سخننگاشت | پیام بهمناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفان
در سالروز تشکیل بسیج مستضعفان، حضرت آیتالله خامنهای در پیامی بسیج را ثروت بزرگ و ذخیره خداداد ملت ایران خواندند. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که سردار سرتیپ بسیجی محمد شیرازی رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا آن را در ارتباط ویدئوکنفرانس با بسیج مراکز استانها و اقشار بسیج قرائت کرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برشهایی از پیام رهبر انقلاب را در این مجموعه سخننگاشت مرور میکند.
پدری مهربان و مدیری قوی؛ اطلاعنگاشت | فرماندهی امام در جنگ
حضرت آیتالله خامنهای در ارتباط تصویری با پیشکسوتان دفاع مقدس (۹۹/۶/۳۱) بخشهایی از مدیریت جنگی امام در هشت سال دفاع مقدس را بیان کردند که در این اطلاعنگاشت مرور میشود.
تحلیلِ منطقِ عقلانی تصمیم امام خمینی(ره) در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از منظر رهبر انقلاب؛ ابتکار عملِ درخشان
یکی از نکات بیانات رهبر انقلاب اسلامی در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس دربارهی موضوع «پذیرشِ قطعنامهی ۵۹۸» از سوی حضرت امام خمینی(ره) بود. ایشان با اشاره به حرکتِ عقلانی ملت ایران در دفاع مقدس، تصریح کردند: «دفاع مقدّس یکی از عقلانیترین حوادث ملّت ایران بود... حتّی قبول قطعنامه هم در پایان کار، در آن شرایط که امام از آن تعبیر کردند به «نوشیدن جام زهر»، این هم مدبّرانه بود. در آن مقطع، این کار، کار مدبّرانهای بود، باید انجام میگرفت. اگر مدبّرانه نبود، اگر عاقلانه نبود، امام انجام نمیداد. ما از نزدیک شاهد بودیم و میدیدیم که چه دارد میگذرد؛ کار، بسیار عاقلانه بود.»
اما آیا این بحث حضرت آیتالله خامنهای دربارهی پذیرش قطعنامهی ۵۹۸ موضع جدیدی از سوی ایشان محسوب میشود؟ عقلانیتِ حاکم بر این تصمیم چه بود؟
با مراجعه به بیانات پیشین ایشان روشن میگردد که این بحث، نه تنها موضع جدیدی نیست بلکه پیش از این بهصورت تفصیلیافتهتری از سوی ایشان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله اینکه رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۴ خردادماه ۱۳۷۵ و در جمع زائران مرقد امام خمینی (ره) این مسئله را مورد بحث قرار دادند. نکتهی کلیدی اینکه حضرت آیتالله خامنهای از اساس و مبنا، نظریهی پذیرشِ قطعنامه «تحت فشار» یا به دلیل «تهدیدات و هجوم دشمن» را رد کرده و منطقِ چنین کُنشی از سوی رهبر فقید انقلاب اسلامی را «فهرست مشکلاتِ اقتصادی کشور» دانسته بودند: «قطعنامه را هم که امام قبول کرد، بهخاطر فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ بهخاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد. وانگهی؛ اگر همهی دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضواناللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت! آن، یک مسألهی داخلی بود.» ۱۳۷۵/۰۳/۱۴
همچنین رهبر انقلاب در سخنرانیهای دیگری «منطق و پشتوانهی عقلانی» این تصمیم را تبیین کردهاند. از جمله یازدهم فروردین ۱۳۶۸ و در خطبههای نمازجمعه این تصمیم امام(ره) را در چارچوب قاعدهی «مصلحت» مطرح کردند: «امام عزیزمان آن وقتی که مصلحت دانست قطعنامه را قبول کرد.» ۱۳۶۸/۰۱/۱۱ و در جای دیگری این «ابتکارِ عمل جمهوری اسلامی» را موجب دستیابی به نتایج و ثمرات درخشانی دانستند: «قبول قطعنامهی ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی و رهبر عظیمالشّأن فقید آن، توطئهی وسیع دشمن را بار دیگر با هدایت الهی به خود او برگرداند و دشمن را که تحت شعار صلحطلبی، به هر جنایتی دست میزد، خلع شعار کرد. شاید مشیت الهی بر این بود که با قبول قطعنامه، حقانیت جمهوری اسلامی بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملت ایران به هدفهای اساسی خود در سطح بینالمللی نزدیکتر گردد... با این ابتکار جمهوری اسلامی، دشمن در دو راهی شکست قرار گرفت... حکام سبکسر عراق که در طول جنگ عملاً نشان دادهاند از تشخیص مصالح عاجزند، این بار نیز زیانبارترین راه را گزیدند؛ یعنی ابتدا با حمله به ایران و ندیده گرفتن شعارهای خود در قبول قطعنامه، بیاعتباری سخن و عمل خود را به دیرباورترین اشخاص هم ثابت کردند.» ۱۳۶۸/۰۶/۳۰ و البته ملت ایران پس از قبول قطعنامه و هنگامی که دشمن بعثی خیالِ فرصتطلبی داشت در امتداد تصمیم و خط امام(ره) بهشکلی مجاهدتآمیز و چشمگیر در جبههها حضور پیدا کردند: «بعد از قضیهی قبول قطعنامه، که دشمن فرصت طلبی میکرد و میخواست از موقعیت سوءاستفاده کند، ناگهان شما دیدید آنچنان جبههها پر شد که در طول جنگ، کمتر سابقه داشت، یا هیچ سابقه نداشت. بعد از قطعنامه، اینگونه شد. قطعنامه را که قبول کردیم، عراق حمله کرد. مردم دیدند دشمن نارو میزند و فرصت طلبی میکند. ناگهان، همه احساس مسؤولیت کردند.» ۱۳۷۲/۰۶/۲۹
و اینچنین بود که در عرصهی میدانی نیز معادله به سود ایران اسلامی رقم خورد: «[ارتش رژیم بعث] با حضور بینظیر رزمندگان در جبهه، مجبور به عقبنشینی در بخش عظیمی از مرزها شدند.» ۱۳۶۸/۰۶/۳۰
حساسیت امام خمینی نسبت به بیتالمال/ صرفهجویی در هزینههای زندگی شخصی
به گزارش گروه اخبار داخلی دفاعپرس، امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی توجه بسیار زیادی به هزینههای بیتالمال داشته و از سوءاستفادهها در این زمینه جلوگیری میکردند.
مرحوم میریان از اعضای بیت امام در خاطرات خود در اینباره میگوید: «حساب و کتابهای منزل امام دست من بود. بچهها هر چه برای منزل میگرفتند، صورت میآورند من مینوشتم، بعد صورت حساب را میدادم دست آقای صانعی، پولش را میگرفتم، چون حضرت امام ماه به ماه خرج خانهشان مشخص بود. یک مقدار مشخصی برای منزل خودش گذاشته، همیشه و آن حد باید خرج بشود اگر زیادتر میشد از ماه آینده باید کم شود. دو قلم جنس بود که مال دو تا از دخترهای امام بود، خرج منزلشان را من داده بودم، یکی منزل آقای بروجردی یکی هم ماشین آقای انصاری.
خوب چون اوایل کار بود و من رویم نشده بود که مثلاً به منزل آقای بروجردی بگویم آقا پول بده، من آنقدر جنس برایتان گرفتم. من آمدم و این دو قلم جنس را بعد از مدتی که مانده بود نوشتم توی صورت حساب آقا، دادم آقای صانعی و آقای صانعی هم به من پولش را دادند بعد صورت حساب رفت دست امام.
امام نگاه میکردند، کنترل میکردند اگر ایراد و اشتباهی داشت بلافاصله خبر میدادند. صورتحساب رفت نزد حضرت امام. ایشان یک مطالعهای کرده بود گفته بود این دو تا قلم نباید در این صورت میآمد. فوراً حاج احمد آقا را خواسته بود با ناراحتی که این دو قلم چی بوده؟ دیدم حاج احمد آمد دفتر و گفت میریان گفتم بله! گفت این پولها را شما گرفتهاید؟ گفتم بله، گفت این دو قلم چیه؟ گفتم آقا این دو قلم مربوط به خواهرتان است و آن یک قلم هم مربوط به آقای انصاری در حال مأموریت بوده خرج ماشینش بوده، گفت امام فرموده حق ندارید یک قران برای فامیل و دختر من از بیتالمال خرج کنید، هر کسی را باید خرجش را از خودش بگیرید و امام خیلی ناراحت شدند. حتی من که پسر امام هستم صورت حساب من را باید جداگانه بدهی، حتی نان که برای من میگیری نان آقا باید مشخص باشد، نان دختر مشخص باشد. نان منزل من هم باید مشخص باشد و پولش را از من بگیری نکند از آقا بگیری، آقا گفته است که از این به بعد حق اینکه یک قران از بیتالمال یا دفتر بخواهی خرج اینها بکنی نداری، گفتیم چشم آقاجان.
حضرت امام خدمهای داشتند در منزل که سید بود و از قدیم هم با آقا بود، چند سالی بود خانه آقا بود او یک کیلو سبزی خوردن گرفته بود، وقتی آورده بود برود توی حیاط، آقا که قدم میزد سبزیها را دید یک کیلو گرفته بود. باید نیمکیلو میگرفت، آقا فرموده بودند چقدر گرفتهای؟ گفت یک کیلو، گفت مصرف ما چقدر است؟ گفت نمیدانم آقا، گفت مصرف ما نیمکیلو است. نیمکیلویش را یا برگردان دفتر، یا برو پس بده. فوراً نصف کرده بودند نصفش را آورده بودند اینجا. گفتند بعد از این هم نیمکیلو، چون مصرف ما نیمکیلو است نباید و یک جمله که بعضی وقتها فکر میکنم امام همین بعد را داشته بعد، نه این بعد را نداشته میگویند آن زمانی که میدانست باید نیمکیلو سبزی مصرف شود نیمکیلو سبزی مصرف میشد، زمانی که میدانست باید یک کیلو مصرف بشود یک کیلو مصرف میشد.
زمانی که میرفت نماز شب بخواند با یک لامپ 25 آمپر زندگی میکرد یک نماز میخواست بخواند. چون نور همان قدر بس است. زمانی که میخواست مطالعه بکند یک لامپ 200 مصرف میکرد یعنی دست عدل حضرت علی، همین طور است که هر چیز را به جای خودش مصرف میکند. لامپ 25 آمپر همیشه باشد نه. زمانی که میخواستند قرآن بخوانند لامپ 200 مصرف میکردند، روشنایی باید کافی باشد، زمانی هم که میخواهد از اتاق پایش را بگذارد بیرون، خاموش میکرد.»
امام بزرگوار یک انسان تحولخواه و تحولآفرین بود/ روحیه تحول امام (ره) منجر به ایجاد تمدن نوین اسلامی شد
روایت رهبری/مناسبات جمهوریت واسلامیت درانتخاب ولی فقیه
یادداشت روزانه رهبر انقلاب پس از دیدار با امام خمینی(ره) در روز ۱۴ فروردین ۱۳۶۵
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانهی سالروز ارتحال امام خمینی رحمهالله، یکی از روزنوشتهای حضرت آیتالله خامنهای که به روایت عیادتشان از امام راحل در فروردین سال ۶۵ اختصاص دارد را به همراه دستخط ایشان، برای نخستین بار منتشر خواهد کرد.
متن کامل و تصویر دستخط رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است. پنجشنبه؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۵
امروز به زیارت امام رفتم؛ آقای هاشمی را خبر کردم و با هم رفتیم. امام عزیز هنوز اجازهی فرودآمدن از تخت را ندارد. به دستهای او -هر یک- چیزی از سرُم و باتری وصل است. دست چپ امام را که بخاطر تَرک برداشتن سرانگشتان، در دستکش سفیدی پوشیده بود مشتاقانه بوسه زدم. چهرهی خندان و مهربانش اندکی خسته و بیمارگونه است اما سعی میکند نشانهئی از افسردگی در آن نباشد. بلافاصله خطاب به من میگوید: از شما تقلید میکنم (دست دادن با چپ)! من گفتم: بحمدالله حالتان خیلی خوب است. با لحنی که مینماید به این اهمیت نمیدهد میگوید: شما خوب باشید من هم خوبم. بعد رو به هاشمی که پرسیده است آیا چیز فوقالعادهئی هست؟ با لحن رضامند و محکم میگوید: هیچ چیز نیست غیر از پیری، و نسبت به همسنهای خود خیلی خوبم؛ آنها بعضی زیر خاکاند و بعضی در خانهی خود خوابیدهاند. از اوضاع جاری و جنگ مسئولانه میپرسد و به جوابها با دقت گوش میدهد. سمینار دیروز را گفتم. معلوم شد خبرهای آن را از رادیو شنیده و در جریان است. این روح بزرگ، این انسان فوقالعاده، این دل مطمئن و متوکّل و این عقل قوی و راسخ در همهی حالات خود حتی در هنگامیکه نیمی از قلب او از کار افتاده است، با همهی شخصیّتش زندگی میکند: «رُهبانُ اللّیل و اسد النهار». «یادداشتهای روزانه» حضرت آیتالله خامنهای که در برگیرنده واقعیت هایی از مقاطع حساس انقلاب است، به عنوان بخش مهمی از اسناد تاریخ انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در مرکز اسناد دفتر حفظ و نشر آثار معظمله نگهداری میشود.
این دستنوشتهها که به صورت روزانه نوشته میشود، غالباً مربوط به امور کشور و بیان واقعیتهای گذشتههای دور و نزدیک در کوران حوادث و گاهی دربرگیرندهی شرح جلساتی است که از سالهای اول پس از پیروزی انقلاب در بالاترین سطح کشور تشکیل شده است.
پیش از نیز این یک بار در سال ۱۳۸۸، بخشی از یکی از یادداشتهای روزانه حضرت آیتالله خامنهای از جلسات سران قوا در تاریخ چهارشنبه ۱۳۶۵/۵/۲۲ منتشر شده بود.