه‌هایی از رهبری پُر مغز و پُر معنای امام خمینی و قدرت نافذ ایشان در تعیین و تعلیم میدان مبارزه، به حوادث خطیر دوران نهضت و جمهوری اسلامی اشاره کردند و افزودند: امام در بیانیه‌های سال آخر حیات‌شان و وصیت‌نامه خود، میدان مبارزه را حتی برای دوران بعد از خود نیز تعیین و مشخص کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امام (ره) از نظر خصوصیات شخصی به معنی واقعی کلمه ممتاز بود، به بیان برخی ویژگی‌های ایشان پرداختند و گفتند: «پاکی و پرهیزگاری»، «معنویت و حالات عرفانی»، «شجاعت»، «حکمت و عقلانیت»، «محاسبه گری»، «امید به آینده»، «صداقت»، «وقت شناسی و نظم»، «توکل و اطمینان به وعده الهی» و «اهل مبارزه بودن» از جمله خصوصیات بارز امام راحل بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بعد از بیان برخی ویژگی‌های ممتاز امام، به تبیین مبانی و اصول مکتب امام پرداختند و افزودند: زیربنای مکتب امام چه در دوران مبارزه و چه در دوران انقلاب «قیام لله» بود و این زیربنا مبنای قرآنی داشت.
ایشان هدف قیام برای خدا در همه مراحل را «اقامه حق»، «اقامه عدل و قسط» و «ترویج معنویت» برشمردند و خاطرنشان کردند: امام یک مبارز واقعی بود و در میدان قیام لله حضور دائمی داشت.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: حرکت امام در دوران مبارزه چند نقطه برجسته داشت که عبارتند از نترسیدن، صراحت با مردم، اعتماد به مردم، قدردان مجاهدت مردم بودن و دمیدن امید به دلها.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس به بیان نکات برجسته حرکت امام در دوران ایجاد جمهوری اسلامی پرداختند و خاطرنشان کردند: مهمترین دغدغه و نقشه راه امام در این دوران، فاصله‌گذاری میان طرح «جمهوری اسلامی» با «فرهنگ و قاموس غربی» بود. بر همین اساس امام اصرار داشت که جمهوری اسلامی وام گرفته از «جمهوری» و «مردم سالاری» غربی نیست بلکه برگرفته از اصل اسلام است.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از ویژگی های بارز الگوی جدید امام را، هماهنگ‌سازی دوگانه‌های به‌ظاهر متناقض دانستند و گفتند: در الگو و نظام سیاسی جدیدی که امام ارائه کرد، «هم معنویت است هم رأی مردم»، «هم اجرای احکام الهی است هم رعایت اقتضائات و مصلحت‌های عمومی»، «هم اصرار بر عدالت اقتصادی و رعایت حال ضعفا است هم اصرار بر تولید ثروت»، «هم نفی ظلم است هم نفی ظلم‌پذیری»، «هم تقویت علم و اقتصاد است هم تقویت بنیه دفاعی کشور»، «هم انسجام و وحدت ملی است هم پذیرفتن تنوع آرا و گرایشهای مختلف سیاسی»، «هم تأکید بر تقوا و طهارت مسئولان است هم تأکید بر کارشناسی و کاربلدی مسئولان».
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سپس سؤال مهمی را مطرح کردند و گفتند: این مکتب و الگویی که امام طراحی و پایه‌گذاری کردند تا چه میزان در زمان امام و بعد از ایشان تحقق پیدا کرده است؟
ایشان افزودند: پاسخ من با اطلاع از حقایق کشور این است که «جمهوری اسلامی در همه سرفصل‌ها همچون مردم‌سالاری، پیشرفت‌های علمی، امور دیپلماسی، اقتصادی و خدمات عمومی موفقیت‌های بزرگی به‌دست آورده که انکار آنها بی‌انصافی است البته ناکامی‌ها نیز کم نبوده است یعنی هم پیشرفت داشتیم و هم ضعف و ناکامی.
رهبر انقلاب اسلامی در بیان علت ضعف‌ها و ناکامی‌ها افزودند: برای یافتن علت، امام ما را راهنمایی کرده و می‌گویند «کارنامه شما در گرو تلاش و مجاهدت است»، یعنی هر جا ملت و مسئولین با اراده قوی وارد میدان شوند، آنجا عرصه پیشرفت‌ها است و هر جا سستی در اراده‌ها به‌وجود آید، موجب عقب‌ماندگی می‌شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند، البته نقش جبهه گسترده دشمنان از ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز نیز نباید نادیده گرفته شود.
ایشان افزودند: این دشمنی را جمهوری اسلامی به‌وجود نیاورد بلکه چون ذات جمهوری اسلامی، مخالف ظلم و استکبار و منکرات و موافق معنویت است، طبیعتاً ظالمان و مستکبران و عاملان به منکر و مخالفان معنویت با آن دشمنی می کنند.
رهبر انقلاب یکی دیگر از عوامل دشمنی با جمهوری اسلامی را فاصله‌گذاری جدی امام با غربی‌ها دانستند و گفتند: حمایت از فلسطین و دادن سفارت رژیم غاصب به ملت فلسطین، انتقاد از ریاکاری‌ها و جنایتهای کشورهای اروپایی و امریکا نمونه‌های مهمی از فاصله‌گذاری امام میان تمدن و تفکر و نظام اسلامی با تمدن و تفکر غربی است.
رهبر انقلاب همچنین امتیاز بزرگ امام را آشنا کردن مردم با مفهوم مقاومت و تزریق روح ایستادگی در ملت خواندند و گفتند: به برکت امام امروز ملت ایران ملتی کاملاً مقاوم و مستحکم است و مقاومت به یکی از واژه‌های برجسته در ادبیات سیاسی دنیا تبدیل شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه از دو توطئه و خواب آشفته دشمنان برای ملت ایران پرده برداشتند و گفتند: جزء اول این نقشه، امید بستن دشمنان به اعتراضات مردمی برای ضربه زدن به کشور است که از طریق کار روانی و فعالیت در فضای مجازی و با پول، مزدورپروری و انواع حیله‌ها به دنبال قرار دادن مردم در مقابل نظام اسلامی هستند.
ایشان جزء دوم از این توطئه را القاء محاسبات غلط درباره رو به سقوط بودن جمهوری اسلامی دانستند و افزودند: بدخواهان، ابتدای انقلاب می‌گفتند شش ماه دیگر انقلاب سقوط خواهد کرد و بعد که محاسبه آنها غلط از آب درمی‌آمد وعده شش ماه دیگر را می‌دادند در حالی‌که امروز بیش از هشتاد، شش ماه از انقلاب گذشته و آن نهال باریک به درختی تناور و مقتدر تبدیل شده است، و محاسبات امروز آنها نیز همچون گذشته کاملاً غلط است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: در جمهوری اسلامی، عاملِ مردم عامل بسیار مهمی است و دشمنان نخواهند توانست ملت را در مقابل نظام اسلامی قرار دهند.
ایشان در تحلیل علت محاسبات پی در پی غلط دشمنان ایران، به نقش تعدادی از مشاوران ایرانیِ خائن در شکل دادن به این محاسبات اشاره کردند و گفتند: این مشاوران خیانتکار نه تنها به کشور خود بلکه حتی به آمریکایی‌ها هم خیانت می‌کنند چرا که با این مشورت‌های غلط موجب شکست خوردن آنها می‌شوند.
«رویگردان شدن مردم ایران از دین و روحانیت و نظام اسلامی» نمونه‌ای از مشورت‌ها و محاسبات غلطی بود که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به آن اشاره و خاطرنشان کردند: علاوه بر بیان این حرفها از جانب آمریکایی‌ها که تحت تأثیر مشاوران ناآگاه و خائن است، معدود افراد ساده‌لوحی نیز در داخل کشور این سخنان غلط را در رسانه‌ها بیان می‌کنند.
ایشان با تأکید بر اینکه امروز گرایش مردم به دین و انقلاب یقیناً بیش از ابتدای انقلاب است، به نمونه‌هایی برجسته از حضور شکوهمند مردم در تجلیل از مقاومت و روحانیت اشاره کردند و گفتند: تشییع میلیونیِ بدنِ قطعه‌قطعه شهید سلیمانی و بزرگداشت آن مرد انقلابی، مبارز و مجاهد، و تشییع جنازه و ابراز احساسات مردم به درگذشت مراجع و فقهای عالی‌قدری همچون آیت‌الله صافی‌گلپایگانی و آیت‌الله بهجت با گرامیداشت هیچ شخصیت سیاسی و هنری دیگر در کشور قابل مقایسه نیست و نشان‌دهنده اعتقاد مردم به روحانیت، دین، جهاد و مقاومت است.
رهبر انقلاب اسلامی، حضور مشتاقانه جوانان در مراکز اعتکاف و اجتماعات عظیم معنوی و همچنین راهپیمایی‌های با شکوه ۲۲ بهمن و روز قدس را نشانه‌های دیگری از وفاداری ملت به به راه امام بزرگوار دانستند و افزودند: نمونه دیگری از ارادت دینی مردم، اظهار شوق و ارادت آحاد مردم از پیر و جوان و کودک در سراسر کشور به ساحت حضرت ولی‌عصر(عج) در قالب سرودی است که این روزها پخش شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان هفت توصیه مهم خطاب به فعالان عرصه‌های انقلابی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیان کردند.
رهبر انقلاب در توصیه اول به جوانان هوشمند و فرزانه تأکید کردند: نگذارید دشمن و ضدانقلاب از انقلاب شما هویت‌زدایی و حقیقیت آن را وارونه‌نمایی کند.
ایشان با توصیه به اینکه «نگذارید یاد امام که روح انقلاب است در جامعه کمرنگ شود و امام را تحریف کنند»، توصیه سوم خود را به «جلوگیری از نفوذ ارتجاع »اختصاص دادند و گفتند: ارتجاع به معنی بازگشت به سیاست و سبک زندگی غربی است و نباید گذاشت با نفوذ سبک زندگی غربی که در دوران فاسد پهلوی موجود بود، کشور به سمت ارتجاع برود.
ایشان در توصیه چهارم بر «افشای دروغ و فریب و جنگ روانی دشمن» تأکید و با اشاره به نمونه‌ای تازه از این جنگ روانی خاطرنشان کردند: چندی قبل دولت یونان با دستور آمریکایی‌ها نفت کشورمان را دزدید اما وقتی دلاورانِ از جان‌گذشته‌ی جمهوری اسلامی، کشتی نفتی دشمن را ضبط کردند، در تبلیغات فراگیر خود ایران را به دزدی متهم کردند، در حالی‌که آنها بودند که نفت ما را دزدید و پس گرفتن مال دزدی، دزدی نیست.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با توصیه به «استفاده از سرمایه ایمان مردم برای تولید عمل صالح»، توصیه ششم خود را به «جلوگیری از القاء بن‌بست در کشور» اختصاص دادند و گفتند: در فضای مجازی عده‌ای یا از روی غفلت و یا بخاطر پول، کارشان القاء به بن‌بست رسیدن کشور است البته در زمان امام هم عده‌ای در روزنامه‌ها نوشتند کشور به بن‌بست رسیده است که امام فرمودند این شما هستید که به بن‌بست رسیده‌اید نه جمهوری اسلامی.
ایشان در توصیه آخر، «وظیفه قدرشناسی از مسئولان انقلابی» را یادآور شدند و خاطرنشان کردند: امام بزرگوار همچنان‌که به مجریان نهیب می‌زدند در مواردی نیز صریحاً از آنها قدردانی می‌کردند، بنابراین امروز که دشمن در صدد تخریب مسئولان انقلابی است، وظیفه سنگین قدرشناسی باید ادا شود.
رهبر انقلاب با اشاره به جلوه‌هایی از فعالیت‌های ارزشمند مسئولان در روزهای اخیر، گفتند: چند شبانه‌روز حضور مستقیم یک وزیر در آبادان و ملاقات رئیس‌جمهور و معاون او با آسیب‌دیدگان حادثه و آرامش دادن به آنها، نمونه‌هایی با ارزش و درخور قدرشناسی است؛ البته باید عاملان خرابکاری‌ها در قضیه آبادان و در قضایای دیگر نیز مجازات شوند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان با اشاره به برخی حواشی در زمان سخنرانی حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی تأکید کردند: شنیدم در زمان سخنرانی جناب آقای حاج سیدحسن خمینی، کسانی سر و صدا کردند. همه بدانند که من با این کارها و سر و صداها مخالف هستم.
در ابتدای این مراسم، حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در سخنانی، امام بزرگوار را منادی استقلال و عزت ملت ایران خواند و گفت: امام یک حقیقت ناب و روح مطهر و نماد و مظهر آرمانهای درخشان اسلامی و مردمی بود.

آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* امام بزرگوار روح جمهوری اسلامی است. اگر این روح از جمهوری اسلامی گرفته بشود و مورد بی توجهی قرار بگیرد، نقشی بر دیوار باقی خواهد ماند. بحث امروز من درباره ابعادی از شخصیت امام عزیز و بزرگوار ماست... ناگفته‌ها هنوز بسیار است.
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن

بسیاری از ابعاد شخصیت امام بزرگوار ما همچنان ناشناخته است. درواقع نسل کنونی انقلاب،‌ نسل جوان ما به‌خصوص،‌ امام عزیز را به‌درستی نمی‌شناسند. عظمت امام را نمیدانند. امام را با امثال این حقیر مقایسه میکنند در حالی که فاصله بسیار زیاد است. فاصله نجومی است.

* شناسایی امام برای نسل جوان از این جهت اهمیت دارد که به آنها برای اداره بهینه آینده کشور کمک میکند. امام فقط امام دیروز نیست، امام امروز هم هست، امام فردا هم هست.

نسل جوان و هوشمند ما که قرار است مسئولیت ملی و انقلابی گام دوم این انقلاب را بر عهده بگیرد، و آینده این کشور را اداره بکند، احتیاج دارد به یک نرم‌افزار واقعی برای اینکه بتواند راه انقلاب را درست طی کند. یک نرم‌افزار مطمئن و جامع که بتواند به او کمک کند این نرم‌افزار که می تواند شتاب دهنده و کمک کننده باشد و حتی در مواقعی تحول‌آفرین باشد، عبارت است از درسهای امام. درسهایی که هم در گفتار امام و هم در رفتار امام، میتوان آنها را یافت.

* امام رضوان‌الله علیه، رهبر این انقلاب بود و رهبر نهضتی بود که به این انقلاب انجامید.

انقلاب را البته مردم به پیروزی رساندند، در این تردیدی نیست ... اما آن دست قدرتمند، آن شخصیت پولادین، آن دل مطمئن، آن زبان ذوالفقارگونه که توانست میلیونها انسان را از قشرهای مختلف وارد میدان کند، اینها را در میدان نگه دارد،‌ یأس و ناامیدی را از آنها دور کند،‌ جهت حرکت را به اینها تعلیم بدهد، امام بزرگوار، خمینی عظیم بود.

امام در مقاطع مختلف، میدان مبارزه را هم مشخص میکرد. به مردم تعلیم میداد که میدان مبارزه کجاست. در مقاطع مختلف به تناسب. در دوران نهضت یک جور، در گرماگرم روزهای خونین پیروزی انقلاب یک جور.

* امام یک شخصیتی بود به معنای واقعی کلمه باتقوا و پرهیزگار و پاک... اهل معنویت و حالات عرفانی بود. اهل گریه سحر بود. مرحوم حاج احمد آقا به بنده گفت که امام سحرها که بلند می‌شوند و گریه می‌کنند در نماز و در دعا، این دستمال معمولی که ایشان دارند کفاف نمی‌دهد، برای ایشان حوله می‌گذاریم! حوله برای اشک!

امام اهل این معنویت‌ها بود. اهل لطافت روحی بود. این کتابهای معنوی امام مثل آداب الصلاة، مثل شرح حدیث عقل و جهل، همه اینها را امام تقریباً در جوانی یا در اوایل میانسالی حدود چهل سالگی نوشته بود از جوانی این‌جور بود. امام هم حماسه‌‌ساز بود هم دارای معرفت و معنویت بود.

* امام، رهبر بزرگترین انقلاب تاریخ انقلابها بود. چرا می‌گوییم بزرگترین انقلاب، در تاریخ انقلاب‌ها؟ در تاریخ انقلاب‌ها،‌ از همه‌ی انقلاب‌ها معروفتر، انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب شوروی است. این دو انقلاب به وسیله مردم پیروز شد اما بعد از آنی که انقلاب پیروز شد، مردم شدند هیچ‌کاره. مردم کنار زده شدند. نتیجه این شد که این دو انقلاب به سرعت از مسیر مردمی اولی خودشان منحرف شدند.

در فرانسه بعد از ۱۲، ۱۳ سال از انقلاب مجدداً کشور فرانسه سلطنتی شد و ناپلئون سرکار آمد، تاج سلطنت گذاشت. بعد هم برکنار شد و همان خانواده‌ای که انقلاب فرانسه بر علیه آنها -خانواده بوربون‌ها- بود، برگشتند و اداره امور فرانسه را بر عهده گرفتند.

در انقلاب شوروی به دوازده سال هم نرسید. بعد از جند سال کوتاه، استالین و جانشینانش آنچنان استبدادی و دیکتاتوری را بر کشورهای شوروی،‌ اعمال کردند که سلطنت های قبل از آنها این استبداد را ندیده بودند؛‌ باز هم مردم هیچ‌کاره بودند و هیچ‌کاره شدند.

* امام خمینی به معنای واقعی کلمه شجاع بود. از قول امام نقل کرده‌اند که والله من تا حالا نترسیدم. آنی که من خودم دیدم و خودم از امام شنیدم این بود: یک وقتی بنده راجع به یک مسئله‌ای با امام صحبت میکردم. یک مشکلی وجود داشت، برای ایشان شرح میدادم و یک پیشنهادی داشتم، در ضمنِ صحبت به ایشان گفتم که شما این کار را نمی‌کنید چون میترسید...؛ می‌خواستم بگویم میترسید که مثلا فلان مشکل پیش بیاید؛ تا گفتم میترسید ایشان گفتند: من از چیزی نمی‌ترسم.

خصوصیت ایشان این بود. نمی‌خواستم بنده بگویم شما ترسو هستید. این یک تعبیر عرفی معمولی است. یعنی ملاحظه میکنید که این اتفاق نیفتد. اما کلمه‌ی ترس را که به کار بردم ایشان گفتند: من از چیزی نمی‌ترسم.

* اگر بخواهیم زیربنای مکتب مبارزه‌ی امام را و انقلاب امام را در یک جمله عرض بکنیم، باید بگوییم زیربنای همه‌ی فعالیت‌های ایشان، قیام لله بود، هدف قیام لله.

همانی که در یادداشت معروف ایشان در دوران جوانی در دفتر مرحوم وزیری یزدی رحمت‌الله‌علیه نوشته‌اند: قل انما اعظم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی؛ این قیام لله اندیشه قرآنی بسیار مستحکمی دارد... این قیام لله در هر دوره‌ای ممکن است به‌نحوی باشد. قیام لله همیشه یک جور نیست. لکن در همه اینها هدف قیام لله یک چیز بیشتر نیست و آن اقامه حق و اقامه عدل و قسط و ترویج معنویت، در همه دوران‌ها این است.

* در دوران ایجاد جمهوری اسلامی، سعی امام و نقشه راه امام این بود که طرح جدید را از گذشته منحط کشور، به کلی جدا کند. سعی امام این بود که این آینده را جوری طراحی کند که اداره کشور در ذیل فرهنگ و تمدن و قاموس غربی قرار نگیرد.

اصرار داشت امام که طرح جمهوری اسلامی در ذیل آنچه که در غرب بهش میگویند جمهوری یا مردم‌سالاری قرار نگیرد. لذا من سال گذشته در همین روز تبیین کردم که جمهوری اسلام، جمهوری وام گرفته از غرب نیست،‌ مربوط به خود اسلام است.

این که امام روی رأی مردم این همه تاکید می کند، این ناشی است از معرفتی که به مسئله اسلام داشت. لذا امام از آن دو مکتبی که آن روز در دنیا رایج بود، یعنی لیبرال دمکراسی سرمایه محور تا رژیم کمونیستی دیکتاتوری محور، از هردوی اینها جمهوری اسلامی را جدا کرد. لذا یکی از شعارهای اصولی امام شعار نه شرقی نه غربی بود.

یک الگوی تازه‌ای را امام مطرح کردند برای نظام جمهوری اسلامی به کلی متفاوت با آنها. در این الگوی امام. در الگوی امام دوگانه‌هایی با همدیگر هماهنگ و همساز شدند که سعی میشده همیشه در مقابل هم قرار بگیرند. هم معنویت دینی هم رأیِ مردم؛ این دوتا همیشه سعی می‌شده در مقابل هم باشند اما امام اینها را در کنار هم قرار داد.

* مردم امروز گرایششان به انقلاب و به دین از روز اول انقلاب یقیناً بیشتر است... شما ببینید در همین سرودی که این روزها پخش شده، که اظهار ارادت به ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و روحنا فداه، و سلام به حضرت بقیةالله است، ببینید مردم چه کار دارند میکنند. چه اظهار شوقی، چه همراهی‌ای، چه اظهار ارادتی، پیر، جوان، نوجوان، کودک، زن ، مرد، همه، در سرتاسر کشور، در تهران یک جور، در مشهد یک جور، در اصفهان یک جور، در یزد یک جور، در شهرهای مختلف یک جور. این رویگردانی مردم از دین است؟ یا به عکس. ما اول انقلاب اینجور چیزها را نداشتیم. ما اول انقلاب هجوم دانشجویان جوان به سمت مراکز اعتکاف را نداشتیم. این اجتماعات عظیم مذهبی را نداشتیم. امروز اینها هست.

درباره ملت ایران اشتباه کردند. چهل و سه چهار سال است که در ۲۲بهمن و در روز قدس مردم راهپیمایی میکنند با این عظمت. این دلیل رویگردانی مردم از انقلاب است؟ این دلیل وفاداری مردم است. این دلیل مقاومت مردم است. این دلیل ایستادگی مردم است. این دلیل تاثیر درس امام در این ملت بزرگ و بزرگوار است.

* امام در یک مواردی در خلوت یا جلوت به مجریان نهیب میزد؛ گاهی در علن، گاهی هم در جلسات خصوصی اما در مواردی هم صریحاً قدرشناسی می کردند. موارد متعددی داریم که امام با صراحت از مسئولین کشور یا از یک نفر یا از مجموعه ای از مسئولین قدرشناسی کرده است.

توصیه من این است که دشمن در صدد تخریب مسئولان انقلابی است وظیفه‌ی قدرشناسی وظیفه سنگینی است. باید از مسئولین قدرشناسی کرد. واقعاً گاهی اینی که انسان می بیند در قضیه آبادان یک وزیر سه چهار روز شبانه‌روز بر سر آن کار می‌ایستد، این خیلی کار مهمی است. این که رئیس‌جمهور محترم یا معاون او میروند با آسیب‌دیدگان قضیه ملاقات مکنند به آنها تسلا میدهند آرامش میدهند به دلهای آنها اینها خیلی با ارزش است.

البته عاملان خرابکاری‌ها هم باید مجازات بشوند. هم در این قضیه آبادان هم در هر قضیه دیگری آنهایی که عامل خرابکاری هستند باید البته مجازات بشوند.

* یک روزی بود زمان امام نه اینترنت بود نه ماهواره ها به این شکل بود، آنجا امام می گفت دشمن با قلم با شما مبارزه می کند... امروز بحث فضای مجازی است. بحث ماهواره‌ها است. جنگ روانی است؛ جنگ روانی همه‌گیر و همه‌جایی. نگذارید جنگ روانی دشمن در کشور تاثیر بگذارد.

ببینید حالا یک نمونه کوچکش را من بگویم:
 نفت ایران را در سواحل یونان دزدی می کنند، می دزدند، نفت ما را دزدیدند بعد دلاوران از جان گذشته جمهوری اسلامی جبران می کنند و کشتی نفتی دشمن را ضبط می کنند اما آن ها ایران را متهم به دزدی می کنند.

امپراتوری رسانه‌ای دشمن، ایران را متهم میکند به دزدی. کی دزد هست؟ شما نفت ما را دزدیدید ما از شما پس گرفتیم پس گرفتن مال دزدی که دزدی نیست. شما دزدید!

چرا حضرت امام خمینی(ره) قاطعانه از تسخیر لانه‌ جاسوسی آمریکا حمایت کردند؟

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

چرا حضرت امام خمینی(ره) قاطعانه از تسخیر لانه‌ جاسوسی آمریکا حمایت کردند؟

تسخیر سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۳۵۸ توسط دانشجویان مسلمان یکی از وقایع مهم و سرنوشت‌ساز در تاریخ ملت ایران و انقلاب اسلامی است؛ حادثه‌ای که برآمده از زمینه‌های تاریخی خاص خود بود و با حمایت قاطع حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) و توده‌های ملت ایران روبه‌رو شد.
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR ابعاد و اثرات این موضوع و چرایی «انقلاب دوم» نامیده شدن آن از سوی حضرت امام (رحمه‌الله) را در یادداشت زیر براساس بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی بررسی می‌کند.

 
* حقیقتی که امام خمینی (رحمه‌الله) به آن پی برده بود
حضرت امام خمینی (رحمه‌الله) پس از واقعه‌ی تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان، این حرکت را «انقلاب دوم» نامیدند: «اینکه شنیدید امام این حرکت را انقلاب دوم نامیدند، بی‌معنا نیست.» ۱۳۹۵/۸/۱۲ و «امام یک جوان نبود که شما بگویید «احساساتی شد و حرفی زد.» امام، آن پیر حکمت و مردِ حکیمِ دنیادیده‌ی مجرّب، با دید نافذ خود، آن‌طور از حرکت دانشجویان در آن روز تجلیل کرد. پس امام، به حقیقتی پی برده بود که این را گفت.» ۱۳۷۲/۸/۱۲ اما چرا حضرت امام (رحمه‌الله) این‌قدر قاطعانه از این حرکت حمایت کرده و آن را انقلاب دوم نامیدند؟ در تبیین این موضوع به چند محور می‌توان اشاره کرد:

۱. انقلاب ضدّ آمریکایی
اعتراض به سلطه‌گری دولت مستکبر آمریکا در ایران موضوعی نبود که صرفاً پس از پیروزی انقلاب اسلامی مورد توجه و تأکید امام (رحمه‌الله) قرار گرفته باشد، بلکه در کنار مقابله با استبداد، مبارزه با استعمار و مشخصاً نفوذ و دخالت آمریکایی‌ها از ابتدای نهضت از سوی ایشان پیگیری می‌شد: «از سال ۱۳۴۱ مبارزه‌ای همه‌گیر در ایران شروع شد. قبلاً هم مبارزه بود؛ امّا صنفی و کوچک بود... از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۵۷ -یعنی شانزده سال- این مبارزه ادامه داشت تا به پیروزی رسید. عزیزان من! این مبارزه‌ی شانزده ساله اگرچه ظاهراً مبارزه با رژیم شاه محسوب میشد -چون اساساً رژیم شاه را آمریکایی‌ها در سال سی‌ودو بر سر کار آورده بودند و آنها پشتیبانی‌اش میکردند -اما در واقع یک مبارزه‌ی ضدّ آمریکایی بود. آنها همه‌کاره‌ی این کشور بودند. آنها به شاه قدرت بخشیده بودند. آنها پشتوانه بودند که او بتواند مردم را آن‌طور قتل عام و شکنجه کند.» ۱۳۷۳/۸/۱۱ در واقع اساساً دستگیری و تبعید امام خمینی (رحمه‌الله) در ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳ به‌دلیل اعتراض ایشان به طرح «کاپیتولاسیون و مصونیت آمریکایی‌ها» بود: «امام عزیز ما، آن مرد یگانه‌ی تاریخ ما، در مقابل طرح کاپیتولاسیون و مصونیت آمریکایی‌ها -که آن روز در ایران همه‌کاره بودند- ایستاد و به‌خاطر این اعتراض، روز ۱۳ آبان با حال غربت و تنهائی، به‌وسیله‌ی مزدوران آمریکا از ایران تبعید شد... پس، وقتی در سال پنجاه و هفت مبارزه پیروز شد و انقلابِ پیروزمند به ثمر رسید، در حقیقت یک انقلاب ضدّ آمریکایی به ثمر رسیده بود.» ۱۳۹۰/۸/۱۱

۲. دشمنی و توطئه‌گری آمریکا برای نابودی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی و علی‌رغم وجود سابقه‌ای فاجعه‌بار از حضور و دخالت آمریکایی‌ها در ایران و ظلم مستمر آنها به ملت، انقلاب، پیشگام برخورد با آنها نشد: «ما شروع‌کننده نبوده‌ایم؛ اولِ انقلاب، آمریکایی‌هایی که دستگیر شده بودند، چند روزی نگه داشته شده بودند، امام فرمود با کمال مراقبت بروند به محل خودشان، سفارت خودشان؛ تا قبل از اینکه مسئله‌ی تسخیر سفارت پیش بیاید [آمریکایی‌ها] در کمال امنیت اینجا زندگی میکردند؛ راحت میرفتند، می‌آمدند؛ و البته بدجنسی میکردند. ما شروع نکردیم، آنها شروع کردند؛ آنها از همان اول شروع کردند.» ۱۳۹۵/۳/۲۵ در طرف مقابل اما تلاش آمریکایی‌ها ابتدا متمرکز بر جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی بود: «آمریکایی‌ها چند روز قبل از پیروزی انقلاب، آدم فرستادند اینجا که شاید بتوانند یک کودتایی راه بیندازند و حرکت مردم را خنثی کنند که البته نتوانستند.»‌ ۱۳۹۵/۸/۱۲ و پس از پیروزی انقلاب نیز دولت آمریکا توطئه‌های خود برای نابودی انقلاب نوپای اسلامی را با شدت تمام دنبال کرد. سفارت آمریکا در تهران به مرکز توطئه برای براندازی انقلاب ملت ایران تبدیل شده بود: «[آمریکایی‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی] رفتار شدیداً خصمانه‌ای در پیش گرفتند. این سفارتی که بعد به‌عنوان لانه‌ی جاسوسی معرّفی شد -که واقعش نیز همین بود- به مرکز سازماندهی مخالفین و دشمنان انقلاب تبدیل شد که بروند آنجا دستور بگیرند و در بیرون، علیه انقلاب و نظام اسلامی همکاری کنند. آنها در سنای آمریکا، علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی مصوّبه گذراندند. تبلیغات آمریکایی در سراسر دنیا، تبلیغات به‌شدّت خصمانه‌ای علیه انقلاب و مردم بود که انجام میشد... محمّدرضا را که فراری ملّت ایران بود، در آمریکا پذیرفتند و به‌عنوان یک میهمان پناه دادند. اموالی که در اختیار محمّدرضا قرار داشت، بالغ بر میلیاردها دلار میشد که در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده بود... حتّی یک ریالش را به مردم ایران ندادند و نگه داشتند.» ۱۳۷۳/۸/۱۱

۳. خطرِ بازتولید وابستگی و سلطه‌گری
یکی از شگردهای استکبار جهانی برای کنترل و سپس هضم انقلاب‌ها در هاضمه‌ی خود «نفوذ» و سپس بازتولید «وابستگی و استعمار» است: «اگر به تاریخ سی، چهل سال اخیر نگاه کنید، کشورها[ی انقلاب‌کرده] را می‌بینید که به رژیم آمریکایی وابسته شدند. از چه راهی؟ یا از راه مرعوب کردن، یا تطمیع کردن، یا محتاج کردن و یا فشار وارد آوردن. انواع فشارها را روی این کشورها و ملّتهای مستقل وارد میکردند. آنها هم رابطه را بکلّی قطع نکرده بودند. سفیر هم بود، مسئولین آمریکایی هم بودند. وسوسه میکردند، میرفتند، می‌آمدند و حتّی دل رهبران انقلابها و رهبران ملّتها را خالی میکردند. آنها را میترساندند، مرعوبشان میکردند، و کسی که مرعوب شد، با اندک تشری میشود او را از میدان خارج کرد. این سرنوشتِ اگر نگوییم همه، اغلب انقلابها است. آنچه که ما از نزدیک دیدیم، آنچه در خبرهای همزمان در دنیا خواندیم یا چه قبل از انقلاب، چه دنباله‌هایش هم، بعضی در بعد از انقلاب دیدیم، همین بود. عامل این برگشتن چه بود؟ این بود که آن پیوند تحمیلی میان قدرت فائقه‌ی حکومت متجاوز و مستبد آمریکا با این کشورها، منقطع نشده بود.» ۱۳۷۲/۸/۱۲ 

* انقلاب دوم
با در نظر گرفتن این سه محور، به چرایی حمایت قاطعانه‌ی حضرت امام (رحمه‌الله) از حرکت تسخیر لانه‌ی جاسوسی و «انقلاب دوم» نامیدن آن، بهتر می‌توان پی برد. حرکت تسخیر لانه‌ی جاسوسی اوّلاً در ادامه‌ی خط ضدّ استعماری و ضدّ استکباری نهضت امام خمینی (رحمه‌الله) بود: «امام را از خانه‌اش ربودند و در غربت کامل، او را در روز ۱۳ آبان سال ۴۳ از ایران تبعید کردند. پانزده سال بعد -پانزده سال، زمان زیادی نیست؛ مثل برق میگذرد- فرزندان امام، یعنی جوانان انقلابی دانشجو، در روز ۱۳ آبان رفتند لانه‌ی جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیر کردند؛ آمریکا را از ایران تبعید کردند.» ۱۳۹۰/۸/۱۱ ثانیاً امکان پیشبرد توطئه‌های دولت آمریکا برای از بین بردن انقلاب اسلامی را منتفی ساخت: «حرکت دانشجویان برای تسخیر سفارت، واکنش به این‌همه خباثت بود که پیروزمندانه اتّفاق افتاد.» ۱۳۹۵/۸/۱۲ و ثالثاً آخرین رشته‌ی ارتباط بین انقلاب و آمریکا را قطع کرد: «قضیّه‌ی لانه‌ی جاسوسی، این آخرین رشته‌ی ارتباط ممکن را بین انقلاب و آمریکا برید و قطع کرد. این، خدمت بزرگ و ذی‌قیمت را به انقلاب ما کرد.» ۱۳۷۲/۸/۱۲

نکته‌‌ی آخر اینکه علی‌رغم این مبارزه‌ی تاریخی و پرثمر ملت علیه دولت مستکبر و سلطه‌گر آمریکا، دشمن از نفوذ مجدد و بازسازی سلطه‌گری خود ناامید نیست: «با نظام اسلامی دشمن است و میخواهد همان وضع قبلی برقرار باشد. میگویند که پنجره‌ها را باز کنید... بنده گفتم بله، پنجره‌ها را بگشایید که ما را که از در بیرون کرده‌اید داخل بیاییم؛ پنجره‌ها را باز کنید که ما بتوانیم راحت داخل بیاییم.» ۱۳۹۴/۰۸/۱۲ موضوعی که هوشیاری بیش‌ از پیش مردم و مسئولان را ضروری می‌سازد.

اطلاع‌نگاشت | محورهای اصلی بیانات رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام در ۳۱ سال اخیر

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

اطلاع‌نگاشت | محورهای اصلی بیانات رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام در ۳۱ سال اخیر

بیانات سالیانه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم سالگرد رحلت امام(ره) شامل مهم‌ترین نظرات ایشان درباره شناخت امام خمینی رحمه‌الله و راه و هدف اوست. با توجه به اهمیت مباحث مطرح شده در این مجموعه بیانات، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR موضوعات محوری و جملات منتخب بیانات ۳۱ سال اخیر رهبر انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام(ره) را در این اطلاع‌نگاشت مرور میکند.



امام خامنه‌ای: راه جبران ناکارآمدی و ضعف‌های مدیریتی انتخاب درست است/ مهم‌ترین ابتکار امام خمینی (ره) جمهوری اسلامی بود

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

امام خامنه‌ای: راه جبران ناکارآمدی و ضعف‌های مدیریتی انتخاب درست است/ مهم‌ترین ابتکار امام خمینی (ره) جمهوری اسلامی بود

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

چهاردهم خرداد دیگری فرا رسید و فضای عمومی کشور آکنده شد از یاد و خاطره‌ی آن شخصیّت عظیم، آن مرد بزرگ، آن رهبر بی‌جایگزین، آن دل عطوف، آن اراده‌ی پولادین، آن عزم سرشار از صلابت، آن ایمان عمیق و روشن، آن خردمند حکیم و دور‌اندیش. ملّت ما و کشور ما امروز و تا آینده‌های دور به نگاهبانی از این یاد و خاطره‌ی عزیز احتیاج دارد.

جمهوری اسلامی؛ مهم‌ترین ابتکار امام خمینی (ره)
 صحبتی که من میخواهم امروز عرض کنم به ملّت عزیزمان، بحثی است درباره‌ی مهم‌ترین ابتکار امام بزرگوار. امام ابتکارات زیادی داشتند لکن این مهم‌ترین ابتکار امام است، و آن عبارت است از «جمهوری اسلامی»؛ این ابتکار امام بزرگوار بود؛ این همان مردم‌سالاری دینی است که زیر عنوان جمهوری اسلامی رسمیّت پیدا کرد و عنوان نظامِ برخاسته‌ی از فکر و اراده‌ی ملّت ایران و رهبریِ امام بزرگوار شد.

صلابت و قاطعیّت امام و پیروزی‌های جمهوری اسلامی، ساکت‌کننده‌ی دشمنان نظام
 بحث را من از اینجا شروع میکنم که در بین نظامهای عالم -نظامهای انقلابی و نظامهایی که تشکیل شده در این یکی دو قرن اخیر- بنده هیچ نظامی را سراغ ندارم که به قدر جمهوری اسلامی درباره‌ی آن، پیش‌بینی زوال و نابودی و فروپاشی شده باشد. از روز اوّلی که جمهوری اسلامی تشکیل شد، بدخواهان، دشمنان، کسانی که نمیتوانستند این پدیده‌ی عظیم را هضم کنند و تحمّل کنند -در داخل کشور، خارج کشور- [گاهی] میگفتند جمهوری اسلامی تا دو ماه دیگر، گاهی میگفتند تا شش ماه دیگر، گاهی میگفتند تا یک سال دیگر بیشتر نمیتواند باقی بماند و از بین خواهد رفت. خب صلابت امام بزرگوار، قاطعیّت امام بزرگوار و بعد، پیروزی‌های عظیم ملّت ایران در جنگ هشت‌ساله و حوادث گوناگون دیگر، این همهمه‌ها را فرو نشاند؛ یعنی بتدریج کم شد و کم شد و تقریباً در اواخر عمر امام تمام شد و این همهمه‌ها دیگر وجود نداشت، لکن بعد از رحلت امام، دوباره بدخواهان جان پیدا کردند، امید پیدا کردند و شروع کردند آرزوهای خود را به صورت پیشگویی تکرار کردن و همان حرفها را بار دیگر گفتن. یک حزب فرسوده‌ی قدیمی(۱) و البتّه خیلی پُرمدّعا در سال ۶۹ یک بیانیّه‌ای داد و در آن بیانیّه اعلام کرد که جمهوری اسلامی در لبه‌ی‌ پرتگاه است؛ تعبیرش این بود که جمهوری اسلامی در لبه‌ی پرتگاه است؛ یعنی یک تکانِ دیگر بخورد، جمهوری اسلامی ازبین‌رفته و ساقط‌شده است؛ این ]در[ سال ۶۹ [بود].

چند سال بعد هم، باز یک گروهی و یک دستهای -که آنها متأسّفانه مسئول هم بودند، جزو نمایندگان یکی از دوره‌ها‌ی مجالس شورای اسلامی بودند(۲)- در یک نامه‌ای اعلام کردند که فرصتی اندک برای جمهوری اسلامی باقی مانده؛ یعنی جمهوری اسلامی دیگر همین روزها [باقی] است و بایستی از بین برود. این هم یک گروه دیگر که البتّه تمایلات اینها هم تقریباً شبیه تمایلات همان حزب بود، یا تا یک حدودی به آن گرایش داشت. قبل از اینها و بعد از اینها هم، هم افراد، اشخاص، هم گروه‌ها و دسته‌ها -چه در داخل کشور، چه در خارج کشور زیر سایه‌ی بیگانگان و دشمنان جمهوری اسلامی- از این حرفها میزدند، در رادیوها و مانند اینها پخش میشد و فروپاشی جمهوری اسلامی را به هم نوید میدادند؛ یعنی آرزوی خودشان را به صورت خبر و تحلیل و مانند اینها بر زبان می‌آوردند و به هم نوید میدادند. آخر کار هم همین یکی دو سال پیش بود که آمریکایی‌های بزرگوار(!) حرف آخر را در این زمینه زدند؛ یک مقام عالی‌رتبه‌ی آمریکایی(۳) با قاطعیّت اعلام کرد که جمهوری اسلامی چهل‌سالگی خودش را نخواهد دید. این پیشگویی‌ها و پیش‌بینی‌ها در مورد جمهوری اسلامی است. من یادم نمی‌آید در هیچ نظام دیگری این قدر و این همه از اوّل [تشکیل] تا سالها بعد، پیشگویی برای زوال و فروپاشی و نابودی شده باشد.

البتّه این کسانی که این جور پیشگویی‌ها را میکردند، نگاهشان به خیلی از انقلابها و نظامهای برآمده‌ی از انقلابها بود؛ چون بسیاری از حرکتها و نهضتها و انقلابها ــ چه در شرق و جنوب شرقی آسیا، چه در غرب آسیا، چه در آفریقا، چه حتّی در اروپا، مثلاً انقلاب کبیر فرانسه ــ بعد از سالهای کوتاهی بعد از اینکه به وجود آمده بودند از بین رفتند؛ شروع شوق‌انگیزی داشتند و پایان زهرآگینی داشتند. انقلاب کبیر فرانسه که علیه سلطنت بود، تقریباً پانزده سال بعد از آنکه به وجود آمد، دچار یک سلطنت استبدادی محکمی شد که همان [حکومت] ناپلئون بناپارت باشد؛ و جاهای دیگر هم همین جور؛ در سراسر دنیا از این جور نظامها اتّفاق افتاده بود.

در ایران خود ما هم اتّفاق افتاده بود. نهضت مشروطه در ایران با آن همه سر و صدا و هیاهو و شوق و فتوا و دیگر چیزها به وجود آمد، پانزده سال بعد از آنکه فرمان مشروطیّت امضا شد، یک کسی مثل رضاخان سر کار آمد، با آن دیکتاتوری عجیب، با آن استبداد سیاه که از استبداد دوران قاجار بمراتب بدتر بود. بعد هم باز در سال ۲۹ و ۳۰ که سالهای نهضت ملّی است، یک نهضتی به وجود آمد و مردم به خیابانها آمدند و نفت ایران را به اصطلاح ملّی کردند یعنی از دست انگلیس‌ها درآوردند؛ [امّا] یکی دو سال بعد کودتای انگلیسی و آمریکایی به وجود آمد و محمّدرضا یک استبداد دیکتاتوری پیچیده‌ی بسیار خطرناک و سختی را برای مدّتهای طولانی باز مجدّداً آغاز کرد. یعنی این حوادث در دنیا اتّفاق افتاده؛ اینکه اینها انتظار میکشیدند، با نگاه به این‌گونه حوادث بود. ولی بحمدالله انقلاب و نظام امام خمینی نه تنها فرو نپاشید و نه تنها متوقّف نشد بلکه روز‌به‌روز قدرتمندتر شد؛ تسلیم نشد، جا نزد، روزبه‌روز استقلال خودش را بیشتر روشن کرد، آشکار کرد، توفیقات بزرگ به دست آورد، بر موانع غلبه کرد؛ چقدر موانعی بر سر راه این انقلاب و این نظام پی‌درپی به وجود آوردند؛ انواع و اقسام: سیاسی، اقتصادی، امنیّتی، و غیره. بر همه‌ی اینها غلبه کرد، پیش رفت. امروز جمهوری اسلامی، هم توسعه‌یافته‌تر از اوّل کارِ چهل سال پیش است، هم پیشرفته‌تر است و از همه جهت جلوتر است به فضل الهی.

همراه بودن اسلام و مردم، راز ماندگاری جمهوری اسلامی
 خب، این سؤال پیش می‌آید که راز این ماندگاری چیست، راز این پیشرفت چیست. چرا جمهوری اسلامی با وجود این همه دشمنی، به سرنوشت نظامها و انقلابهای دیگر دچار نشد؟ علّت چیست و رازش چیست؟ من عرض میکنم راز پُرشکوه و افتخاربخشِ این نظام و ماندگاریِ این نظام همین دو کلمه است: یعنی «جمهوری» و «اسلامی». همراهیِ این دو کلمه با هم؛ و موجودی که از این دو کلمه تشکیل شده، باید هم پایدار بماند؛ هم جمهوری و هم اسلامی؛ مردم و اسلام؛ جمهوری یعنی مردم، اسلامی هم که یعنی اسلام؛ مردم‌سالاری دینی.

خلق و تحقّق نظریّه‌ی جمهوری اسلامی، کار بزرگ امام (ره)
 کار بزرگ امام بزرگوار ما این بود که این فکر را، این نظریّه را -نظریّه‌ی جمهوری اسلامی را- خلق کرد، آن را وارد میدان نظریّه‌های سیاسی گوناگون کرد -که در آن دوره نظریّات مختلف سیاسی، شرقی، غربی در عرصه‌ی مسائل سیاسی و ذهنیّتهای سیاسی با هم برخورد [داشت]- بعد به آن تحقّق بخشید، عینیّت بخشید. صِرف ایجاد یک نظریّه نبود بلکه آن را تحقّق داد و نظام جمهوری اسلامی را به وجود آورد. کار بزرگ امام این است.

معرفت عمیق امام به اسلام و اعتماد عمیق به مردم، پشتوانه‌ی ایجاد و تحقّق نظریّه‌ی جمهوری اسلامی
 خب، امام (رضوان الله تعالی علیه) انسان بزرگی بود از جهات مختلف، از جمله از لحاظ دانش و معرفت دینی. پشتوانه‌ی ایجاد این نظریّه و تحقّقِ این نظریّه، از سویی معرفت عمیق او به اسلام [بود] -اسلام را می‌شناخت و میدانست که حاکمیّت اسلامی مربوط به پیام اصلی اسلام است- و [از سوی دیگر] اعتقاد عمیق او به مردم؛ امام بزرگوار به مردم خیلی اعتقاد داشت؛ به توانایی‌های مردم، به عزم مردم، به وفاداری مردم؛ و ما خاطره‌ها داریم [از این]، ایمان عجیب ایشان، یعنی سال ۴۱ که همان اوّل شروع نهضت [بود]، امام در درس یک روز بحث را کشاندند به مسائل سیاسی و همان مسئله‌ی جاری، اشاره کردند به بیابان قم و گفتند اگر ما دعوت کنیم، مردم این بیابان را پُر خواهند کرد! سال ۴۱ که هیچ کس تصوّر نمیکرد که بتوان مردم را در یک چنین حرکتی همراه کرد و وارد کرد. و هر دو بخشِ این نظریّه، یعنی نظریّه‌ی جمهوری اسلامی را -هم بخش اسلامی‌اش، هم بخش جمهوری‌اش را- امام مربوط به اسلام میدانست، از اسلام گرفته بود و تسلّط او بر مبانی اسلامی و معرفت عمیق او و جامعیّت او در فهم مسائل اسلامی این نظریّه را در ذهن این بزرگوار به وجود آورد.

مخالفان نظریّه‌ی جمهوری اسلامی
 خب مخالفانی هم داشت، این را هم عرض بکنیم. هر دو طرف قضیّه، هم مسئله‌ی اسلامی بودن حکومت و حاکمیّت اسلام، هم جنبه‌ی مردمی بودن حکومت و مردم‌سالاری، مخالفین سرسختی داشت از روز اوّل؛ تا امروز هم البتّه مخالفینی هستند که نظراتی دارند و من حالا اشاره میکنم.

۱) گروه‌های مخالف حاکمیّت اسلام: غیر مذهبی‌های سکولار، سکولارهای مذهبی
 در مورد حاکمیّت اسلام که نظام کشور، و نظام زندگی، باید با ارزشهای اسلامی، با موازین اسلامی، با خطوط اسلامی و احکام اسلامی اداره بشود؛ در این مورد مخالفین سرسختی وجود داشتند؛ البتّه این مخالفین، یک‌جور نبودند: یک دسته همین غیر مذهبیهای سکولار بودند که از اصلاً معتقد بودند که دین چنین حقّی ندارد، چنین شأنی ندارد که بخواهد وارد مسائل اجتماعی بشود، و سیاست کشور، نظام اجتماعی کشور و مدیریّت کشور را به عهده بگیرد؛ دین اصلاً چنین شأنی ندارد؛ حالا اگر کسی به دین هم معتقد باشد، دین برای نماز و روزه و کارهای شخصی و مسائل قلبی و مانند این چیزها است؛ یعنی اصلاً اعتقاد به حاکمیّت دین نداشتند. حالا بعضیهایشان هم که اصلاً دین را افیون جامعه میدانستند، میگفتند دین مضرّ برای جامعه است؛ نه فقط فایده ندارد، ضرر هم دارد. اینها حالا یک دسته از مخالفین حاکمیّت اسلام بودند. یک دسته هم معتقدین به دین بودند و از موضع دفاع از دین میگفتند که آقا، دین وارد سیاست نباید بشود، دین آلودهی به سیاست نباید بشود، دین بایستی کنار بنشیند، تقدّس خودش را حفظ کند و وارد میدان سیاست که میدان درگیری و بگو مگو و دعوا و مانند اینها است نباید بشود؛ که اینها هم اگر آدم بخواهد درست درباره‌‌شان قضاوت کند، سکولارهای مذهبی‌اند؛ مذهبیاند امّا در واقع سکولارند؛ یعنی هیچ اعتقادی به دخالت دین در شئون زندگی ندارند. اینها مخالف حاکمیّت اسلام بودند.

۲) گروه‌های مخالف حاکمیّت مردم: لیبرال‌های سکولار، مذهبی‌های بی‌اعتقاد به مردم
 مخالفان حاکمیّت مردمی، یعنی مردمسالاری هم باز دو جبهه بودند: یک جبهه لیبرالهای سکولار بودند که معتقد به مردمسالاری بودند، منتها میگفتند مردمسالاری به دین اصلاً ربطی ندارد، اصلاً در عرصه‌ی جمهوریّت و مردمسالاری باید لیبرالها، مردان فنسالار و به تعبیر خودشان تکنوکرات، بیایند وارد بشوند؛ بنابراین مردمسالاری دینی، و جمهوری اسلامی، بیمعنی است؛ پس با بخش جمهوری اینها مخالف بودند. یک عدّه هم کسانی بودند که باز معتقد به دین بودند، [منتها] میگفتند آقا حاکمیّت دین به مردم ربطی ندارد، مردم چهکاره هستند، باید دین حکومت بکند، حاکمیّت بکند؛ اینها هم یک عدّهای بودند که حالا نمونههای این نظر دوّم را این اواخر به شکل افراطیاش در این حضرات داعش ملاحظه کردید که اینها بهاصطلاح به خیال خودشان معتقد به حاکمیّت دین بودند، منتها مردم را هیچکاره میدانستند.

نظریّه‌ی جمهوری اسلامی بر مبنای متن اسلام
 امام با توکّل به خدا، با ایمان به مردم و با استناد به آن معرفت عمیقی که از دین داشت، محکم ایستاد و این نظریّه را پیش برد و این نوآوری بزرگ را در محیط جامعه تحقّق بخشید. خب من این را باید حتماً کوتاه عرض بکنم که این یک استنباط عالمانه است، این یک امر احساساتی نیست؛ اینکه دین باید حاکمیّت کند و در این حاکمیّت باید مردم حضور داشته باشند، یعنی مردمسالاری دینی، این از متن اسلام برمیآید.

حاکمیّت دین، برگرفته از قرآن و روایات
 حاکمیّت دین را قرآن به صورت روشن بیان کرده؛ واقعاً اگر کسی این را انکار کند، حاکی از این است که در قرآن تدبّر درست نکرده. از طرفی قرآن اعلام میکند، آیهی شریفهی سورهی نساء است که «مٰا اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله»؛(۴) پیغمبران را فرستادیم برای اینکه مردم از اینها اطاعت کنند؛ خب در چه چیزی اطاعت کنند؟ موضوع اطاعت پیغمبران چه چیزهایی است؟ صدها آیهی قرآن این موضوع را بیان میکند؛ مثلاً آیات جهاد؛ آیات مربوط به اقامهی قسط، آیات مربوط به حدود و مجازاتها، آیات مربوط به معاملات و قراردادها، آیات مربوط به قراردادهای بینالمللی -وَ اِن نَکَثوا اَیمٰنَهُم(۵)- تا آخر؛ اینها یعنی حکومت؛ این آیات نشان میدهد که در این موارد بایستی از رسول اطاعت بشود؛ در مسئله‌ی دفاع از کشور، در مسئله‌ی اجرای حدود، در مسئله‌ی معاملات و قراردادهای اجتماعی، در مسئله‌ی قرارداد با کشورهای دیگر، در مسئله‌ی اقامه‌ی قسط و اقامه‌ی عدل، ایجاد عدل در جامعه؛ در اینها باید از پیغمبر اطاعت بشود؛ این یعنی حکومت؛ معنای حکومت غیر از این نیست. حاکمیّت اسلام با این وضوح در قرآن منعکس و روشن است.

و البتّه در سنّت و حدیث و کلمات پیغمبر و کلمات معصومین هم که الی‌ما‌شاء‌الله [هست]. خود رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله‌ و سلّم) آن وقتی که نمایندگان مردم یثرب آمدند مکّه برای اینکه پیغمبر را دعوت کنند به یثرب -که بعد شد مدینة‌النّبی- و با پیغمبر صحبت کردند در عقبه‌ی منیٰ، همین پیمان را از اینها گرفت؛ گفت من می‌آیم [لکن] بایستی دفاع کنید، باید تا پای جان حمایت کنید؛ و آنها قبول کردند، قول دادند. بعد هم وقتی پیغمبر وارد مدینه شد، حکومت اسلامی را تشکیل داد، حاکمیّت را به وجود آورد؛ این حاکمیّت مربوط به پیغمبری او بود، یعنی مسئله‌ی دیگری نبود؛ چون پیغمبر بود، چون به او ایمان آورده بودند، این بود که حاکمیّت را تشکیل داد.

بعد از رحلت پیغمبر هم، با وجود اختلافاتی که در مورد جانشینی بود -که خب میدانید در مسئله‌ی جانشینی پیغمبر اختلاف وجود داشت- لکن احدی از مسلمانها و از همان کسانی که در باب جانشینی اختلاف داشتند، شک نداشت که هر حکومتی تشکیل بشود، بایستی بر اساس دین و بر اساس قرآن باشد. بنابراین مسئله‌ی حاکمیّت دین، حاکمیّت اسلام، یک امر خیلی روشنی است و لازمه‌ی اعتقاد به اسلام است. یعنی اگر کسی به اسلام اعتقاد دارد، اگر چنانچه درست در مبانی معرفتی اسلام دقّت کند، باید به حاکمیّت اسلام در جامعه هم اعتقاد داشته باشد.

مسئولیّت و وظیفه‌ی مردم در برپاییِ حکومت اسلامی و حقّ تعیین سرنوشت توسط خود آنها
 امّا مسئله‌ی جمهوریّت، مردم‌سالاری، و اعتبار رأی مردم؛ این هم مسئله‌ی خیلی مهمّی است. از دو منظر هم باید به این مسئله نگاه کرد: یک منظر، این منظرِ جنبه‌ی دینی قضیّه است، جنبه‌ی اعتقادی قضیّه است که مسئله‌ی مسئولیّت و حق است؛ یک منظر دیگر، منظر امکان عملیِ تحقّق حاکمیّت دین است، که بدون مردم امکان‌پذیر نیست.

آن بخش اوّل -که حضور مردم، یک حضور قطعی در باب حکومت اسلامی است- از مسئولیّت انسانها فهمیده میشود. در قرآن کریم و در روایاتِ ما درباره‌ی مسئولیّت مردم نسبت به سرنوشت جامعه مطالب روشن و فراوانی هست: کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئولٌ عَن رَعِیَّتِه،(۶) یعنی همه‌ی آحاد جامعه مسئولند نسبت به وضع جامعه. مَن اَصبَحَ لا یَهتَمُّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم؛(۷) امور مسلمین یعنی همین امور جامعه‌ی اسلامی که همه‌ی امور را شامل میشود. یا در این خطبهی معروف صفّین، که مطالب زیادی در باب حکومت در این خطبه وجود دارد، امیرالمؤمنین (علیه السّلام) یک عبارتی دارند که به نظر من خیلی مهم است: وَ لَکِن مِن واجِبِ حُقوقِ اللَهِ سُبحانَهُ‌ عَلَى عِبادِهِ النَّصیحَةُ بِمَبلَغِ جُهدِهِم وَ التَّعاوُنُ عَلَى اِقامَةِ الحَقِّ بَینَهُم‌؛(۸) جزو مهم‌ترین و لازم‌ترین حقوق پروردگار این است که: اَلتَّعاوُنُ عَلىٰ اِقامَةِ الحَقِّ بَینَهُم؛ باید همکاری کنند تا حق در جامعه اقامه بشود، بر پا بشود؛ یعنی این مسئولیّت مردم است دیگر؛ مردم مسئولند، بایستی کمک کنند که در کشور، حکومت حق بر پا بشود، حکومت خدا بر پا شود.

وظیفه‌ی امر به معروف؛ این یک وظیفه‌ی عمومی است که یکی از مهم‌ترین معروفها حکومت حق و عدل است. در جامعه بایستی حکومتِ عادلانه باشد، حکومتِ حق باشد؛ باید مردم امر کنند به این [معروف]؛ مسئولیّت مردم را نشان میدهد. یا مسئله‌ی لزوم مبارزه‌ی با انحرافات جامعه که امیرالمؤمنین در خطبه‌ی شقشقیّه، یکی از دلایل قبول حکومت را این قرار داد: وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماءِ اَلّا یُقارّوا عَلیٰ کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم؛(۹) یعنی خدای متعال این پیمان را از علما گرفته -که حالا ]بعد[ درباره‌ی علما عرض میکنم- که به شکاف اجتماعی، به فاصله‌های اجتماعی تن ندهند و قبول نکنند فاصله‌های اجتماعی را که یکی از سیری مُشرف به موت بشود، یکی از گرسنگی. حالا «علما» که فرمود، یا به خاطر این است که علما یک طبقه‌ی ممتازی هستند که این حق درباره‌ی اینها بیشتر وجود دارد و این مسئولیّت درباره‌ی اینها بیشتر است، یا به خاطر این است که علما به معنای دانایان است؛ یعنی هر کسی که مطّلع میشود؛ کسی که مطّلع نیست، طبعاً مسئولیّت ندارد؛ کسی که مطّلع میشود، طبعاً مسئولیّت دارد. خب پس بنابراین این مسئولیّت همگانی است. حالا چه‌ جوری این مسئولیّت اِعمال بشود، این در زمانهای مختلف، مختلف است؛ امروز با انتخابات است، ممکن است یک روزی با یک وسیله‌ی دیگری باشد؛ [بنابراین] این مسئولیّت وجود دارد. این «مسئولیّت» از یک سو، و از یک سو «حق»؛ [یعنی] حقّ تعیین سرنوشت ]وجود دارد[. انسانها آزادند؛ لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ لَقَد خَلَقَکَ اللهُ حُرّا؛(۱۰) فرمایش امیرالمؤمنین است؛ تو برده و دنباله‌رو دیگران نباش، خدا تو را آزاد آفریده، خودت انتخاب کن، خودت تعیین کن سرنوشت خودت را؛ این جزو مسلّمات اسلام است.

پس بنابراین مسئله‌ی حاکمیّت مردم و مردم‌سالاری، متّکی به این معارف دینی است؛ هم قرآن در آن هست، هم حدیث در آن هست، هم نهج البلاغه در آن هست و هم رفتارهای زمانهای رفتار پیغمبر و امیرالمؤمنین در آن هست که امیرالمؤمنین در همان خطبه‌ی صفّین میفرماید: لا تَکُفّوا عَن مَشوِرَةٍ بِحَقٍّ أو مَقالَةٍ بِعَدل؛(۱۱) یعنی خودداری نکنید، به من بگویید؛ در کار من، در روش من و شیوه‌ی کار من دخالت کنید، نظر بدهید؛ این ]طور [است. بنابراین مسئولیّت مردم و حقّ مردم مسلّماً از متن اسلام برمی‌آید؛ این منظر اوّل.

نیاز حکومتها به پشتوانه‌ی مردمی
 منظر دوّم که منظر پشتیبانی و نیاز به پشتوانه‌ی مردمی است، این هم چیز واضحی است. حکومت، نه حالا حکومت دینی، [بلکه] حکومتهای دیگر هم اگر چنانچه بدون پشتوانه‌ی مردمی باشند، و مردم طرف‌دار اینها نباشند، مجبورند با شمشیر و شلّاق زندگی کنند؛ یعنی امکان ادامه‌ی حکومت نیست. حالا حکومت اسلامی و قرآنی که اهل ظلم و شمشیر و شلّاق بیخودی بر سر مردم نیست، بنابراین نمیتواند بدون پشتوانه‌ی مردم حرکت کند. بنابراین نه امکان داشت بدون پشتوانه‌ی مردم جمهوری اسلامی به وجود بیاید، نه بعد که به وجود آمد، امکان داشت که ادامه پیدا کند. [حالا] بحمدالله ادامه پیدا کرده، بعد از این هم همین ]طور[ خواهد بود.

جمهوری اسلامی، طرح خالص و ناب دینی و نه اتّخاذشده از غربی‌ها
 خب، پس بنابراین مردم‌سالاری دینی که عنوان جمهوری اسلامی به خود گرفت و رسمیّت پیدا کرد و از سوی امام خمینی مطرح شد، این یک طرح ناب و خالص دینی است؛ یعنی هیچ تردیدی در این نباید داشت. اینکه حالا بعضی‌ها گفتند که امام انتخابات را، مردم‌سالاری را و امثال اینها را از غربی‌ها به ملاحظه و رودربایستی و مانند اینها گرفت، حرف بسیار بی‌مبنائی است. امامی که ما شناختیم و سالها با او همکاری کردیم و مردم دیدند امام را، کسی نبود که به خاطر رودربایستی با این و با آن و با این حرفها، از حکم خدا منصرف بشود؛ نه، اگر چنانچه مردم‌سالاری در دین نبود، از دین نبود و خدایی نبود، امام کسی نبود که به آن تن بدهد. امام نظر قاطع خودش [را میگفت.] در زندگی امام ملاحظه کرده‌اید، آن روزی که امام مسئله‌ی حجاب را مطرح کردند -یک الزام که زنها در محیط اجتماعی باید حجاب داشته باشند- خیلی‌ها مخالف بودند، حتّی افراد نزدیک به خود امام. یکی از نزدیکان امام آن روز آمد پیش من میگفت که آقا! این چه حرفی است که آقا دارند میزنند؟ این چه حرفی است که امام دارند میزنند؟ و شماها مثلاً بروید به امام بگویید منصرف بشوند، که البتّه عقیده‌ی ‌خود ما هم عقیده‌ی امام بود؛ یعنی خیلی‌ها مخالف بودند، [امّا] نظر امام این بود و به طور قاطع مسئله‌ی حجاب را مطرح کردند که حرف درستی هم بود؛ و مانند اینها.

استفاده از ظرفیّت توانایی و اراده‌ی مردم توسّط امام و افزایش اقتدار و عزّت این ملّت
 خب امام بزرگوار این نواندیشی دینی را انجام دادند. این مکتب مترقّی و نو را، این برداشت زیبا و شگفت‌انگیز از اسلام را که متّکی به آن فکر روشن و معرفت عمیق بود، ارائه دادند و با این طرح استوار و منطقی توانستند ملّت ایران را که قرنها با استبداد خو گرفته بود، به وسط صحنه بیاورند، صاحب‌اختیار کشور کنند و کاری کنند که ملّت ایران خودش را باور کند. برای شما جوانهای عزیزی که دوره‌ی قبل از انقلاب را ندیدید، خیلی سخت است برایتان که بدانید چه جوری بود؛ ما آنجا زندگی کردیم، نَفَس کشیدیم در آن دوران؛ در آن دوران مردم هیچ‌کاره‌ی محض بودند؛ اصلاً اگر کسی به مردم میگفت که شما حق دارید یا میتوانید در مسائل کشور دخالت کنید، این حرف برای آحاد مردم قابل باور نبود؛ مردم بکلّی در حاشیه؛ هیچ‌کاره‌ی محض بودند؛ بخصوص در دوران سیاه استبداد پهلوی که حالا ما اواخر آن را -یعنی بیست سی سال آخرش را- درک کردیم، این مردم این جوری بودند؛ با اختناق زندگی کرده بودند. امام با یک حرکت جهشی، این ملّت را، این مردم را به میدان آورد، جوانها خودشان را باور کردند، ملّت خودش را باور کرد، ظرفیّت عظیم توانایی و اراده‌ی ملّت را امام به کار گرفت و آن را با رهبری و هدایت خود توانست به مرحله‌ای برساند که کارهای بزرگی را انجام بدهند، سلطنت چندهزارساله را ساقط کنند، مردم را به وسط میدان بیاورند و کاری کنند با دین مردم، با معرفت مردم، با فهم مردم، که مردم بِایستند و مقاومت کنند و روز‌به‌روز قوی‌تر بشوند.

یک روز جمهوری اسلامی یک نهال باریکی بود، امروز یک شجره‌ی طیّبه‌ی تنومند و تناوری است که هیچ طوفانی هم نمیتواند او را از جا دربیاورد. حوادث سهمگینی [پیش آمد]؛ این ملّت توانست خودش را در این حوادث سهمگین نگه دارد، پیش ببرد؛ مثل جنگ هشت‌ساله. هشت سال همه‌ی قدرتهای بزرگ دنیا پشت یک دولتی ایستادند که به ما حمله کند؛ به او تجهیزات دادند، اطّلاعات دادند، به او تاکتیک یاد دادند، کمک مالی کردند -همه و‌ همه- که بتوانند جمهوری اسلامی را نابود کنند؛ ملّت ایران با قدرت ایستاد و آنها را به زانو درآورد و به کوری چشم آنها خودش تسلیم نشد و به زانو درنیامد و حوزه‌ی اقتدار و عزّت خودش را توسعه داد.

گره‌گشای امور مردم از دید امام: جهت‌گیری اسلامی، و حاکمیّت خواست مردم در اداره‌ی امور
 امام این دو کلمه‌ی جمهوری و اسلامی را گره‌گشای مشکلات کشور میدانست. گره‌گشای همه‌ی مشکلات کشور را همین میدانست که ما اسلام را رعایت کنیم و مردم در صحنه حضور داشته باشند؛ نظر امام این بود. اینکه ایشان فرمود «نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد»، یک کلمه کم یعنی جمهوری بدون اسلامی یا اسلامی بدون جمهوری؛ این معنا ندارد. امام [فرمود] جمهوری اسلامی. یعنی حاکمیّت اسلام و حاکمیّت مردم که اینها با همدیگر درهمند و با هم هیچ گونه منافاتی ندارند. حاکمیّت اسلام یعنی محتواها و ارزشها و جهت‌گیری‌ها را اسلام معیّن میکند، حاکمیّت مردم یعنی شکل اداره‌ی حکومت را مردم تشکیل میدهند. حاکمیّت اسلام، حاکمیّت مردم؛ اراده‌ی مردم، مؤثّر، احکام اسلام هم دارای تأثیر؛ این را امام مشکل‌گشا [میدانست]؛ واقع قضیّه هم همین است که گره‌گشای همه‌ی کارهای کشور همین است. ما هر جایی که مردم را به کار گرفتیم و رعایت اسلام را کردیم، پیش رفتیم؛ هم در دوران امام و هم در این ده‌ها سال بعد از رحلت امام تا امروز؛ بنده این را به طور قاطع میگویم و شواهد فراوانی را هم که جلوی چشم مردم هست میتوان ارائه کرد. هر جا ما مردم را وارد میدان کردیم، هر جا ما اسلام را معیار و میزان اصلی کار خودمان قرار دادیم پیش رفتیم؛ هر جا که یکی از این دو تا لنگ شد پیش نرفتیم. مثلاً فرض کنید مردم را ما در مسائل اقتصاد وارد میدان کنیم؛ اینکه بنده چند سال است تکرار میکنم که کارگاه‌های متوسّط و کوچک صنعتی را توسعه بدهیم و کمک کنیم و رشد بدهیم، این معنایش این است که این کارگاه‌های کوچک و متوسّط میلیون‌ها انسان را تغذیه میکنند، مربوط به میلیون‌ها انسان است -اینها حضور مردم است دیگر- اگر چنانچه ما این را تقویت کرده بودیم، امروز وضع اقتصاد بهتر از این بود.

در مسائل گوناگون دیگر هم همین جور است. اگر چنانچه در [میان] مسئولین محترم کشور این موضوع جا بیفتد که هم مسائل اسلامی را در نظر داشته باشند یعنی آن حدود اسلامی را به طور کامل رعایت کنند -چه در مسائل داخلی، چه در مسائل خارجی، چه در مسائل اقتصادی، چه در مسائل فرهنگی و سیاسی و غیره- و حضور مردم را هم تأمین کنند یعنی ساز و کارهایی را به وجود بیاورند که اراده‌ی مردم، حضور مردم، خواست مردم بتواند دخالت داشته باشد، همه‌ی مشکلات کشور حل خواهد شد.

نظرات امام در باب محتوای اسلامی نظام و ویژگی‌های اسلام در نظر و بیانات امام
 خب این اصل مسئله [بود]؛ بیانات امام هم مهم است. بیانات عجیبی دارند که من یک جمله‌ی کوتاهی اینجا یادداشت کرده‌ام از فرمایشات امام که اینها را بگویم. امام هم در مورد اسلام و هم در مورد مردم‌سالاری بیانات روشن و محکم و قاطعی دارند. امام در مورد اسلام، اسلام متحجّرین و اسلام التقاطیّون را به طور قاطع رد میکنند. از سویی متحجّرین را رد میکنند، از سویی التقاطی‌ها را، یعنی کسانی که به اسم اسلام حرفهای دیگران را به خورد مخاطبین خودشان و به خورد جامعه میدهند؛ اینها را امام به طور قاطع رد میکند. اسلام در نظر امام یک اسلامی است که عدالتخواه است، ضدّ استکبار است، ضدّ فساد است؛ اینها در بیانات امام روشن و واضح است؛ هم در وصیّت‌نامه هست، هم در این حدود بیست و چند جلد بیانات امام که چاپ شده؛ ملاحظه کنید. حالا ما که خودمان مستقیماً از زبان خود امام شنفته‌ایم؛ آنهایی که نبودند و ندیدند، اینها به این بیانات مراجعه کنند؛ متن فرمایشات امام روشن است.

اسلامی که امام به آن معتقد است ضدّ استکبار است؛ یعنی ضدّ آمریکا است؛ ضدّ سلطه‌طلبی بیگانگان است، ضدّ دخالت بیگانگان و قدرتهای بیگانه در امور داخلی کشور است؛ ضدّ زانو زدن در مقابل دشمن است. اسلامِ ضدّ فساد؛ اسلامی که امام به آن معتقد است اسلام ضدّ فساد است، ضدّ ویژه‌خواری است؛ و این چیزهایی که مشخّص میشود در زمینه‌های حضور فساد در بعضی از بخشها، قطعاً اینها نقطه‌ی مقابل اسلام است. اسلام، اسلامی است که با فساد مبارزه کند؛ دولتی اسلامی آن دولتی است که با فساد مبارزه کند. ضدّ تحجّر؛ ]یعنی[ افکار عقب‌مانده‌ی قدیمیِ این جوری را وارد میدان زندگی کردن، از فکر نو اسلامی و فکر نو امام بزرگوار فاصله گرفتن. اسلام، ضدّ اشرافی‌گری است؛ اسلام طرف‌دار محرومان است. اسلام ضدّ اختلاف طبقاتی است، ضدّ فاصله‌های ]بین[ فقیر و غنی است.

امام در یکی از نامه‌هایشان به یک مسئولی -که این مربوط به همین اواخر عمر مبارک امام بزرگوار است؛ چند ماه قبل از رحلتشان- این جور مینویسند: «شما باید نشان دهید که مردم ما بر علیه ظلم و بیداد و تحجّر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمّدی را جایگزین اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه‌داری، اسلام التقاط و در یک کلام، اسلام آمریکایی کردند»؛(۱۲) این مربوط به دی‌ماه سال ۶۷ است، این جور نیست که بگوییم مال مثلاً دوران شور و نشاط انقلابی اوایل کار است؛ نه، امام چند ماه قبل از رحلتشان این را مرقوم فرمودند. خب، بنابراین نظر امام در مورد اسلام این جوری است.

انتخابات؛ مظهر مردمسالاری و حضور مردم از نظر امام
 در مورد مردم‌سالاری که امام انتخابات را مظهر مردم‌سالاری میدانست -و همین جور هم هست؛ یعنی امروز مردم‌سالاری و حضور مردم به وسیله‌ی انتخابات امکان‌پذیر است؛ ممکن است یک دورانی در آینده بیاید که انتخابات بی‌معنی بشود، شکلهای دیگری به وجود بیاید برای حضور مردم و اظهار نظر مردم؛ امروز انتخابات است، زمان امام هم انتخابات بود- درباره‌ی انتخابات، امام بیانهای مهمّی دارند: انتخابات را فریضه‌ی دینی میدانستند؛ تصریح کردند امام به تعبیر «فریضه‌ی دینی» درباره‌ی انتخابات. در وصیّت‌نامه‌ی امام یک عبارت بسیار هشداردهنده‌ای هست که میفرمایند: «عدم حضور در انتخابات، در بعضی مقاطع چه بسا گناهی باشد در رأس گناهان کبیره»؛(۱۳) یعنی درباره‌ی انتخابات نظر امام این است. یا در یک بیان دیگر میفرمایند: «کوتاهی در مشارکت -یعنی مشارکت در انتخابات- دارای پیامدهای دنیوی، چه بسا تا نسلها بعد و مستلزم بازخواست الهی است»؛ این فرمایشات امام است که با همین بیانات و با همین محکم‌کاری‌ها جمهوری اسلامی را استوار کردند، پابرجا کردند. و بحمدالله بعد از رحلت امام هم ملّت ایران این عطیّه‌ی الهی را -یعنی این مردم‌سالاری دینی را که عطیّه‌ی الهی بود و به دست امام بزرگوار به ملّت ایران اهدا شد- حفظ کردند.

ایستادگی ملّت ایران در مقابل توطئه‌های دشمنان
 ملّت ایران در مقابل توطئه‌ی دشمنان ایران و دشمنان ایرانی که انواع تلاشها را کردند، و انواع توطئه‌ها را انجام دادند که مردم را از این نظام جدا کنند، و به اسلام و به مردم‌سالاری دینی بی‌اعتقاد کنند، محکم ایستادند و این توطئه‌ها را خنثی کردند؛ و آنها هر بار و به هر شکلی که وارد شدند با سدّ پولادین ملّت ایران مواجه شدند. امروز هم همین جور است؛ امروز هم دشمنان کمین گرفته‌اند، چشم گشوده‌اند تا بلکه بتوانند بین ملّت ایران و نظام اسلامی فاصله بیندازند امّا با سینه‌ی ستبرملّت ایران و سدّ پولادین ملّت ایران مواجهند؛ هم توطئه‌ی امنیّتی کردند، هم توطئه‌ی سیاسی کردند، هم دشمنی‌های واضح اقتصادی کردند، هم تهاجم فکری کردند؛ و البتّه در همه‌ی اینها ناکام ماندند.

انواع توطئه‌های دشمنان و مخالفین برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی و اسلامیّت آن
 متأسّفانه کسانی هم بوده‌اند و هستند که حرف دشمنان را به یک نحوی در داخل تکرار میکنند؛ این ایدئولوژی‌زدایی که گاهی می‌بینید در بعضی از تعبیرات هست، همان حرف مخالفین است؛ ایدئولوژی‌زدایی یعنی اسلام و تفکّر اسلامی را در باب جمهوری اسلامی و مردم‌سالاری دینی کنار بگذاریم، و برویم سراغ همان تفکّرات لیبرال‌دموکراسی فاسد و منحرف که امروز مردم دنیا را بیچاره کرده. بعضی‌ها هم از یک راه دیگری وارد میشوند که قداست دین به این است که کنار بگیرد؛ [این] همان حرفی است که در اوّل انقلاب گفته میشد؛ این هم حرف دشمن است و همان تکرار حرفهای قبل از پیروزی انقلاب و اوایل شروع انقلاب است. اینکه باز بعضی این جور وانمود کنند که «اگر بخواهیم ضوابط اسلامی را رعایت کنیم، با مردم‌سالاری قابل جمع نیست»، جزو حرفهای دشمنان جمهوری اسلامی و دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه ممکن است کسانی از روی غفلت این حرفها را بزنند. بنده متّهم نمیکنم که هر کسی این حرفها را میزند، حتماً پیش‌کرده‌ی دشمن است؛ نه، گاهی از روی غفلت است امّا بدانند این حرف، حرف دشمن است و دشمن میخواهد ریشه‌ی اسلامیّت را بزند. حالا بعضی‌ها دلسوزی میکنند برای مردم‌سالاری که «آقا! مردم‌سالاری از بین رفت» [امّا] اینها در واقع خیلی برای مردم‌سالاری دلسوزی نمیکنند، اینها میخواهند ریشه‌ی اسلامیّت را بزنند، اسلام را کنار بزنند تا وجود نداشته باشد؛ و واقعاً خطای بزرگی است اگر ما مردم‌سالاری را از تفکّر اسلامی و روح اسلامی بیگانه کنیم.

خب قانون اساسی هم تکلیف را روشن کرده. ملاحظه میکنید در قانون اساسی، رجال سیاسی و مذهبی را به عنوان رئیس‌جمهور، رئیس دولت، رئیس قوّه‌ی مجریّه، یعنی همه‌کاره‌ی مسائل کشور قرار داده. این قید «رجال سیاسی و مذهبی» برای چیست؟ برای این است که در میدان سیاست بتواند مصلحت کشور را در نظر بگیرد، در میدان اعتقادات مردم و دین مردم هم بتواند مردم را هدایت کند و کمک کند و در هر دو مورد خردمندانه عمل بکند؛ یا این مسئله‌ی تقوا و امانت که باز در قانون اساسی بر آن تکیه شده، مسئله‌ی بسیاری مهمّی است که در قانون اساسی روی آن تکیه شده.

عدم مشارکت در انتخابات، تضعیف هر دو رکن اسلامیّت و مردم‌سالاری نظام
 البتّه بعضی کسانی هستند -چون این روزها روزهای انتخابات است و نزدیک به انتخابات هستیم و خب خوشبختانه محیط انتخابات در حال گرم‌تر شدن است بحمدالله- که با بهانه‌های واهی میخواهند وظیفه‌ی مشارکت در انتخابات را کنار بگذارند و ندیده بگیرند. این، عمل به خواست دشمنان است؛ دشمنان ایران، دشمنان اسلام و دشمنان مردم‌سالاری دینی. و باید هر دو رکن به طور کامل دیده بشود؛ هم مردم‌سالاری، هم اسلامی بودن و هر کدام از این دو رکن تضعیف بشود، قطعاً اسلام و ایران هر دو سیلی میخورند، ضربه میخورند از طرف دشمن.

رفع نابسامانی‌های موجود با انتخاب درست و نه عدم انتخاب
 خب چند جمله هم درباره‌ی انتخابات کنونی عرض بکنیم. گفته میشود که برخی به خاطر فشارهای معیشتی‌ای که وجود دارد و همه میدانیم و همه آن را لمس میکنیم، مردّدند که آیا در انتخابات شرکت بکنند یا نکنند؛ یا بعضی‌ها مثلاً میگویند «ما در دوره‌های مختلف به یک کسی با شوق رأی دادیم، بعد منجر شد به دلخوری، و در آخر دوره دلخور شدیم؛ پس بنابراین خوب است شرکت نکنیم در انتخابات»؛ بعضی از این حرفها زده میشود. به نظر میرسد که اینها استدلالهای درستی نیست. نبایستی این چیزها ما را دلسرد کند از مشارکت در انتخابات. اگر نابسامانی‌ای وجود دارد، اگر ناکارآمدی‌ای وجود دارد، ما باید آن را با انتخاب درست و انتخاب خوب جبران کنیم، نه با عدم انتخاب. خب اگر چنانچه واقعاً یک ضعفی وجود دارد در مدیریّتها، راه چاره‌اش چیست؟ راه چاره‌اش این است که ما اصلاً در مدیریّتها دخالت نکنیم، یا راه چاره‌اش این است که دخالت کنیم و یک مدیریّت درست و حسابی، مدیریّت به معنای واقعیِ کلمه اسلامی و مردمی به وجود بیاوریم؟ راهش این است دیگر؛ یعنی اگر چنانچه دلخوری‌ای وجود دارد، این دلخوری را این جوری بایستی جبران بکنیم، نه با وارد نشدن در منطقه‌ی انتخابات.

لزوم بررسی تصدیق کارآمدی و شعارهای نامزدها از خلال عملکرد گذشته‌ی آنها
 البتّه در انتخاب بایستی دقّت کرد. من تأکید میکنم که به وعده و حرف نمیشود اطمینان کرد. ما نسبت به دیگران هم همین حرف را میزنیم؛ نسبت به خارجی‌ها که مدام حرف و وعده تحویل ما میدهند، من به مسئولین محترم در همین قضایای هسته‌ای‌ که در جریان است، همیشه همین را میگویم که به حرف و وعده اعتماد نکنید: به عمل کار برآید؛(۱۴) به حرف زدن و به گفتن و به وعده دادن نمیشود اعتماد کرد؛ در مسائل مهمّ کشور هم همین جور است. خب حرف، آسان است؛ هر کسی می‌آید یک ادّعایی میکند، یک وعده‌ای میدهد، یک حرفی میزند؛ به اینها نمیشود اعتماد کرد؛ باید نگاه کرد و دید که آیا یک عملی در گذشته‌ی این شخص وجود دارد که این وعده را تأیید کند و تصدیق کند، یا نه؛ اگر چنانچه وجود داشت میشود به او اعتماد کرد، وَالّا نه. بنابراین کارآمدی را با حرف نمیشود تشخیص داد.

چند نکته خطاب به نامزدها: ۱) پرهیز از دادن وعده‌های بدون پشتوانه
 من یک توقّعی هم از خود نامزدهای محترم دارم که عرض بکنم: وعده‌هایی را که مطمئن نیستند میتوانند آنها را انجام بدهند، ندهند؛ این وعده‌ها به ضرر کشور است؛ چرا؟ برای اینکه شما یک وعده‌ای میدهید، بعد اگر بفرض به ریاست جمهوری رسیدید آن وعده را عمل نمیکنید، مردم را دلسرد می‌کنید، مردم را نسبت به نظام دلسرد میکنید، مردم را نسبت به انتخابات دلسرد میکنید؛ بنابراین دادنِ وعده‌هایی که نامزدها مطمئن نیستند که بتوانند این وعده‌ها را عمل کنند، جایز نیست؛ البتّه وعده‌هایی را که قطعاً روشن است، مسلّم است، واضح است و اهل فن تأیید میکنند که قابل تحقّق است بدهید، امّا اینکه ما فلان کار را انجام میدهیم، و مانند اینها -که حالا من دیگر نمیخواهم تصریح بکنم- این وعده‌هایی را که پشتوانه‌ی عملی ندارد نباید داد؛ چون بعداً موجب دلسردی مردم خواهد شد و این گناه است.

۲) پرهیز از طرح شعارها بدون اعتقاد به آنها
 یک توقّع دیگر هم من عرض بکنم از نامزدهای محترم؛ شعارهایی بدهند که به آن اعتقاد دارند. خب ما می‌شناسیم افراد را، میدانیم که خیلی در دل ممکن است به این شعار اعتقادی نداشته باشند؛ این درست نیست؛ با مردم باید صادق بود؛ خدای نکرده شعارهایی که به معنای بی‌اعتقادی به آن حرفی است که خود انسان دارد میزند، نبایستی گفته بشود.

۳) متعهّد شدن نامزدها به عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد، تقویت تولید داخلی
 یک توقّع دیگری از نامزدها هست که آن را هم عرض بکنم؛ نامزدهای محترم تصمیم بگیرند که اگر چنانچه پیروز شدند و توانستند به مقصود برسند، خودشان را متعهّد بدانند اوّلاً به عدالت اجتماعی، به کاهش فاصله‌ی فقیر و غنی متعهّد بدانند؛ یعنی این کار را جزو اساسی‌ترین کارهای خودشان بدانند. ثانیاً مبارزه‌ی با فساد؛ بدون رودربایستی، بدون ملاحظه، خودشان را متعهّد بدانند به این که با فساد مبارزه کنند؛ خودشان را متعهّد بدانند به اینکه تولید داخلی را تقویت کنند. بارها عرض کرده‌ایم؛ این حرف، حرف متخصّصین اقتصادی هم هست؛ بنده هم مکرّر تکیه کرده‌ام روی این که محور نجات اقتصاد کشور، تقویت تولید داخلی است؛ تقویت تولید داخلی؛ مبارزه‌ی با قاچاق، مبارزه‌ی با واردات بی‌رویّه، مبارزه‌ی با کسانی که جیب خودشان را از طریق واردات پُر میکنند و نمیخواهند بگذارند که با تولید داخلی، واردات متوقّف بشود و کمر تولید داخلی را با واردات میشکنند، این مبارزه را جزو مسائل اصلی خودشان بدانند و این را متعهّد بشوند. این آقای نامزدِ امروز، خودش را متعهّد کند به این، و تصریح کند که متعهّد به این است، تا اگر چنانچه انتخاب شد و به این تعهّد عمل نکرد، دستگاه‌های نظارتی بتوانند از ایشان سؤال کنند و بپرسند و جلوی ایشان بِایستند بگویند آقا چرا عمل نکردی.

لزوم ورود آحاد مردم به دعوت همگان برای شرکت در انتخابات
 من قبلاً، هفته‌ی پیش(۱۵) یک صحبتی با نمایندگان محترم مجلس کردم؛ آنجا من یک جمله‌ای گفتم، گفتم کسانی که سخن نافذی دارند، مردم را به حضور در انتخابات تشویق کنند؛ این را آنجا گفتم؛ من حالا میخواهم علاوه‌ی بر آن عرض بکنم که این مخصوص افراد دارای سخن نافذ نیست؛ [بلکه] همه‌ی آحاد مردم، تک‌تک آحاد مردم خودشان را موظّف بدانند که علاوه بر اینکه در انتخابات شرکت میکنند دیگران را هم به شرکت در انتخابات دعوت کنند؛ این، تواصی به حق است: «وَ تَواصَوا بِالحَق»(۱۶) که در قرآن کریم هست؛ این، توصیه کردن به حق است؛ این وظیفه است و این کار را انجام بدهند؛ افراد خانواده، دوستان، همکاران، معاشرین، آحاد مردم و کسانی که با آنها سر و کار دارید را به [شرکت در انتخابات] دعوت کنید.

لزوم اعاده‌ی حیثیّت از برخی افراد احراز صلاحیّت‌نشده
 عرایض من تمام شد. یک تذکّر ضروری‌ای وجود دارد که من در آخر صحبت میخواهم بگویم، که یک امر دینی و انسانی است، و آن تذکّر این است: در جریان عدم احراز صلاحیّت، به بعضی از کسانی که صلاحیّتشان احراز نشده بود جفا شد، ظلم شد؛ یا به خودشان یا به خانواده‌هایشان نسبت‌هایی داده شد که واقعیّت نداشت؛ به کسانشان نسبت‌هایی داده شد و خانواده‌های محترم و عفیف، دچار مواجهه‌ی با یک چنین نسبت‌هایی شدند. خب گزارشهای خلافی بود، غلطی بود؛ بعد هم ثابت شد که خلاف است، معلوم شد که خلاف است، منتها خب در دهان مردم پخش شد و متأسّفانه در فضای مجازی -اینکه من میگویم فضای مجازی رها است، یک نمونه‌اش همین است- بدون هیچ قید و بندی این چیزها را منتشر کردند. حفظ آبروی انسانها جزو مهم‌ترین مسائل است، جزو بالاترین حقوق انسانها است. خواهشم این است و مطالبه‌ام از دستگاه‌های مسئول این است که جبران کنند. مواردی که یک گزارشی خلاف واقع داده شده مربوط به فرزند کسی، مربوط به خانواده‌ی کسی، بعد هم معلوم شده که خلاف واقع است، این را جبران کنند و اعاده‌ی حیثیّت کنند.

خدای متعال ما را از گناه، از ظلم، از هتک حرمت مؤمن محفوظ بدارد. خدای متعال ما را از تخلّف از وظایفمان محفوظ بدارد. خدای متعال ان‌شاءالله به فضل و رحمت خودش، امام بزرگوار ما را مشمول رحمتهای گسترده‌ی خودش قرار بدهد، او را با اولیای بزرگ خودش محشور کند در برزخ و در قیامت، و او را از ما راضی کند. خداوند ان‌شاءالله ارواح مطهّر شهدا را از ما راضی کند، ما را به آنها ملحق کند به فضل و رحمت خودش. و خداوند ان‌شاءالله برای ملّت ایران خیر مقدّر کند، و این انتخابات را برای ملّت مبارک قرار بدهد و جزو انتخاباتهای دشمن‌شکن قرار بدهد ان‌شاءالله؛ و به فضل الهی همین ‌جور هم خواهد شد ان‌شاءالله‌‌الرّحمن.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته


۱) جبهه‌ی ملّی ایران
۲) نمایندگان دوره‌ی ششم مجلس شورای اسلامی
۳) جان بولتون (مشاور امنیّت ملّی آمریکا)
۴) سورهی نساء، بخشی از آیهی ۶۴
۵) سورهی توبه، بخشی از آیهی ۱۲؛ «و اگر سوگندهای خود را شکستند ...»
۶) جامع‌الاخبار، ص ۱۱۹
۷) کافی، ج ۲، ص ۱۶۳
۸) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۲۱۶
۹) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۳
۱۰) نهج‌البلاغه، نامه‌ی ۳۱ (با اندکی تفاوت)
 (۱۱ نهج‌البلاغه، خطبه‌ی صفّین (با اندکی تفاوت)
۱۲) صحیفهی امام، ج ۲۱، ص ۲۴۰؛ نامه به حجّتالاسلام سیّدحمید روحانی جهت تدوین تاریخ انقلاب اسلامی (۱۳۶۷/۱۰/۲۵)
۱۳) صحیفهی امام، ج ۲۱، ص ۴۲۲
۱۴) سعدی. دیوان اشعار، مواعظ، قصیدهی شمارهی ۷
۱۵) بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی (۱۴۰۰/۳/۶)
۱۶) سوره‌ی عصر، بخشی از آیه‌ی ۳

باور امام به خدا

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

باور امام به خدا

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «باور به خدا، باور به مردم و باور به خود،  محور همه‌ی تصمیم‌گیری‌های امام، همه‌ی اقدامهای او و همه‌ی سیاستهای او شد.» ۱۳۹۲/۰۳/۱۴
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به‌مناسبت ۱۴ خردادماه، سالگرد رحلت امام خمینی رحمه‌الله، لوح «باور امام به خدا» را منتشر میکند.